کارما جان
داداش عزیز درصدها رو یه نگاه بنداز
تا الآن که اکثریت با هر هفته گردهمایی موافقن
ببینم بقیه هم چی میگن
کارما جان میخواستم بابت حرف دیشبم معذرت بخوام، حس میکنم لحن نوشته ام تند بود و دیشب و امروز همش بابتش ناراحت بودم
نقل قول: همونطور که نیوبورن گفت، مهمتر از موفقیت احساس خوشبختیه
داوینچی که زندگیش غرق لجن بود رو مثال میزنی؟
یا فلاسفه یونان که اعتقاد داشتن در ملأ عام هم میشه خ.ا کرد؟
کامان
من بر اساس داده هایی که توی ذهنم بود گفتم اما بر خلاف آرامشم توی اون لحظه، حس میکنم لحن نوشته ام مناسب نبود. خلاصه که امیدوارم ناراحت نشده باشی
راجع به انکار پرسیدی.
منظورم از انکار این بود که آسیب های اون رو چون تجربه نکردی منکر میشی. این انکار شاید واضح و لفظی هم نباشه اما در درون خودت هنوز قانع نشدی که این عدم قناعت یا نتیجه انکار میتونه باشه یا عامل انکار ضرر!
کارما جان الآن وقتی میری توی خیابون ماسک میزنی. خب آیا ویروس رو به چشم دیدی؟ نه.
آیا تا به حال کرونا گرفتی؟ ممکنه که جواب نه باشه.
پس چرا ماسک میزنی؟ چون میزان ضرر و خطر بیماری کرونا رو میدونی.
شاید تجربه اش نکرده باشی اما اینقدر اثرش رو دیدی که به این یقین رسیدی که کرونا ضرر داره
وضعیت ما توی کانون هم بی شباهت به این مسئله نیست.
از اثر خ.ا روی همه ما به این نتیجه میرسی که بده. حتی اگه ضررش رو تجربه نکرده باشی.
این تجربه رو از همه ما داشته باش که ضرر خ.ا در یک آن ظاهر نمیشه و تدریجیه. برای همینه که به راحتی نمیشه ازش گذر کرد.
هم اعتیاد به اون هست هم گرفتاری توی مشکلاتی که مستقیم یا غیر مستقیم برامون به وجود میاره.
نقل قول: نقل قول: نوشته است:آیا با وجود خ.ا تونستیم به موفقیتی برسیم؟
آره.. فقط امیدوارم بحث اونایی که فقط خ. ا رو بهونه درجا زدن ها میکنن رو جدا کرده باشی
من یه مثال برات میزنم از خودم.
من مثل هر دانش آموز دیگه ای همیشه نمراتم عالی بود.
حتی توی چندین آزمون جزو نفرات برتر استان بودم و توی المپیاد زیست نفر دوم بودم
اما بعدش چی شد؟
شکست پشت شکست توی زندگی
آیا خ.ا بهونه ست برام؟ نه. چون خودم میدونم بهونه نیست.
بله مشکلات دیگه ای هم بودن اما هیچ کدوم به اندازه خ.ا نبود.
خ.ا وقت خیلی زیادی رو میگرفت ازم در حالی که این ساعات میتونست صرف درس خوندن بشه.
خ.ا انرژی زیادی میگرفت و دیگه حال و حوصله هیچی رو نداشتم.
خ.ا تمرکزم رو به هم میزد و مدام بهش فکر میکردم و مدام در پی یافتن لذت بیشتر بودم.
با وجود خ.ا نمیتونستم نماز بخونم چون اکثر اوقات آلوده بودم!
البته وجه دیگری هم داشت.
و خ.ا دهها مشکل دیگه چه مستقیم یا غیر مستقیم برام به وجود آورد و یا مشکلاتم رو تشدید کرد
اگه بخوام ملموس تر تعریفش کنم، میشه اینکه خ.ا یک مانع بزرگ بر سر راهمونه.
شاید بتونی با هزار زحمت دورش بزنی و با وجودش به خواسته هات برسی؛ اما مطمئناً اگه این مانع رو کلاً برش داری، هزینه هات برای رسیدن به اون هدف به مراتب کمتر خواهد بود، نه؟
نیوبورن جان
چطوری عزیز دل؟
منم در شگفتم از این حجم از شباهت در مسیر طی شده
انگار همزاد همیم!
خب دیگه داره ترسناک میشه، بگذریم!
باهات موافقم که خ.ا کور و کچل نمیکنه
ولی وقتی افسردگیش به جونمون افتاد و به مرور از هر چی فعالیت ما رو عقب انداخت، ویتامین D هم کم میاریم!
چون با وجود افسردگی دوست نداریم بریم بیرون!
پس میبینی که بی ربط نیستن؛ شاید ارتباطشون غیر مستقیم باشه
البته به قول یا ماه بنی هاشم، ژنت خوبه