ممنون از آقای ماه بنی هاشم
متاسفانه رو لبه تیغ هستم. بار غم خیلی سنگینی میکنه. خیلی ناراحتم. ذهنم برای فرار از این همه فکر و خیال فقط پیشنهاد دیدن پورن رو میده...
این همه تلاش دیگه داره رنگ و لعابش رو در برابر این همه غمم از دست میده...
خدا بزرگه
(1401 بهمن 23، 12:16)Newborn نوشته است: [ -> ]ممنون از آقای ماه بنی هاشم
متاسفانه رو لبه تیغ هستم. بار غم خیلی سنگینی میکنه. خیلی ناراحتم. ذهنم برای فرار از این همه فکر و خیال فقط پیشنهاد دیدن پورن رو میده...
این همه تلاش دیگه داره رنگ و لعابش رو در برابر این همه غمم از دست میده...
خدا بزرگه
سلام داداش نیوبورن گل
چه مشکلی پیش اومده؟ غم چی؟ اتفاقی افتاده؟
داداش این وضعیت موقتیه فقط باید اجازه بدی زمان بگذره حس و حالش از بین میره.
مبادا تسلیم بشی. ببین اون لذتی که داره وسوست میکنه هیچی نیست تهش اون چیزی که به نظر میرسه نیست. فک میکنی جذابه نه هیچی نداره. کلا این دنیا فقط ظاهرش قشنگه بریم تا تهش متوجه میشیم واسه هیچی داشتیم بال بال میزدیم.
اول از همه ارادتو تقویت کن و قوی و محکم بگو که نمیخوای بری سمتش.
دوم از همینجا کنترل نگاه و ذهن و دستتو کامل در اختیار داشته باش و اجازه نده بیش از دوسه ثانیه ذهنت بره سمتش. میتونی بیای تاپیک کنترل ذهن یه مدت اعلام وضعیت کنی مثل اب رو اتیش میمونه.
سومم حواستو پرت کن و سرتو شلوغ کن تا ازین وضعیت دربیای و اون غم و غصه که گفتی بهت اسیب نزنه.
همین که میای کانون عالیه من بهت ایمان دارم از پسش بر میای.
تازه 180 شدی. کمتر 20 روز دیگه 200 میشی. تو دیگه پاک پاک شدی روحت پاک پاکه. وسط یه پروژه بزرگی که خیلی از راهو اومدی. از 730 روز 180 تاشو اومدی خوردی به یه دست انداز بد جور . این دست انداز رو با ارامش و احتیاط رد کنی دیگه تا 500 شاید بری راحت.
پس خیلی مراقب باش. یه کلیک اشتباه اتیش میزنه به همه چیز. قدم اولو بری انگار قدم اخر رو رفتی. پس قدم اولو نرو. قدم اولم عدم کنترل ذهن و نگاه و دسته.
سلام داداش گلم یا ماه بنی هاشم
داداش گلم حتما... ممنون که وقت گذاشتی خوندی... اینکه دوستی مثل تو دارم قوت قلبه... اینجا رو دوست دارم به خاطر شماها...
داداشم اینکه کلا لذت بخشه واقعا اینجوریه... تقریبا بهش فکر نمیکنم... ولی وقتی ناراحتم دیگه قدرت تفکر ندارم و ارادم سست میشه... دفعه پیش بعد از ۹۰ روزی که لغزش داشتم یکی دو ماه درگیرش شدم...خدایا خودت کمک کن این اتفاق نیفته...
داداشم این پاراگراف آخرت خیلی سنگین بود... چند دقیقه هنگ بودم روش
سلام پر از آرامش هدیه به قلبهای پاکتون امیدوارم حالتون مثل حال من عالی باشه
بعد از مدتی غیبت برگشتم اونم چه بر گشتنی
میدون جنگ رو خالی کنید که لاور اومده یکه تازی کنه
اومدم که بالاخره طلسم سست عنصری و بشکنم
و با شمشیری از جنس اراده
به نبر دیو شهوت بروم
نبردی
به درازای طول
عمرم
اومدم که بشم استوره پاکی
با هدف هفتاد سال پاکی
همینجا با همه شما عهد می بندم تا ۷۰ سال پاک بمونم
و به اندازه تمام ستارگان مزین آسمان سوگند میخورم
به بزرگی عدد ریگ های بیابان سوگند میخورم
به عظمت خدای رحمان سوگند میخورم
که پای عهدم با شما پویندگان راه پاکی باشم
حتی اگر تهدیدم کنن به مرگ تا به گناه برگردم به خدا قسم که مرگو بجون خواهم خرید
من دیگه سرمو ذلیلانه جلوی شهوت خم نخواهم کرد
پ.ن:اگر نتونستم این عهدو که اسمشو پیمان مقدس میزارم با خودم به گور ببرم
اونوقت برای همیشه از کانون خواهم رفت و شرمنده تک تک شما خواهم شد
ولی این اتفاق نخواهد افتاد
لاور .۰روز پایبند به پیمان مقدس.۲۳بهمن ماه
(1401 بهمن 24، 18:06)Lover نوشته است: [ -> ]سلام پر از آرامش هدیه به قلبهای پاکتون امیدوارم حالتون مثل حال من عالی باشه
بعد از مدتی غیبت برگشتم اونم چه بر گشتنی
میدون جنگ رو خالی کنید که لاور اومده یکه تازی کنه
...
ولی این اتفاق نخواهد افتاد
درود بر عظم راسخ
درود بر مجاهدین نفس
درود بر مبارزین حق
به امید پیروزی حق علیه باطل
سلام
17 بهمن / 7 روز خوب
کنترل ذهن : 7 روز خوب
کنترل نگاه : 7 روز خوب
کنترل دست : 7 روز خوب
آفرین
خوشم میاد از اینجا...
همه رخت جنگ رو بر تن کردن... منم باهاتونم... همه در کنار هم...
نیوبورن/ ۱۸۸ روز پاکی
یادم نیست این دعای کی بود ولی این چند مدت به کمکم اومده....
خدایا فقط برای ۲۴ ساعت آینده پاک نگهم دار...
حامدحامد/ از ۱۵ بهمن/ ۱۰ روز خوب
(1401 بهمن 25، 18:26)muhammadali1964 نوشته است: [ -> ]سلام
MUHAMMADALI1964
25بهمن
0روز خوب
تلاشی هم نمیکنم...کارم به جایی رسیده که با کمترین تحریک میرم سراغش...از غسل کردنم دیگه خسته شدم...
تو پیامی گفتم که تلاش میکنم ولی نمیکنم اصلا تلاشی نمیکنم...هیچ راهکاری هیچ قرصی هیچ درمانی کارساز نیست و من تا آخر عمر اینجوری خواهم ماند..ترک برام دیگه معنی نداره...انگار برام شده یه رویا نمیگم آرزو چون واقعا از ته دل نمیخوامش..یه دوره ترکم بصورت فیلم دارم میبینم ولی به گفته هاش عمل نمیکنم...دیگه قبحش برام شکسته..هرازگاهی بعد از نماز انجامش میدم...از خوندن نماز خجالت میکشم ولی چاره ای ندارم...
چرت و پرت زیاده..اهداف ترکتو بنویس چه زمانی چه مکانی تحریک میشی بنویس و ...من عمل نمیکنم نمیتونم بکنم..خدا گفته این کار رو نکن ولی من کردم نتونستم نمیتونم و نخواهم توانست...من عمل نمیکنم...راهکارها برام کارساز نیست حتی اگه عملم بکنم...
متاسفم... من مثل شما به خدا نزدیک نیستم...ناراحتی ها همه فقط وقت تلف کردنه
حصار ذهنی که بره خودت ساختی رو بشکن
فقط غیر ممکن غیرممکنه
ولی خدایی من میدونم آقای mohammadali چی میگه....
نمیدونم کسی هست که مثل من بیست و چند سال اعتیاد داشته؟
هر روز از خودم بدم میومد... چون هر بار خ.ا میکردم... میگفتم این آخرین باره... و هر بارش دروغ میگفتم... چون خودمم میدونستم آخریش نیست... نابود شدم
من فقط میدونم که شد... ما درکت میکنیم پسر... این درد خیلی بزرگه... لغزش ها ممکنه پای هر کدوم از ما هم رو بگیره... حتی بخوریم زمین... ولی هر بار قویتر پا میشیم... و باز ادامه میدیم...
این صدای تو صدای نا امیدی نیست... کسی که نا امید بشه تسلیم میشه... و سکوت میکنه...میره تو خیال خام خودش میگه لذت ببرم... در درونت آتش مبارزه هست...نمیدونم کی ولی به همین زودی ۱۰۰۰ برابر قویتر جلوی این اژدها می ایستی...
فقط میدونم تو نا امید نیستی ...
تو پیروز میشی...