#ارزیابی-هفتگی
هر 7 روزش رو هم ورزش داشتم، هم مطالعه؛ حتی اگه به اندازه 5 دقیقه بوده باشه. روزهایی که توانش رو داشتم هم بیشتر انجام شد.
از لحاظ روحی خیلی بهتر از هفتههای قبل اما بعضی روزا یه سری فکرها میاومد سراغم که حال ناخوش روحی رو رقم میزد.
از لحاظ جسمی تعریفی نداشت. دردهای زیادی همراهم بود.
تو طول هفته، 5 جلسه مدیتیشن داشتم؛ با موضوع شکیبایی. از اپلیکیشن آرامیا استفاده میکنم. شب که هدفون رو میذارم تو گوشم، هنوز به نصفه نرسیده، خوابی عمیق من رو در برمیگیره و باید به زور خودم رو بیدار نگه دارم. در واقع تا الان این طور بود. از این به بعد میخوام هر موقع خوابم گرفت، همون موقع قطعش کنم و بخوابم. والا. چه کاریه؟
این هفته کلاسها و دورهها پیرم رو درآوردن.
تا دو هفته دیگه، دو تا از کلاسهام تموم میشه و دو تاش میمونه که دیگه اونها قابل مدیریت هست.
بعضی شبها بعد از ساعت 11 میخوابم و این خیلی بده. از اون ور هم ساعت 5:30 بیدار میشم و باعث میشه خوابم که تکمیل نشده، حالم خیلی بدتر بشه.
به بهانههای مختلف نباید بذارم این اتفاق بیفته. حتی اگه اون بهانه کمک کردن به دیگران باشه.
رویداد و لحظه خوب این هفته هم دسته گلی بود که برای مادرم خریده بودم. خیلی خوشحال شد.
با سلام. ممنون از محبت دوستان. در رابطه با ارزیابی راستش هفته خوبی نبود بسیار بدون برنامه پیش رفت و کارها ناتمام ماند در هفته آینده برای جدیت در انجام وظایف تلاش خواهم کرد.
sanctityا / 13 مهر 1402 / 22 روز خوب
سلام
میکائیل / 27 مهر 1402 / 9 روز خوب
علی/۲۵مهر/۱۲روز کوچولو
خدا کمک کنه بتونم ادامه بدم خسته ام
سلام
ممنون از داداشهای عزیزی که هفته پیش تو برنامههای گروه مشارکت داشتن
و همینطور شهریار، تاج و سنکتیتی که ارزیابی هفتگی نوشتن.
امروز چرا برنامه گروه کم اجرا شد؟ چون اول صبح برنامه گذاشته نشد؟ یا اینکه اول هفته سرتون شلوغ بود؟
خب من برنامه کل هفته رو میذارم دیگه یادتون نره. چون ممکنه من صبحها نرسم که بیام.
نقل قول: شنبهها هر کس یه نکته در مورد پاکی بگه. چه بهتر نکته از خود شخص طبق تجربه شخصیش باشه. اگه نه، وارد انجمن تجربیات بشه و از بین هزار نکتهای که دیگران گفتن، یکی که بهنظرش جالبتر میاد رو از دیگران نقل قول کنه.
یکشنبهها روز هنر هست. گذاشتن شعر، متن ادبی، نقاشی، خوشنویسی، فیلم و سینما، بافتنی و ... . هر کس چیزی در مورد هنر با خودش بیاره. یا از خودش ارائه بده. یا در موردش صحبت کنه.
دوشنبهها روز کتاب هست. هر کس حداقل یه جمله از کتابی که طی هفته گذشته خونده و به نظرش جالب اومده رو بذاره. اگه کسی کتابی نخونده، یه جمله از سخن بزرگان که دوست داره بذاره.
سهشنبهها در مورد موضوع هفتگی که اول هر هفته اون موضوع اعلام میشه صحبت انجام بشه. هر کس نظری داره، تجربهای داره با بقیه در میون میذاره.
چهارشنبهها روز تفریح و جوک و شوخی هست. معما و سرگرمی و بازی.
پنجشنبهها صحبت آزاد هست. اعضا دور همدیگه جمع میشن گپ میزنن. یا هر کس یه تجربه از زندگیش که دوست داره به بقیه انتقال بده رو بگه.
جمعهها روز ارزیابی هفتگی هست. گفتن از نتیجه تلاشهایی که در طول هفته انجام دادیم. تلاشهایی که در خصوص موانع پاکی داشتیم. تلاشهایی که در خصوص عادتسازی انجام دادیم. همینطور انجام اعلام وضعیتهای مطالعه کتاب، ورزش، قرائت قرآن و پیگیری فعالیتهای درسی.
جمعهها از حس و حال کلی هفتهمون میگیم. هر کس یه رویداد، اتفاق یا لحظه خوب از هفتهای که گذشت تعریف کنه. یا یه رویداد، اتفاق یا لحظه بد که رو دلش سنگینی میکنه رو بگه.
نکته پاکی امروز من:
بابت تلاشها و پیشرفتهای کوچیکمون تو پاکی خودمون رو تشویق کنیم. تغییر، یه فرایند یه شبه نیست. زمان میبره. به خودمون زمان بدیم. وقتی مدام بابت لغزشها و نقطه ضعفها خودمون رو تحقیر کنیم، ناامید میشیم؛ دچار لغزشهای سریالی میشیم و چه بسا کلاً رها کنیم.
(1402 آبان 5، 16:06)Amirali.d نوشته است: [ -> ]نه داداش فوتبالم زیاد خوب نبود ولی چون این مدرسه جدیدمون زمین چمن داره استعداد هام داره شکوفا میشه زیاد با پست ها آشنایی ندارم فکر کنم اسمش میشه هافبک
خدا رو شکر.
به عبارتی مهاجمها رو تغذیه میکنی.
(1402 آبان 5، 16:48)*شهریار* نوشته است: [ -> ]نقل قول: داداش شهریار خوشحال میشیم بیشتر پیشمون باشی
هستم داداش
پست ها رو میخونم و سپاس میزنم...
یکی دو روز به خاطر مشغله های دانشگاه و اینا نبودم، باید ببخشید
ممنون که هستی.
خواهش میکنم. هر موقع تونستی ما خوشحال میشیم از دیدنت.
(1402 آبان 5، 17:03)*شهریار* نوشته است: [ -> ]یه مشکلی دارم. امیدوارم کسی بتونه کمکم کنه.
من درس رو متوجه میشم. ولی اگه استاد ازم بپرسه خوب نمیتونم جوابش رو بدم. فکر میکنم دلیلش به خاطر کم صحبت کردنم و ناتوانی توی جمله بندی و فن بیان ضعیف و ... باشه.
کلا این اواخر اینجوری ام که موقع صحبت خیلی استرس میگیرم. اگه توی جمع باشم که دیگه بدتر. دستام عرق میکنن و گلوم خشک میشه و ... .
کسی میتونه یه راهنمایی ای چیزی کنه؟
ببین داداش این که گفتی این اواخر ظاهرا تشدید شده، میتونه بهخاطر مسائل روحی باشه. من هم یه دوره خیلی از نظر روحی بههم ریخته بودم و تو خودم بودم، دچار نوعی هراس اجتماعی شده بودم. حتی میخواستم برم سوپرمارکت یه چیز بخرم اصلا حس راحتی نداشتم و به هر بهانه شده، یه جوری از زیرش در میرفتم که اتفاق نیفته.
وقتی حال و احوالم بهتر شد، اوضاع کاملاً متفاوت شد.
اما کلاً برای صحبت کردن در جمع اولاً هم باید از نظر ذهنی آدم با خودش کار کنه. مگه بقیه کی هستن؟ چرا استرس داشته باشم؟ چرا بترسم؟ اصلاً به فرض هم یه چیزی رو اشتباه کنم. چی میشه مگه؟ مگه همه تو حرف زدن عالی و فوقالعادهان؟ مگه همه حرفهاشون درست و حسابیه؟ اصلاً اشتباه هم بکنم اشکال نداره، ولی تجربه میکنم. تجربه کردن ارزشش رو داره. و بعد از تجربه هست که آدم خیلی چیزها براش راحت میشه.
دوم هم اینکه تو خلوت خودت با خودت تمرین کن. همون سوالی که استاد پرسیده و خوب نتونستی پاسخ بدی رو تو خونه از خودت بپرس و بهش بلند جواب بده. دفعه اول و دوم که میخوای جواب بدی، هنوز جملهبندیهات خوب نیست ولی چند بار که تمرین کنی بهتر و بهتر میشی.
بعد از خودت سوالهای دیگه بپرس و باز هم جواب بده. مطمئن باش خیلی بهتر از دفعه اول میشی.
و
کلاً هم بنا به تجربه به این موضوع رسیدم که آدم تو جمع باید خودش باشه و همون خودش رو هم بروز بده. نیاز نیست شبیه کسی باشیم. اگه دوستای من حاضرجوابن، لازم نیست منم حاضرجواب باشم. من هر کس ازم سوال میپرسه، مکث میکنم و بعد پاسخ میدم. اگه همکارای من تندتند حرف میزنن لازم نیست منم سریع صحبت کنم. من شمردهشمرده صحبت میکنم. اگه اونها زیاد صحبت میکنن، لازم نیست منم زیاد صحبت کنم تا جذاب باشم. کوتاه و بهجا صحبت میکنم. خیلی وقتها هم سکوت. اگه آدم تو ارتباطات اجتماعیش خودش باشه و همون خودش رو هم قبول داشته باشه، دیگه تو ارتباطات اذیت نمیشه.
(1402 آبان 5، 21:03)محسنین نوشته است: [ -> ]خیلی دوست داشتم تا آخر آبان بمونم ولی خب آزمون ها یه افت داشتم و باید مجددا فول تایم به ازمونام بچسبم .
فکر کنم دیگه این سری دیگه تا خود کنکور نتونم بیام و مشارکت کنم .
داداش عزیز خدا پشت و پناهت.
دعای ما بدرقه راهته. هر موقع تونستی بهمون سر بزن.
(1402 آبان 6، 21:02)[علی] نوشته است: [ -> ]علی/۲۵مهر/۱۲روز کوچولو
خدا کمک کنه بتونم ادامه بدم خسته ام
علیرغم خستگی، ادامه بده.
حتما از پسش برمیای.
با سلام. ممنون از راهنمایی دوستان. در رابطه با حفظ پاکی یادآوری لحظات ناراحت کننده آخرین شکست بسیار مؤثر هست البته پاکی بلند مدت خارج از انجمن و نداشتن تعهد برایم امکانپذیر نیست.
sanctityا / 13 مهر 1402 / 23 روز خوب
سلام
به روز هنر و هنردوستان رسیدیم.
براتون شعر دیگری از خیام آوردم:
نقل قول: افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد
وز دست اجل بسی جگرها خون شد
کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی
کاحوال مسافران دنیا چون شد
تا حالا به سرمایههایی که دارید فکر کردید؟
سلام بچه ها چطورید خوبید؟ یک سوال دارم ازتون.
اینکه خیلیاتون زمان طولانی رو ادامه میدین و نمیشکنین پاکی تون رو دلیلش چیه؟ منظورم اینه که انگیزتون چیه؟ وقتی اون فکرا میاد سمتتون به چه چیزایی فکر میکنید که حستون خنثی بشه؟
(1402 آبان 7، 13:27)mikaeel نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها چطورید خوبید؟ یک سوال دارم ازتون.
اینکه خیلیاتون زمان طولانی رو ادامه میدین و نمیشکنین پاکی تون رو دلیلش چیه؟ منظورم اینه که انگیزتون چیه؟ وقتی اون فکرا میاد سمتتون به چه چیزایی فکر میکنید که حستون خنثی بشه؟
سلام میکائیل جان
تو
این تاپیک بچهها اهداف، انگیزهها و دلایلشون رو نوشتن. من هم همونجا نوشتم. دلیل و انگیزه من اینه که خ.ا باعث میشه از خدا دور بشم، بیانرژی بشم، تمرکزم رو از روند درست زندگی از دست بدم، ساعتهای زیادی از روزم رو از دست بدم، اهمالکار بشم، عزت نفس و اعتماد به نفسم رو نابود میکنه و ...
و با پاکی، همه اینها بالعکس میشه.
موقع وسوسه شدن وقتی یادم میاد که با انجام و تکرارش چه بلایی به سرم میاد و به چه دوران سیاهی برمیگردم از انجامش پشیمون میشم. آزموده را آزمودن خطاست.
سلام
یک غزل از حافظ هست که بیت های زیبایی داره
اینم یک بیت از اون غزل:
نقل قول: گفت آسان گیر بر خود کارها کز رویِ طبع
سخت میگردد جهان بر مردمانِ سختکوش
نقل قول: این هفته مشارکت و تعامل ها خیلی به من خوش گذشت ، ان شاءالله ادامه دار باشه
داداش گهگاهی سر بزن منتظر هستیم ، موفق باشی
نقل قول: سلام بچه ها چطورید خوبید؟ یک سوال دارم ازتون.
اینکه خیلیاتون زمان طولانی رو ادامه میدین و نمیشکنین پاکی تون رو دلیلش چیه؟ منظورم اینه که انگیزتون چیه؟ وقتی اون فکرا میاد سمتتون به چه چیزایی فکر میکنید که حستون خنثی بشه؟
سلام شکر خوبم میگذره، داداش شما خوبی؟ اوضاع چطوره؟
همون تاپیکی که داداش آرمین گفت بخونی دلیل و انگیزه ها نوشتیم توهم میتونی اونجا ارسال کنی.
کنترلش واقعا سخته من بیشتر پیشگیری میکنم تا کار به جاهای باریک کشیده نشه.
سلام رفقا
یه مدت نبودم فک کنم دو یا ۳ ماهی
تو این مدت هم پاکی داشتم هم لغزش
امروزم لغزش داشتم
سراب / 8 آبان / 0
یه چیزی که میتونم بگم،، برای بدست آوردن پاکی منتظر خوبی و خشی و راحتی نباشید،، بعد از شروع تازه چالشها و سختیها شروع میشه و برای پاکی باید ریسک کرد... خیلیا تو این کانون یا جاهای دیگه دنبال راه راحت میگردن که متاسفانه این توهمی بیش نیست.
(1402 آبان 7، 18:37)سراب نوشته است: [ -> ]سلام رفقا
یه مدت نبودم فک کنم دو یا ۳ ماهی
تو این مدت هم پاکی داشتم هم لغزش
امروزم لغزش داشتم
سراب / 8 آبان / 0
یه چیزی که میتونم بگم،، برای بدست آوردن پاکی منتظر خوبی و خشی و راحتی نباشید،، بعد از شروع تازه چالشها و سختیها شروع میشه و برای پاکی باید ریسک کرد... خیلیا تو این کانون یا جاهای دیگه دنبال راه راحت میگردن که متاسفانه این توهمی بیش نیست.
سلام سراب جان
خوش برگشتی.
درست میگی داداش. ترک عادت که کلاً سخته. حالا خ.ا که دیگه جای خود.
حتماً آدم با چالشهایی مواجه میشه که باید یاد بگیره اونها رو مدیریت کنه. و البته که میشه مدیریتشون کرد و پاکی به هیچ وجه دور از دسترس نیست. فقط باید جدی باشیم و دقیق و امیدمون رو هم هرگز از دست ندیم.
سلام خدمت رفقا
و سلام خدمت همگی که سخت برای اهداف و آرزوهاشون دارن میجنگن
ببخشید یکم فعالیتم کم شده، سرم شلوغه
دعا واسه من یادتون نره
محسنین عزیز پروفایل رو بسته بودی
خواستم بگم برات دعا میکنیم بهترین نتیجه رو بگیری