(1401 دي 9، 22:28)ArA نوشته است: [ -> ]شکست
ناامیدی
بی حسی
بی حوصلگی
در حال حاضر، همه رو تجربه می کنم
این بار حتی حال شروع کردن رو هم ندارم
به جای شکست،بلند شدن دوباره.
و ناامیدی،امیدواری
بی حسی،احساس قدرت
و بی حوصلگی،صبر و حوصله قرار بده.
اینا رو انتخاب کن.چون آخرش اون چیزی که انتخاب می کنی باشی،مهمه.نه اتفاقی که از سر فشار افتاده.
سلام
muhammadali1964
6دی1401
4روز خوب
تا حالا انقدر سبک نبودم..خدایا سپاسگزارم
سلام
۹ دی / ۱ روز خوب
ای کاش برعکس بود ۱ دی / ۹ روز خوب
صابرین / 10 دی / 1 روز خوب
(1401 دي 9، 22:28)ArA نوشته است: [ -> ]شکست
ناامیدی
بی حسی
بی حوصلگی
در حال حاضر، همه رو تجربه می کنم
این بار حتی حال شروع کردن رو هم ندارم
کاملا درکت میکنم همدرد من
چون منم الان در همین حالتم
اما دوباره مثل ققنوس از خاکستر نا امیدی مون
با قلبی آکنده از امید زبانه خواهیم کشید
شاید تاریکی رو اطرافت حس کنی اما هرگز نمیتونه تموم وجودتو بگیره چون تو تو قلبت نور داری
نور عشق
نور ایمان
نور امید
پیشنهاد.....
برو بیرون جایی که سرسبزی خودنمایی میکنه مثلا پارکی جایی
رو چمنا روبه آفتاب دراز بکش
نفس عمیق بکش تا آرامش طبیعت و در وجودت حس کنی
چشماتو ببند تا پرتو مهر آفتاب رو صورت قشنگت بوسه بزنه
و زیر لب بگو همه چی درست میشه واقعا روحت رفرش میشه به امتحانش میارزه
الان دیگه انقدر
انرژی داری که بتونی دوباره شروع کنی
برات آرزوی موفقیت میکنم
(1401 دي 10، 10:17)muhammadali1964 نوشته است: [ -> ]سلام
muhammadali1964
6دی1401
4روز خوب
تا حالا انقدر سبک نبودم..خدایا سپاسگزارم
به به چقدر خوشحالم برات
دستمریزاد
منم خدارو سپاس گذارم که حس خوبی داری
همینجوری پر قدرت بشکاف و برو جلو
هیچی جلودارمون نیست
تو، ما، «انسان» تنها مخلوق شکست نا پذیر خداست
فقط بخواه که بخوای موفق شی و با تموم وجودت پای ارمانت وایسا
سلام من ۸ ماهه که خوبم ولی شبا خواب بد می بینم چی کار کنم؟
سلام
9 دی / 3 روز خوب
خدارو شکر هنوز رو روال داریم میرم جلو
سلام مهرداد خوش اومدی به گروه سرو
خواب که دست ما نیست
هر شب ۴۰۰ تا ذکر یونسیه تو سجده بگو انشالله خواب هات خوب میشن
البته با مداومت .
سلام به آقای lover به گروه سرو خوش اومدید من محمد هستم
امیدوارم روزهای خوب رو کنار هم رقم بزنیم ...
ممنون از آقای باب الحوائج بخاطر زحمات فراوان
ممنون از آقای محسنین
سلام رفقا خوبید خوشید؟
ان شاءالله حالتون خوب باشه
ببخشید چند روزی نبودم
دلم براتون تنگ شده بود
به داداش علی و داداش مهرداد خوش امد میگم
همچنین به سورنا جان به خاطر بازکگشت دوباره اش
چه خبر دیگه ؟؟
حال و احوالتون خوب؟
داداش های گلم یه سوال فنی
بهترین ترکی که داشتید را یادتون میاد؟
چند روز بود و چیا باعث پاکیتون شد؟
اهدافتون اون موقع چی بود الان چیه؟
شد سه تا
خوب بزارید اول خودم بگم
من بهترین ترکم 20 روز بوده که موقع دبیرستان خیلی به نماز اهمیت دادم و روز های خوبی ساختم اون موقع خداروشکر
اون موقع هدفم ترک بود چون میدونستم گناه و ضرر داره
فکر میکنم بهترین راه ترک برای من تقویت ایمان هست
سلام داداش
برای من یه پاکی بیست روزه داشتم که بنظرم با برنامه ریزی نسبتا بهتر از تلاش های قبلیم بود و عامل اصلی و دفاعی من در برابر وسوسه ها صدرصد نماز بود و عوامل هجومی مقابل وسوسه ها ، تغییرات صعودی در سبک زندگی و رشد فردی ما هستش که میشه مثل های زیادی براش زد و هدف های من از اونموقع زندگی سالم بود و میخواستم که بهتر کار رو در لحظه انجام بدم اما خب سر یه بی عقلی دوباره برگشتم سر خونه اول اما مثل بازنده ها ناامید نیستم
و فقط خستمه ، خسته اما امیدوار
سلام
من تجربه ترک دوسال رو دارم
ولی متاسفانه دوباره رفتم سمتش ولی چند روزه انگار نمیخوام واقعا برم سمتش انگار یه نیرو نمیذاره..انگار دیکه برام جذابیتی نداره و لذت بخش نیست با اینکه تو 4 روزم که وقتی شد 5 روز شکست خوردم ولی الان خیلی راحتم قبلنا فکر میکردم نمیتونم ولی الان میتونم و اینو مدیون نمیخوام هستم..من منتظر اون نمیخوامه بودم..پس اونقدر زجر کشیدم تا بعد از دو سال دوباره به دستش آوردم...
muhammadali1964
10دی1401
2روز خوب
به نام مبدا عشق
Lover
14 دی
1 روز خوب
در پی آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سراید
من واسه 3 سال ترک کرده بودم کامل
دوران راهنماییم بود
اون موقع اطلاعات کاملی نداشتم درباره این چیزا
و فقط مشغول درس و یادگیری زبان و ورزش بودم
و تو همشونم اول بودم
تا یکی از همکلاسیام بهم گفت همچین چیزی هست و کیف میده و امتحانش کن گرفتارش شدم
بعد از مدتی حدودا سه ماه یه تحقیق خواستم بکنم
سرچ کردم تو گوگل اولین چیزی که باهاش مواجه شدم نوشته بود خ.ا یا مرگ تدریجی
همونجا گوشی رو خاموش کردم
خیلی ترسیدم و استرس گرفتم
چون بچه بودم و اطلاعاتم درباره این قضایا کم بود
فکر کردم اگر ادامه بدم واقعا خواهم مرد
خلاصه چون فکر میکردم با خ. ا قراره بمیرم
دیگه اصلا حتی فکر خ. ا روهم نمیکردم و در حد خیلی شدیدی از محرکات فرار میکردم
میتونم بگم به یکباره کامل گذاشتمش کنار وطبیعی بود
چون فکر میکردم واقعا باعث مرگه و میترسیدم
کدوم آدم عاقلی و سالمی یه پیتزای خیلی خوشمزه و داغ اما سمی
و کشنده رو میخوره؟
اما بعد از گذشت سال ها در دبیرستان و افزایش اطلاعات دوباره رو آوردم اما یه فرقی میکرد ایندفعه علاوه بر خ.ا
به فیلم ها و عکس ها رو آوردم و تا الان سه سال میشه که گرفتارم
اما الان میخوام ترکش کنم و ترکش میکنم ان شا الله