کانون

(1399 اسفند 30، 23:50)MUTE نوشته است: [ -> ]

(1399 اسفند 30، 16:10)Master نوشته است: [ -> ]

(1399 اسفند 30، 8:56)افرا نوشته است: [ -> ]

نقل قول: ممنون افرا جان. 
برای منم دعا کن که یه روز حالم خوب باشه و بتونم قدر اون خوب بودن‌ها رو بدونم.
زندگی با درد خیلی سخت می‌گذره. خیلی چیزها که برای آدم‌های عادی لذت‌بخشه برای آدمی که درد می‌کشه هیچ تفاوتی نداره.

اره...

منم به اندازه ی تو نمیتونم حسش کنم ولی حداقل میتونم دعا کنم زودی خوب بشه...

نقل قول: افرا به‌نظرم به یه چیز جایگزین هم نیاز داریم.
مثلا میگی من بی‌کار میشم میرم سریال می‌بینم. خب اگه سریال نبینی چی کار کنی؟ تفریح دیگه‌ای داری؟ تفریحی که تو خونه و در خلوتت قابل اجرا باشه؟ مثلا سریال رو در وقت خستگی می‌تونی بازم دنبالش کنی، اون تفریح جایگزین هم در وقت خستگی قابل اجراست؟
اگه چیز جایگزین نداشته باشی، عجیب نیست که روال قبل ادامه پیدا کنه. با این‌که می‌دونی ممکنه دردسرساز بشه.

در مورد تغییرات لازم دیگه هم مثل چیزهایی که تو گوشی‌مونه یا باید همین امروز همت کنیم و در یک اقدام انتحاری چیزهایی که نباید باشه رو حذف کنیم.
یا منتظر بمونیم تا خدایی نکرده یه روز همون ما رو به دام بندازه. یه روزی که حال‌مون بده و تمرکزمون سر جاش نیست و احتمال خطا زیاده.
به نظرت کدوم رو انتخاب کنیم؟  

یه چیزی شبیه اعتماد به نفس کاذب میاد میگه : حالا اینارو نگه دار چیزی نیست که ، تو مقاومی!

جایگزین هستا ولی خودم رو به چیزای بدی عادت دادم.


شاید کتاب خوندن از نظر بعضیا نوعی عذاب باشه ولی من حال میکنم! اما در حالی که باهاش حال میکنم انجامش نمیدم!   

الان میرم ازون جرکات انتحاری میزنم پاک میکنم میرم جلو!

..............................

نقل قول: الان دیگه شبا قبل از خواب اونقدر کتاب میخونم تا کاملا خوابم بیاد.
شام سنگین هم تاثیر بد داره.
با تشکر از کسایی که خوندن  

مستر جان این کتاب خوندن برای یه مدتی جواب میده...

یواش یواش ذهنت قویتر میشه و دیگه خوابش نمیگیره

اره شام سنگین به همراه یه نوشیدنیه ناجور خواب رو خراب میکنه...

منم بعضی روزا اینقد با دستگاه و گوشی و اینا کار میکنم شب چشام درد میگیره حتی اگه خوابمم ببره انگار بیدارم!

ذهن اشفته میشه....

من فکر میکردم فقط من اینطوریم. درسته برا یه مدتی جواب میده روزهای بعد باید ساعات بیشتری بخونم تا خوابم ببره.
حتی قرص خواب هم چند روز اول جواب میده بعد ها بدن مقاومت میکنه.
یک روش هم صبح خیلی زود بیدار شدنه که اونم برا من عملا غیرممکنه.
کسی شیوه بهتری میتونه پیشنهاد بده؟

سلام و عید شما مبارک
خب نیم ساعت قبل خواب اگه میشه بیرون منزل پیاده روی کنین
اگه نمیشه داخل منزل با دو تا بطری آب و دیگر موارد تمرین در منزل کمی حرکات ورزشی انجام بدید تا بدن به اصطلاح خسته بشه
کتب و مطالعه
دعاهای ویژه قبل خواب
قرآن
خوردن شیر و یا دوغ البته به همراه مواد طبع گرم . شیر با زنجبیل ، دوغ یا ماست با نعناع .
دمنوش بادرنجویه هم برای خواب خوبه.
بدن و روح باید قبل خواب کاملا ریلکس باشن. مثل ماشینی که قبل پارک کردن دنده خلاص میشه و به آرامی پارک میشه. و خاموش میشه.
سعی کنید قبل خواب به کارهای روزمرتون فکر نکنید به مسائل خوب و شیرین فکر کنید.
امیدوارم کمک کرده باشم

سلام. عید همگی مبارک. خیلی ممنون نکات واقا خوب و ارزشمندی هستن. 

(1400 فروردين 3، 12:03)افرا نوشته است: [ -> ]مینویسم حواسم پرت بشه چون تنهام و خطرناک!

بنویس داداش ما اینجاییم 
مواظب باشا تنهایی یعنی امتحان الهی
یه وقتایی شیطون وسوسه میکنه
یه وقتایی هم خدا هوس امتحان گرفتن میزنه به سرش!

نماز اول وقتم خوبه ها اینجا دارن اذان میگن!
افرا که نمرش بیسته بیسته

نقل قول: یعنی الان توی بین القرنین گیر کردیم؟!  

ذوالقرنین

---

سامان و شارمین

زود پاشید امروز رو بسازیم 
منم امروز روز اولمه
بیایید با هم پیش بریم
و اینکه
بیایید به هم قول بدیم که هر کی وسوسه شد باید بیاد کانون و تا سه تا پست به عنوان جواب دریافت نکرده لغزش نکنه

یه کم خودمون شرطی کنیم تا بتونیم روی پای خودمون بایستیم

نقل قول: ذوالقرنین 

نقل قول: بنویس داداش ما اینجاییم 
مواظب باشا تنهایی یعنی امتحان الهی
یه وقتایی شیطون وسوسه میکنه
یه وقتایی هم خدا هوس امتحان گرفتن میزنه به سرش!

نماز اول وقتم خوبه ها اینجا دارن اذان میگن!
افرا که نمرش بیسته بیسته

بعد ازینکه اونو نوشتم مهمونا حمله کردن!

چنتا خونواده بودن که توی سرتاسر خونه میچرخیدن! نمیدونم کی تو کدوم اتاقه! کدوم بچه مال کیه!!!  

اینطوری دیگه ندیده بودم!

واقعا فکر نکردن وقتی همگی باهم بیان ما باید چه خاکی تو سرمون بریزیم؟!

من خودم ناهار نخورده بودم تا شب داشتم میدوییدم اخرش باورم نمیشد غذا یکم کم اومد بازم نخوردم میزون شد! انگار دقیقا به اندازه یه نفر کم بود!

هنوز تو شوکم!

هیچی دیگه خوراکی خوردم الان پخش شدم اینجا...

خدایا همون تنها بودن و تحمل وسوسه خیلی راحت تر بود!

این چیه آخه؟؟!

دیگه قدر ارامش تنهاییم رو میدونم....

شکر نعمت نعمتت افزون کند


نعمت آرامش و سکوت قشنگ بهت یادآوری شد

سلام.  اومدم یه حاضری بزنم
پورنگ / 18 اسفند 99 / 16 روز خوب

(1400 فروردين 4، 6:53)poorang نوشته است: [ -> ]سلام.  اومدم یه حاضری بزنم
پورنگ / 18 اسفند 99 / 16 روز خوب

سلام
اول صبحی چه اعلام وضعیت امیدبخشی


ای ول به این روزای پاک

آقایون من از این گروه خارج میشم
تا وقتی بعضیا اینجا مدیر هستن 
جای من اینجا نیست
گود بای

(1400 فروردين 4، 10:19)MUTE نوشته است: [ -> ]آقایون من از این گروه خارج میشم
تا وقتی بعضیا اینجا مدیر هستن 
جای من اینجا نیست
گود بای

این شوخیه دیگه اره؟

معلوم نیست شوخیه یا جدیه خب

اینجا یه نفر مدیره اونم مهدویه!  ارمین هم که همه جا مدیره....

مهدوی راستشو بگو چکار کردی؟


..............

ماشالاه پورنگ

سلام

مهدوی/‌2 فروردین/ 2 روز خوب


الآن فکر کنم نزدیک 60 ساعته که بیدارم!
دارو هم فایده نداره
دو بار رفتم ‌دکتر و بازم داروی جدید گرفتم اما نه درد کم شد نه خوابم برد
آلرژی هم که به خاطر تغییر فصل به اوج خودش رسیده و با هر عطسه حس میکنم مغزم میخواد از دماغم بپره بیرون!


همه اینها یه طرف،فشار محیط اطرافم یه طرف دیگه
فکر کنم از شنبه برم سر کار بهتر باشه، حداقل فقط درد رو دارم


کاش فقط بتونم چند ساعت بخوابم

(1400 فروردين 4، 21:20)مهدوی نوشته است: [ -> ]سلام

مهدوی/‌2 فروردین/ 2 روز خوب


الآن فکر کنم نزدیک 60 ساعته که بیدارم!
دارو هم فایده نداره
دو بار رفتم ‌دکتر و بازم داروی جدید گرفتم اما نه درد کم شد نه خوابم برد
آلرژی هم که به خاطر تغییر فصل به اوج خودش رسیده و با هر عطسه حس میکنم مغزم میخواد از دماغم بپره بیرون!


همه اینها یه طرف،فشار محیط اطرافم یه طرف دیگه
فکر کنم از شنبه برم سر کار بهتر باشه، حداقل فقط درد رو دارم


کاش فقط بتونم چند ساعت بخوابم

ای بابا اخه چرا؟! 
خیلی سخت میشه اینطوری که....
ظاهرا دوس نداری بنویسی چی شده ولی خب لطفا مراقب خودت باش ... اولویت اول خودتی ... 

سلام دوستان
میریم برای یه اعلام وضعیت ژورنالی
دریل / 24 اسفند/ 10 روز خوب
امروز ازون روزا بود که شیطون تمام تلاشش رو کرد. نمیگم چه ترفندایی زد و من هر دفه پاد ترفند روش پیاده کردم  
بش گفتم بروووووو من دیگه این کلکا برام قدیمی شده
فردا اگه مثل امروز سخت باشه مجبورم برم بدوم. فقط اینکه میدونم گذرا هست و اگه بخیر بگذره این انرژیه مضاعف میاد تو کار و تحصیلم و اوضاع پاکی راحت تر میشه. 
من راه هر نوع وسوسه ای رو بستم. فیلتر شکن ندارم... هیچی ندارم. فکر نمیکنم. فقط انرژی فیزیوژیکی رو حس میکنم. فکر میکنم باید بدنم خسته تر بشه. 
دلم باشگاه میخاد ولی حیف که کرونا نمیزاره. 
-----------------------------------------
مهدوی داداش چی شده نبینم ناخوش باشی. بی خوابی خیلی سخته

سلاااااام


بابا ای ول دریل جان
آدم اعلام وضعیتتو ببینه حس میکنه میخواد بره بیرون ورزش کنه
طبق محاسبات بنده این مسئله طبیعیه
یعنی خودم چندین بار اینو تجربه کردم که روزای اول به شدت خسته و بی حال بعد که چند روز بگذره انرژی خیلی زیاد میشه
و طبیعتاً باید به این تغییرات پاسخ مناسب داده بشه
خیلی عالیه که اینجوری آماده ای برای روزای بعد
دقیقاً این برنامه که گفتی پایدارتره
یعنی مشخص میکنی که اگه فردا وسوسه اومد سراغم، فلان کار مشخص رو انجام میدم
حالا اگه زمان و مکانش رو هم تعیین کنی احتمال اجراش خیلی بالاتر میره!
یعنی مثلاً بگی اگه فردا وسوسه اومد سراغم میرم فلان پارک یا فلان جا n دقیقه ورزش میکنم
یا مثلاً مسافت خونه تا فلان جا رو رفت و برگشت پیاده روی میکنم
یا مثلاً فلان برنامه رو تماشا میکنم
یا فلان فیلم رو میبینم یا فلان آهنگ رو گوش میدم
اگه مشخصشون کنی احتمال اجرا کردنشون بالاتر میره و طبیعتاً احتمال لغزش هم پایین تر میاد

---

افرا جان/ دریل جان
ممنونم از لطف و محبتتون
راستش من هر چند وقت یک بار این اتفاق برام میفته و بی خواب میشم
گاهی به خاطر مشکل تنفسی گاهی هم به خاطر سردرد
اما این بار همه با هم جمع شدن
الآن بیشتر از دو هفته ست شبیه جن زده ها شده قیافه ام
همش به یه نقطه زل زدم و نه خوابم نه بیدار
دیشب باز یه سری دارو ها رو بیشتر خوردم یه سه ساعتی تونستم بخوابم اما خب؛ در عوض کل روز رو تو حالت خلسه میرم!
سرگیجه میگیرم ازشون و تعادلم رو از دست میدم

ان شاءالله خوب میشم و اوضاع درست میشه
به امید خدا
ممنونم از همتون دوستان خوبم