دلیل اینکه اومدم سمت ترک این بود که حس میکنم واقعا هر انسان با ارزش تر از اونه که این کار رو با خودش بکنه. دلم میخواد سنت زود رسیدن به عطش هام اونم به هر شکلی که شده رو از درونم حذفش کنم. سعی کنم آدم قدرتمند تر، شاداب تر و محکم تری باشم. تا الان موفق بودم از روزی که وارد کانون شدم امیدوارم چندین ماه و سال ادامه دار بشه
سلام
خوشحالم از اینکه تو جمع رفقای سروی هستم
اینکه گروه اعضای بیشتری داره، و فعالیت و همکاری بیشتر میشه من رو خوشحال میکنه
تا شنبه تموم نشده منم یه نکته بگم :
به نظرم کنترل کردن شرایط روحی، خیلی تاثیر گذاره؛ آدم اگر بتونه شرایط ذهنی و روحیِ خودش رو با عوامل مختلفی مثل مشغول شدن به یه کاری کنترل کنه، مسیر زیادی رو تو یه روز جلو رفته؛ اما اگر نتونه مراقب ذهنش و روحش باشه، یه ذره در خطره.
اصلا همین تمرین کردن کنترل ذهن برای امور عادیِ زندگی خیلی کاربردیِ؛ کمتر کسی پیدا میشه که بتونه ذهنش رو خیلی خوب مدیریت کنه.
مثلا فرض کنید دارید از خیابون رد میشید بیاید خونهتون، یه ماشینی رد میشه و کلی بد و بیراه بهتون میگه (مثال بهتری نبود بزنم ) شمام میرید خونه و اگر ذهن تون رو کنترل نکنید، تا دو ساعت میگید کاشکی منم اینو بهش میگفتم و القصه کل روزتون خراب میشه
نقل قول: توی آسمون پاکی پرواز کنید؟
کاشکی خدا کمک کنه بتونیم در تمامی ابعاد زندگی تو آسمون پاکی پرواز کنیم...
یعنی میشه؟
سلام داداشهای خوشتیپ سروی
صبح قشنگ تون بخیر
من کلی لذت بردم از خوندن صحبتهاتون. همینطور استفاده بردم و برام مفید بود. ممنون از همه تون.
نقل قول: یکشنبهها روز هنر هست. گذاشتن شعر، متن ادبی، نقاشی، خوشنویسی، فیلم و سینما، بافتنی و ... . هر کس چیزی در مورد هنر با خودش بیاره. یا از خودش ارائه بده. یا در موردش صحبت کنه.
من براتون یک قطعه شعر از خیام آوردم:
افسوس که نامه جوانی طی شد
وآن تازه بهار زندگانی دی شد
آن مرغ طرب که نام او بود شباب
افسوس ندانم که کی آمد، کی شد
این قصه حال افرادی هست که از جوونیشون درست استفاده نمیکنن و بعد سالیانی که گذشت نتیجهاش میشه آه و افسوس و حسرت.
این درست استفاده نکردن انواع مختلف میتونه داشته باشه. یکی جوونیش رو به پای منقل و دود و دم میسوزونه یکی با روابط و دوستیهای آسیبزننده و خارج از عرف یکی با وقتگذرونی و خوشگذرونی الکی و اتلاف عمر خلاصه هر کس به شکلی.
تا فرصتها نگذشته، از فرصتهامون استفاده کنیم. از استعدادهامون بهرهبرداری کنیم. توانمندیهامون رو بهکار بگیریم. فردا روزی که سالیانی بر ما گذشت از عمر رفته پشیمون و حسرتزده نباشیم.
داستان عجیبی داره زندگی ایشون . از خدمت تو ارتش تا تبدیل شدن به یکی از فراگیر ترین آموزش دهنده های نقاشی در دنیا .
همونطور که توی ویدئوی لینک بالا میبینید ، میگن استعداد فقط یک اشتیاق تسهیل کننده برای تمرین هست . نه بیشتر . pursued interest. رو اما معنی دقیقش رو نمیدونم .
خیلی جالبه و البته بنظرم دقیق ؛ میگه همه ی کارها و هنر ها مثل ماشین روندن هست . واقعا چند نفر رو میشناسین که بگه من نمیتونم رانندگی یادبگیرم ؟ تقریبا هرکسی که لازم بوده یاد بگیره ، یادگرفته . چون تو تفکر عام جا افتاده پس ما هم خیلی سخت نمیبینیمش . ولی واقعیت اینه که هرکار و هنری هم قابل یادگیری هست . فقط مدت زمان مورد نیازشون متفاوته .
کسانی که اصطلاحا با استعداد هستن ، صرفا از تمرین و کار کردن توی اون زمینه خسته نمیشن ! فقط اشتیاق به تمرین در ظاهر به شکل استعداد شناخته میشه.
انسان تا جایی که میتونه ، باید مهارت هاش رو توسعه بده ، و همه چیز رو به استعداد گره نزنه . این ها صرفا بهانه های پذیرفته شده ای هستن که نهایتا یک سری آدم بی هنرِ تنبل بار میاره .
سلام به سروستانی های عزیز
آخرین روز مهر ماه چطور سپری شد؟
میکائیل جان
قربونت داداش
ای ول به سه گانه های پاکیت
این سهقلوهای پاکی قراره روز به روز بزرگتر و بیشتر بشن و پایه ای خواهند بود برای پاکی های دو و سه رقمی
چه هدف خوبی؛ و حالا این هدف میتونه توسعه پیدا کنه، رشد کنه و بال و پر بگیره.
میکائیل این هدف عالیه اما میتونی اهداف خیلی بیشتری داشته باشی.
دوست داری با پاکی قدم هایی برای زندگی متأهلیت در آینده برداری؟
دوست داری هدفگذاری کنی که گناهان رو از زندگیت حذف کنی و با حذف خ.ا شروع کنی؟
دوست داری ذهنت آزاد باشه و به چیزهای مفیدی مشغول باشه و حاصلش بشه میوه شیرین موفقیت؟
دوست داری همواره خدا ازت راضی باشه و لبخند رضایتش توی زندگیت بتابه؟
دوست داری اعتماد به نفست رو بازیابی کنی؟
دوست داری استفاده مفیدی از وقتت داشته باشی؟
و و و
همه این ها و خیلی اهداف بیشتر رو میتونی بنویسی و هر روز مرورشون کنی
برای گم نشدنشون لا به لای پست ها هم میتونی اینجا قرارشون بدی تا هر روز بری سر وقتشون و مطالعه شون کنی
سرباز گمنام جان
خوش اومدی داداش
چه نکته جالبی؛ متأسفانه من توی این موضوع ضعف دارم.
فرض کن 8 صبح بیدار شدم و روزمو شروع کردم و و یه هویی یه اتفاق تلخ بیفته.
این اتفاق میتونه خیلی کوچیک در حد شنیدن یه تیکه از یه نفر دیگه باشه.
هیچی دیگه فاتحه اون روزم خونده ست
یادمه یکی از اساتیدمون میگفت تمرین کنید که وقتی موضوعی تموم شد، دیگه تموم شد و توی ذهنتون ادامه اش ندید.
اگه اعصابتون خرد بود و رفتید خونه باید همه چی رو بذارید پشت در خونه وگرنه توی زندگی خسته میشید
آرمین جان
ممنون بابت شعر و توصیه ها
فکر کنم باید به مثال سومت دقت کنم و دست بجنبونم
Abc جان
داداش این روزهای اول پاکی اهمیتشون خیلی بالاست.
اینکه حالت بده طبیعیه چون خلاف جهت صحیح زندگی و فطرتت پیش رفتی، با این حال از فرصتی که پیش اومده استفاده کن و این حال بد و خشمت رو در راه دوری از گناه به کار بگیر
دور شدن از یه ناپاکی که مثل قیر چسبناک و سیاه و سنگینه و دویدن به سمت پاکی که خوشبوتر از گل، سبک تر از پر و لطیف تر از بال پروانه ست ارزشش رو داره، نه؟
برای روز هنر هم من این قطعه موسیقی زیبا رو به اشتراک میذارم
چون بیشتریا شعر گذاشتین، من چند تا متن ادبی میزارم که یه تنوعی هم داشته باشیم. امیدوارم مفید باشه براتون
آسمان فرصت پرواز بلند است ولی،
قصه اینست چه اندازه کبوتر باشی؟
- فریدون مشیری
حرف های ما هنوز ناتمام....
تا نگاه میکنی وقت رفتن است
بازهم همان حکایت همیشگی ....
پیش از آن که باخبر شوی
لحظه ی عظیمت تو ناگزیر میشود.....
-قیصر امین پور
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
!!!هیچ
داداش تاج ممنون از شعرت. بابت پاسکاریها بهت خداقوت میگم. توصیف سیستم اداری کانون هم بسی جالب بود.
داداش شهریار ممنون از تنوع خوبی که ایجاد کردی.
نقل قول: دوشنبهها روز کتاب هست. هر کس حداقل یه جمله از کتابی که طی هفته گذشته خونده و به نظرش جالب اومده رو بذاره. اگه کسی کتابی نخونده، یه جمله از سخن بزرگان که دوست داره بذاره.
من براتون یه بخش از کتاب صراط نوشته علی صفایی حائری رو آوردم:
نقل قول: اخلاص، سه مرحله مییابد:
در عمل، که خوب و بد، حق و باطل، صحیح و معیوب، مخلوط نشود.
در نیت، که از خوف جهنم و عشق به بهشت، به مرحله بالاتر راه بیابد... که در دعای مکارم میآید: نیت مرا به عالیترین نیتها برسان و کارم را به بهترین کارها...
و اخلاص دیگر در دین اینکه خود دین مقصد نشود، خود توحید بت نشود و در خود راه نمانی و در خود رفتن، گیر نکنی که هر دینی که خالص نباشد برای خدا نیست و به او نمیرسد و خود باتلاق میشود. هر التقاط و زد و بندی و هر نوع در راه ماندنی و در حرکتها اسیرشدنی، به خدا نمیرسد و برای خدا نیست، حتی اگر بخواهی توجیهش کنی که میخواهیم با این ترکیب و التقاط، با این شرک، به خدا برسیم... که این توجیهها اثری ندارد.
یه موقع هست که یه کار خوب داریم انجام میدیم اما حواسمون نیست که تو اون کار خوب صفر تا صدش باید خوب باشه؛ نه فقط یه بخشش. حلال و حرام قاطی میشه. حق و باطل قاطی میشه. اونجا اخلاص میره هوا.
یه موقع هست کارمون خوبه اما نیتمون فقط در این حده که مبادا جهنم بریم؛ پس اون کاره رو انجام بدیم. یا فلان کار رو انجام نمیدیم تا به بهشت برسیم. که این نیت، یه نیت خیلی سطح پایینه. یه نیت الهی و خدایی نیست. بازم اخلاص میره هوا.
یه موقع هم هست که هم کار خوبه هم نیت درسته، اما یادمون میره اون کار و اون نیت قرار بود ما رو به کجا برسونه. تو خود راه گیر میکنیم. دچار این توهم میشیم که داریم کلی کار خوب انجام میدیم اما اون کارهای خوب خودشون بت شدن برای ما. ما رو به عبادت و بندگی و اطاعت و سیر و سلوک نمیرسونن. اینجا هم اخلاص میره هوا.
سلام و درود
اینگه فعالیت و مشارکت گروه بالاست خیلی خوشحال کنندست
در رابطه با فعالیت امروز یه حدیث تو کتاب عربیمون هست معنی قشنگی داره با ترجمه خودم براتون میگمش:
هر کس چهل روز برای خدا مخلص شود، چشمه های حکمت از قلبش بر زبانش ظاهر میشود