سلام
یک فروند آبتین هستم با2730روز پاک
آقای مدیرکل فرار روبه جلونکن
تمام سرپرستاها رو بردی واکسن زدن
اونم از نوع خارجی
پاسخگو باش
خوبی آرمین خان
الحق که مدیر کلی برازندته
نقل قول: داداش افرا
داداش جان خدا قوت به روز های عالی پاکیت ان شاءالله که خیر باشه
تنکیو باب الحوائج جان
اسمت سخته اولش نوشته بودم باب جان
گفتم خوب نیست درستش کردم....
نقل قول: افرا گویا لپتاپت رو به موته. داره زیاد بیمارستانی میشه.
من دلم برات سوخت. حالا روزی یک ساعت هم سریال ببین. طوری نمیشه.
خب اون همه درس میخونی و بیماریهای مختلف رو حفظ میکنی باید ذهنت یه استراحتی هم کنه دیگه.
بعد از یک ساعت، کابل برق و باطری رو در بیار بذار کمد بالای اتاقت که دستت نرسه و بعد دوباره بشین سر درس و مشقت.
امیدوارم پات خوب شده باشه. حالت هم کامل خوب شده باشه.
ماشاءالله به پاکیت. در همه حال تو این مدته حفظش کردی و این خیلی ارزشمنده.
حدود ده سالشه که ازین ده سال 6 و نیم سالش روشن بوده
یعنی خالص 6 و نیم سال 24 ساعته روشن بوده!
اولین بارش بود خراب شد. اونم از یه ناحیه که دیگه ردیف شد .
بریم رکورد بزنیم باهاش
یه ساعت سریال حال نمیده.... یهو باید 4 قسمت ببینی...
درسم هم با این لپتاپه همش جلو چشممه!
یعنی باید تقوا به حدی برسه که با ابزار سریال دیدن بخوای کتاب هم بخونی!
مرسی مدیری که هستی...
سلام
فرید/۱ فروردین/ ۱۲۹ روز
نقل قول: و داداش عزیز
وقتی میبینم یه دوره گروه هستی و یه دوره از گروه غایبی، همش پیش خودم میگم نکنه یهو داداش زندگیمون بره و دیگه برنگرده. اگه این طور بشه، این غم رو چطور به دوش بکشم؟
و باز میگفتم ای کاش بشه و همصبحتش بشم و خیالم راحت بشه که چنین اتفاقی نمیافته.
الان با این صحبتهات کلی دلم گرم شد. وصفنشدنی.
خدا تو رو هم برای ما حفظ کنه.
سال ها پیش زمانی که برای پاکی وارد انجمن دیگری شدم و شروع به ترک کردم تا 80 روز پیش رفتم و لغزش کردم اون موقع پیش خودم گفتم خوب این روش هم جواب نمیده و دیگه برنگشتم که اشتباه می کردم.
زمانی که اینجا عضو شدم وقتی اولین لغزش اتفاق افتاد به خودم گفتم راه دیگه ای نیست و باید ترک کنم و با این حالی که خیلی شکست داشتم ولی ناامید نیستم.
اینا رو گفتم که بگم من از کانون زمانی بازنشست میشم که مطمئن باشم پاک شدم و دیگه سمت این گناه نمیرم.
سلام سروهای پاک کانون
شب پرستارهتون بخیر.
(1400 مرداد 5، 22:29)Newborn نوشته است: [ -> ]۵۰ روز تر و تمیز
مخلص همه بچه های باحال سروستانی
جانمی جان نیوبورن پاک و تر و تمیز رو ببینید.
همه چی خوب پیش میره؟
برای مشکلاتی که اذیت میکردن راهکاری یافتی؟
(1400 مرداد 5، 23:02)Töprak نوشته است: [ -> ]ممنون آقا آرمین عزیز بخاطر توجهاتت
ابرومم خدارو شکر خوب شده فقط یکم جای ذخمش به یادگار مونده.
زیاد فکر نکن به خدا توکل کن خودش همه چیزو درست میکنه. اگه روزا می خوابی سعی کن نخوابی چون خیلی مؤثره تو تنظیم خواب در طول روز هم فعالیتت رو زیاد کن با یکی دو ساعت پیاده روی، ورزش و... آدم وقتی خوابش نمی بره هزار جور فکرو خیال میاد تو سرش.
خدا رو شکر سعید جان.
اون زخم هم نشانی از تجربه میشه.
انشالله که همیشه سلامت باشی و تو کارت هم موفق و پیشتاز.
تو طول روز نمیخوابم اما فکر. فکر زیاد به مسائلی که حل نشده. و البته کارهای زیادی که رو دستم مونده.
ورزش هم سعی میکنم تو برنامهام باشه. هر روز نه. لااقل یک روز در میون.
بله درسته. باید توکل به خدا کرد. خیلی ممنونم ازت.
(1400 مرداد 6، 5:12)یا باب الحوائج نوشته است: [ -> ] خبر تازه خبر تازه
روزنامه روزنامه
آجیل آجیل
برای دریافت خبر روی عکس کلیک کنید
چقدر آجیل مقوی میاری برامون.
دست گلت درد نکنه داداش جان.
دو دقیقه اومدیم خودت رو ببینیم همش تو آشپزخونه بودی.
(1400 مرداد 6، 7:27)abtin نوشته است: [ -> ]سلام
یک فروند آبتین هستم با2730روز پاک
آقای مدیرکل فرار روبه جلونکن
تمام سرپرستاها رو بردی واکسن زدن
اونم از نوع خارجی
پاسخگو باش
خوبی آرمین خان
الحق که مدیر کلی برازندته
آبتین خان بده تو فکر سلامتی شما بودم؟
سرپرستها دم به دقیقه تو گروهن. رفت و آمدشون زیاده. باید واکسن میگرفتن تا خیالم راحت باشه به بقیه اعضای گروه ویروس نمیدن. خودت که میدونی اوضاع چه قدر خرابه.
ممنون از محبتت داداش جان.
(1400 مرداد 6، 7:56)افرا نوشته است: [ -> ]حدود ده سالشه که ازین ده سال 6 و نیم سالش روشن بوده یعنی خالص 6 و نیم سال 24 ساعته روشن بوده!
اولین بارش بود خراب شد. اونم از یه ناحیه که دیگه ردیف شد .
بریم رکورد بزنیم باهاش
یه ساعت سریال حال نمیده.... یهو باید 4 قسمت ببینی...
درسم هم با این لپتاپه همش جلو چشممه!
یعنی باید تقوا به حدی برسه که با ابزار سریال دیدن بخوای کتاب هم بخونی!
مرسی مدیری که هستی...
که این طور.
احیانا برندش ایسوس یا لنوو نیست؟
برام جالب شد که بدونم چه لپ تاپی بوده که این قدر جون سخت بوده.
من سریال تا یک ساعتش برام دلپذیره. یک ساعت دوم تبدیل به اکراه میشه. یک ساعت سوم درد و از سر زور و اجبار.
این مشکلیه که من با خانواده هر روز دارم.
و
چقدر سخته که ابزار درس خوندن با ابزار تفریح یکی باشه.
خب کاملا درکت میکنم و بهت حق میدم.
روزهایی که سریال نمیبینی واقعا اراده قوی به خرج میدی. خصوصا که پتانسیل ۴ ساعت رو داری.
(1400 مرداد 6، 8:19)فرید نوشته است: [ -> ]سلام
فرید/۱ فروردین/ ۱۲۹ روز
حاج فرید و 129 روز پاک و استثناییش.
فرید جان داداش مهدوی بهت یاد داد چطور باید شلوغ کنی و گروه رو به هم بریزی؟ یا هنوز دورههای آموزشی شروع نشده؟
(1400 مرداد 6، 9:12)جناب خان نوشته است: [ -> ]جناب خان / 17 اسفند 97 / 873 روز خوب
جناب خان چقدر این مرغ تو پستت شاده. خودت هم این روزا این قدر شادی؟
من که جای تو بودم با این تعداد روز پاک پرواز میکردم. رقص پا که دیگه هیچی.
(1400 مرداد 6، 15:37)یا امیرالمؤمنین نوشته است: [ -> ]سال ها پیش زمانی که برای پاکی وارد انجمن دیگری شدم و شروع به ترک کردم تا 80 روز پیش رفتم و لغزش کردم اون موقع پیش خودم گفتم خوب این روش هم جواب نمیده و دیگه برنگشتم که اشتباه می کردم.
زمانی که اینجا عضو شدم وقتی اولین لغزش اتفاق افتاد به خودم گفتم راه دیگه ای نیست و باید ترک کنم و با این حالی که خیلی شکست داشتم ولی ناامید نیستم.
اینا رو گفتم که بگم من از کانون زمانی بازنشست میشم که مطمئن باشم پاک شدم و دیگه سمت این گناه نمیرم.
انشاءالله که حتما همین جوره داداش عزیز. ممنون که دلم رو قرص کردی.
یه زندگی آزاد از هر زشتی، یه فکر رها از گناه، یه دنیای درونی پاک از هر سیاهی، شایستهی وجود داداش عزیزمونه.
پس پرقدرت به سمت چیزی که لایقش هستی.
تو لغزشهای این چند ماه اخیر، برای خودت شفاف هست که از کجاها لطمه خوردی و بهشون آگاه هستی؟
یک وقتا کلی شوق داریم اما متاسفانه چون آگاهی و شفافیت کافی نداریم، اشتباهاتمون رو مدام تکرار میکنیم.
همون نقطه ضعفی که داشتیم و چندین بار هم داشتیم رو میاد و برمیگردیم خونه اول.
نقل قول: جانمی جان نیوبورن پاک و تر و تمیز رو ببینید.
همه چی خوب پیش میره؟ برای مشکلاتی که اذیت میکردن راهکاری یافتی؟
آره آرمین جان
این ۵۱ روز که برای من رکورده و خیلی برام ارزشمنده... چقدر خوشحالم پیشتون هستم
اونم اره
راهکارش زمان هست
یه سری ضربات روحی یه شبه خوب نمیشند ،،، چند شب پیش انقدر حالم بد بود که فقط زدم زیر گریه... ولی برای فرار از ناراحتی خ.ا نکردم. آفرین به خودم
من فقط یه توضیحاتی رو بگم
ببینید فکر کنید یه زانو دردی داریم. این زانو درد باعث میشه لنگ بزنیم. نمیتونیم ورزش کنیم. لذت دویدن رو دیگه نداریم.
حالا اون زانو درد خوب میشه.
قطعا این خوب شدن زانو درد برامون خوشبختی کامل نمیاره... قرار هم نبوده بیاره... ولی دیگه میتونیم بدویم... ورزش کنیم... و خیلی چیزهایی که باعث میشه حس خوشبختی رو داشته باشیم...
دقیقا ترک خ.ا هم قرار نیست حس عجیب غریبی بهمون بده و بگیم خوشبخت شدیم رفت یا بگیم این همه ترک کردم همین بود؟
ترک باعث میشه خیلی چیزای خوب رو به تدریج تجربه کنیم و به مرور زمان از خودمون تشکر میکنیم
نقل قول: تو عین کسی میمونی که وقتی بیمار میشه آمپول نمیزنه چون میترسه، قرص هم نمیخوره چون حس خوبی نسبت به دارو نداره، تغذیه اش رو هم رعایت نمیکنه چون همش اشتها نداره و باز هم میگه چطوری درمان شم!
چیه ؟خب تقصیر منه؟
راستی هلاک راز داریتم حاجی
اون کتابفروشیه که فعلا میره برا بعد الآن درگیر انتخاب رشتم البته میدونی کتابفروشی رو برا این میخوستم برم که همون که گقتی برا خودم دغدغه به وجود بیارم و حواسم رو بقیه چیز ها پرت کنم ولی خب الآن یه دغدغه تپل خودش برام به وجود اومده
نقل قول: همچنان غرقشیم! توی این حالت هم باید قورباغه ات رو قورت بدی! و خود مشکل رو حل کنی وگرنه هر کاری کنی همچنان حالت بد خواهد بود
قورباغه ام را سعی در قورت دادن داشتم... آخه میدونی 4 تا قورباغه بودن
یه کم طول کشید تا به خودم بقبولونم(چه کلمه ای
) یکی یکی باهاشون مواجه بشم و حس میکنم این ها با هم مرتبط ان و یه کم گشتم دنبال قورباغه ای که اول باید قورت بدم تا بتونم از پس بقیه بر میام
همه اون حس ها دوره ای هستن یعنی دو سه رو نیستن بعد دوباره سه چهار روز میان و بعد باز چند روز نیستن و... از دیشب دوباره شروعشون رو حس کردم و فردا و پس فردا قراره روز سختی باشه برام
من هنوز پاک
(1400 مرداد 5، 21:58)یا باب الحوائج نوشته است: [ -> ]
داداش آخرین بار
ماشاءالله داداش عالی فدات حال و احوال کم بهمون سر میزنی داداش خوش میگذره گلم
ممنون از لطفت
کم سعادتی از منه
روح استایل میرم و میام اما حرفی برای گفتن ندارم برای همین کمتر میام
(1400 مرداد 5، 22:01)آرمین نوشته است: [ -> ]سلام سرویها
(1400 مرداد 5، 12:49)آخرین بار نوشته است: [ -> ]سلام
آخرین بار /۸آذر/۲۴۲ روز خوب
هدف بعدی ۲۷۰ روز انشاالله
بهبه. چشممون به آخرین بار عزیز گروهمون هم گشوده شد.
احسنت و آفرین و ماشاءالله به این روزهای افتخارآفرین.
ممنون از حمایتتون
بدون کانون هنوز هم تا ۳ روز یا نهایتا ۷ روز میرفتم بعد میشکستم
کانون کمک کرد به این روزا برسم
تابحال توی این سالها اینقدر روز خوب نداشتم
اگر خدا کمک کنه و خودمم قدر این پاکی رو بدونم این بار تا آخرش میرم انشاالله
نقل قول: که این طور.
احیانا برندش ایسوس یا لنوو نیست؟
برام جالب شد که بدونم چه لپ تاپی بوده که این قدر جون سخت بوده.
من سریال تا یک ساعتش برام دلپذیره. یک ساعت دوم تبدیل به اکراه میشه. یک ساعت سوم درد و از سر زور و اجبار.
این مشکلیه که من با خانواده هر روز دارم.
و
چقدر سخته که ابزار درس خوندن با ابزار تفریح یکی باشه.
خب کاملا درکت میکنم و بهت حق میدم.
روزهایی که سریال نمیبینی واقعا اراده قوی به خرج میدی. خصوصا که پتانسیل ۴ ساعت رو داری.
نه ازونا نیست... برندش چیزیه که کمتر جایی گیر میاد بهتره نگمش
دنیای کوچیکیه دیگه ....
یعنی خونواده مجبورت میکنن سریال ببینی؟ یا اینکه خودشون هی نگاه میکنن؟!
نقل قول: قربونت برم داداش جان فدای تو که انقدر ماهی ماشاءالله
داداش منا میتونی محمد یا حسین یا محمد حسین صدا کنی فدات هر جوری راحتی ما نوکرتیم
عزیزان جنابان اقایان ابتین و فرید و جناب خان
خیلی دوستون داریم ماشاءالله به روز های پاکیتون یکم برامون از حس و حال خوبتون بگید ما هم کیف کنیم
اخیش محمد خیلی راحت تره....
چاکرتیم
راس میگی منم ازین دو عزیز میخوام که مقداری طومار بنویسن
البته اگه وقتشو دارن...
نقل قول: تو عین کسی میمونی که وقتی بیمار میشه آمپول نمیزنه چون میترسه، قرص هم نمیخوره چون حس خوبی نسبت به دارو نداره، تغذیه اش رو هم رعایت نمیکنه چون همش اشتها نداره و باز هم میگه چطوری درمان شم!
کارما واقعا اینطوری؟!
عجب مثالی زدن
------------------------
بالاخره زندگی داره روند معمول خودش رو به دست میاره...
دیروز یکم نقاشی تمرین کردم...
ادم اینکارارو فراموش نمیکنه... بعد از یک سال نکشیدن فقط 5 دیقه زمان میبره تا بشی همونطوری که قبلا بودی
بقیه هم که بهم میگن ازدواج کن!
اقا دیگه حسش پرید ...
ترک هم که کردیم داریم زندگیمونو میکنیم دیگه...
دو سه سال پیش شدیدا نیاز داشتم که نبود و نشد....
دیگه از 27 سالگی به بعد الگوهای خوشحالی عوض شد...
یعنی با ازدواج و کارای معمولی خوشحال نمیشی....
باید یه کار باحالتر کنی
الان فهمیدم چرا میگن تو همون سن کم باید ازدواج کنی!
من که کسی رو تشویق نمیکنم به ازدواج و به نظر بقیه هم احترام میذارم.
فقط اینو میخوام بگم که اگه یکم صبر کنیم حسمون عوض میشه. و دیگه به دست اوردن اون چیزی که به دست نیاوردیم اهمیتشو از دست میده...
عید غدیر بر تمام مسلمین و ولایت مداران مبارک