1400 ارديبهشت 10، 14:15
(1400 ارديبهشت 9، 19:12)مهدوی نوشته است: [ -> ]آقا، عضو جدید داریم در حد ماه
خیلی خوش اومدی وال ای جان
عاشق شخصیت کارتونی آواتار و نام کاربریتم
داداش یازهرا توضیحات خیلی خوبی داد
ببین هر جایی که وارد میشی، اولش باید با طرز کار کردن و بخش های اونو بشناسی
برای همین توی پیام اولی که توی پروفایل برات ارسال شد، لینک دفترچه راهنمای کانون گذاشته شده که اونجا همه تاپیک ها رو معرفی کردی
این از این
حالا بریم برای آشنایی بیشتر
از خودت برامون بگو داداش
چند سالته؟ در حال تحصیلی یا مشغول به کار؟ چه رشته ای میخونی؟ علایقت چیه؟ به نظرت راه های مؤثر برای رسیدن به پاکی چیه؟ آیا برای رسیدن به پاکی برنامه ای داری؟
طبیعتاً هر کسی اهدافی داره که میخواد با ترک خودارضایی بهشون برسه.
اهدافت از ترک رو میتونی توی تاپیک هدف های من از ترک خودارضایی بنویسی و میتونی از اهداف بقیه بچهها ایده بگیری
پروسه ترک خودارضایی، یه پروسه نسبتاً طولانی و جامعیه؛ در واقع نیاز به برنامه ریزی و شناخت عاداته
وقتی ترک قدم به قدم (که هم یازهرا عزیز لطف کرد و لینکش رو توی پست قبل گذاشت و هم لینکش توی دفترچه راهنما هست) رو مطالعه کردی خودت همه چیز رو یاد میگیری
فقط باید اراده خودتو تقویت کنی و همت به خرج بدی تا پاکی رو از آن خودت کنی
2 روز پاک مبارکت رفیق
چه چیزای خوبی؛ هم نماز میخونی هم درس میخونی این دوتا خیلی کمک میکنن بهت
سلام مهدوی جان
فداتم عزیز ممنون
منم خیلی دوستش دارم
کلا والی خیلی شخصیت دوست داشتنی ای داره
آره دیدم اتفاقا. تا مورد 6 هم خوندم و بررسیشون کردم. چشم حتما بقیشم بررسی میکنم
مخلصم
21 سالمه. دانشجوام. رشته عمران
خب بنظرم اولین و مهم ترین قدم اینه که عوامل اصلی که باعث میشه خ.ا انجام بدی رو بشناسی.
مثلا من برای خودم این سه مورد نقش خیلی پر رنگی دارن. و البته امیدوارم دیگه بعد از این باعث نشن.
تنهایی - افکار ناجور - بی هدفی و ناامیدی
وقتی این موارد رو مشخص کردی، اونوقت باید یه برنامه بریزی و بیای یسری مانع بذاری جلوشون. که دیگه تا حد ممکن باهاشون مواجه نشی.
مثلا من برای تنهایی خب تا حد ممکن باید کاری کنم که جایی تنها نباشم. بیشتر سعی کنم تو جمع خانواده باشم. تنها یا حالا با رفیقم برم بیرون قدم بزنم و مشغول کنم خودمو و اگرم موقعیتی پیش اومد که تنها شدم، قبل از این که وسوسه خ.ا بیاد سراغم خودمو مشغول یه کاری کنم. جوری که کلا غرقش بشم و یادم بره کلا وسوسه.
در مورد افکار ناجورم میدونی وقتی وقت و انرژی زیادی صرف یه سری افکار میشه، به مرور دیگه اون افکار بخش زیادی از ذهن و مغز مارو پر میکنن. بنابر این نباید توقع داشته باشیم یهو همه این چیزا از ذهنمون پاک شه. من نظرم اینه که مثلا بیام هی کم کم دغدغه های فکریمو به یه سمت دیگه سوق بدم. مثلا رو درسام و رشتم و این که مثلا چیکار کنم چی رو یاد بگیرم چه دوره ای رو شرکت کنم که بتونم تو رشتم موفق باشم و ازش پول حلال در بیارم. اینجوری کم کم دیگه افکار درست و حسابی جاگزین اون چیزای چرت و پرت میشه.
و خب درمورد بی هدفی و ناامیدی هم من به یه نتیجه ای رسیدم. هرچه قدر هم که شرایط تاثیرگذار باشه، باز ما خودمون انتخاب میکنیم که ناامید باشیم یا نه. مثلا من یه مدتی دیگه درسای دانشگاه رو نمیخوندم اصلا. مثلا همین ترم پیش افتضاح بود اصلا. معدلم گند شد. یکی از درسا هم افتادم. این ترمم تقریبا تا اواسطش همین اوضاع بود. همین موضوع هم باعث ناامیدی و کلا بی هدفیم شد و میومدم مثلا با این توجیح که باید آروم شم خ.ا انجام میدادم. ولی از یه جایی دیگه اومدم یه برنامه درسی چیدم برا خودم، مشخص کردم هر روز چه درسی رو بخونم که برسم به همشون، کلی جزوه رو رفتم پرینت گرفتم و قشنگ درست و اماده شون کردم و نشستم شروع کردم به خوندن. الان واقعا حس خیلی بهتری دارم و اتفاقا همین چند روز پیش یه ارائه درجه یک دادم که استادمون کلی ذوق کرد و همینم کلی به انگیزه و امیدم اضافه کرد. میخوام بگم وقتی خودت پاشی و شروع کنی به حرکت و بهونه الکی نیاری، میبینی کلی اتفاق خوب خودش میاد سراغت. شرمنده پر حرفی کردم.
هدفم یه چیزه، خود واقعیم رو پیدا کنم. اینی که الان هستم، اصلا اونی نیست که باید باشم! انشاءالله با کمک خدا همونی بشم که هم خودم دوست دارم، هم خودش
چشم حتما به این تاپیک هم سر میزنم. ممنون
قربانت عزیز دل
خدارو شکر شد سه روز البته گوش شیطون کر، یوقت نیاد سراغمون
آره واقعا خیلی تاثیر دارن.
ممنون ازتون رفقا
بابت پر حرفیم بازم معذرت