پس اول ریشه یابی
ولی خدایی تنبلی نکنیم و قشنگ با همین پرسیدن سوالات صادقانه با خود بفهمیم من چرا میترسم برم مغازه جنس رو پس بدم. مطمئنا تهش برمیگرده به یه اتفاق درگذشته که اون رو باید کشف کرد. مثلا مادرمون جنس رو نمیتونسته پس بده منم آموختم.
......
دومین قدم چیزیه که لابه لای حرفهای افرا و خودت قشنگ مشخص شد: اعتماد به نفس و عزت نفس درسته تقویت میشه با تمرین و کسب موفقیت در زمینه خاص ولی ولی حتما باید حس ارزشمندی از درون آدم نشات بگیره همساده اگرم تصادف کنه باز دوستش دارم فارغ از اینکه راننده خوبی هست یا نیست حق داره تصادف کنه و تصادف از ارزشها کم نمیکنه. همساده ای که بلده بره گوشت بخره به همون اندازه که نمیتونه و خجالت میکشه ارزشمنده. همساده که ماه رمضون شده و لاغره همونقدر جذاب و خوشگله که همساده در دوران حجم.
خلاصه اینکه حس رضایت درونی رو به موفقیت بیرونی گره نزنیم.
اگه موافقید بریم قدم سه اگه نه هم بگید بیشتر بحرفیم در این زمینه
(1399 آذر 7، 20:43)آرمین نوشته است: [ -> ] (1399 آذر 7، 20:42)زندگی آزاد نوشته است: [ -> ]سلام
من دیر رسیدم ولی رسیدم
بگو که تو این سالها با چه تکنیکها و کارهایی اعتماد به نفست رو بالا بردی؟
اعتماد به نفس چیزی هست که انجام کار ها با دقت به دست میاد
اگر بدونی در مسیر درستی قرار داری اعتماد به نفس میره بالا
اگر در مسیر اشتباه باشی چون میدونی یه جای کارت میلنگه فکر میکنی اگر خیلی با اعتماد به نفس جلو بری بقیه ممکنه از نقایصت خبر دار بشن و کار خراب بشه
برا همین سعی میکنی پیرو جمع باشی تا پیشرو
راستش عدم اعتماد به نفس به نظرم دو حالت داره
واقعی:عدم مهارت،تخصص و در باره ارتباطات اجتماعی پیش زمینه خانوادگی و شرایطی که فرد در اون اجتماعی شده
کاذب:وقتی محدودیت های فکری باعث توهم موارد فوق میشه
حالا تو ارتباط با جنس مخالف اعتماد به نفس صفر کلوینه تا حدی که دست و پام میلرزه و اصولا کنترل تفکراتم رو از دست میدم و از حرف هایی که میزنم(تو حوزه کاری) عموما پشیمونم چیکار کنم نمیدونم
سلام به داداشام زندگی آزاد و چکاوک
(1399 آذر 7، 20:47)همساده نوشته است: [ -> ]پس اول ریشه یابی
ولی خدایی تنبلی نکنیم و قشنگ با همین پرسیدن سوالات صادقانه با خود بفهمیم من چرا میترسم برم مغازه جنس رو پس بدم. مطمئنا تهش برمیگرده به یه اتفاق درذشته که اون رو باید کشف کرد. مثلا مادرمون جنس رو نمیتونسته پس بده منم آموختم.
......
دومین قدم چیزیه که لابه لای حرفهای افرا و خودت قشنگ مشخص شد: اعتماد به نفس و عزت نفس درسته تقدیت میشه با تمرین و کسب موفقیت در زمینه خاص ولی ولی حتما باید حس ارزشمندی از درون آدم نشات بگیره همساده اگرم تصادف کنه باز دوستش دارم فارغ از اینکه راننده خوبی هست یا نیست حق داره تصادف کنه و تصادف از ارزشها کم نمیکنه. همساده ای که بلده بره گوشت بخره به همون اندازه که نمیتونه و خجالت میکشه ارزشمنده. همساده که ماه رمضون شده و لاغره همونقدر جذاب و خوشگله که همساده در دوران حجم.
خلاصه اینکه حس رضایت درونی رو به موفقیت بیرونی گره نزنیم.
اگه موافقید بریم قدم سه اگه نه هم بگید بیشتر بحرفیم در این زمینه
شدیدا موافقم. شاید چند ماهه که اینکارو میکنم. حتی جلو آینه میگم خوشگله منی تو!
از ته دلم میگما. (الان خانما هم میان اینجارو میخونن
دل های بیشتری شاد میشه!
)
البته خیلی تمرین میخواد....
بریم سومی....
ولی من سعی کردم تو دنیای واقعی ارتباطات با جنس مخالف رو صفر کنم و تا جایی که ممکنه کارام رو با جنس موافق جلو ببرم
راهکارم این بوده،یه راهکار مضخرف.
(1399 آذر 7، 20:47)همساده نوشته است: [ -> ]پس اول ریشه یابی
ولی خدایی تنبلی نکنیم و قشنگ با همین پرسیدن سوالات صادقانه با خود بفهمیم من چرا میترسم برم مغازه جنس رو پس بدم. مطمئنا تهش برمیگرده به یه اتفاق درگذشته که اون رو باید کشف کرد. مثلا مادرمون جنس رو نمیتونسته پس بده منم آموختم.
......
دومین قدم چیزیه که لابه لای حرفهای افرا و خودت قشنگ مشخص شد: اعتماد به نفس و عزت نفس درسته تقویت میشه با تمرین و کسب موفقیت در زمینه خاص ولی ولی حتما باید حس ارزشمندی از درون آدم نشات بگیره همساده اگرم تصادف کنه باز دوستش دارم فارغ از اینکه راننده خوبی هست یا نیست حق داره تصادف کنه و تصادف از ارزشها کم نمیکنه. همساده ای که بلده بره گوشت بخره به همون اندازه که نمیتونه و خجالت میکشه ارزشمنده. همساده که ماه رمضون شده و لاغره همونقدر جذاب و خوشگله که همساده در دوران حجم.
خلاصه اینکه حس رضایت درونی رو به موفقیت بیرونی گره نزنیم.
اگه موافقید بریم قدم سه اگه نه هم بگید بیشتر بحرفیم در این زمینه
موافقم. بریم بعدی.
همین بالا بردن حس ارزشمندی هم فکر کنم داستانها داره. باید از تکنیکهای مختلف استفاده کرد.
(1399 آذر 7، 20:47)زندگی آزاد نوشته است: [ -> ]اعتماد به نفس چیزی هست که انجام کار ها با دقت به دست میاد
اگر بدونی در مسیر درستی قرار داری اعتماد به نفس میره بالا
اگر در مسیر اشتباه باشی چون میدونی یه جای کارت میلنگه فکر میکنی اگر خیلی با اعتماد به نفس جلو بری بقیه ممکنه از نقایصت خبر دار بشن و کار خراب بشه
برا همین سعی میکنی پیرو جمع باشی تا پیشرو
چه جالب.
مثلا آدم وقتی به خدا اعتقاد راسخ داره و به حرفهاش ایمان داره، کارهایی که گفته رو هم با اطمینان انجام میدیم و دلمون قرصه.
(1399 آذر 7، 20:47)chakavak نوشته است: [ -> ]راستش عدم اعتماد به نفس به نظرم دو حالت داره
واقعی:عدم مهارت،تخصص و در باره ارتباطات اجتماعی پیش زمینه خانوادگی و شرایطی که فرد در اون اجتماعی شده
کاذب:وقتی محدودیت های فکری باعث توهم موارد فوق میشه
دسته بندی قابل توجهی هست. اعتماد به نفس کاذب.
(1399 آذر 7، 20:52)chakavak نوشته است: [ -> ]ولی من سعی کردم تو دنیای واقعی ارتباطات با جنس مخالف رو صفر کنم و تا جایی که ممکنه کارام رو با جنس موافق جلو ببرم
راهکارم این بوده،یه راهکار مضخرف.
سلام به چکاوک و زندگی
خب این حالت رو باید از چند جهت بررسی کنیم. اینکه ارتباط با جنس مخالف به پاکیت خیلی لطمه میزنه؟ و اینکه مجبوری باهاشون ارتباط برقرار کنی؟ باعث پیشرفتت میشه؟
به نظر من که راهکارت برای مدت کم و موقتی خوبه...
مشکل اینجاست که خ.ا ذهن من رو بیمار کرده،ارتباط با جنس مخالف به هر صورتی به من آسیب خواهد زد تا وقتی ذهنم بیماره ارتباط رو برا خودم مجاز نمیدونم
راستش دکتر افرا روش من راهکار نیست،راه فراره
فعلا مجبورم تا وقتی که یه سری مشکلات دارم،فرار رو بر قرار ترجیح بدم
(1399 آذر 7، 20:56)chakavak نوشته است: [ -> ]مشکل اینجاست که خ.ا ذهن من رو بیمار کرده،ارتباط با جنس مخالف به هر صورتی به من آسیب خواهد زد تا وقتی ذهنم بیماره ارتباط رو برا خودم مجاز نمیدونم
خب پس اینم موقته. انشالاه هرروز وقت میذاری براش و بهتر و بهتر میشه. زمان میبره ولی درست میشه... کی از خودت مهمتره اخه؟
امیدوارم بتونم هر روز با دعای شما عزیران بهتر بشم و بشیم