(1395 آذر 26، 23:16)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]سلام رفقا
ما هم دورادور داریم تلاش می کنیم
شیطون یه چند تا لگد پرت کرد سمت ما ، ما هم یه تعدادی رو جا خالی دادیم ، یه تعدادی رو هم دفاع کردیم.
ببینید درست می گم.
ترک کردن شامل سه قسمته که اگر هر قسمتی درست انجام نشه ، نمی شه ترک کرد.
قسمت اول زمانیه که همه چی رو براهه : توی این زمان باید از محرک ها دوری کنیم ، سعی کنیم تنها نشیم ، کنترل نگاه داشته باشیم و در یک کلام سعی کنیم سبک زندگیم رو درست کنیم.
قسمت دوم زمانیه که زمزمه های وسوسه شروع شده : این وقت باید بشینیم فکر کنیم که کجای کار اشتباهه ، باید بریم نماز بخونیم دعا کنیم ، باید به یاد هدف هامون توی ترک بیافتیم ، باید حواس خودمون رو پرت کنیم و خلاصه نذاریم وسوسه قوی بشه ،
قسمت سوم زمانیه که وسوسه به اوج می رسه و داغ می کنیم: این مواقع حواس ترین وقتا هستن. باید برای این جور مواقع برنامه ی از پیش تعیین شده داشته باشیم. باید به سرعت موقعیت خودمون رو عوض. باید دست از هر چیز بکشیم و فقط مقابله کنیم.
درسته؟
سلام داداش عاشق
به نظر من درسته...
کسی که ضربه می خوره معمولا یه روند رو طی می کنه...
چیزی شبیه به همین هایی که گفتی...
فقط اینکه به نظرم کسی که می خواد ترک کنه، نباید اصلا بذاره کار به قسمت سوم برسه
اگه به قسمت سوم رسیدیم و به فرض ردش هم کردیم، فردا و پس فردا گیرمون میندازه
وضعیت مون رو باید تو قسمت دوم نگه داریم
و برش گردونیم به وضعیت یک
من خودم اصلا وسوسه ها رو جدی نمی گیرم
(با این کلمه ی وسوسه یه مقدار مشکل دارم. نمی دونم منظور شما همونی باشه که واسه منم هست. منظور من اذیت شدن و فشار آوردن از نظر جنسی هست. نه وسوسه به انجام خ.ا)
داشتم می گفتم
من خودم اصلا این اذیت شدنه رو جدی نمی گیرم
به شوخی می گذرونمش. میگم بی خیال بابا. اصلا کی باشه که بخواد با قدرت من مقابله کنه؟
یه ذره میگذره و تا فردا پس فرداش همه چی درست میشه...
بی توجهی کردن واقعا یه وقتا راهگشسات.
یه وقتا که دیدید واقعا دارید اذیت میشید، برید غرق یه چیزی شید که حواس تون رو کلا پرت می کنه.
ببینید چقدر راحت تو اون غرق شدنه، وسوسه هم غرق میشه میره پی کارش.
هر چی تو ذهن مون وسوسه و شرایط سختی که توش هستیم رو بزرگ تر جلوه بدیم
کار خودمون رو سخت تر کردیم
من راستش یه وقتا که فشار روم باشه میام کانون میگم و میرم
صرفا واسه این که تخلیه روانی بشم
ولی به محض اینکه برم دیگه بهش فکر نمی کنم
این بود انشای آخر شب من قبل از پیوستن به عالم هپروت
عاشق
منتظر لگدپرانی های تو به سمت شیطان هستیم...
خدا شما همدم های خوب رو برای همدیگه نگه داره...