(1392 تير 24، 20:31)EHSAN-BEST نوشته است: [ -> ]سلام
امروز شکستم
هفت روز بیشتر نتونستم دووم بیارم
خاک تو سرم با این اردام
بلند شو جوون :smiley-yell:
آدم وقتی پاهاش به سنگ گیر میکنه میخوره زمین، دوباره بلند میشه و سنگا رو میزنه کنار
بسم الله یگو ، بلند شو و سنگا رو بزن کنار
مطمئن باش شروع دوباره و یه رکورد بهتر بهترین کاریه که الان باید انجام بدی
:22:با اراده پاااااااااااااااااااااااااااک شااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد:22:
یا علی
سلام،
زياد وقتتونو نميگيرم،
كسي ميتونه توي ترك موفق باشه كه شكستن واسش عادت نشه،
بايد ازين كار متنفر شد، انقدر خودتو توو وضعيت هايي قرار بدي، كه خودت شرمت بگيره حتي بهش فكر كني.
موفق باشين.
(1392 تير 24، 20:31)EHSAN-BEST نوشته است: [ -> ]سلام
امروز شکستم
هفت روز بیشتر نتونستم دووم بیارم
خاک تو سرم با این اردام
احسان جان ..
خودتو سرزنش نکن ..بعد شکست هیچ وقت اینکارو نکن ..فقط باعث کاهش انگیزه و اعتماد بنفس میشه ...
غسل کن رفیق ...و دوباره شروع کن ... و روحیه تو برگردون
ادب کردن نفس بمونه واسه بعد ...
آفرین داداش
سلام
احسان عزیز آرمان جان دیروز اومدنو حرف قشنگی زدن
گفت خواستنتو قوی کن راه و روششو خدا بزرگه
سعی بخواهی
و به قول آقا مهدی سعی کن ازین کار تنفر پیدا کنی
تو حدیثی ذکر شده بود که ادمی تا وقتی لذت یک چیزی تو دلش باشه نمیتونه اونو ترک کنه
و آقا کریم هم یادمه ی روشی رو گفته بودن که خودارضایی رو با فکر به چیزایی که بدمون میاد تو ذهنمون ثبت کنیم
مثلا از بوی بد آشغال همه ما بدمون میاد
پس خودارضایی رو همراه با آشغال تو ذهنت ثبت کن که یادش افتادی لذتشو از بین ببره یواش یواش
و مطمئنم این ماه ماه برکته
شب قدر رو پیش رو داریم که از 1000 ماه بالاتره
ممنونم از دوستانی که اومدن وبه احسان عزیز دلداری دادن
و امیدوارم که رند عزیز هم مشکلاتش حل بشه (براش دعا کنیم تو نمازامون)
و خیلی خوشحالم آقا مهدی گل رو اینجا میبینم
دوست عزیزی که چند ساله توی همین کانون تونستن ترک کنن این گناه رو منتظر فعالیت های خوبتون هستیم
یا علی
(1392 تير 24، 20:31)EHSAN-BEST نوشته است: [ -> ]سلام
امروز شکستم
هفت روز بیشتر نتونستم دووم بیارم
خاک تو سرم با این اردام
اصلا اشکالی نداره داداش...مهم ناراحتی بعد از گناهه...که نشون از اونه که خدا هم ناراحته...اما همچنان منتظر بنده خوبش اقا احسانه...خدا باید خیلی باحال باشه...دوباره برگرد پبشش...خیلی دوست داره...خودمون خبر نداریم...
سلام به همگی
ممنون از همه ی شما دوستان عزیز که منو دلداری دادین
یه جورایی جون دوباره گرفتم
با توکل به خدا دوباره شروع میکنم اینبار میخوام کاری بکنم کارستون
سلام به یاران مقتدر رهروان
ماشالله به احسان ما... همین درسته... جان دوباره.. انررژی دوباره... عزم دوباره...
این کار کارستونت تو حلقم...
ببینم این سری چه می کنی ها...
خب رفقا، خبر رسیده که تو
فکر برتر هفته ی گذشته، پرنده پر نزده...
و همی آبروی گروه قدر ما پس معرکست...
اومدم واقعیت رو از خودتون بپرسم؟
تأیید می کنید؟
موضوعش اینه:
وقتی توی جو مغایر از اون چیزی که باید قرار میگیری ( حضور الزامی باشه و نتونی نباشی)
چجوری خودت رو کنترل میکنی؟؟؟
و چجوری اثرات بعدش رو از بین میبری؟؟
خوشحال میشیم از شنیدن نظراتتون...
خیلی راحت بگین اون چیزی رو که به ذهنتون میرسه...
حتی در قالب یک خط...
سلام
ببخشید قول داده بودم زیاد بیام ولی مادربزرگم تصادف کرده بود(البته مقصر نبوده...)
استخوان رانش شکسته از چندین جا... خلاصه درگیر بیمارستان و عمل و .... عمع و عموم هم از طهران اومده بودن خیلی سرم شلوغ بود...
می بینی بعد کنکور نمی ذارن یک نفس راحتی بکشه ادم؟؟؟
راستی من را هم دعا کنید
عقاب وقتی می خواهد به ارتفاع بالاتری صعود کند، در لبه یک صخره، به انتظار یک اتفاق مینشیند
میدانید اتفاق چیست؟ گردبادی که از رو به رو بیاید!
عقاب به محض اینکه آمدن گردباد را حس کرد، بالهای خود را میگشاید و اجازه میدهد باد او را با خود بلند کند.
به محض اینکه طوفان قصد سرنگونی عقاب را کرد، این پرنده بلند پرواز، سر خود را به سوی آسمان بلند میکند و عمود بر طوفان میایستد و مانند گلوله توپی، به سمت بالا پرتاب میشود.
و آنقدر با کمک باد مخالف، اوج میگیرد تا به ارتفاع مورد نظر برسد و آنگاه با چرخش خود به سوی قله مورد نظر، در بالاترین نقطه کوهستان مأوا میگزیند
خوب به شیوه عقاب برای بالا رفتن دقت کنید. او منتظر حادثه میماند، حادثه ای که برای مرغهای زمینی، یک مصیبت و بلاست. او منتظر طوفان مینشیند تا از انرژی پنهان در گردباد به نفع خود استفاده کند.
وقتی طوفان از راه میرسد، عقاب به جای زانوی غم بغل گرفتن و در کنج سنگها پناه گرفتن، جشن میگیرد و خود را به بالاترین نقطه وزش باد می رساندو از آنجا، سنگینترین ضربه های گردباد را به نفع خود بکار میگیرد؛ عقاب از نیروی مهاجم به نفع خویش استفاده میکند
او نه تنها از نیروی مخالف نمیهراسد، بلکه منتظر آن نیز مینشیند چرا که میداند این انرژی پنهان در نیروی مخالف است که میتواند او را به فضای بالا پرتاب کند.
شجاعانهترین منظره در جهان، دیدن مردی است که با ناملایمات و بدبیاریها در می ستیزد. سنکا
براي شنا كردن در جهت مخالف رودخانه سختكوشي لازم است وگرنه هر ماهي مرده اي مي تواند در جهت آب شنا كند.
بیایید روی این جمله فکر کنیم و اون رو توی زندگی عملی کنیم. همچون صحبت آقای جوان که واقعا باید عقاب گونه زیست و عقاب گونه جنگید
سلام بر رهروان عزیز و پرتلاش
که روز به روز در حال پیشرفت هستین
نماز و روزه های همگی قبول باشه
امیدوارم که تا به این لحظه از این ماه عزیز استفاده کرده باشین
همگروهیای ما کجان؟
من پاکم
و به امید خدا تا ابد پاک می مونم
(1392 تير 25، 22:38)نمیدانم نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها
خوبید که ان شاء الله
منم یه دو روزی بود،
فکرهای بد هِی میومد تو کله م ...
تا این که امروز عصری دفع شد، طبیعی
بعد هم حمومی
الان دیگه فکر مزاحم ندارمــ ...
سلام
ای کاش هم مون به همین بسنده کنیم
سلام
در ادامه صحبت های پدر بزرگ
برای متنفر شدن از گناه
چیزی که تجربه کردم
خواندن آیات عذاب و جهنم،خواندن توصیفات جهنم از منظر قرآن،روایات و... هست
این ها خیلی تاثیر خوبی برای تنفر از گناه و عوامل نزدیکی به گناه داره.حتما توصیه می کنم بخونین.
بعدش سخنرانی های استاد رائفی پور رو در مورد حجاب و.... رو حتما گوش کنید .
من اوایل ترک به این ها گوش میدادم،یه تنفر از این گناه درونم شکل گرفت و باعث شد راحت تر از این گناه فاصله بگیرم.
سلام
به دوستان بعد از نمیدونم چند روز شده دوباره
بر گشتیم
دوری از شما خیلی سخت بود
ولی آش کشک خالم بود دیگه کاریش نمی تونستم بکنم
حال جمیع خوبه همه خوبن خوشن سلامت هستن کیفتون کوکه
آفرین به اراده
بنده اگر کمکی از من بر میاد بگین در حد توانم کمک می کنم حمید خان کجاست ؟؟؟
جوان جان حال خوبه ؟؟؟ پیشرفت داشتی
؟؟؟
دوست عزیز آرمین که همیشه فعال کوشا شاد سرحال
فعلا یا علی