(1393 ارديبهشت 4، 16:26)حامد69 نوشته است: [ -> ]سلام
اسم من رو هم به گروه اضافه کنید ممنون
سلام حامد عزیز
خیلی خوش اومدی به کانون
البته قبلش ثبت نام کنین
اینجا
بعدش بیاین و یکم از خودت برامون بگو اگه مسائلی هس که لازم می دونی اینجا مطرح بشه اینجا همگی خودی هستن و کمک می کنن
امیدوارم پله های ترقی رو صدتا یکی بری بالا
(1393 ارديبهشت 3، 13:43)Ezio Auditore نوشته است: [ -> ]سلام
خوبید؟
آقا من یکی از عوامل شکستمو پیدا کردم.
بعضی شبا خوابای نا جور که می بینم، صپح که پا می شم خودمو مقصر می دونم. حالم مثل وقتی می شه که شکستم. برا همین معمولا بعدش می شکنم.
دوستان پیشنهادی دارین برا رفع این مشکل؟
"هوالشافی"
سلام برادر حالت خوبه؟
حرفی که زدین منو به یاد یه روزایی که خودم داشتم انداختین...
گاهی اوقات یک ماه دوماه از ترکم گذشته بود یهو خواب میدیدم که دارم تویه خواب میشکنم...
گاهی اوقات همون روز میشکستم و یا چند روز بعد...گاهی اوقات هم نشکسته بودم تا دوباره خواب میدیدم و در نهایت میشکستم...
و مرتبه های بعد دوباره یه مدت طولانی که از ترکم میگذشت دوباره همین اتفاقات میافتاد و در نهایت میشکستم...
دیگه وحشت داشتم از اینکه تویه خواب ببینم میشکنم اخه تلقین کرده بودم به خودم که اگه خواب ببینم که دارم میشکنم دیگه کارم تمومه واسه همین خیلی ناراحت شدم که خواب دیدم...
ولی الان خیلی وقته از ترکم گذشته و بارها هم دیدم این خوابو که یکیش هم چند روز پیش بود ولی همچنان خدا رو شکر پاکم...
بعضی وقتها هم به دلیل دیدن و یا تلقین تصاویر و تصورات بد در ذهن بعد از بیدار شدن مرتکب این کار میشدم...
و بدتر اینه که ناخواسته تویه خواب مرتکب این عمل بشی وقتی هوشیار بشی که کار از کار گذشته واقعا این تحملش خیلی
سخته...
برادر بهترین راه دوری از تنها بودن و پاره کردن ریشه ی افکارمون موقعی که میخواد مارو منحرف کنه هست...و البته توکل به وجودت و اعتماد به نفس به خویشتنی که خداوند خالقشه.
طولانی شد
سلام داداش
سلام داداش
[b]Ezio Auditore[/b]
خوبه که خواب ناجور می بینی بعدش ...
من جدیدا یکم تحریک میشم زیر شکمم درد می گیره.
اینجور که من تحقیق کردم ، مشکل از پروستاتمه
یا عفونت کرده
یا تورم
یا هم باید عقیم بشیم
بزارین کنار این وامونده رو
به سن من برسید جز پشیمونی هیچی براتون نداره
هی روزگار
بچه ها قرار شد اینجا حرف بزنیم اینقدر مطلب زیاده که نمیدونم این حرف من گفته شده یانه مطمئنم همه میدونن اما یاد اوریش ید نیست ....
این موضوع که بعضی از موقعیت ها ابزار ویا حالت ها افرادو..... برای ادم تداعی کننده حالت خ .ا و به صورت ناخوداگاه و در حالت ناهشیار ذهن انسانو تحریک میکنه و فرد میبنه اون حالت درش ایجاد شده که ممکنه قدم اول در مسیر خ . ا و یا این موضوع بشه که شب فرد خواب ببینه ممکنه بگه من همه مواردو رعایت کردم اما چرا باز این اتفاق در خواب افتاد بزارید ی مثال خیلی ساده بزنم مثلا شما در کامپیوتر خودتون یک پوشه داشتین که فیلم ها و عکس های تحریک کننده رو توش میزاشتین حالا محتوای پوشه خیلی وقته پاک شده و شما در ترک هستین اونم در طول فرایندی طولانی مدت اما به طور اتفاقی پوشه مورد نظر به چشمتون میخوره ناخوداگاه شما فعال میشه و تجربیات گذشته که مریوط به اون پوشه میشد میاد در جلوی ذهن نا هشیار شما و شما ازش اطلاعی نداریدیا این فرایند خودشو به سطح هشیار میرسونه و شما خودتون به مرور عوامل تحریک کننده رو فراهم میکنید و دست ب خود ارضایی میزنید یا این ناهشیار در خواب فعال میشه و فرد ناخواسته ارضا میشه پس حواستون باشه کوچکترین نشانه ها رو هم دست کم نگیرید
عاقا من یه سواللللللللللللللللللللللللللل خیلی مهم دارم برام حیاطیه من ریزش مو پیدا کردم شدید چند ساله ترو خدا کمکم کنید کسی هست که راه قطعی براش پیدا کرده باشه ؟عایا پرپشت میشه دوباره لطفن کمک کنیددددددددددددد خواهش میکنم اعصابم بدجور خورده
دروووووووووووووووووووووووود
خیلی خوش اومدی به کانون و گروه رهروان راه پاکی
مطالبی رو که گفتی جالب بود به مطلب خوبی اشاره کردی امیدوارم در آینده از تجارب شما استفاده ی بیشتری بکنیم
منتظرت هستیم داداشی
(1393 ارديبهشت 5، 11:20)شامرزا نوشته است: [ -> ]عاقا من یه سواللللللللللللللللللللللللللل خیلی مهم دارم برام حیاطیه من ریزش مو پیدا کردم شدید چند ساله ترو خدا کمکم کنید کسی هست که راه قطعی براش پیدا کرده باشه ؟عایا پرپشت میشه دوباره لطفن کمک کنیددددددددددددد خواهش میکنم اعصابم بدجور خورده
ما هم موهامون یکی بود دوتا نبود شده
چیزی که ما فهمیدیم اینه که این موضوع کاملا ارثی و ژنتیکیه و کاری به چیزی نداره
کم مویی هم عالمی داره چرا ناراحت
البته میشه رفت دکتر چندتا محلول میده و اثر خوبی داره ولی این در حالیه که ارثی نباشه
البته بعد یه مدت میتونی بکاری حالشو ببری:smily man:
سلام دوستان
من یه شکست نافرم داشتم که داغون شدم
ولی مشکلو یافتم:
ایف دفه فیلم خاکبسری یا تنهایی عامل شکستم نبود
بلکه این عامل شکستم اینا بود:1 نماز رو سبک شمردم 2 یادم رفت قرآن بخونم 3 حساب رسی روزانم رو ترک کردم 4 برای روزام برنامه نداشتم
سه تا اولش حله رو براهشون می کنم ولی برای چارمی نیاز به کمک دارم جایی تو کانون هس که کمک کنه؟
:bababozorg:
درکل ایووووللل
یا حق
سلام شامرزا و حامد عزیز
خیلی خوش اومدید
خخخخخخخخخ اینجا گوانتانامو هست :smily man:
شامرزای عزیز خیلی ممنونم ازت که تجربیاتت رو در اختیار ما میذاری بازم منتظرشون هستیم
حامد عزیز امیدوارم که 6 ماه که سهله 60 سال پاکی رو تجربه کنی
(1393 ارديبهشت 5، 12:32)محمد رضا3002 نوشته است: [ -> ]سه تا اولش حله رو براهشون می کنم ولی برای چارمی نیاز به کمک دارم جایی تو کانون هس که کمک کنه؟
:bababozorg:
درکل ایووووللل
یا حق
محمد رضا جان برای این مورد یک جای خوب دارم
این تاپیک که برنامه روزانه ات رو توش بریزی و پیگیری کنی
http://www.ktark.com/Thread-%D8%A8%D8%B1...#pid313547
این تاپیک هم نکاتی رو درباره برنامه ریزی برات میگه و درینن باره راهنماییت میکنه
http://www.ktark.com/Thread-%DA%86%DA%AF...#pid312773
(1393 ارديبهشت 5، 10:23)شامرزا نوشته است: [ -> ] (1393 ارديبهشت 4، 20:33)gedaye-zahra نوشته است: [ -> ] (1393 ارديبهشت 3، 13:43)Ezio Auditore نوشته است: [ -> ]سلام
خوبید؟
آقا من یکی از عوامل شکستمو پیدا کردم.
بعضی شبا خوابای نا جور که می بینم، صپح که پا می شم خودمو مقصر می دونم. حالم مثل وقتی می شه که شکستم. برا همین معمولا بعدش می شکنم.
دوستان پیشنهادی دارین برا رفع این مشکل؟
"هوالشافی"
سلام برادر حالت خوبه؟
حرفی که زدین منو به یاد یه روزایی که خودم داشتم انداختین...
گاهی اوقات یک ماه دوماه از ترکم گذشته بود یهو خواب میدیدم که دارم تویه خواب میشکنم...
گاهی اوقات همون روز میشکستم و یا چند روز بعد...گاهی اوقات هم نشکسته بودم تا دوباره خواب میدیدم و در نهایت میشکستم...
و مرتبه های بعد دوباره یه مدت طولانی که از ترکم میگذشت دوباره همین اتفاقات میافتاد و در نهایت میشکستم...
دیگه وحشت داشتم از اینکه تویه خواب ببینم میشکنم اخه تلقین کرده بودم به خودم که اگه خواب ببینم که دارم میشکنم دیگه کارم تمومه واسه همین خیلی ناراحت شدم که خواب دیدم...
ولی الان خیلی وقته از ترکم گذشته و بارها هم دیدم این خوابو که یکیش هم چند روز پیش بود ولی همچنان خدا رو شکر پاکم...
بعضی وقتها هم به دلیل دیدن و یا تلقین تصاویر و تصورات بد در ذهن بعد از بیدار شدن مرتکب این کار میشدم...
و بدتر اینه که ناخواسته تویه خواب مرتکب این عمل بشی وقتی هوشیار بشی که کار از کار گذشته واقعا این تحملش خیلی
سخته...
برادر بهترین راه دوری از تنها بودن و پاره کردن ریشه ی افکارمون موقعی که میخواد مارو منحرف کنه هست...و البته توکل به وجودت و اعتماد به نفس به خویشتنی که خداوند خالقشه.
طولانی شد
سلام من نمیدونم چطور باید جوابتو بدم و جوابو کجا بزارم اما یچی رو مطمئن باش ریشه تمام خواب ها در واقعیت ها و افکار ما میگذره مطمئن باش در ایام قبل خواب ذهنت به اون سمت رفته بود هرچند اندک ذهنتو قلقلک داده بودی درخواب تجلی پیدا کرد واسه همینه که میگن ریشه گناه افکار ادمه کسایی که خود ارضایی میکنن جنوب نمیشن اما ادم هایی که تو ترک هستن نباید حتی تصویر این کار برای لحظه ای از جلوی افکارشون رد بشه منظورم دیدن نیست منظورم فکر و کنترلشه واسه همینه میگن با نماز قرآن و دعا ذهنتو پالایش کن تا جسمت پاک بمونه
سلامی دوباره به برادر عزیزم و رهروانی ها.
منم موافقم با شما ...
اکثرا شاید خودمون با فکر کردن زمینه اش رو فراهم میاوردیم...ولی گاهی نادر هم اتفاق می افتاد که واقعا ذهنم طرفش نرفته بود تویه چند روز و شاید چند هفته ی قبل ولی خواب میدیدم واین خیلی برام عجیب بود و سخت...شاید ریشه در ماه ها و گذشته ها داشته...
خوندن روزانه ی قران و مداومتش هم من میتونم به جرات بگم که تاثیر زیادی داره...
کلا اگه بتونی یه کاری کنی که اصلا به یادش نیفتی خیلی خوبه من 7 8 ماه شاید به جرات بگم اصلا یه بار هم اسیر نشدم ولی این 2 3 ماه اخیر داره اذیت میکنه...شاید دارم دسته کم میگیرم...
واینکه واقعا هم همینجوره که لحظه ای اگه ذهنت منحرف بشه ممکنه دیگه کار از کار بگذره و کار سخت بشه...
وقتی یه بار این بلا سرت میاد میتونیم یاد بگیریم که دیگه از تجربمون استفاده کنیم و اسیر این دام نشیم...
ولی جالب تر میدونی چیه؟
اینه که زمانی که داری لحظه ای اسیر وسوسه ها میشی وقتی که یه مقدار میری جلو اونجا بتونی خودتو کنترل کنی..درسته خوب بود همون اول افکار منفی رو در ذهنت نمیرپروروندی ولی اینجا شیطون میدونی چی میگه:
میگه دیگه کار از کار گذشته و تو تا اینجا اومدی دیگه خدا هم از دستت شاکیه بیا و خودتو خلاص کن که لذت دنیا تویه همینه...میگه تو در حال سقوطی دیگه بال و پر نزن که از این ارتفاع نیفتی خودتو بنداز و خلاص کن...
در صورتی که همیشه یادمان باشد در هر لحظه و مکانی خدا انتظار بازگشتمان را دارد...