سلام
چه خوب که از دیشب 3 نفر دیگه هم ثبت نام کردن. من و یکی دیگه هم ثبت نام کنیم، میشیم 8 نفر. یه گل کوچیک حسابی می زنیم.
ما می توانیم
من منتظر یه روزی ام که بیای کانون و پیام بدی بگی یادته چقدر حرف های ناامید کننده می زدم. همش از مرگ می گفتم. اشتباه می کردم. زندگیم رو به راهه. زندگیم خیلی وقته که روبه راهه.
و
آدم وقتی پاکه، چقدر راحته. چقدر اعصابش بهتره. چقدر راضی تره. چقدر حوصله اش بیشتره.
اگه یه قدم جلو رفتیم و حس کردیم هنوز اون جایی نیست که باید باشیم؛ یکم دیگه صبر کنیم.
شاید کمی جلوتر همون جایی بود که دنبالش می گشتیم.
سلام منم اینجا هستم ها.
همچنان درحال ارزیابی خودم هستم.
دارم فکر می کنم چطور می شه به ۱۰۰ روز پاکی رسید؟
حتما می شه. باید خیلی کار ها بکنم.
توی خودم نگاه می کنم خیلی مشکلات دارم ، بزرگ و کوچیک
برنامه رو سنگین ببندم ، سبک ببندم.
ماه رمضون هم هست ، ماه مهمانی خدا. خیلی مهمه.
ترجیح می دم دو سه روز بیشتر فکر کنم تا یه برنامه ی دقیق و محکم داشته باشم.
محرک ها رو شناسایی کنم ، تقویت کننده ها رو و ...
برنامه های شما رو هم خوندم. دوست دارین نظراتم رو بگم. یا نه؟ بگم؟ بگم؟
سلام رفقا....
ببخشید که توی کارای گروهی نمیتونم شرکت کنم!...جدا فقط قضیه ی وقته!....این روزا داریم اسباب کشی هم میکنیم، درس هم میخونم ، باید کار هم بکنم!....کلا سرم شلوغه شما به بزرگی خودتون ببخشید.
الانم یه سوال داشتم از کانونی هامون!....
احیانا کسی از شما با برنامه ی اسنپ کار کرده!؟...همون سرویس مسافرکشی آنلاین!....
اگه کسی آشنایی داره لطفا منو با نظراتش مستفیض کنه!...
سلام بچه ها دارم بیچارا میشم بصورت نان استاپ دارم خراب میکنم و نمیتونم خودمو از تو این سایتای لعنتی پ و ر ن جمع کنم این افکار لعنتی بدجوری اذیت میکنن نمیتونم جلوشون بایستم مدام تصاویر جنسی و افکار بد هیچ وقت به این انداره خراب نکرده بودم وحشتناک غرق شهوت شدم تا بیام دراز بکشم که بخوابم حالم بد میشه فکرای بد شروع میشن و نمیتونم جلوشونو بگیرم این بار 9همه که تو این 3 روط دارم خراب میکنم
(1396 ارديبهشت 26، 0:31)meep نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها دارم بیچارا میشم بصورت نان استاپ دارم خراب میکنم و نمیتونم خودمو از تو این سایتای لعنتی پ و ر ن جمع کنم این افکار لعنتی بدجوری اذیت میکنن نمیتونم جلوشون بایستم مدام تصاویر جنسی و افکار بد هیچ وقت به این انداره خراب نکرده بودم وحشتناک غرق شهوت شدم تا بیام دراز بکشم که بخوابم حالم بد میشه فکرای بد شروع میشن و نمیتونم جلوشونو بگیرم این بار 9همه که تو این 3 روط دارم خراب میکنم
سلام.من میگم صبحا وقتی هنوز آفتاب نزده برو بیرون یکم بدو. رک بزار بهت بگم که داری خودتو مجبور به سقوط عمودی میکنی داداش. وقتی این حالت بهت دست داد یه لیوان آب یخ بخور. برا من جواب داد ایشالا برا تو ام جواب بده. من فک کنم 9 بار توی سه روز، ینی عادت... دیگه از نیاز گذشته.
(1396 ارديبهشت 26، 7:49)rezaKy نوشته است: [ -> ] (1396 ارديبهشت 26، 0:31)meep نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها دارم بیچارا میشم بصورت نان استاپ دارم خراب میکنم و نمیتونم خودمو از تو این سایتای لعنتی پ و ر ن جمع کنم این افکار لعنتی بدجوری اذیت میکنن نمیتونم جلوشون بایستم مدام تصاویر جنسی و افکار بد هیچ وقت به این انداره خراب نکرده بودم وحشتناک غرق شهوت شدم تا بیام دراز بکشم که بخوابم حالم بد میشه فکرای بد شروع میشن و نمیتونم جلوشونو بگیرم این بار 9همه که تو این 3 روط دارم خراب میکنم
سلام.من میگم صبحا وقتی هنوز آفتاب نزده برو بیرون یکم بدو. رک بزار بهت بگم که داری خودتو مجبور به سقوط عمودی میکنی داداش. وقتی این حالت بهت دست داد یه لیوان آب یخ بخور. برا من جواب داد ایشالا برا تو ام جواب بده. من فک کنم 9 بار توی سه روز، ینی عادت... دیگه از نیاز گذشته.
................
دقیقا درست میگی...از نیاز گذشته!...منم گاهی از این افراطی بازی ها در میارم!...(البته با عرض معذرت از شما و خودم!)
...........................................................................................................
میپ عزیز یه چیزی هم به شما بگم!....وقتی توی استراحتت همه ش فکرای اونجوری میاد سراغت به خاطر اینه که هیچ وقتی برای انجام هیچ کاری تنظیم نکردی!....مغز در عین حال نمیتونه به دوتا چیز همزمان فکر کنه!....وقتی برنامه ای در کار نباشه ، مطمئن باش باباهامونم اگه اینقدر مثل ما بی برنامه بودن، به چیزی جز اون مسائل فکر نمیکردن!.....
من فکر میکنم باید برای خودت مشغله درست کنی تا مغزت رو منحرف کنی!....مگر نه اگه بخوای خود آگاه و از روی عمد ذهنیت رو منحرف کنی کار خیلی سختی باشه!.....
باید یه مقدار دنبال مشغله های روزمره رفت!...هر چیزی میتونه باشه!....
تمام برادر!...دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه!...اینم حاصل تجربه م بود که گفتمش!.
(1396 ارديبهشت 26، 0:31)meep نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها دارم بیچارا میشم بصورت نان استاپ دارم خراب میکنم و نمیتونم خودمو از تو این سایتای لعنتی پ و ر ن جمع کنم این افکار لعنتی بدجوری اذیت میکنن نمیتونم جلوشون بایستم مدام تصاویر جنسی و افکار بد هیچ وقت به این انداره خراب نکرده بودم وحشتناک غرق شهوت شدم تا بیام دراز بکشم که بخوابم حالم بد میشه فکرای بد شروع میشن و نمیتونم جلوشونو بگیرم این بار 9همه که تو این 3 روط دارم خراب میکنم
شما الان سریالی شدی داداش ، همین.
از این که بجنگی ناامید شدی. احساس عذاب وجدان داری. از دست خودت عصبانی هستی. خودخوری هم می کنی و نمی دونی چیکار کنی.
همه ی این ها یعنی ناراحتی و غم و استرس که تو رو می کشونه به سمت خ.ا و باز خودخوری و باز خ.ا و باز خودخوری و ...
داداش همه ی این افکار مضخرف رو بریز سطل آشغال. خودت رو ببخش به همین راحتی ، مطمئن باش خداوند هم بخشنده هست.
به قول دوستان الان دیگه از مرحله ی نیاز گذشته و واقعا چیزی دیگه توی بدنت نمونده و بیشتر از این آسیب جدی به خودت می زنی.
اگر حوصله نداری ، درس و کار های جدی رو بذار کنار ولی حتما خودت رو با کار هایی که دوست داری سرگرم کن.
حتما غسل کن. در اولین فرصت.
کار هایی انجام بده که اثر مثبت روت داره. مثلا بشین قرآن بخون. یا کتابی بخون که حالت رو خوب کن.
مناجات هایی که عشقی و شوقی هستن رو بخون. دعای کمیل ، مناجات راجین ، توابین.
الان که ماه شعبانه ، مناجات شعبانیه. بشین فیلم طنز ببین (البته ایرانی بدون صحنه)
و واقعا هم خوش حال بشو.
این حرف های من نیست ها من هم دارم
از این تاپیک می گم. (خیلی شده به بچه ها لینک این تاپیک رو می دم ، نمی رن بخونن که.
)
بعد از یکی دو روز که حسابی شارژ شدی ، بیا اینجا اساسی فکر کن. الان حتی اساسی فکر کردن هم جواب نمی ده.
مرگ بر هرچی غم و افسردگی و ناراحتی و استرس و اصطراب و ....
زنده باید خودمون که قراره کلی پاکی جمع کنیم و با این مسابقه گروهی توی ماه رمضون کلی حال شیطان رو بگیریم.
سلام رفقا کسی هست با من تنها صحبت کنه امروز از بس جنکدم خسته شدم
البته دیگه شیطون فعلا رفته دنبال کار خودش
سلام
صبور هم ثبت نام کرد.
فکر کنم شدیم هفت نفر
(1396 ارديبهشت 26، 18:50)یه روز سخت نوشته است: [ -> ]سلام رفقا کسی هست با من تنها صحبت کنه امروز از بس جنکدم خسته شدم
البته دیگه شیطون فعلا رفته دنبال کار خودش
داداش واسه جنگ که آدم تنها تنها نمیره. خودت رو مسلح کردی رفت جنگ؟
بگو چه کمکی از دست ما برمیاد.
چی شده این قدر فضا سنگین و نفس گیر شده؟
سلام به همه رهروانی ها،امروز روز 86 ام رو پشت سر گذاشتم یک مشکلی که دارم بعد از چندین سال که تو هر شرایطی نماز هام رو میخوندم،حتی سر ساختمون مقوا پیدا میکردم و بزور آب پیدا میکردم میخوندم الان مدتی بود که نماز هام دست و پا شکسته شده بود و چند روزی هم هست که ترک شده،(دو سه روز)واقعا ازخودم راضی نیستم،ممنون میشم راه حل بدید چکار کنم که نماز رو از ته دل بخونم .
(1396 ارديبهشت 26، 23:02)drift نوشته است: [ -> ]سلام به همه رهروانی ها،امروز روز 86 ام رو پشت سر گذاشتم یک مشکلی که دارم بعد از چندین سال که تو هر شرایطی نماز هام رو میخوندم،حتی سر ساختمون مقوا پیدا میکردم و بزور آب پیدا میکردم میخوندم الان مدتی بود که نماز هام دست و پا شکسته شده بود و چند روزی هم هست که ترک شده،(دو سه روز)واقعا ازخودم راضی نیستم،ممنون میشم راه حل بدید چکار کنم که نماز رو از ته دل بخونم .
سلام
پیشنهادم اینه
بری تو سایت اقای قرائتی
کتب زیادی راجع به نماز هست
نسخه موبایلی هم داره
مطالعه کنی و فکر حل میشه
سلام
یه موردی هست که قبلاً اینجا یا جاهای دیگه دوستان گفتند و یادآوری اون می تونه مفید باشه.
مربوط میشه به مدیریت بعد از شکست
بعد از مدتی پاکی بخصوص پاکی های بلند مدت، گرفتار شدن به لغزش خیلی سخت و ناراحت کننده اس.
که درست و به جاست.
اگه این روحیه در مسیر درست استفاده بشه یعنی این ناراحتی و عذاب وجدان ها یادمون بمونه
تا این روزهای سخت رو هیچ وقت فراموش نکنیم و از لغزش جلوگیری کنه.
ولی یه دامی هست اینجا که همون سریالی شدنه
یعنی تضعیف روحیه و مجدداً کشیده شدن به این سمت
اگه بعد از لغزش بتونیم در برابر وسوسه های فراوانی که بهمون وارد میشه (حرف شیطان: حالا که انجامش دادی برای چندمین بار انجامش بده)
مقاومت کنیم و تسلیم نشیم می تونیم پاکی مون رو در روزهای آینده تضمین کنیم
چون این فشارها به مرور کاهش پیدا می کنه و ما رو در مسیرمون محکم و استوار می کنه
پس راه حل بیرون اومدن از دور باطل و سریالی شدن، مقاومت بعد از اولین لغزش
مشکل خاصی نیس فقط بعضی مواقع ادم دلش یه کسیا میخائ که با هاش درد و دل کنه
میدونم الان میگین بهترین گزینه خداست ولی منظورم یه ادمه که بتونم با هاش صحبت کنم
نه اینکه خدایی نکرده منکر خدا باشم ولی خوب دیگه من اینطوریم
(1396 ارديبهشت 27، 7:09)یه روز سخت نوشته است: [ -> ]مشکل خاصی نیس فقط بعضی مواقع ادم دلش یه کسیا میخائ که با هاش درد و دل کنه
میدونم الان میگین بهترین گزینه خداست ولی منظورم یه ادمه که بتونم با هاش صحبت کنم
نه اینکه خدایی نکرده منکر خدا باشم ولی خوب دیگه من اینطوریم
سلام
اگه بتونی تو تاپیک درد دل شما
یا توی اورژانس حرفاتو بنویسی بهتره
اگه خصوصیه توی تاپیک پسرونه بنویس قبلش رمز رو بگیر از مدیران
یا برو پروفایل مدیران گروه اونجا بگو
اخر از همه بیا پروفایل من خوشحال میشم کمکت کنم
خیر پیش