کانون

الف) اعلام وضعیت پاکی
آقای اراده/ گروه 5 مرد مصمم/ هفته دوم سبز

ب) ارزیابی هفته ای که گذشت: 
ابتدای هفته برنامه ها خوب پیش میرفت. اما وسطای هفته مقداری خستگی اومد سراغم و چهارشنبه و پنجشنبه روزهای بحرانی رو سپری کردم 
امروز رو مجددا اختصاص دادم به برگشتن به برنامه ها ... خلاصه کارهایی که انجام دادم به شکل زیر هستش 

پ) برنامه ی هفته ی آینده: 
با توجه به مقاومت دو سه روز اخیر ، روند جدیدی رو در ترک پیش رو میبینم . امروز رو 16 ام هستش ... با توجه به رکورد های قبلی ام که به هفته هم نمیرسید، فکر میکنم مقاومت های 15 روز دفعه قبلی و 16 روز فعلی که ایشالا وصل بشه به پاکی ابدی جوابگو بوده و روش به کار گرفته شده برای ترک مثبت عمل کرده ... اما خب راه سختی هنوز پیش رو دارم تا این لعنتی دست از سرم برداره ... بنظر خودم اوج کار رسیدن به چهل روز هستش 
برای همین بایستی یک سری خط مشی و خط قرمز برای خودم تعیین کنم و به اونها به شدت پایبند باشم 
نماز بسیار مهم است و تاثیر گذار 
رژیم ورزشی و غذایی بسیار موثر بوده 
سخنرانی های رائفی خیلی تاثیر داشت 
کنترل نگاه و ذهن اگر اصولی انجام بشه مهمه 
زیارت عاشورا و قرآن بسیار بسیار اثر میذاره  

*** درسته از شغلم زیاد پول در نمیارم اما وضعیت فعلی پاکی رو مدیون شغلم هستم ... بسیار در نظم اثرگذار بود و هست 
بایستی نیت کار کردنم رو در طول روز مطابق خدا کنم 

قاصدک / گروه 5 مرد مصمم/ هفته دوم قرمز ....

ارزیابی :
هفته مزخرفی بود .. بشدت از خودم ناراحتم .. و یه دنیا شرمنده از این که بچه بد گروه ام .
با داداش عاشق مفصل صحبت کردم قرار شد که یه تصمیم اساسی بگیرم و اینجا اعلام کنم ...
راستش من از یه سوراخ گزیده میشم .. متاسفانه .. و عملا نه راه پس دارم و نه راه پیش.. میحوام بالاخره یه جا یه نقطه بذارم و تمومش کنم .
سخته ... وابستگی هست .. اما چاره چیه ؟ پاکی یا وابستگی ؟ پاکی یا راحتی ؟ پاکی یا امکانات ؟
اولویت من کدوم بوده ؟ متاسفانه موارد دوم ...   اما از این وضعیت خستم .. ( خستگی که دیگه برام تکراری شده و متاسفانه یکم هم فراموش کار شدم )

میخوام یه سری اقدامات عملی انجام بدم .. با راحتی و امکانات و وابستگی خداحافظی کنم .. این راه میطلبه ..
هنوز دارم فکر میکنم که چه مواردی انجام بدم .. سعی می کنم در یه فرصت مناسب تمام و کمال بنویسمشون و دونه دونه اجراشون کنم ..
میدونم راه سختی در پیش دارم .. خیلی سخت .. اما نابرده رنج گنج میسر نمی شود .. برای بدست اوردن گنج باید رنج کشید ..

پس بذارید بیشتر فکر کنم تا کامل تر و جامع تر و عملیاتی تر بنویسم . اون وقت اعلام کنم .. فرصت میخوام ..
و در اخر
از تمام اعضای گروه عذرخواهی می کنم و ازتون میخوام ذره ای در کارتون خللی وارد نشده و باقدرت و مصمم تر به راهتون ادامه بدید که ان شالله 6 هفته سبز رقم بزنید .. منم امید دارم که با مواردی که انجام میدم بقیه هفته ها رو سبز بشم .. بشدت محتاج دعاتون هستم ..

یاعلی 

چقد زود این هفته تموم شد...خیلی سریع میگذره ها....
درخشنده / گروه داش مشتی! / دو هفته سبز
اونقد صحبت کردیم دیگه فکر نمیکنم نیازی به اعلام  وضعیت باشه.....

سلااام 
الف) اعلام وضعیت پاکی
محمدرضا / گروه 5 مرد مصمم/ هفته اول قرمز .. هفته دوم سبز

ب) ارزیابی هفته ای که گذشت :
هفته ی خوبی بود شکرخدا و تمام تلاشم رو برای پاکی و عدم شکست گذاشتم 
 خیلی خیلی کم کاری کردم تو درس   خوابم نظم نداشت و بی برنامه بودم

پ) برنامه ی هفته ی آینده: 
تنظیم خواب 
روزی یک صفحه قران با ترجمه
پیشرفت شدید درسی 
نماز فقط اول وقت
از بین بردن اتلاف وقت
حذف زود عصبانی شدنم 
دوری مطلق از تلوزیون 

سلام به رهروانیا 
یه سوال فنی برام بوجود اومده 
من الان همه اش نگران این هستم که نتونم این پاکی رو ادامه بدم  
نگرانم که نکنه موقعیت بدی پیش بیاد و کارمو خراب کنه 
در موقعیت فعلی زندگی من مهمترین کار ترک این لعنتیه
ترک این کار بهم کمک میکنه که اول از همه روحمو صاف کنم  
بعدش بیام سر وقت مشکلات زندگی و اونا رو راحت تر حلش کنم

تشکر می کنم از بچه های گروهم که همه گی سبز بودیم

محمدرضا و اراده و حامدحامد و قاصدک

قاصدک تو از نظر من سبز بودی، به خاطر امیدی که داری.
به خاطر این که هنوز که هنوزه، پای کار هستی و ول نکردی.
مثل خیلی های دیگه که پذیرفتن خ.ا رو گوشه ای از زندگیشون.
اما حتی اگه سریالی نشن و در حد یه هفته یه بار هم نگه دارن این کار رو (که همین هم فرقی با ترکش نمی کنه از لحاظ زحمت)
بازم این عمل مثل یه تیکه ی نجاست، گوشه ی زندگیشون می مونه

و بوی گندش هر از چن گاهی به مشامشون می رسه.
مثل یه کثیفی که گوشه ی لب یا به لباس چسبیده باشه.
هی توبه می کنی و پاک می کنی و هی دوباره کثیف می کنی خودت رو.

آیا می شه از زندگی لذت برد این جوری؟ مطمئنا نه!
ما راه دیگه ای نداریم جز این که پاکی رو انتخاب کنیم.
و داداش! تو هم برای من سبزی، برای من پاکی، چون انتخاب تو پاکیه. هر چقدر هم که طول بکشه.

هر چقدر هم که براش زحمت بکشی. بله باید زحمت کشید و باید یه چیز هایی رو از دست داد و یه چیز هایی رو بدست آورد.

اما چه چیز هایی؟ این مهمه،
باید از تنبلی و پرخوابی و پرخوری و راحت طلبی گذشت.
از اون طرف ارتباط با خدا و آگاهی و ارتباط سازنده و باید بدست آورد.
باید از فیلتر شکن و سایت های فیلتر گذشت
از اون طرف باید محتواهای خوب مثل کتاب های خوب رو بدست آورد.

(1397 ارديبهشت 22، 20:41)آقای اراده نوشته است: [ -> ]سلام به رهروانیا 
یه سوال فنی برام بوجود اومده 
من الان همه اش نگران این هستم که نتونم این پاکی رو ادامه بدم  
نگرانم که نکنه موقعیت بدی پیش بیاد و کارمو خراب کنه 
در موقعیت فعلی زندگی من مهمترین کار ترک این لعنتیه
ترک این کار بهم کمک میکنه که اول از همه روحمو صاف کنم  
بعدش بیام سر وقت مشکلات زندگی و اونا رو راحت تر حلش کنم

داداش جون اگر سوالت رو درست فهمیده باشم. خیلی سوال خوبی پرسیده ای.
همون طور هم که توی پ پ هم گفته بودم، تمرکز روی ترک زیاد خوب نیست.
همین ترسی که می گی، خودش استرس زاست، باعث می شه خراب کنی.

به جاش روی پاکی باید تمرکز کنی.
این یعنی چی و فرقش چیه؟
فرقش بیشتر توی نیت مشخص می شه، نه خود کار، شاید برای هر دوش یه کار انجام بدی.
مثلا دوچرخه سواری کنی.

حالا تو برای چی دوچرخه سواری می کنی؟

- برای حفظ سلامتی
- برای ترک کردن خ.ا

به نظر من پاسخ دومی، پاسخ خوبی نیست و بار خوبی نداره و باعث می شه که دوچرخه سواری هم اثر مطلوبش رو نداشته باشه.
درصورتی که همین دوچرخه سواری می تونه خودش جایگزین خ.ا بشه.
چون تقریبا شرایطش مشابهه. هرمون شادی ترشح می شه و ... (اگر اشتباه می گم تصحیح کنین)
چرا پس این طور نمی شه و نمی تونه جایگزین بشه؟ شاید یکی از دلایلش همون باشه که گفتم.

اما یه داستانی هم هست.
این که دو تا شرایط مختلف وجود داره. باید این شرایط رو شناخت و برای هر کدوم برنامه ی جدا داشت.
یه وقتی که مشکلی نیست و وسوسه ای در کار نیست. خوب زندگی می کنی
اما یه وقتایی هم هست که خطر رو حس می کنی و وسوسه می شی.
این جاست که مثل جوجه تیغی باید خار هات رو باز کنی.
حالا فرض کن جوجه تیغی همه اش بخواد با خار باز راه بره. نمی شه که.

نمی دونم. نظر بقیه چیه؟

سلام

اول باید یه تشکر کنم از برادر عاشق ، واقعا صحبتت هات به دلم نشست ..
امیدوارم با تلاشم جوابتو بدم ..

..............

اما قرار شد یه سری برنامه برای خودم تعریف کنم و اونا رو دنبال کنم ..
1- خب خیلی فکرش کردم . به این نتیجه رسیدم که اکثر شکست ها از طریق گوشیه .. خب تصمیم گرفتم کلا قید گوشی هوشمند رو بزنم و تا اطلاع ثانوی از گوشی ساده استفاده کنم .. امروز کلا دور گوشیم نرفتم .. دیروز هم تا شب نرفته بودم ..

2- بعد یه مورد دیگه هم این بود که اکثر شکست ها در تنهایی اتفاق می افته .. پس تا اطلاع ثانوی هیچ وقت توی خونه تنها نشم و بزنم بیرون . تا پیشگیری بشه ..
این مورد رو امروز اجراش کردم .. البته سختی های خودشم داره ..

3- مورد دیگه عدم کنترل نگاهه که واقعا از این مورد ضربه خوردم ... میخوام یه جدولی برای خودم درست کنم وهر روز کنترل ها و عدم کنترل ها رو یادداشت کنم و تنبیه و تشویق برای خودم در نظر بگیرم ..

4- مورد دیگه وقت های ازاده .. یک وقت هایی که کاری نداشته باشی انجام بدی خود به خود فکر های نامناسب جای خودشون رو باز می کنن توی ذهنت ..
برای این مورد یک حرکت هایی هم زدم امیدوارم نتیجه خوبی داشته باشم و یک سری از کارها که باید بیشتر روش فکر کنم .. 
5- تا اطلاع ثانوی فیلم خارجی ممنوع ... به جاش خبر انگیسی ببینم ..

و یک سری کار های کوچک ....

فعلا همینا رو اجرا می کنم تا بعد .. باید یه جدول درست کنم و هرکدوم رو درش ببنویسم و هر روز چک کنم .. ( وقتی درست کردم اطلاع میدم )

ان شالله خدا ازمون راضی باشه ...

ممنونم از همه رهروانیها 

هفته سوم مسابقه گروهی چه کارهایی باید انجام بدیم ؟

دوستان نظرتون در مورد چک لیست پایین بدین لطفا هر موقع فرصت داشتین 
چه اصلاحاتی نباز داره ؟ اولویت بندیهاش چطور باشه کاربردی تره ؟ میخوایم به یک قالب کاربردی تبدیل بشه 



هر لحظه چکار باید کردد ؟

1- همه چیز عادیست :
 * هر گونه عامل مزاحم حذف شود  
* کنترل نگاه و ذهن 
*ورزش 
*پر کردن اوقات بیکاری
* نظم و برنامه ریزی
* نماز اول وقت 
*گوش کردن به سخرانی ها 
* هر کار و فعالیت شادی بخش و مثبت فرهنگی یا مذهبی (از هر نوع )

2- وسوسه به سراغم میاد : 
ایجاد راه خروج از وسوسه 
دفع وسوسه در لحظه اول
پناه بر خدا 
خواندن نماز یا هر فعالیت مثبتی که در راه خروج وسوسه کمک میکنه 
خراب کردن همه پل های بسمت گناه 
عوض کردن شرایط بصورت فوری

3- دارم نا خوداگاه در گیر انجام اعتیاد میشم و یا شده ام :
*  خراب کردن پلهای گناه
*تغییر فوری شرایط 
*عمیقا پناه بر خدای جهان 
* مرور لحظه های پشیمانی گناه 
*ایستادگی در برابر گناه
*مشغول شدن به امر دیگر
* یافتن همدرد از طریق اورژانس

4- اعتیاد تمام شده و پشیمانم : 
* بازگشت فوری و سریع به مسیر پاکی 
*ملایم بودن با خود و دفع پشیمانی ها 
*بررسی عوامل شکست 
*شروع مجدد

سلام

برنامه رو روی کاغذ اوردم و از امروز تیک میزنم ..
امروز هم کاملا خوب پیش رفت .

پیش بسوی یک هفته سبز

به نام خدا
مشارکت همساده
یه دختره بود همدانشگاهی با هم دوست بودیم الان دوساله ازدواج کرده بعد تو تلگرام گاهی که پیام میده میبینم دو ساعته داریم با هم حرف میزنیم...اغلب اون شروع کننده س ولی منم کشش میدم شوخی میکنم و میخندم و اینها زیاد مراعات نمیکنم که متاهله و دیگه نمیشه هر حرفی رو زد...گاهی هم میرم تو روزای گذشته
دوست ندارم این کار رو کنم. دوست دارم حد و حدودها رو رعابت کنم...خدایا کمکم کن که دفعه بعد جواب کوتاه بهش بدم و هی ناهوشیاری نکنم...خودت از نیت من خبرداری که چقدر مسموم و هرز میپرم   ولی در کل پسر خوبی ام میدونی که ...خودت درستش کن الهی آمین

سلام بچه ها

اینجا بعد از خدا تنها جایی که می تونم از درد خودم بگم. بین فامیل و دوستان می خندم ولی از درد دل من کسی خبر نداره جز شما...

یه مدتی بود که دور بودم از انجمن و وضعیتم اصلا خوب نبود...

الان هم وضعیتم خوب نیست...

یه خورده ناامید شدم از خوب شدنم...

خیلی دلم بهونه می گیره که برم عکس و فیلم نگاه کنم

واقعا دیگه طاقتم تموم شده...

هیچ وقت فکر نمی کردم یه روزی توی زندگیم برسه که اینجوری بشم

این معضل باعث شده خیلی از کارام عقب بیفتم و کلی کار برای انجام دادن دارم...

اول مسابقات گروهی دوره قبل به خاطر خراب کردنم توی هفته اول و دوم دیگه روم نشد بیام انجمن و دلیل ترک کردن انجمن من این بود...

(1397 ارديبهشت 24، 12:18)همـت نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها


اول مسابقات گروهی دوره قبل به خاطر خراب کردنم توی هفته اول و دوم دیگه روم نشد بیام انجمن و دلیل ترک کردن انجمن من این بود...

سلام همت جون خوبی؟
خوش برگشتی، بابا کجا بودی پس تا حالا؟ نمی گی دلمون کجا می ره؟
راستش رو بگم؟
داداش اون دور قبل که رفتی، خیلی ازت ناراحت شدم.
نه به خاطر این که قرمز شدی. این جا زدن ناراحتم می کنه.
بمون و تا آخر بجنگ. یه هفته قرمز شدی؟ خب هفته ی بعدی رو بجنگ تا سبز باشی.
کل هفته ها رو قرمز شدی؟ لااقل می تونی به دو نفر دیگه کمک کنی.
می تونی اعلام وضعیت برنامه کنی و امتیاز بگیری.
اصلا حکمت این که ما ۱ امتیاز رو برای اعلام وضعیت برنامه در نظر گرفتیم همینه.
یکی نمی تونه هفته ی سبز داشته باشه، اما دستاش که بسته نیست. می تونه برنامه ریزی کنه.
و حتی اگر نرسید که برنامه اش رو عمل کنه. می تونه ارزیابی کنه که؟

البته توی رفتنت من هم کم بی تقصیر نبودم..........

اما خب گذشته ها گذشته. همت اینجاست و می خواد یه شروع پر قدرت دیگه داشته باشه
یا علی همت جان،‌ بسم الله

آقای اراده نوشته است:دوستان نظرتون در مورد چک لیست پایین بدین لطفا هر موقع فرصت داشتین 
چه اصلاحاتی نباز داره ؟ اولویت بندیهاش چطور باشه کاربردی تره ؟ میخوایم به یک قالب کاربردی تبدیل بشه 



هر لحظه چکار باید کردد ؟

1- همه چیز عادیست :
 * هر گونه عامل مزاحم حذف شود  
* کنترل نگاه و ذهن 
*ورزش 
*پر کردن اوقات بیکاری
* نظم و برنامه ریزی
* نماز اول وقت 
*گوش کردن به سخرانی ها 
* هر کار و فعالیت شادی بخش و مثبت فرهنگی یا مذهبی (از هر نوع )
* انجام کار و فعالیت های روزانه در جهت بهبود اوضاع زندگی، وضع کاری، وضع درسی و ارتباط مثبت و موثر با دیگران و مخصوصا خانواده (با در نظر گرفتن این نکته که همه ی انسان ها و حتی من، نقص ها و نقطه ضعف های بیشماری داریم و هیچ کسی کامل نیست و همچنین این که مشکلات و معماهای زندگی برای حل کردن بوجود اومدن. اگر خدا گره ای به کار ما انداخته، دو تا دلیل داره. اول این که بریم پیش خدا و ازش کمک بخوایم و ارتباطمون رو قوی تر کنیم و دوم هم این که خودمون با توکل بر خدا روی پای خودمون بایستیم و برای حل اون ها تلاش کنیم و شکست بخوریم و بلند بشیم و باز شکست بخوریم و باز بلند بشیم و دائم با این زمین خوردن ها قوی و قوی تر بشیم و در نهایت  سعی کنیم اول خودمون و بعد جامعه اطرافمون رو بسازیم)

2- وسوسه به سراغم میاد : 
ایجاد راه خروج از وسوسه 
دفع وسوسه در لحظه اول
پناه بر خدا 
خواندن نماز یا هر فعالیت مثبتی که در راه خروج وسوسه کمک میکنه 
خراب کردن همه پل های بسمت گناه 
عوض کردن شرایط بصورت فوری

3- دارم نا خوداگاه در گیر انجام اعتیاد میشم و یا شده ام :
*  خراب کردن پلهای گناه
*تغییر فوری شرایط 
*عمیقا پناه بر خدای جهان 
* مرور لحظه های پشیمانی گناه 
*ایستادگی در برابر گناه
*مشغول شدن به امر دیگر
* یافتن همدرد از طریق اورژانس

4- اعتیاد تمام شده و پشیمانم : 
* بازگشت فوری و سریع به مسیر پاکی 
*ملایم بودن با خود و دفع پشیمانی ها 
*بررسی عوامل شکست 
*شروع مجدد

عالی بود اراده جان
یک مورد رو توی متن اضافه می کنم. اگر به نظرت خوب بود می تونی بهش عملی کنی.

به نام خدا 

اعلام وضعیت مسابقه گروهی: هفته سوم 

وضعیت پاکی: بازم زرد  ( واقعا چِم شده من)

برنامه های هفته گذشته:
- تمرکز روی پاکی (انجام نشد)
-تمرکز روی نماز (انجام نشد)
- مطالعه روزی 90 مین (خوبه بد نیس)
- کارای فارغ التحصیلی رو پیش ببرم ببینم چی پیش میاد (انجام نشد)

برنامه های هفته آینده:
-تمرین موسیقی روزی 3 ساعت
-تمرین زبان روزی 3 ساعت
-تمرکز روی پاکی و نماز
-گرفتن همه ی روزه ها
-پیش بردن کار فارغ التحصیلی
-مطالعه 
-بیداری حداکثر تا 12

اعلام وضعیت این هفته ی منو دیدین بچه ها؟ این بلاییه که خ.ا داره سرم میاره. درسته که افراط نکردم توش. ولی همین یکبار توی هفته ی گذشته هم ببینین چقدر باعث شد از برنامه هام عقب بیوفتم. دیگه تموم شد. دیگه باید برگردم به اون دوران اوجم. حمایت شما عزیزان هم که همیشه منو دلگرم کرده. پس چرا از این فرصت استفاده نکنم؟ مخصوصا که به ماه رمضان هم رسیدیم

(1397 ارديبهشت 24، 22:55)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]

(1397 ارديبهشت 24، 12:18)همـت نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها


اول مسابقات گروهی دوره قبل به خاطر خراب کردنم توی هفته اول و دوم دیگه روم نشد بیام انجمن و دلیل ترک کردن انجمن من این بود...

سلام همت جون خوبی؟
خوش برگشتی، بابا کجا بودی پس تا حالا؟ نمی گی دلمون کجا می ره؟
راستش رو بگم؟
داداش اون دور قبل که رفتی، خیلی ازت ناراحت شدم.
نه به خاطر این که قرمز شدی. این جا زدن ناراحتم می کنه.
بمون و تا آخر بجنگ. یه هفته قرمز شدی؟ خب هفته ی بعدی رو بجنگ تا سبز باشی.
کل هفته ها رو قرمز شدی؟ لااقل می تونی به دو نفر دیگه کمک کنی.
می تونی اعلام وضعیت برنامه کنی و امتیاز بگیری.
اصلا حکمت این که ما ۱ امتیاز رو برای اعلام وضعیت برنامه در نظر گرفتیم همینه.
یکی نمی تونه هفته ی سبز داشته باشه، اما دستاش که بسته نیست. می تونه برنامه ریزی کنه.
و حتی اگر نرسید که برنامه اش رو عمل کنه. می تونه ارزیابی کنه که؟

البته توی رفتنت من هم کم بی تقصیر نبودم..........

اما خب گذشته ها گذشته. همت اینجاست و می خواد یه شروع پر قدرت دیگه داشته باشه
یا علی همت جان،‌ بسم الله

ممنون عزیزم. مرسی از این همه محبتت.
راستش من هم دلم برای همه بچه های کانون تنگ شده بود. ولی حقیقتش روم نمی شد سر بزنم. چون خراب کرده بودم و از بچه ها و خودم خجالت می کشیدم...
چی بگم والا... من هم از دست خودم ناراحت میشم ولی بعد از انجام اون کار کثیف عذاب وجدان شدیدی می گیرم و پیش خودم میگم چه باشم توی انجمن و چه نباشم خراب می کنم. پس بهتره نباشم. در صورتیکه این حرف اشتباهه ها... چون تجربه به من نشون داده که وقتی نیستم توی انجمن وضعم خراب تر میشه.
حق با توئه. انشالله خدا کمک کنه و خودم هم اراده کنم تا دیگه نرم از اینجا و مهم تر اینکه بتونم کامل این بیماری رو ترک کنم.
آره دیگه من اومدم. و امیدوارم که ماه رمضون بتونه بهمون کمک کنه تا پاک تر زندگی کنیم.
باز هم ازت ممنونم که به یادم بودی