کانون

نسخه‌ی کامل: آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
دریفت جان ممنون که نظر دادی 302

نقل قول: نتیجه:این خوبه که هدف اصلی بندگی باشه ولی نیل به این هدف چگونه باشه؟؟؟
خب من هنوز در این مورد صحبت نکردم.
فقط گفتم که به نظرم بهترین هدفی که انسان می تونه انتخاب کنه اینه که بندگی خدا رو کنه.
و مطمئنا این به معنای این که آدم بره توی غار بشینه و فقط عبادت کنه نیست.

شما وقتی هدفت اصلی زندگیت رو این انتخاب کنی، مهم می شه که دین داشته باشی.
دین مسیر رو نشون می ده برای رسیدن به اون هدف اصلی که گفتم...

همه می دونیم که چقدر توی اسلام به کار و تلاش توصیه شده.... (عبادت هفتاد بخش است که برترین آن کسب حلال است)
تفاوت اینجاست، کارخونه داری که هدف اصلیش بندگی خدا باشه، هیچ وقت به کارگرش ظلم نمی کنه،
هیچوقت خودش رو برتر از کارگرش نمی بینه
از کارگرش زیاد کار نمی کشه، مراقب هست با کارش محیط زیست رو آلوده نکنه، هیچوقت بی قانونی نمی کنه
اما اگر هدف اصلیش مثلا خریدن ماشین یه میلیاردی باشه، تمام این کار ها براش مجاز می شه....

می دونی دریفت جان مسئله کجاست؟ مسئله این جاست که این طوری نمی شه این هدف ها رو به صورت موازی رو تا آخر جلو برد...
یه جایی این دو تا خط موازی با هم تقاطع پیدا می کنن و اون وقت هست باید انتخاب کنی...
و خدا آزمایش های سختی از انسان می گیره....

تمام این هایی که بی قانونی می کنن، ظلم می کنن، دروغ می گن،
کلاهبرداری می کنن، شهادت دروغ می دن، دزدی می کنن، اختلاس می کنن و ...
(حتما با این جور افراد مواجه شدی خودت)
احتمالا یه زمان هایی مثل ما ها فکر می کردن، برای آرزوهاشون تلاش می کردن.
اما توی یکی از این آزمایش های سخت کم آوردن...
و خب آمال و آرزوها بهترین دست آویز برای شیطانِ.

این فقط یه ور قضیه هست...
این قضیه یه ور دیگه هم داره. (عجب جمله ای. 4chsmu1 )
دیشب زلزله رو خیلی ها حس کردن... اصلا شهر ما روی گسل بنا شده....
کرمانشاه هنوز ساخته نشده.... همه ی این ها آدم رو به فکر می ندازه...
دیشب این جا همه ی مردم بیرون از خونه هاشون بودن...
شاد و شنگول، از این که اگر هم زلزله بیاد سالم می مونن. اما فکر نمی کردن...
اگر خدای نکرده زلزله بیاد، خونه شون خراب میشه و تلویزیون، گاز، یخچال، لباس شویی و .... همه نابود می شه و تو می شی صفر صفر...
اصلا خود خونه، چند صد میلیون خونه می شه صفر...
تمام چیز هایی که براش بدو بدو کردن، براش خون دل خوردن، براش زحمت کشیدن و ....
به آنی، به ثانیه ای می ره زیر چندین تن آوار....

منطقیه که آدم هدف اصلی زندگیش رو بذاره این جور چیز ها؟؟؟؟
مطمئنا نه!!! 53258zu2qvp1d9v

اما کسی که هدف اصلیش خدا باشه چی؟
پیش خودش می گه، من تمام تلاشی که کردم، بدو بدو هایی که داشتم، خون دلی که خوردم...
همه اش برای رسیدن به خدا بوده، این دنیاست که دار فناست، تمام تلاش های من پیش خدا باقیه....
(1396 آذر 30، 1:20)Hamed6 نوشته است: [ -> ]سلام به داداش های گلم
قبل هر چیز عذرمیخوام از drift  و majid78 که به وظیفم تو گروه عمل نکردم... واقعا شرایط ذهنیم بهم ریخته بود
دلم خیلی تنگ شده بود براتون... دوری که خیلی اذیت شدم بابتش و خیلی بیشتر ضرر کردم. زمانم و هدر دادم و مهم تر از همه پاکی رو که بخاطرش تلاش کرده بودم رو از بین بردم
الان تو خلا به سر میبرم انگار. یه جور تلاش برای برگشتن به اون روزا. با وجود جلو رفتن روزهای جدیدم حس خوبی مثل قبل ندارم و بی حس و حال تو خلا پیش میرم
شکست خیلی بدی بود برام. فعلا میخوام شروع دوباره رو ادامه بدم. همین...
سلام حامد جان
خوش اومدی عزیزم....
آمدی جانم به قربانت ولی کجا بودی تا حالا 4chsmu1 
این خلایی که می گی رو می فهمم چیه.

یه پیشنهاد بزرگ برات دارم، همین جوری توی خلا بری جلو راحت با شکست مواجه می شی....
از کارهای کوچیک شروع کن...
شستن ظرف ها، درست کردن یه ناهار،‌ شروع کردن یه کتاب.. (اصلا همون کتاب که مهندس گفت رو بگیر و بخون)
مسائل دیگه گوشه ی ذهنت باشه. حتی می تونی یه جا یادداشت کنی که یادت نره.... حالت که یه ذره بهتر شد، از خلا که دراومدی، می تونی بهشون فکر کنی....

یه استادی داشتم حرف خوبی می زد... می گفت وقتی بحران می شه، وقت فکر کردن نیست، باید هر کاری که از دستت برمیاد رو انجام بدی...
وقتی بچه ات توی اتاق گریه می کنه و غذا داره ته می گیره و تلفون و آیفون هم زمان زنگ می زنن و صدای تلویزیون خیلی بلنده و ....
دیگه وقتی برای فکر کردن وجود نداره، این که بشینی و فکر کنی که حالا اولویت با کدوم کاره، حالا توی حسابم چقدر دارم،
یا مثلا این که بیای بشینی و فکر کنی که بچه ات رو چطور باید تربیت کرد. آخه توی این شرایط؟
باید بلند شی و حرکت کنی تا شرایط بهتر بشه.... گاز رو خاموش کنی، تلفون و آیفون رو جواب بدی، تلویزیون رو خاموش کنی...
بری بچه ات رو که خودش رو خراب کرده عوض کنی....
سر و صدا ها که خوابید، بعدش می شه فکر کرد... 53258zu2qvp1d9v
اما گوشه ی ذهنت
سلام به همه رفیقای عزیزم، حالتون چطوره؟
من این روزا همش سرکارم، از صبح زود که میرم آخرشب ( بعضا 12 برمیگردم) که نتونستم خیلی به کانون سر بزنم
میخام از وضعیتم براتون بگم،
دو روز پیش یه اشتباهی کردم که مطمنم یعنی شک ندارم اگه با ذهنیت های قبلیم بودم حداقل یک هفته بخاطر انجام دادن این اشتباه من خ.ا میکردم، خیلی خوب بود همش تو ذهنم با خودم حرف میزدم
هی خودمو قانع میکردم که درسته تو اشتباه شاید بدی کردی ولی لزوما افتضاح نیست، شاید باید یخورده ناراحت بشی بخاطر اشتباهت ولی لزوما نباید افسرده بشی و....
خلاصه با خوبی و خوش تونستم حتی بدون کوچیکترین خود خوری و خودزنی با خودم کنار بیام و خوشحال و شاد به ادامه امورم بپردازم
--------------------------------------------------------------------------------
 ولی خب یخورده انرژیم افتاده امروز، باید دوباره بلند شم به کارام بپردازم
یبار دیگه هدف خودمو از ترک مشخص کنم، یبار دیگه تصمیم بگیرم و کارامو با انرژی انجام بدم
ولی خب خیلی راضیم از خودم، همین که توی همین برهه زمانی پیشرفت های قابل توجهی داشتم خیلی خوبه
برنامه های هفته آینده:
 - برنامه زبان رو شروع کنم
- مطالعه با قدرت بیشتر
- خریدن کتاب جدید به نام " کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم" این کتابو یه دکتر و استاد دانشگاه بهم پیشنهاد کرد و لزوما برای افراد 20 ساله نیست.
- با قدرت کار کردن و شروع دوباره ارزیابی روزانه
من یخورده کم حوصله شدم و نتونستم پیامای قبلی دوستان رو بخونم
فقط میخواستم بگم که من از همه همگروهیام عذر میخوام بخاطر نبودنم 302 
راستش این دوره به دلایل مختلفی نتونستم خیلی استفاده کنم از همگروهیای عزیزم مخصوصا امید جان عزیز
البته میدونم که در ادامه راه میتونم بیشتر ازشون استفاده کنم، مخصوصا امید عزیز که آدم با تجربه و پخته ایه و میتونه تو مسائل مختلف کمک کنه
خیلی ممنونم از کسایی که زحمت می کشن و کسایی که مشارکت میکنن
مهم نیست چجوری شروع کردیم، امیدوارم اونقدر انگیزه و اراده داشته باشیم تا بتونیم خوب ادامه بدیم
(1396 دي 1، 1:13)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
(1396 آذر 30، 1:20)Hamed6 نوشته است: [ -> ]سلام به داداش های گلم
قبل هر چیز عذرمیخوام از drift  و majid78 که به وظیفم تو گروه عمل نکردم... واقعا شرایط ذهنیم بهم ریخته بود
دلم خیلی تنگ شده بود براتون... دوری که خیلی اذیت شدم بابتش و خیلی بیشتر ضرر کردم. زمانم و هدر دادم و مهم تر از همه پاکی رو که بخاطرش تلاش کرده بودم رو از بین بردم
الان تو خلا به سر میبرم انگار. یه جور تلاش برای برگشتن به اون روزا. با وجود جلو رفتن روزهای جدیدم حس خوبی مثل قبل ندارم و بی حس و حال تو خلا پیش میرم
شکست خیلی بدی بود برام. فعلا میخوام شروع دوباره رو ادامه بدم. همین...
سلام حامد جان
خوش اومدی عزیزم....
آمدی جانم به قربانت ولی کجا بودی تا حالا 4chsmu1 
این خلایی که می گی رو می فهمم چیه.

یه پیشنهاد بزرگ برات دارم، همین جوری توی خلا بری جلو راحت با شکست مواجه می شی....
از کارهای کوچیک شروع کن...
شستن ظرف ها، درست کردن یه ناهار،‌ شروع کردن یه کتاب.. (اصلا همون کتاب که مهندس گفت رو بگیر و بخون)
مسائل دیگه گوشه ی ذهنت باشه. حتی می تونی یه جا یادداشت کنی که یادت نره.... حالت که یه ذره بهتر شد، از خلا که دراومدی، می تونی بهشون فکر کنی....

یه استادی داشتم حرف خوبی می زد... می گفت وقتی بحران می شه، وقت فکر کردن نیست، باید هر کاری که از دستت برمیاد رو انجام بدی...
وقتی بچه ات توی اتاق گریه می کنه و غذا داره ته می گیره و تلفون و آیفون هم زمان زنگ می زنن و صدای تلویزیون خیلی بلنده و ....
دیگه وقتی برای فکر کردن وجود نداره، این که بشینی و فکر کنی که حالا اولویت با کدوم کاره، حالا توی حسابم چقدر دارم،
یا مثلا این که بیای بشینی و فکر کنی که بچه ات رو چطور باید تربیت کرد. آخه توی این شرایط؟
باید بلند شی و حرکت کنی تا شرایط بهتر بشه.... گاز رو خاموش کنی، تلفون و آیفون رو جواب بدی، تلویزیون رو خاموش کنی...
بری بچه ات رو که خودش رو خراب کرده عوض کنی....
سر و صدا ها که خوابید، بعدش می شه فکر کرد... 53258zu2qvp1d9v
اما گوشه ی ذهنت

مرسی داداش گلم
اره درست میگی باید خودمو مشغول کنم. کلی کار دارم و باید انجامشون بدم. دقیقا وسط یه بحرانم که باید زودتر یه کاری کرد و هرکاری فقط باید حرکت کرد
بخاطر همین با وجود خلا میخوام فقط به پاکی ادامه بدم و برم جلو. اوضاع که آروم شد میشه کلی فکر کرد...
(1396 دي 1، 19:32)Hamed6 نوشته است: [ -> ]
(1396 دي 1، 1:13)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
(1396 آذر 30، 1:20)Hamed6 نوشته است: [ -> ]سلام به داداش های گلم
قبل هر چیز عذرمیخوام از drift  و majid78 که به وظیفم تو گروه عمل نکردم... واقعا شرایط ذهنیم بهم ریخته بود
دلم خیلی تنگ شده بود براتون... دوری که خیلی اذیت شدم بابتش و خیلی بیشتر ضرر کردم. زمانم و هدر دادم و مهم تر از همه پاکی رو که بخاطرش تلاش کرده بودم رو از بین بردم
الان تو خلا به سر میبرم انگار. یه جور تلاش برای برگشتن به اون روزا. با وجود جلو رفتن روزهای جدیدم حس خوبی مثل قبل ندارم و بی حس و حال تو خلا پیش میرم
شکست خیلی بدی بود برام. فعلا میخوام شروع دوباره رو ادامه بدم. همین...
سلام حامد جان
خوش اومدی عزیزم....
آمدی جانم به قربانت ولی کجا بودی تا حالا 4chsmu1 
این خلایی که می گی رو می فهمم چیه.

یه پیشنهاد بزرگ برات دارم، همین جوری توی خلا بری جلو راحت با شکست مواجه می شی....
از کارهای کوچیک شروع کن...
شستن ظرف ها، درست کردن یه ناهار،‌ شروع کردن یه کتاب.. (اصلا همون کتاب که مهندس گفت رو بگیر و بخون)
مسائل دیگه گوشه ی ذهنت باشه. حتی می تونی یه جا یادداشت کنی که یادت نره.... حالت که یه ذره بهتر شد، از خلا که دراومدی، می تونی بهشون فکر کنی....

یه استادی داشتم حرف خوبی می زد... می گفت وقتی بحران می شه، وقت فکر کردن نیست، باید هر کاری که از دستت برمیاد رو انجام بدی...
وقتی بچه ات توی اتاق گریه می کنه و غذا داره ته می گیره و تلفون و آیفون هم زمان زنگ می زنن و صدای تلویزیون خیلی بلنده و ....
دیگه وقتی برای فکر کردن وجود نداره، این که بشینی و فکر کنی که حالا اولویت با کدوم کاره، حالا توی حسابم چقدر دارم،
یا مثلا این که بیای بشینی و فکر کنی که بچه ات رو چطور باید تربیت کرد. آخه توی این شرایط؟
باید بلند شی و حرکت کنی تا شرایط بهتر بشه.... گاز رو خاموش کنی، تلفون و آیفون رو جواب بدی، تلویزیون رو خاموش کنی...
بری بچه ات رو که خودش رو خراب کرده عوض کنی....
سر و صدا ها که خوابید، بعدش می شه فکر کرد... 53258zu2qvp1d9v
اما گوشه ی ذهنت

مرسی داداش گلم
اره درست میگی باید خودمو مشغول کنم. کلی کار دارم و باید انجامشون بدم. دقیقا وسط یه بحرانم که باید زودتر یه کاری کرد و هرکاری فقط باید حرکت کرد
بخاطر همین با وجود خلا میخوام فقط به پاکی ادامه بدم و برم جلو. اوضاع که آروم شد میشه کلی فکر کرد...


سلام داداش یه چیزی بگم , 
شاید اگر کلی فکر کنی و حرکت کنی این خودش اوضاع رو آروم کنه  49-2 (منتظر آرام شدن اوضاع و بعد حرکت نباش)
سلام خدمت همگی و مخصوصا همگروهای بزرگوارم آقا دریفت آقا حامد 
اعلام وضعیت این هفته قرمز شدم. 
خداراشکر سریالی نشدم و دارم دوباره پاکیما می‌سازم ولی متاسفانه دیگه نمیتونم پیشتون بمونم 
واقعا شرمندم که وضعیت گروهما بهم ریختم امیدوارم ببخشینم
براتون بهترینا را آرزوم دارم 
یا حق 303
به نام دوست که هر چه از او رسد نیکوست
نقل قول: rezaKy

داش امید عجبب متنی. خدایی روز جمعه منو ساختی ...ممنون که ایینقد برای کانون وقت میذاری. خوش قلب هستی و باید بگم خوش به حال کسایی که توی دنیای واقعی باهاشون در ارتباطی

مخلص داش رضا 303  به نظرم دارم واقعا برای خودم وقت می زارم   ممنون و نظر لطفته
ممنون از داداش رضای عزیز رفیق قدیمی. 49-2

نقل قول:
عاشق فاطمه زهرا
امید جون، شما هم به جمع حاضرین رهروان خوش اومدی.
امید، شاعر احساساتی و خوش قلب کانون
یه شاعری داشت کانون، به اسم حبیب، خیلی زود ترک کرد و رفت.
ایده اش هم این بود که انسان اگر کنترل ذهن و نگاه رو انجام بده، دیگه مشکلی نداره. خیلی پسر گلی بود، یادش بخیر. Gigglesmile 
فقط این که داداش، حالا که حاضریت رو زدم بیشتر باید بیای رهروان ها، نشه بری با برف سال بعد برگردی؟ 4chsmu1 


مخلصیم 303 
حالا من مث حبیب خان نشم 4chsmu1
کلا توبه ی گرگ مرگه اینگار ، ناظممون هم هر سری می گفت این سری می زارم بری سر کلاس ولی دفعه ی بد نمی زارم 
ولی خوب میام هر سری می بینم ، شاید دیر به دیر جواب بدم 49-2
بازم ممنون

(1396 آذر 30، 11:04)drift نوشته است: [ -> ]اینکه ما پیامبر نیستیم و اونقدر پاک نیستیم که صرفا بندگی خدا رو اصل همه چیز قرار بدیم و برایش تلاش کنیم و با همون ارضاء بشیم،این خوب نیست که بگیم آخرش که چی؟
ما یک انسان معمولی هستیم که خیلی هنر کنیم به وظایفون در پیشگاه خدا عمل کنیم و کاری کنیم که سبب خشنودی خداوند بشه،
و اینم در نظر بگیر هرکس در زندگی در راستای چیزی تلاش میکنه،که اگر نتیجه نگیره سرخورده میشه،
کسی که کار میکنه اگر پولی دریافت نکنه چه بخواد چه نخواد شُل میشه و نمیتونه کار کنه،
کسی که درس میخونه اگر با وجود تلاش بسیار نتونه نتیجه بگیره بخواد نخواد انرژیش کمتر میشه،
کسی که دستمزدی کمتر از میزان زحمتی که میکشه دریافت کنه قطعا‌ً بی انگیزه میشه،
کسی که در رابطه ای انرژی میگذاره ولی طرف مقابل فیدبک نمیده سرخورده میشه،
پس اگر کسی هدف زندگیش صرفا بندگی خدا باشه و تک بعدی فکر کنه و روی مسائل دنیوی خط بطلان بکشه اگر اون ظرفیت رو نداشت و در بهترین حالت به وظایفش عمل کرد ولی اون حال خوب رو نگرفت اون موقع این شخص بدتر میشه و از همه چیز زده میشه.

نتیجه:این خوبه که هدف اصلی بندگی باشه ولی نیل به این هدف چگونه باشه؟؟؟
اصل رو این قرار بدیم و برایش تلاش کنیم و اگرم وقت کردیم به بقیه کارمون برسیم؟ یا اینکه نه برای هدف هامون تلاش زیادی کنیم و به صورت موازی همونطور که در خط ۱۱ پست قبلی نوشتم به مسائل معنوی هم توجه کنیم؟
بنظر من داشتن هدف های دنیایی بد نیست که خوب هم هست،
یک کارخانه دار در نظر بگیر که خیلی پولداره و از پول چیزی کم نداره،پول کارگراشو میده کار خیر هم میکنه،حالا این شخص وسع مالی داره و دوست داره ماشینی بخره که ۳۰۰ میلیون تومن قیمتشه یا کت شلوار N میلیونی بپوشه یا ساعت ۱۰ میلیونی دستش ببنده ،خب اگر این شخص علایق دنیوی شو نادیده بگیره پس برای چه دلخوشی ای تلاش کنه و کارخونه رو کی بچرخونه و پول کارگرا رو کی بده؟
این ها نظر شخصی من بود امیدوارم کاملا دوستانه خونده بشه.
(1396 دي 1، 0:57)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]دریفت جان ممنون که نظر دادی 302

نقل قول: نتیجه:این خوبه که هدف اصلی بندگی باشه ولی نیل به این هدف چگونه باشه؟؟؟
خب من هنوز در این مورد صحبت نکردم.
فقط گفتم که به نظرم بهترین هدفی که انسان می تونه انتخاب کنه اینه که بندگی خدا رو کنه.
و مطمئنا این به معنای این که آدم بره توی غار بشینه و فقط عبادت کنه نیست.

شما وقتی هدفت اصلی زندگیت رو این انتخاب کنی، مهم می شه که دین داشته باشی.
دین مسیر رو نشون می ده برای رسیدن به اون هدف اصلی که گفتم...

همه می دونیم که چقدر توی اسلام به کار و تلاش توصیه شده.... (عبادت هفتاد بخش است که برترین آن کسب حلال است)
تفاوت اینجاست، کارخونه داری که هدف اصلیش بندگی خدا باشه، هیچ وقت به کارگرش ظلم نمی کنه،
هیچوقت خودش رو برتر از کارگرش نمی بینه
از کارگرش زیاد کار نمی کشه، مراقب هست با کارش محیط زیست رو آلوده نکنه، هیچوقت بی قانونی نمی کنه
اما اگر هدف اصلیش مثلا خریدن ماشین یه میلیاردی باشه، تمام این کار ها براش مجاز می شه....

می دونی دریفت جان مسئله کجاست؟ مسئله این جاست که این طوری نمی شه این هدف ها رو به صورت موازی رو تا آخر جلو برد...
یه جایی این دو تا خط موازی با هم تقاطع پیدا می کنن و اون وقت هست باید انتخاب کنی...
و خدا آزمایش های سختی از انسان می گیره....

تمام این هایی که بی قانونی می کنن، ظلم می کنن، دروغ می گن،
کلاهبرداری می کنن، شهادت دروغ می دن، دزدی می کنن، اختلاس می کنن و ...
(حتما با این جور افراد مواجه شدی خودت)
احتمالا یه زمان هایی مثل ما ها فکر می کردن، برای آرزوهاشون تلاش می کردن.
اما توی یکی از این آزمایش های سخت کم آوردن...
و خب آمال و آرزوها بهترین دست آویز برای شیطانِ.

این فقط یه ور قضیه هست...
این قضیه یه ور دیگه هم داره. (عجب جمله ای. 4chsmu1 )
دیشب زلزله رو خیلی ها حس کردن... اصلا شهر ما روی گسل بنا شده....
کرمانشاه هنوز ساخته نشده.... همه ی این ها آدم رو به فکر می ندازه...
دیشب این جا همه ی مردم بیرون از خونه هاشون بودن...
شاد و شنگول، از این که اگر هم زلزله بیاد سالم می مونن. اما فکر نمی کردن...
اگر خدای نکرده زلزله بیاد، خونه شون خراب میشه و تلویزیون، گاز، یخچال، لباس شویی و .... همه نابود می شه و تو می شی صفر صفر...
اصلا خود خونه، چند صد میلیون خونه می شه صفر...
تمام چیز هایی که براش بدو بدو کردن، براش خون دل خوردن، براش زحمت کشیدن و ....
به آنی، به ثانیه ای می ره زیر چندین تن آوار....

منطقیه که آدم هدف اصلی زندگیش رو بذاره این جور چیز ها؟؟؟؟
مطمئنا نه!!! 53258zu2qvp1d9v

اما کسی که هدف اصلیش خدا باشه چی؟
پیش خودش می گه، من تمام تلاشی که کردم، بدو بدو هایی که داشتم، خون دلی که خوردم...
همه اش برای رسیدن به خدا بوده، این دنیاست که دار فناست، تمام تلاش های من پیش خدا باقیه....

با یه بخشایی از حرفای دریفت و یه بخشایی از حرفاتون موافقم و با یه بخشاییش مخالف

قبول دارم هدف اصلی خداست
ولی باید در امتداد اون هدف یه چیزایی تعریف کرد
پس هدفای دنیایی در امتدادش خداست و به نظرم خیلی هم عالی میشن و می شن خدایی

مثلا زندگی در دنیا اگه در امتدادش خدا باشه چه اشکالی داره
 مثلا پول در آوردن اگه تهش کمک به دیگران باشه چه اشکالی داره ( اونوقته چون اون هدف اصلیت خداست نه ظلمی نه دروغی و یا کار اشتباه دیگه ای نمی کنی )
یا مثلا من فکر نمی کنم دانشمند فیزیک شدن کم از پیامبری داشته باشه
چون داره گره از گیسوی یار بر می داره و از قانونایی که خدا گذاشته می گه
و از پیام هایی که خدا فرستاده و در ذره ذره از مخلوقاتش قرار داده برای دیگران می گه
اینم یه نوع پیامبریه
یا مثلا ازدواجی که برای رسیدن به خوبی انجام بشه چه مشکلی داره
چه مشکلی داره هدفت ازدواج باشه که باعث دلگرمی یه نفر و حتی خودت بشه
برای موفق تر شدن برای بهتر شدن و برای اینکه به اون عظیم نزدیکتر بشیم
پس به نظر من اصلا دو خط موازی وجود نداره و فقط یه خطه که باید به صورت فوق العاده ای این راه و طی کنیم
اینا هدفای و نقاط نزدیک بهتن و خدا در انتهای این نقاط . پس در بازار برو ، ازدواج کن ، تحصیل کن ولی او را در انتهای همه ی اینها یادت نره
درسته همه چیز نابود میشه ولی زندگی صحنه ی هنر مندی ماست
آدم باید تلاش کنه و بدو بدو کنه تا بتونه زندگی خوبی برای  درست کنه( نه فقط از لحظا مادی البته )

اون آدمی که هدفش خداست وقتی تو بازارم می ره البته که تلاش می کنه ولی ترازوی عدل و راستی همیشه همراهشه به نظر من خیلی بیشتر به خدا نزدیکه تا یکی که تمام عمر فقط قرآن بخونه و عملی نکنه
و کسی که تحصیل می کنه  به این نیت که هر چه بیشتر علم یاد بگیره تا هم بتونه به خدا نزدیکتر بشه و هم بیشتر بتونه به مخلوقاتش کمک کنه
و شاید زلزله بیاد و همه چی را از بین ببره ولی اون خوبی که تو در حق کسی کردی
اون خاطره ای که با خرید یه یخچال برای زنی که نیاز داشت ولی پول نداشت، می مونه
اون لبخند بچه ای که با مهربونیت رو لبش نشوندی، می مونه
اون علمی که باهاش تونستی مشکل چن نفر را حل کنی، می مونه
اون کاری که برای همسرت کردی و دلش را شاد کردی،  می مونه
و همه ی خوبی هات می مونه داداش
اینا به نظر من بندگی خداست.
پس من تلاش می کنم خوبی کنم  و می دونمم اول باید خودم به مقام خوبی برسم تا بتونم خوبی کنم.


(1396 دي 1، 13:01)aliunknown نوشته است: [ -> ]117 دیشب تو خواب نزدیک بود سکته بزنم . خواب دیدم دوباره رفتم سراغش . وااای اگه بدونید چه احساس گندیییی تو خواب پیدا کردم . صبح تا حالا تو شوکم . میترسم دوباره اون اتفاقای تابستون برگرده هر شب اونطوری بشم دوباره  42 42 42
داداش خیالی بیش نبوده
توی بیداری نمی تونه وارد افکارت بشه و اجازه نمی دی
تو خواب خواسته غافلگیرت کنه 128fs318181 
مطمئنم بهش نشون می دی فایده ای نداره ، بهش نشون می دی که کنترل افکارتو داری
نشون می دی که کنترل زندگیتو تو دستات گرفتی و به هیشکی اجازه نمی دی ازت بگیرتش
موفق باشی داداش 49-2

(1396 دي 1، 15:50)engineer نوشته است: [ -> ]من یخورده کم حوصله شدم و نتونستم پیامای قبلی دوستان رو بخونم
فقط میخواستم بگم که من از همه همگروهیام عذر میخوام بخاطر نبودنم 302 
راستش این دوره به دلایل مختلفی نتونستم خیلی استفاده کنم از همگروهیای عزیزم مخصوصا امید جان عزیز
البته میدونم که در ادامه راه میتونم بیشتر ازشون استفاده کنم، مخصوصا امید عزیز که آدم با تجربه و پخته ایه و میتونه تو مسائل مختلف کمک کنه
خیلی ممنونم از کسایی که زحمت می کشن و کسایی که مشارکت میکنن
مهم نیست چجوری شروع کردیم، امیدوارم اونقدر انگیزه و اراده داشته باشیم تا بتونیم خوب ادامه بدیم
مخلص داداش علیرضا
خواهش می کنم ،
و صد البته حیف برای ما که نتونستیم از شما استفاده کنیم ، هر کسی یه فکر بکر داره که به ذهن بقیه نمی رسه
بله ادامه می دیم و روزایی را می سازیم که می خوایم و به اون آرزو هایی که داریم می رسیم
هر چقدرم سخت باشه  یا دور ولی کنار نخواهم کشید

(1396 دي 1، 19:32)Hamed6 نوشته است: [ -> ]مرسی داداش گلم
اره درست میگی باید خودمو مشغول کنم. کلی کار دارم و باید انجامشون بدم. دقیقا وسط یه بحرانم که باید زودتر یه کاری کرد و هرکاری فقط باید حرکت کرد
بخاطر همین با وجود خلا میخوام فقط به پاکی ادامه بدم و برم جلو. اوضاع که آروم شد میشه کلی فکر کرد...
داداش حامد عالیه
همه چی از این حرکت می آد
فرقی نمی کنه وسط طوفانی یا وسط جهنم حرکت کن
و بهشت خودتو بساز
و یه روزی از این کویر به باغ آرامش می رسیم
شک نکن و ادامه بده
موفق باشی داداش
(1396 دي 1، 20:37)majid78 نوشته است: [ -> ]سلام خدمت همگی و مخصوصا همگروهای بزرگوارم آقا دریفت آقا حامد 
اعلام وضعیت این هفته قرمز شدم. 
خداراشکر سریالی نشدم و دارم دوباره پاکیما می‌سازم ولی متاسفانه دیگه نمیتونم پیشتون بمونم 
واقعا شرمندم که وضعیت گروهما بهم ریختم امیدوارم ببخشینم
براتون بهترینا را آرزوم دارم 
یا حق 303
سلام خدمت دادش مجید عزیز
خدا را شکر که بعد از افتادن بلند شدی
و داری به سمت خوبی قدم بر می داری
امیدوارم هر چه زودتر بیشتر ببینیمت و
دوباره از مهربونیت لذت ببریم
موفق باشی مجید جان
به نام خدا
ثبت نام مسابقات گروهی  «دوره سی و چهارم»
نام کاربری:rezaky
ارزیابی: ارزیابی من از وضعیت خودم طی دوره قبلی این بوده که تونستم برنامه هامو تا حد راضی کننده ای انجام بدم. اگرچه بعضی برنامه هام مثل خواب رو همچنان باهاش درگیرم.دوره ی قبل تا همین هفته ی آخرش از لحاظ پاکی خیلی روی روال بود تا وقتی که روز آخر هفته ی آخر شکست خوردم. با اینکه خیلی هم نا خواسته بود ولی قطعا مقصر خودمم
برنامه: از دید کلی اگه بخام بگم، توی این دوره باید تمرکز کنم روی تمرین موسیقی و کتاب خوندن. و همچنین باید خواب رو منظم کنم.
برای پاکیمم یه فرصت عالی هست که کنترل نگاه و ذهنم رو به بهترین شکل حفظ کنم
(1396 دي 3، 0:01)aliunknown نوشته است: [ -> ]خب متاسفانه نتونستم جلو خودمو بگیرم و امروزم از بس حالم داغون بود تو خونه موندم . جوری حالم داغونه که قابل توصیف نیست .
بددد برداشت نکنید . نشکستم .  Hanghead Shy 4chsmu1
نمیدونم چجوری مقدمه سازی شد یا حتی اتفاق افتاد .  Hanghead میتونم بگم مثل یه بمب منفجر شدم ! دیگه حافظه درونم کامل پر شده بود . حتی ۱ کیلوبایت فضای خالی هم نداشت ....
تو اتاق تنهایی به دیوار زل زده بودم که مادرم اومد .... بعد یک ربع سوال و .... که مشکلت چیه چرا با من حرف نمیزنی چی شده چته دیگه نمیخواد درس بخونی و امثال این .... بهش گفتم واقعا بعد این همه سال نفهمیدی هنوز مشکلم چیه ؟ شروع کرد یه لیست بلند پایه از عادتای قدیمیم رو بگه . منم عجیب زدم زیر خنده  Khansariha (13)
Hanghead  بعد چند دقیقه بهش گفتم مشکلم خ.ا بود .... 
دیگه بماند . ۲ ساعت کامل حرف زدم و همه چیزو براش روشن کردم (‌که متاسفانه الان اینجا نمیتونم بگم ... )  شوک زده شده بود ناجورررررر .
Hanghead Hanghead Hanghead الان واقعا هیچ نظری ندارم که کار بدی کردم یا کار خوبی کردم . ولی واقعا خالی شدم . انگار که درونم رو خونه تکونی کرده باشن . میشه گفت یکم اون حس های مسخره و عجیب فروکش کرده ....
ببخشید سرتون رو درد آوردم . ممنون که خوندید  4chsmu1 53 53 53


ایووللللل بابااااا. دمت گرم علی. حالا به مادرت گفتی که توی این سایت عضو هستی و داری ترک میکنی؟
(1396 دي 3، 0:01)aliunknown نوشته است: [ -> ]خب متاسفانه نتونستم جلو خودمو بگیرم و امروزم از بس حالم داغون بود تو خونه موندم . جوری حالم داغونه که قابل توصیف نیست .
بددد برداشت نکنید . نشکستم .  Hanghead Shy 4chsmu1
نمیدونم چجوری مقدمه سازی شد یا حتی اتفاق افتاد .  Hanghead میتونم بگم مثل یه بمب منفجر شدم ! دیگه حافظه درونم کامل پر شده بود . حتی ۱ کیلوبایت فضای خالی هم نداشت ....
تو اتاق تنهایی به دیوار زل زده بودم که مادرم اومد .... بعد یک ربع سوال و .... که مشکلت چیه چرا با من حرف نمیزنی چی شده چته دیگه نمیخواد درس بخونی و امثال این .... بهش گفتم واقعا بعد این همه سال نفهمیدی هنوز مشکلم چیه ؟ شروع کرد یه لیست بلند پایه از عادتای قدیمیم رو بگه . منم عجیب زدم زیر خنده  Khansariha (13)
Hanghead  بعد چند دقیقه بهش گفتم مشکلم خ.ا بود .... 
دیگه بماند . ۲ ساعت کامل حرف زدم و همه چیزو براش روشن کردم (‌که متاسفانه الان اینجا نمیتونم بگم ... )  شوک زده شده بود ناجورررررر .
Hanghead Hanghead Hanghead الان واقعا هیچ نظری ندارم که کار بدی کردم یا کار خوبی کردم . ولی واقعا خالی شدم . انگار که درونم رو خونه تکونی کرده باشن . میشه گفت یکم اون حس های مسخره و عجیب فروکش کرده ....
ببخشید سرتون رو درد آوردم . ممنون که خوندید  4chsmu1 53 53 53
خب بعدش چی شد ؟ واکنششون چی بود ؟
خداییش خیلی شجاعت به خرج دادی!
حسین / ۶آذر / ۲۷ روز
______________
سلام
دوستان یه سوالی برام پیش اومده، اگه میتونید راهنماییم کنید. من قبل از اینکه ترک رو شروع کنم هفته ای چند بار خ.ا و انزال داشتم و طبیعتا آبی که تو احکام بهش میگن منی ازم خارج میشد و انتظار داشتم یکی دو هفته بعد از ترک این اتفاق تو خواب بیفته و تخلیه بشم که همینطور که میدونید بهش احتلام میگن و هیچ ضرر و گناهی نداره و چه بسا باعث راحتی و آرامش فرد بشه و تو ترک بهش کمک کنه ولی الان با گذشت ۲۷ روز هنوز این اتفاق نیفتاده. یعنی دیگه این آب تو بدنم تولید نمیشه؟ یا جذب خود بدن میشه؟
به نظر من کار درستی کردی علی!

به شرطی که عواقبش رو هم بپذیری و به حرف مامانت گوش کنی هر چی گفت.
مثلا اگه خواست سیستمت رو جمع کنه، یا گوشیت رو بگیره و ...

یا مثلا این که زیادی توی اتاقت تنها باشی و کاری هم نکنی، اون بیاد چک کنه ببینه مشکلی نیست یا نه.
یا اعتراض کنه بهت که بیای توی جمع...

همه ی این اتفاق ها می تونه بیافته.... یه خرده آدم رو اذیت می کنه....

ولی تو مثل یه مرد بپذیرشون و سعی کن از این که از حالا به بعد یکی مراقبته بهترین استفاده رو برای ترک ببری....
(1396 دي 3، 17:59)hossein96 نوشته است: [ -> ]حسین / ۶آذر / ۲۷ روز
______________
سلام
دوستان یه سوالی برام پیش اومده، اگه میتونید راهنماییم کنید. من قبل از اینکه ترک رو شروع کنم هفته ای چند بار خ.ا و انزال داشتم و طبیعتا آبی که تو احکام بهش میگن منی ازم خارج میشد و انتظار داشتم یکی دو هفته بعد از ترک این اتفاق تو خواب بیفته و تخلیه بشم که همینطور که میدونید بهش احتلام میگن و هیچ ضرر و گناهی نداره و چه بسا باعث راحتی و آرامش فرد بشه و تو ترک بهش کمک کنه ولی الان با گذشت ۲۷ روز هنوز این اتفاق نیفتاده. یعنی دیگه این آب تو بدنم تولید نمیشه؟ یا جذب خود بدن میشه؟


نه حسین جان. این تولیدش تا اخر عمر ادامه داره و تخلیه زمانی میشه که بدن بیشتر از نیازش تولید کرده باشه. اصن نگرانش نباش. خیلی طبیعیه
با یاد خدا
ثبت نام دور سی و چهارم مسابقه گروهی «گروه رهروان پاکی»
[تصویر:  jsi6_%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%8...8Cd-11.png]
1- rezaKy
2-53
3-53
.
.
اطلاعات بیشتر تو این پست هست...
قوانین مسابقه هم تو این پست هست...
بشتابید...[تصویر:  14.gif]
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780 781 782 783 784 785 786 787 788 789 790 791 792 793 794 795 796 797 798 799 800 801 802 803 804 805 806 807 808 809 810 811 812 813 814 815 816 817 818 819 820 821 822 823 824 825 826 827 828 829 830 831 832 833 834 835 836 837 838 839 840 841 842 843 844 845 846 847 848 849 850 851 852 853 854 855 856 857 858 859 860 861 862 863 864 865 866 867 868 869 870 871 872 873 874 875 876 877 878 879 880 881 882 883 884 885 886 887 888 889 890 891 892 893 894 895 896 897 898 899 900 901 902 903 904 905 906 907 908 909 910 911 912 913 914 915 916 917 918 919 920 921 922 923 924 925 926 927 928 929 930 931 932 933 934 935 936 937 938 939 940 941 942 943 944 945 946 947 948 949 950 951 952 953 954 955 956 957 958 959 960 961 962 963 964 965 966 967 968 969 970 971 972 973 974 975 976 977 978 979 980 981 982 983 984 985 986 987 988 989 990 991 992 993 994 995 996 997 998 999 1000 1001 1002 1003 1004 1005 1006 1007 1008 1009 1010 1011 1012 1013 1014 1015 1016 1017 1018 1019 1020 1021 1022 1023 1024 1025 1026 1027 1028 1029 1030 1031 1032 1033 1034 1035 1036 1037 1038 1039 1040 1041 1042 1043 1044 1045 1046 1047 1048 1049 1050 1051 1052 1053 1054 1055 1056 1057 1058 1059 1060 1061 1062 1063 1064 1065 1066 1067 1068 1069 1070 1071 1072 1073 1074 1075 1076 1077 1078 1079 1080 1081 1082 1083 1084 1085 1086 1087 1088 1089 1090 1091 1092 1093 1094 1095 1096 1097 1098 1099 1100 1101 1102 1103 1104 1105 1106 1107 1108 1109 1110 1111 1112 1113 1114 1115 1116 1117 1118 1119 1120 1121 1122 1123 1124 1125 1126 1127 1128 1129 1130 1131 1132 1133 1134 1135 1136 1137 1138 1139 1140 1141 1142 1143 1144 1145 1146 1147 1148 1149 1150 1151 1152 1153 1154 1155 1156 1157 1158 1159 1160 1161 1162 1163 1164 1165 1166 1167 1168 1169 1170 1171 1172 1173 1174 1175 1176 1177 1178 1179 1180 1181 1182 1183 1184 1185 1186 1187 1188 1189 1190 1191 1192 1193 1194 1195 1196 1197 1198 1199 1200 1201 1202 1203 1204 1205 1206 1207 1208 1209 1210 1211 1212 1213 1214 1215 1216 1217 1218 1219 1220 1221 1222 1223 1224 1225 1226 1227 1228 1229 1230 1231 1232 1233 1234 1235 1236 1237 1238 1239 1240 1241 1242 1243 1244 1245 1246 1247 1248 1249 1250 1251 1252 1253 1254 1255 1256 1257 1258 1259 1260 1261 1262 1263 1264 1265 1266 1267 1268 1269 1270 1271 1272 1273 1274 1275 1276 1277 1278 1279 1280 1281 1282 1283 1284 1285 1286 1287 1288 1289 1290 1291 1292 1293 1294 1295 1296 1297 1298 1299 1300 1301 1302 1303 1304 1305 1306 1307 1308 1309 1310 1311 1312 1313 1314 1315 1316 1317 1318 1319 1320 1321 1322 1323 1324 1325 1326 1327 1328 1329 1330 1331 1332 1333 1334 1335 1336 1337 1338 1339 1340 1341 1342 1343 1344 1345 1346 1347 1348 1349 1350 1351 1352 1353 1354 1355 1356 1357 1358 1359 1360 1361 1362 1363 1364 1365 1366 1367 1368 1369 1370 1371 1372 1373 1374 1375 1376 1377 1378 1379 1380 1381 1382 1383 1384 1385 1386 1387 1388 1389 1390 1391 1392 1393 1394 1395 1396 1397 1398 1399 1400 1401 1402 1403 1404 1405 1406 1407 1408 1409 1410 1411 1412 1413 1414 1415 1416 1417 1418 1419 1420 1421 1422 1423 1424 1425 1426 1427 1428 1429 1430 1431 1432 1433 1434 1435 1436 1437 1438 1439 1440 1441 1442 1443 1444 1445 1446 1447 1448 1449 1450 1451 1452 1453 1454 1455 1456 1457 1458 1459 1460 1461 1462 1463 1464 1465 1466 1467 1468 1469 1470 1471 1472 1473 1474 1475 1476 1477 1478 1479 1480 1481 1482 1483 1484 1485 1486 1487 1488 1489 1490 1491 1492 1493 1494 1495 1496 1497 1498 1499 1500 1501 1502 1503 1504 1505 1506 1507 1508 1509 1510 1511 1512 1513 1514 1515 1516 1517 1518 1519 1520 1521 1522 1523 1524 1525 1526 1527 1528 1529 1530 1531 1532 1533 1534 1535 1536 1537 1538 1539 1540 1541 1542 1543 1544 1545 1546 1547 1548 1549 1550 1551 1552 1553 1554 1555 1556 1557 1558 1559 1560 1561 1562 1563 1564 1565 1566 1567 1568 1569 1570 1571 1572 1573 1574 1575 1576 1577 1578 1579 1580 1581 1582 1583 1584 1585 1586 1587 1588 1589 1590 1591 1592 1593 1594 1595 1596 1597 1598 1599 1600 1601 1602 1603 1604 1605 1606 1607 1608 1609 1610 1611 1612 1613 1614 1615 1616 1617 1618 1619 1620 1621 1622 1623 1624 1625 1626 1627 1628 1629 1630 1631 1632 1633 1634 1635 1636 1637 1638 1639 1640 1641 1642 1643 1644 1645 1646 1647 1648 1649