(1393 آذر 23، 2:08)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]شد آنچه که نباید می شد.
اونم تو روز اربعین.
خدایا چرا امروز؟
بچه ها کمکم کنید. دفعه ی قبلی که شکستم کلی ناراحت شدم. اما اینبار مثل قبل نیست. ناراحت نیستم. شاید خدا ازم ناامید شده باشه. شایدم به خاطر این باشه که 30 روز پاک موندم.
اینبار باید اصولی تر کار کنم.
اول این که هی روزامو نشمارم. شاید اصلا بهتر باشه کانون نیام. اصلا نباید فکرم اون سمتی بره.
باید غذامو و ذهنم رو و چشمم رو کنترل کنم.
باید نمازو و دعام رو بهتر کنم. این بار هدفم 1 سال پاکیه.
خدایا بدم ولی عشق امام حسین رو ازم نگیر که دق می کنم.
بچه ها لطفا کمکم کنید. یه راه اصولی می خوام برای پاکی ابدی.
>>>>> ویرایش شده توسط some day soon با استفاده از ابزار تبدیل فینگیلش به پارسی ،
سایت بهنویس
سلام داداش. . متاسفانه این شرایطو منم داشتم بعد از مدت طولانی دوباره . . . حس واقعا بدیه چون اعتماد به نفس آدم خیلی پائین میاد اما به قولمعروف هر شکست مقدمه‌ی یک پیروزیه حس بدی که الآن داری رو هرگز فراموش نکن همچنین حس خوبی کا وقتی یه ک ماه پاک بودی داشتی همون حسی وقتی تو آینه خودتو نگاه میکردی چشمت برق میزد یادت بیار که وقتی پاکی سرشار از انرژی و اعتماد به نفسی . . فقط کافیه دفعه‌ی بعد کهوسواس اومد سراغت به این احساسات فکر کنی و کمی موزیک گوش بده . . به امید پاکی نه1 ماه نه 1سال به قول خودت ابدیت :-)
سلام عرفان2 هستم متاهل ۱۵ سال خ.ا. داشتم .شکرخدا،باکانون الان ۴۰روزه خوبم
حرفم اینه عضوی که داره کنترل ذهن وکنترل نگاه میکنه،وحتی برای کنترل بهتر مجری تلوزیون ایرانم نگاه نمیکنه،وبه طوره کلی حس کنجکاویش روازجنس مخالف برداشته که شایدبپرسیدچرا؟ چون باهاش مشکل داره،چون نگاهش ایراد پیداکرده حالا فیلا نمیتونه به نامحرم نگاه کنه وککش هم نگزه ،بلخره باید باافکارش چی کار کنه ؟آیاچیزی هست که بتونه دیدگاهش نسبت به جنس مخالف روعوض کنه حقیقتش اصلا توخیابون راحت نیستم مدام درحال کنترل نگاهم البته که موفق شدم کنترل نگاه بکنم ولی انگاردارم ازمیدون مین عبورمیکنم .
(1393 آذر 23، 2:08)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]شد آنچه که نباید می شد.
اونم تو روز اربعین.
خدایا چرا امروز؟
بچه ها کمکم کنید. دفعه ی قبلی که شکستم کلی ناراحت شدم. اما اینبار مثل قبل نیست. ناراحت نیستم. شاید خدا ازم ناامید شده باشه. شایدم به خاطر این باشه که 30 روز پاک موندم.
اینبار باید اصولی تر کار کنم.
اول این که هی روزامو نشمارم. شاید اصلا بهتر باشه کانون نیام. اصلا نباید فکرم اون سمتی بره.
باید غذامو و ذهنم رو و چشمم رو کنترل کنم.
باید نمازو و دعام رو بهتر کنم. این بار هدفم 1 سال پاکیه.
خدایا بدم ولی عشق امام حسین رو ازم نگیر که دق می کنم.
بچه ها لطفا کمکم کنید. یه راه اصولی می خوام برای پاکی ابدی.
سلام عاشق عزیز ،
به شما نوید بدم اونایی که اصلا زمین نمی‌خورن موفق نیستند.
عزیزانی که زمین میخورن و دستشان رابرزانو گذاشته وبرمیخیزند موفقند.
باآرزوی موفقیت برای شما.
سلام
حال و احوال بچه های رهروانی چطوره؟
همه چی رو به راهه؟
نبینم محمد ما ناامید شده باشه...
داداش منتظریم با انرژی و با انگیزه تر از قبل به میادین برگردی...
همون هایی که خودت گفتی رو انجام بده... حتما نتیجه می گیری...
دفعه قبل از چی ضربه خوردی؟ همونو درست کن...
نمی دونم بگم یا نگم. ولی دیشب تا لب مرز رفتم.
بچه ها هر چقدر هم که از قبل برنامه ریزی کنید بازم ممکنه شرایطی پیش بیاد که مجبور بشی بجنگی.
هر چقدر هم که بری توی جمع ، سعی کنی ذهنت رو منحرف کنی، نماز بخونی و روزه بگیری و هر چقدر سعی کنی از دست شیطون فرار کنی بازم ممکنه شیطون برسه و تو رو در آغوش بگیره. اونجاست که باید رودررو بجنگی. یکی می زنی و دو تا می خوری.
دیشب هم اینطور شده بود. یک معجزه بود که نجات یافتم. در لحظات آخر گفتم سوره ی ناس رو بخونم شاید جواب گرفتم. یک ذره هم امید بازگشت نداشتم. اما چند لحظه بعد نیروی دوباره گرفتم و رفتم صورتم رو آب زدم و همه چیز خوب شد. شیطون دور و دور تر شد.
بچه ها هیچوقت ناامید نشین. تا آخرین لحظه بجنگین
(1393 آذر 24، 21:53)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]نمی دونم بگم یا نگم. ولی دیشب تا لب مرز رفتم.
بچه ها هر چقدر هم که از قبل برنامه ریزی کنید بازم ممکنه شرایطی پیش بیاد که مجبور بشی بجنگی.
هر چقدر هم که بری توی جمع ، سعی کنی ذهنت رو منحرف کنی، نماز بخونی و روزه بگیری و هر چقدر سعی کنی از دست شیطون فرار کنی بازم ممکنه شیطون برسه و تو رو در آغوش بگیره. اونجاست که باید رودررو بجنگی. یکی می زنی و دو تا می خوری.
دیشب هم اینطور شده بود. یک معجزه بود که نجات یافتم. در لحظات آخر گفتم سوره ی ناس رو بخونم شاید جواب گرفتم. یک ذره هم امید بازگشت نداشتم. اما چند لحظه بعد نیروی دوباره گرفتم و رفتم صورتم رو آب زدم و همه چیز خوب شد. شیطون دور و دور تر شد.
بچه ها هیچوقت ناامید نشین. تا آخرین لحظه بجنگین
سلام داداش ، آره راست میگی باید تا آخرین لحظه باید جنگید ..ولی خودمونیم الان به تجربه هات اضافه شده ها ..
حواس پرتی از طریق سوره هایی که حفظیم ، عوض کردن حال و هوا با آب زدن به صورت ..
.gif "Khansariha (48)")
..
دفعه ی دیگه شیطون حمله کرد مجهزتری
امیدوارم که موفق باشی
در پناه حق و همیشه باید آماده
(1393 آذر 24، 23:44)some day soon نوشته است: [ -> ] (1393 آذر 24، 21:53)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]نمی دونم بگم یا نگم. ولی دیشب تا لب مرز رفتم.
بچه ها هر چقدر هم که از قبل برنامه ریزی کنید بازم ممکنه شرایطی پیش بیاد که مجبور بشی بجنگی.
هر چقدر هم که بری توی جمع ، سعی کنی ذهنت رو منحرف کنی، نماز بخونی و روزه بگیری و هر چقدر سعی کنی از دست شیطون فرار کنی بازم ممکنه شیطون برسه و تو رو در آغوش بگیره. اونجاست که باید رودررو بجنگی. یکی می زنی و دو تا می خوری.
دیشب هم اینطور شده بود. یک معجزه بود که نجات یافتم. در لحظات آخر گفتم سوره ی ناس رو بخونم شاید جواب گرفتم. یک ذره هم امید بازگشت نداشتم. اما چند لحظه بعد نیروی دوباره گرفتم و رفتم صورتم رو آب زدم و همه چیز خوب شد. شیطون دور و دور تر شد.
بچه ها هیچوقت ناامید نشین. تا آخرین لحظه بجنگین
سلام داداش ، آره راست میگی باید تا آخرین لحظه باید جنگید ..ولی خودمونیم الان به تجربه هات اضافه شده ها ..
حواس پرتی از طریق سوره هایی که حفظیم ، عوض کردن حال و هوا با آب زدن به صورت ....
دفعه ی دیگه شیطون حمله کرد مجهزتری امیدوارم که موفق باشی
در پناه حق و همیشه باید آماده
این چیزا رو تو کانون یاد گرفتم. قدر این جا رو باید دونست.
(1393 آذر 24، 16:04)armin100 نوشته است: [ -> ]سلام
حال و احوال بچه های رهروانی چطوره؟
همه چی رو به راهه؟
نبینم محمد ما ناامید شده باشه...
داداش منتظریم با انرژی و با انگیزه تر از قبل به میادین برگردی...
همون هایی که خودت گفتی رو انجام بده... حتما نتیجه می گیری...
دفعه قبل از چی ضربه خوردی؟ همونو درست کن...
سلام ، کجا بودین شما؟
دیدی محمد از دست رفت.
حالم از این چیزایی که تو اون سایتای کثافت می ذارن بهم می خوره.
رابطه با محارم و ... . دیدن این جور چیزا آدم رو بی غیرت می کنه. بعد من نوعی اونم تو روز اربعین.
چطور بگم؟
آدم یه قدم که با شیطان راه بره. شیطان چنان طرف رو خرد می کنه که جمع شدنش یه معجزه است.
خدایا خودت کمک کن.
سلام
کدوم محمد از دست رفت؟
این محمدی که من می بینم داره روز به روز قوی تر میشه... تجربه ش بیشتر میشه و بهتر تلاش می کنه...
مسیر رو بهتر می شناسه و قدم هاش رو اصولی تر برمیداره...
غیر از اینه؟
رضا جان همین درسا بذار تموم بشه... بعد اون قدری دلت تنگ میشه که نگو... جای مارم خالی کن با درسا...
ان شالله که همیشه روبه راه باشی...
منم بد نیستم شکر خدا... ممنون داداش...
دیشب یه حمله ناگهانی اومد سراغم... نیمه های شب بود... شانس آوردم اتفاق بدی نیافتاد...
آخرش فهمیدم مشکل از پربودن مثانه بود... و بیهوده فکر می کردم که تحریک شدم...
و
چشمم به جمال سام دی سون عزیز روشن شد...
چندی است که به تازگی این داداش خوبمون افتخار همکاری مدیریتی داده...
براش یه دنیا آرزوی خوب خوب دارم...
سلام
چه خوب میگه خدا تو سوره ی نحل:
نقل قول: وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّـهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلَا تَنقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّـهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ﴿٩١﴾
و چون با خدا (و رسول و بندگانش) عهدی بستید بدان عهد وفا کنید و هرگز سوگند و پیمان را که مؤکّد و استوار کردید مشکنید، چرا که خدا را بر خود ناظر و گواه گرفته‌اید؛ همانا خدا به هر چه می‌کنید آگاه است.
و 4 آیه جلوترش:
نقل قول: وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّـهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۚ إِنَّمَا عِندَ اللَّـهِ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٩٥﴾
و عهد خدا را به بهایی اندک معامله نکنید؛ که آنچه (از نعمت ابد) نزد خداست اگر بفهمید بسیار شما را بهتر است (از آن منفعتی که به نقض عهد بیابید).
اگه من به مادرم قولی بدم... دوست دارم چه جوری عمل کنم؟ تا کجا وفادار بمونم؟
معلومه که دلم نمی خواد دلشو بشکنم...
دوست دارم شادش کنم... خوشحالش کنم و راضی نگهش دارم...
حالا اینم همینه...
فقط به جای مادر، خداست!
اونم خدایی که میگه به خاطر
خودت (و نه به خاطر من)، سر عهدت بمون... که این برای خودت بهتره... حتا اگه ندونی و نفهمی!
وفاداری به عهد رو باید یاد گرفت...
ان شالله که تو عهدهایی که می بندیم ثابت قدم باشیم...
خيلي وقت پيش مطلبي خوندم راجع به نقش تغذيه در کنترل شهوت.
بعد سعي کردم که تا جايي که برام امکان داره از اين موارد کمتر استفاده کنم. و در اون زمان نتيجه گرفتم.
الانم خواستم با شما در ميون بذارم به اين اميد که مفيد واقع بشه.
غذاهايي که انرژي و کالري بالايي دارند طبيعا داراي تبع گرم هستن و باعث افزاش ميل جنسي ميشن مثل گوشت قرمز - تخم مرغ و...اما در کل غذاهاي چرب و سرخ کردني ها.
همچنين (کره _خامه_ پنير هاي پر چرب) کاکائو-شيريني هاي خامه اي -سس ها- فست فود ها
بعضي ميوه ها مثل خرما - انگور - انجير- (مخصوصا خرما) و شايد بازم باشن اما من نميدونم..
ودر اخر ادويه جات مثل فلفل - دارچين - زردچوبه و دو مورد از سبزيجات که من ميدونم :پياز - سير
سخته که همه رو رعايت کنيم. اما مصرف کمتر اين موارد هم کمک ميکنه و ميشه در کنار راه هاي ديگه از اينم کمک بگيريم براي سريع تر به نتيجه رسيدن
باز اگه اطلاعاتم کامل نبود عذر ميخوام و خوشحال ميشم اگه شما کاملش کنيد.
چیزی که من از خ.ا فهمیدم اینه که «بیکاری» جرقه ی اولیه برای خ.ا هست.
با بیکاری آدم به سمت سایت های س.ک.س.ی و ویدیوهای این چنینی میره.
با دیدن این گونه سایت ها و ویدیوها جلوگیری از انجام خ.ا عملا غیرقابل اجتناب هست.
هر چه ذهن کمتر برروی اعمال جنسی متمرکز باشه، فرو نشاندن شهوت هم کاریست آسان تر.
شاید شنیده باشید که با دیدن یک تصویر جنسی تاثیر اون تا ۱۷ روز برروی ذهن باقی خواهد ماند.
این یعنی این که ذهن در هر لحظه که فرصتی می افتد برروی فانتزی های جنسی و خیال پردازی در این مورد مشغول میشه.
ببخشید اگه زیاد حرفیدم...
سلام به همه بروبچ
ما هم بعد از.شومصد سال نوری برگشتیم
دلم براتون خیلی تنگیده بود
کوچیک همه
سلام
صبحتون بخیر باشه
این صفحه رو که خوندم دیدم چقدر عالی حرف زدین همه
همه ازتجربیات خودشون گفتن
این یعنی خودشون رفتن نقطه ضعفشونو پیدا کردن و روش کار کردن و تجربه موفقشونو گفتن
واقعا تبریک میگم بهتون
محمد جان منم با ارمین موافقم تو تجربه ات توی این راه بیشتر شد
زمین خوردن شاید دردناک باشه اما مهمترین نکته توی ترک صبور بودن هست و توی مسیر ترک قرار داشتن
از 2 عزیز ممنونم
و همچنین رامتین عزیز
اره همه این عوامل باهم هستن
هرکدوم رو رعایت نکنیم ممکنه خفت بشیم توی بزنگاه
شاعر میگه :
برگ درختان سبز در نظر هوشیار ......هر ورقش دفتریست معرفت کردگار
برگردیم به سیستم بدن ما و مقابله اش با ویروس ها و باکتری ها
بدن ما چند راه ورودی داره و همچنین چند لایه محافظتی داره (همونطور که توی کار ما راه های ورودی زیاد داریم)
راه های ورودی دهان چشم بینی و..( مثل ذهن .. نگاه.. فواد .. گوش دست شکم و...)
راه های دفاعی بدن اولین سیستم دفاعی بدن پوسته که اگه مخدوش بشه میشه اولین راه نفوذ
توی بینی و راهش مخاط هست و این خودش یک راه دفاعیه
توی دستگاه گوارش توی معده اسید هست و اینم یک راه دفاعیه
و...
(میتونه بسته به نوع حمله چشم یا ذهن یا شکم باشه و راه دفاعیش کنترل هرکدوم ازین هاس و روش هایی که مطرح شده + لطف خدا)
هرکدوم ازین ها جایش بلنگه میشه نقطه ضعف بدن
اونجاست که دچار حمله میشه و اون ویروس یا باکتری یا میکروب میاد وارد میشه
( گرفتار وسوسه بشیم اگه بلنگم وارد مرحله تحریک میشیم)
اینجا سیستم دفاعی بدن بهش هشدار داده میشه و گلبول های سفید و tکشنده گره های لنفاوی و.. وارد عمل میشن
(وجدان و نفس لوامه و خوب ما عقل ماو.. که موهبت الهی هست بهمون هشدار میده میگه دوست من اگه ادامه بدی کار خیلی سخت تر میشه و به مرز شکست میرسی)
اگه سیستم دفاعی بدن ضعیف باشه شکست میخوره و شخص بیمار میشه
(اگه لوامه بر اثر نادید گرفتن هامون ضعیف بشه و هوشیار نباشیم و دلمون با لذت گناه باشه دچار تزلزل میشیم و چه بسا بشکنیم)
ولی اگه بهش پادتن وارد بشه در اثر اون امپول که حاوی میکروب های ضعیف شده هست بدن میتونه پادتنشو بسازه و مقابله کنه( اینجاهمون تجربیات و گفته های دوستانه و مدیریت بعد از شکست)
بعضی بیماری ها هست که میگن اگه یک بار در طول عمرت بگیری دیگه نمیگیری
( اینجا هم بعضی راه ها هست که اگه یک بار برات تجربه بشه دیگه تا اخر عمرت مطمئنی ک سمتش نمیری)
وقتی سیستم ایمنی قوی باشه کمتر و شاید هیچ وقت مریض نشیم تا سالیان زیاد ( عقل و هوشیاری که همراه بر تسلط باشه به خودت باعث میشه سمت عوامل محرک نری همین میشه که بعضی از دوستان رو میبینی چندین سال پاک بودن و چه بسا ترک کامل کردن)
گفته هام طولانی بود و ناقص به بزرگیتون ببخشین کسی اگه جایی ضعفی میبینه تکمیلش کنه
سلام
به به... جمع بچه ها جمعه...
رامتین... میلاد میلانو... ما می توانیم... خوش اومدین...جاتون خالی بود...
چطوریایین؟ خوبین؟
به رفقای جدیدمون -2- و m.es71 خوش آمد میگم...
ماشالله همگی صاحب تجربه...
مرسی از به اشتراک گذاری...
