درووووووووووووود
اول از همه به داداش تازه وارد یه خیر مقدم عرض می کنم
داداشی خوش اومدی چقدرم اسمش سخته من حال ندارم اسمتو بخونم بگم شوماخر؟
تشکر می کنم از داداش رامتین.
و از اونجایی که یکم بی خوابی زده به سرم و دوس دارم بنویسم تا افکارم منو دور نزنن
فقط همینجا از تمامی دوستان و بزرگان معذرت می خوام اگه مطالب کم ،ناقص یا نادرست هستن چون من مدتی پیش مطالعه داشتم اونم به صورت مستقل
اول دوس دارم به اثبات وجود خدا بپردازم و اول از همه می خوام برهان ارسطو رو بگم.
برهان ارسطویی
ارسطو از راه ساده ای به اثبات وجود خدا می پردازه و اون چیزی نیس جز
حرکت
هر برهان عقلی باید بر روی یه سری بدیهیات استوار باشه
بدیهیات چیه؟مسائلی که برای تمامی عقول پذیرفته شده است.
حالا برهان ارسطو هم بر روی حرکت استواره
هیچ کس نیست که بگه این جهان در حال حرکت نیست.این جهان همیشه در حال حرکت و تغییر و تحول و نو شدنه.
به قول ماتریالیسم ها هیچ کس نمی تونی توی یه رودخانه دو بار شنا کنه چون اون رودخانه ای که اول شنا کرده دیگه حالا نیس تغییر کرده!
خود انسان در حال تغییر و تحوله.هر سلول یه روز به وجود میاد و از کار که افتاد از چرخه خارج میشه.حتی گفته اند هر چند سال یک بار تمامی سلول های بدن عوض میشن.
هر چیزی که در این جهان ثابت باشه از بین میره و نابود میشه.
زمین در حال حرکته ، کل کهکشان ها در حال حرکت به سوی مقصدی هستن.
پس به طور جزئی به بحث حرکت پرداختیم و رسیدیم به این موضوع که جهان در حال حرکته.
حالا ارسطو میاد و این حرکت رو از بیرون بهش نگاه می کنه.میگه هر حرکتی یه محرک می خواد و الا اگر محرکی نباشه حرکتی هم نیس.
حالا شاید بیایم بگیم حرکت جهان انفجار بزرگ بوده ! خب همون هم یه دلیل دیگه داشته و باز یه دلیل دیگه که این موضوع رو بهش می گن دور و تسلسل یعنی هر چی بری یه دلیل دیگه داره و از نظر عقلی و فلسفی دور و تسلسل باطله یعنی آخر باید برسه به یه علت اصلی.
حالا ارسطو میاد اسم اون محرک رو که باعث این حرکت میشه رو میگذاره
محرک اول یا همون به قول ما
خدا
اگه خدا بخواد می خوایم در پست بعدی در مورد حادثه بودن خلقت بحث کنیم
امیدوارم این موضوعی که نوشتم تونسته باشم درست این موضوع رو ادا کنم و نقصی در اون نباشه بازم از دوستان معذرت خواهی می کنم
دوستان خواهش می کنم نظراتشون رو بدن