کانون

ذکر ۱۵ صلوات رای عاشق عزیز،

خلاصه حرفهات میشه گاهی فراموش میکنیم که زندگی کنیم،من خودم یک شهر دیگه کار میکردم،بخودم اومدم دیدم سه ساله همینجوری الکی مشغولم و فقط روزهام شب میشه و شبهام روز ، الان فکر کنم هیچ خاطره ای از اون روزها ندارم چون همش کار بود،گفتم پس میام شهر خودم با درآمد کمتر ولی ازونطرف هزینه زندگی هم کمتر میشه در کنار خانواده هم هستم هرچی کار میکنم دستم می مونه،حداقل زندگی که میکنم و خداراشکر راضیام انشالله با یک برنامه ریزی بلند مدت به اونچیزهایی که میخوام میرسم و شک ندارم

سلام دوستان 
من تو شیش ماه گذشته هیچ اعتباری دریافت نکردم

۱۵تا اعتبار غیر قانونی میدم ۲۰هزار تومن...حراجش کردما 

---

از شوخی بگذریم،امیدوارم موفق باشی داداش

---

۱۴تا صلواتم برای آقای عاشق به امید روزای خوب تر

15 صلوات به نیت سلامتی و موفقیت عاشق عزیز تو همه مراحل زندگیش.

درود دوستان
ی مشکلی هست اونم این احتلام(محتلم؟جُنُب) هستش برام
من به بهار حساسیت دارم (با این اصلا کاری نداریم)...قبلا که خ.ا میکردم تا ی هفته زیر پتو می افتادم انگار درد لاعلاج گرفتم(برای شدتش گفتم چون واقعا خیلی بد بود) الان که ۱۷روزه پاکم طبیعتا نباید دوباره گرفتار ابریزش و...میشدم(البته امروز خوب شدم برای چند روز پیشه) الان فقط این احتمال  رو میدم که تو خواب ...جنب شدم و خودمم نفهمیدم
تا اینجا ی داستان بود
میدونم که اون ی امرطبیعیه و واحب ولی واقعا دیگه حوصله اونم ندارم
دنبال راهکارشم،کسی هست که مرا یاری دهد؟

(1396 مهر 2، 21:35)موری نوشته است: [ -> ]درود دوستان
ی مشکلی هست اونم این احتلام(محتلم؟جُنُب) هستش برام
من به بهار حساسیت دارم (با این اصلا کاری نداریم)...قبلا که خ.ا میکردم تا ی هفته زیر پتو می افتادم انگار درد لاعلاج گرفتم(برای شدتش گفتم چون واقعا خیلی بد بود) الان که ۱۷روزه پاکم طبیعتا نباید دوباره گرفتار ابریزش و...میشدم(البته امروز خوب شدم برای چند روز پیشه) الان فقط این احتمال  رو میدم که تو خواب ...جنب شدم و خودمم نفهمیدم
تا اینجا ی داستان بود
میدونم که اون ی امرطبیعیه و واحب ولی واقعا دیگه حوصله اونم ندارم
دنبال راهکارشم،کسی هست که مرا یاری دهد؟

سلام عزیزم, به مرور زمان اونهم برطرف میشه, زیاد بهش سخت نگیر بزار روال طبیعیش انجام بشه 
قسمت بدش برای من این بود که این موضوع چون با معده پر میخوابیدم تو ماه رمضون اوج گرفته بود و فکر کن سحری میخوردم میخوابیدم , وقتی به جدول میخورد باید حتما سر صبح دوش میگرفتم چون تا قبل اذون بر نمیگشتم خونه و تو اون هوای گرم سر صبح دوش گرفتن و تشنه شدن , همین جدول زدن خودش یهو از خواب میپری بد خواب شدن و ... الان پس شرایط تو شاید خیلی بهتر باشه, پس بهش سخت نگیر به مرور زمان که بگذره اصلا یادت نمیاد کی جنب بودی , کلا این مسئله از ذهنت پاک میشه به شرط تحمل و گذشت زمان.

سلام سلام سلام
خوبین همسفرهای عزیز؟
بچه های "به خاطر امام حسین" چطورن؟
منم خوبم....همه چی خوب پیش میره...پایدار و سبز باشن

سلام دوست ها و برادرهای خوبم
خوبین همگی؟ 

موری جان،
کی گفته پاک بودن ربط داره به برطرف شدن آلرژی فصلی؟ 
ضمنا اگه محتلم شده بودی، حتما می فهمیدی. 
در کل هیچ مشکلی نیست و نگران نباش. 

دگرش جان ارادت. همین که همه چی خوب پیش میره عالیه. 

دریفت اوضاع نمازها بهتره؟ سهم خودت و خدا و به موقع ادا کردنش رو صرف چی می کنی؟ 

داداش محسن گل حواست به خودت هست؟ چرا هیچ موقع به وسوسه ها یه «نه قاطع» نمی گی و خودت رو راحت کنی؟ 
اینم نشون از کمبود اعتماد به نفسه؟ 

اما اعلام وضعیت من:


الف) اعلام وضعیت پاکی:
آرمین / گروه یاران همدل / هفته دوم سبز   

ب) ارزیابی:
سردردهای این هفته خیلی بد بود. واقعا اذیت شدم.
اما اوضاع پاکی خیلی خوب بود و متوجه چیزی نشدم.

از برنامه هم بگم براتون:
تسلط روی حفظ سوره یاسین: دیگه الان بدون نگاه کردن، می تونم از اول تا آخرش رو یه نفس برم.   در حد چند حرف اضافه و چند حرکت مشکل دارم که باید وقت بذارم.

خواندن یک سوره از جزء سی ام از آخر، روزانه بعد نماز صبح: اکثر روزها بعد از نماز صبح فرصتش مهیا نشد و بعد در ادامه ی روز اون رو جبران کردم. به همین خاطر این برنامه رو باید تغییر بدم.

مراجعه به دکتر غدد: مراجعه کردم و گفت هیچ مشکلی نداری. کلا دیگه پیگیرش هم نشو که یه موقع داروی اشتباه بهت ندن.

مرتب سازی زندگی به هم ریخته: کلی خرت و پرت که تو اتاق ظرف این دو هفته ریخته بودم رو جمع و جور کردم. یه سری ایده های خوب هم برای مرتب سازی کمد به ذهنم رسید. در مورد چند تا موضوع که باید تحقیق می کردم، کردم. باتری ساعتم رو عوض کردم. در مورد آلرژی و یه مقدار سینوزیت که دارم بالاخره مشورت گرفتم و شروع به مصرف داروها کردم. صندل طبی رو رفتم سفارش دادم. نشیمنگاه طبی و پشتی طبی هم برای خونه و هم برای محل کار خریدم.

زود خوابیدن: اصلا نشد. شب هایی هم که زودتر رفتم خوابیدم، خوابم نبرد. از یه طرف دردها از یه طرف مشغله های گوناگون و درگیری های ذهنی. وضعیت خواب به شدت به هم ریخته.   

مطالعه لااقل 3 روز در هفته: فکر می کنم دقیقا 3 روز انجام شد.

آماده سازی گوشی جدید برای استفاده: انجام شد و الان در کنار منه.    برنامه ها و مخاطبین انتقال پیدا کردن. سیم کارتم رو هم 4g کردم و از اینترنت درب و داغون راحت شدم. 

ج) برنامه هفته آینده:
تسلط روی حفظ سوره یاسین
خواندن یک سوره از جزء سی ام از آخر، روزانه 
مرتب سازی زندگی به هم ریخته و انجام کارهای عقب افتاده
خواب بهتر
مطالعه لااقل 3 روز در هفته

سلام گایز... 14 تا صلوات برای دگرش عزیز. امیدوارم از زندگیش خیر ببینه و تا آخر عمرش پاک، شاد و سالم بمونه.

خداوند با همه قدرت و تسلطی که بر جهان خلقت دارد اما برای هدایت آدمها از جنس آنها "پیامبر  و "امام" برمیگزیند
چرا که باید آدم بعد از شنیدن کلام حق،  تبلور آن را ببیند
امام حسین علیه السلام تبلور حق بود
کربلا و جبهه ها حجت را بر آدمیان تمام و راه حق را نشان دادند

برنامه ی مقرر ختم صلوات  دوره سی و دوم :

طاهر:   
mohammad_93:   
موری:   
mohsennia:   

عاشق فاطمه زهرا:
Mr Degaresh: تاریخ 96/07/03
nobody31: تاریخ 96/07/05
Hamed6: تاریخ 96/07/08

آرمین: تاریخ 96/07/10
hamedhamed: تاریخ 96/07/12
شازده کوچولو: تاریخ 96/07/15
aliunknown: تاریخ 96/07/17

rezaKy: تاریخ 96/07/19
drift: تاریخ 96/07/22
رضا222: تاریخ 96/07/24
101: تاریخ 96/07/26
omid 24: تاریخ 96/07/29

۱۵ صلوات برای دگرش عزیز،به امید موفقیت،
آرمین جون انشالله سلامتیتو کامل کامل بدست بیاری برات دعا میکنم،
والا از امروز دیگه به جد تصمیم گرفتم به محض رسیدن به خونه هر نمازی عقب افتاده بخونم و هر وقت تو خونه بودم اگر صدای اذان اومد بلافاصله برم وضو و نماز،    
از امروز برنامم مرتب تر شده و ساعتای ۲ میام خونه،نظافت و وضو و نماز و ناهار بعدش تا ۳-۳:۳۰ استراحت ازونجا تا ۷ مشغول پروژه هایی که دارم ،بعد از اون میچسبم به برنامه هایی کا دارم که باید عملی بشن،پس تا مرز منگی و خستگی جلو میرم تا خوابم بگیره   ، بعدشم خواب و اگه عمری باقی بود شروع یک روز زیبای دیگه.

بچه های ثارالله در چه حالن؟؟؟؟
آقا اینجا همه چیز عالیه شما هم بیاین عالی بودنتونو اعلام کنید....

سلام
دیروز فرصت نشد برای هم گروهی هام بنویسم.
این هفته متاسفانه هنوز نه شازده و نه حامد برای اعلام وضعیت نیومدن و من همچنان تو این چند ساعت باقی مونده منتظرشونم. 

علی ناشناخته 
با توجه به اینکه درس هات این قدر زیاده و فشار روته:
1- سعی کن در طول روز تنبلی نکنی و به اندازه ای که لازمه برای درس هات وقت بذاری. استرس نخوندن درس ها و عقب افتادن نه تنها خ.ا رو تشدید می کنه بلکه روح و روان آدم رو هم داغون می کنه.
2- انتظار بیش از حد از خودت نداشته باش. هر کس خودش بهتر می دونه بهره ی هوشیش چقدره و با توجه به اون اگه واقعا تلاشش رو بکنه، تو چه جایگاهی قرار می گیره. قرار نیست تو رتبه ی یک مدرسه تون بشی. و اصلا اون یک شدن هم الزاماً به معنای آدم بهتری بودن نیست.
3- برای اینکه تنبلی نکنی و بعد از مدرسه به اندازه ی کافی وقت برای درس هات بذاری، لازمه اش اینه که حالت خوب باشه و روحیه ی خوبی داشته باشی. بعد از تموم شدن مدرسه و خوردن نهار، حتما یه استراحت کوچیک و یه تفریح لذت بخش با تایم مشخص داشته باش که تو ادامه ی برنامه به مشکل نخوری. یک ساعت تفریح درست حسابی و سه ساعت درس خوندن درست حسابی و خواب کافی بهتر از تفریح نکردن و ده ساعت درس خوندن الکیه. این رو از عاشق بپرس بهتر برات میگه.   
4- آخر هفته یه برنامه ی تفریحی ورزشی خوب داشته باش که برات خوندن درس های سنگین کسل کننده نشه و بتونی یه هفته ی پرانرژی دیگه رو شروع کنی. یه برنامه مثل شنا هم فاله هم تماشا. ورزشت رو کردی، روحیه ات رو عوض کردی، فشار روانی رو هم از خودت خارج کردی.
5- یاد بگیر که از خودت مراقبت کنی و تو بدترین شرایط هم مراقب و دلسوز خودت باشی. جوری که کارهای اشتباه انجام ندی تا پشیمونی های بعدی دنبالش باشه. 

حامدحامد عزیز
همون طور که خودت گفتی، مشکل استرس نیست. موضوع نخواستن و جدی نبودن تو قضیه ی ترک هست.
تو جدی شو، اون وقت می بینی که تو شرایطی به مراتب هولناک تر از شرایط فعلی باز هم این کار اشتباه رو انجام نمیدی.
به این تاپیک برو. هدف های این پاک موندن رو با خودت مرور کن و بنویس تا بفهمی چندچندی.
کسی کسی رو نمی تونه مجاب به پاک موندن کنه. هر کس خودشه که تصمیم قاطع برای این پاکی می گیره و بابت سماجت و قاطعیتی که به خرج میده هم ثمره اش رو می بینه.

ازت دفعه پیش هم سوال کردم اما جواب ندادی.
شغلت چیه؟ چقدر راضی هستی؟ موانع ازدواجت چیه؟
تو طول روز چه کارهایی انجام میدی؟ یه 24 ساعت از زندگیت رو بگو. 

شازده کوچولو
این هفته چقدر به کنترل چشم پایبند بودی؟
کنترل لینک و کلیک ها چطور؟ چقدر چرخش های الکی تو نت داشتی که می تونستی انجام شون ندی؟
واقعا مشکل این ها بود یا چیز دیگه؟
من ازت انتظار دارم تو مسابقات کانون شرکت کنی و به صورت روزانه اعلام وضعیت کنی.  

با تشکر فراوان از دریفت عزیز که اینقدر پیگیره گروه ثارالله و اعضاش هست. من متاسفانه چون توی سفر هستم، زیاد وقت نمیکنم که گروه رو دست بگیرم. خیلی وقته که میخام حرف بزنم و از بچه های ثارالله بخام که حرفی اگه دارن بزنن.
حالا که دریفت زحمت کشیدن و دعوت کردن صحبت کنیم، مام میگیم..
آقا از اولی که گروه ثارالله راه افتاد و اسمش انتخاب شد، پیش خودم فکر کردم که امیدوارم این دوره هم بتونم مفید باشم هم برای خودم هم برای اعضای گروه. 
الان از بچه های ثارالله میخام که من رو به عنوان سرگروهشون نقد کنن.. نقاط مثبت و منفی ای که تا الان دیدن بگن. خیلی هم رک بگن. اگه پیشنهادی هم برای بهتر شدن دارن بگن بهم.چه توی پیام پروفایل، چه همینجا توی رهروان. البته ترجیحا توی رهروان، که بقیه هم ببینن

(1396 مهر 2، 22:00)Mr Degaresh نوشته است: [ -> ]سلام سلام سلام
خوبین همسفرهای عزیز؟
بچه های "به خاطر امام حسین" چطورن؟
منم خوبم....همه چی خوب پیش میره...پایدار و سبز باشن

سلام دگرش جان
ما که عالی هستیم. امیدوارم شما هم خوب باشی
همین که وسط هفته اومدی کانون ، کلی هم جای تشکر داره.

نقل قول: عوامل تهدید کننده برای پاکی من :

فیلم ، تصاویر ، اینستاگرام ، غفلت از خدا و کم ارتباط شدن با خدا ، تنبلی و رکود و انفعال و بیکاری ، تنهایی ، کمبود احساس و عاطفه 


عوامل کمک کننده برای پاکی من :

افزایش ارتباط با خدا ، حاکم ساختن بیشتر خدا در زندگی ، فعالیت ، ورزش ، کار ، پرداختن به تفریحات سالم ، تامین عواطف از طرق سالم ، ارتباط بیشتر با خانواده و دوستان ، برنامه ریزی و پیش بردن زندگی با داشتن برنامه و به صورت هوشیارانه و نه غافلانه ( همون مشارطه ، مراقبه و محاسبه)

خیلی خوبه داداش ، ممنون از این که کامل نوشتی.
منتظر بقیه ی همگروهی ها هم می مونیم. بعدش می ریم مرحله ی بعد.

نقل قول:

از اینکه در بیست و ششمین روز پاکی ام هستم خیلی خوشحالم و امیدوارم بتونم همینجوری این مسیر رو ادامه بدم ، این هفته یه پرونده ی مفصل و پیش بینی نشده برام اتفاق افتاد و برای همین مجبور شدم که به خیلی از برنامه ریزی هام عمل نکنم و امتیازم بیاد پایین ... ولی چیزی که به خاطرش خیلی خوشحالم اندوخته ی پاکی ام هستش ! خدایا برام نگهش دار و بیشترش کن   

به خاطر گرفتاری که برام پیش اومده باید هفته ی بعد رو سبک تر طراحی کنم ، دعا کنید برام بچه ها ، خدایا به امید تو 

تجربه ای که من دارم اینه
همیشه اتفاق هایی می افته که ما رو از برنامه دور کنه.

اتفاق هایی که بعضی موقع ها به نظر خیلی بزرگ می آن ، شاید هم بزرگ باشن.

بعد به خودم می گم، یعنی توی این شرایط هم می خوای بری مثلا ورزش کنی؟ چقدر بی خیالی؟
ولی این بی خیالی نیست.
اگر بحرانی پیش اومد ، باید مدیریت بحران کرد. یه لحظه بشین فکر کن.
الان من باید چیکار کنم؟ یه کاغذ هم کنار دستت باشه.
اگر راهی نیست ، می تونی از برنامه ات فاصله بگیری.
و کار های پیش بینی نشده ، اما درست رو انجام بدی.
اما یه چیزی درست نیست. این که شما وقتت رو هدر بدی.
برای من این خیلی پیش اومده.
یه اتفاقی که می افته و من از برنامه ام که فاصله می گیرم ، شروع می کنم هدر دادن وقت.
گوشی دست گرفتن و الکی چرخیدن توی اینترنت و ... کاری که خیلی از ما توش استادیم.

موافقی؟