(1396 دي 11، 16:21)drift نوشته است: [ -> ]سلام به شازده عزیز و عاشق عزیز خیلی خوشحالم که در یک گروه قرار گرفتیم ,
عاشق جان ما که مکالمه طولانی با هم داشتیم انشالله که از این به بعد سرپا شی و 6 هفته خیلی خوب در کنار هم باشیم,
شازده جان افتخاری کنار شما باشم,
خب خدا راشکر از اول همین هفته شنبه بجز یک مورد که دیشب نماز مغرب عشاء رو نخوندم بقیه رو همه رو خوندم و راضی ام و یک پیشرفت بوده نسبت به هفته های پیش , انشالله همینطوری ادامه بدم.
خیلی صحبت های خوبی بود دریفت...
من نکات مثبت و خوبی که دیشب یاد گرفتم رو این جا می گم. تا مرور شه برای هممون...
اول این که زیادی حساس نباشیم.
این انتظار زیادیه که همه چی کامل و سر جاش باشه. دنیا پر از مشکلات و درد سر و ناقصیه.
می خوای شام املت درست کنی، اول می بینی مثلا تخم مرغ نداری. میری می خری، می بینی گوجه نداری.
شروع می کنی به رنده کردن، دستت رو می بری، موقع پختن دستت رو می سوزونی، آخرش هم غذات بی نمک از آب در میاد.
تو می تونی به این اتفاق ها بخندی و املتت رو با اشتیاق بخوری، می تونی زنگ بزنی از بیرون شام بیارن، می تونی ....
یا این که همین رو یه معضل کنی و بری سمت خودارضایی.
دوم این که برای مشکلات چاره اندیشی کنیم، فرار نکنیم ازشون.
دندونت درد گرفته، خب برو دندون پزشکی. نمره ات کم شده، ترم بعد جبران کن. ارشد قبول نشدی، خب سال بعد بیشتر بخون.
حقوقت پایینه، ببین چه کاری می تونی در کنار کار فعلیت انجام بدی. بازارت کساده، ببین کجا رو کم کاری کردی.
بله، هر کاری رو بخوای شروع کنی، هر تغییری بخوای ایجاد کنی، باید هزینه بدی. باید ریسک کنی، باید زحمت بکشی و خون دل بخوری..
بهشت رو به بها می دن نه به بهانه
سوم این که خودم متوجه شدم، جدیدا هی دیگران رو قضاوت می کنم، یا این که اون ها رو با خودم مقایسه می کنم. این اشتباهه
هر کسی زندگی خودش رو داره، اونی که گناه علنی می کنه از کجا معلوم توبه نکنه و اونی که عارف و مومنه، از کجا معلوم منحرف نشه؟
تو وظیفه ات این هست که امر به معروف و نهی از منکر کنی.. نه قضاوت، نه چیزی دیگه...
ما ظاهر زندگی دیگران رو می بینیم، این که می بینیم خوش حالن، پولدارن، موفقن و
خوشبختن از ته دلشون خبر داریم؟
شاید هم اون ها به زندگی ماغطبه بخورن. شاید جلوی ما فیلم بازی کنن. شاید ...
تو باید اهداف خودت رو بچینی و برای اون ها تلاش کنی و نقاط ضعف
خودت رو برطرف کنی.
فعلا همین ها رو یادم مونده بود
آهان، یه چیز دیگه هم به ذهن خودم رسید..
از تن پروری فرار کنیم.
ریشه ی خیلی از مشکلات ما توی تن پروریه، در این مورد بحث خیلی زیاده... ولی فکر می کنم تا جایی که می شه باید با خواسته های نفس مقابله کرد.
اما، اما و اما نباید به حالت انزجار برسیم. یعنی دائم آدم باید خودش رو چک کنه که الان چه حالی داره، خسته شده یا نه ...
ولی اگر این نکته رو توجه کنیم، هر چی کمتر به خواسته های نفسمون (مخصوصا به ناحقش) توجه کنیم بهتره.
منظورم از خواسته های به ناحق چیزهایی هست که عقل سلیم هم اون ها رو مضر می دونه.
پرخوری، چیپس و پفک، نوشابه، سیگار، تجملات، خرید های اضافی، کم کاری، پر خوابی و ....
این جا نقاط خوبی هستن که انسان جلوی نفسش وایسته... حالا این نظر منه ها، ممکنه یکی بگه نه آدم باید کلا به نفسش برسه.
همین ها دیگه.. طولانی شد
ان شاء الله حداقل یه چهل روزی به این ها عمل کنیم.
(1396 دي 11، 20:29)قاصدک نوشته است: [ -> ]سلام
اومدم باب آشنایی رو باز کنم ..
بچه های گروه خوشحالم از بودن با شما . ان شالله فصل خوبی رو بگذرونیم و با هم همکاری همفکری همراهی داشته باشیم و برای بهترین ها تلاش کنیم . ان شالله .....
این روز ها بشدت تحت فشارم و تا استانه شکست هم رفتم و برگشتم ولی خدا رو شکر سبز بودم ..
میخوام از فردا بگیرم دور درس تا از این حال و هوا دور بشم ...
التماس دعا دارم از همگی
گروه دوم
rezaKy
Saeed1396
قاصدک
aliunknown
سلام داداش، آره درس خیلی خوبه برای درگیر شدن ذهن.
به شرطی که واقعا درگیرش بشی، نه این که از روی اجبار بخونی. از روی علاقه و با اشتیاق. درس خیلی کمک می کنه.
هم به آدم ارامش می ده که وقتش داره مفید می گذره، هم ذهنت درگیر می شه.
البته این که می گی تازگی وسوسه می شی باید ببینی علتش کجاست
یا علی!