سلام دوستان عزیز. امیدوارم خوب باشید. من دو هفته اعلام وضعیت نکردم و امروز قصد دارم در موردش باهاتون صحبت کنم.
من یک تجربهی ارزشمندی رو بدست آوردم. توی این مسیر تا زمانی که داریم میجنگیم و جهاد نفس میکنیم، حتی وقتی شکست میخوریم احساس درماندگی و استیصال نمی کنیم و باز ادامه میدیم. خیلی مهمه وقتی شکست میخوری یک برگه کاغذ برداری دلایلش رو بنویسی، یک گام جدید برداری و دوباره تلاش کنی.
وضعیت من دو هفته است که قرمزه و با این وجود دارم تلاش میکنم، شکست میخورم و دوباره تلاش میکنم. البته یک خبر خوب هم براتون دارم: یک هفته تونستم سبز بمونم!
این برنامه جدید من هست:
۱. هر روز اعلام وضعیت در کانون. سخته وقتی پست سر هم شکست میخوری، باز هم بیای و اعلام وضعیت کنی. خیلی وقتا پیامهای دیگه رو نمیخونم و فقط مینویسم و بعد میرم.
۲. هر روز تصمیم میگیرم که فقط برای ۱ روز پاک بمونم، یک متن تعهدنامه دارم و هر روز مینویسمش
۳. یک کتاب جدید پیدا کردم و اون رو هر روز میخونم.
۴. برای مقابله با وسوسهها روش دوش آب سرد رو امتحان میکنم.
از هم گروهیها و همه دوستانی که پیام میدن و حالم رو میپرسن خیلی ممنونم. عذرخواهی میکنم اگه هنوز به پیاماتون جواب ندادم. از اینکه برای من برنامه صلوات گذاشتید واقعا ممنونم، اون هفتهای که ۷ روز سبز بودم، انگار یک نیروی خدایی همراه من بود و الان میدونم که دعای خیر شما بود.
اعلام وضعیت
حامدحامد گروه عقاب ها هفته چهارم سبز
ارزیابی هفته ای که گذشت: هفته خوبی بود. در برنامه گروهی هفته که خواندن زیارت آل یاسین بود، به جز یه شب که فراموش کردم، موفق بودم. در بقیه فعالیت ها که مربوط به هفته های قبل بود، اونا هم با ارفاق، توفیق بود و انجام دادم.
برنامه هفته پیشِ رو: برای من یه لغزش کوچک هم می تونه به یه فاجعه تبدیل بشه. باید چار دنگ حواسم جمع باشه که زمینه خ.ا فراهم نشه. فعالیت این هفته هم اختصاص 15 تا 30 دقیقه به طور روزانه یا چند روز در هفته است به ورزش.
عاشق زندگی عزیز واقعا تبریک میگم این خودش یه پیشرفت بزرگه خیلی خوش حالم که تونستی یه قدم بزرگ به سمت جلو برداری
۵۰ صلوات برای آقای اراده و عاشق زندگی .
خودتون با هم تقسیم کنین دیگه ...
دعوا هم نکنین
بچهها همتون رو عاشقانه دوست دارم. بودن شماها باعث میشه با اینهمه شکستخوردن باز بلند بشیم و ادامه بدیم.
میدونم هم گروهی خوبی برای تیم معراج نبودم اما بدونید با همهی این شکست خوردنها هر روز دارم تلاش میکنم.
هیچ کسی جز خدا از این راز ما خبر نداره و دلخوشی ما همین جمع دوستانه و صمیمیمون هست که داره به ما انگیزه و روحیه میده. هوای همو داشته باشیم
سلام رفقا
عاشق فاطمه زهرا / گروه معراج / هفته چهارم / سبز
خیلی خوشحالم که این دور از مسابقه در کنار دو همگروهی عزیز دیوار و عاشق زندگی هستم.
فارغ از این که نتیجه مسابقه چی میشه، تلاشهای این دوستان برای من ستودنیه.
بچهها این هفتههای باقی مونده رو سفت سفت بگیرید
ارزیابی: این هفته از لحاظ پاکی خیلی خوب بود ولی در کل اتفاق جمعه همه چی رو ریخته به هم.
یه مقداری طول می کشه که دوباره خودم رو جمع و جور کنم. امیدوارم که این اتفاق جمع بندی مثبتی داشته باشه در روند زندگیم.
برنامه هفته بعد:
قرآن و نماز رو جدی تر بگیرم و روی کنترل نگاه و ذهنم کار کنم.
۳۶ صلوات برای دیوار مهربانی ...
50 تا برای آقای اراده 50 تا برای عاشق زندگی 50 تا برای دیوار
موفق باشیم
عقاب همیشه عقابه؛ حتی اگر زخمی بشه؛ حتی اگر بال هاش آسیب ببینه؛ حتی اگر یه جایی باشه و یه مدت از نظرها مخفی بشه. مهم اینه که باز پرواز می کنه؛ اوج میگیره و تا خودِ آسمون بالا میره.
سلام
14 صلوات به نیت پاکی و عاقبت به خیری داداش اراده
و
14 صلوات به نیت پاکی و عاقبت به خیری داداش دیوار
ان شاء الله این دو دوست خوبم در مسیر پاکی ثابت قدم و محکم باشند
موفق و پیروز باشید.
یا علی
برنامه ختم صلوات گروهی
محمدرضا ............................ 98/10/02
اهورا ........................................ 98/10/06
عاشق زندگی ............................... 98/10/09
آقای اراده .................................. 98/10/13
عاشق فاطمه زهرا (س) ................ 98/10/27
اینکه بعد این همه سال، بازم هر نوبت بشکنم و باز بیام بگم که «وای بچه ها ببخشید دوباره شکستم؛ معذرت می خوام؛ جبران می کنم» این نشد کار. اینا دیگه بچه بازیه. اگر قراره کاری کنم دیگه خیلی از وقتش گذشته و فرصت اندکه. اگر قراره اتفاقی بیفته، دیگه باید بیفته. اینکه بگم هنوز فرصت هست، نه اشتباهه؛ فرصتی نیست. از کجا معلوم فردا کجا باشم. اصلاً فردا تضمینی هست که زنده باشم. دَم به دَیقِه خبر میرسه فلانی افتاد مرد. مردن شده یه چیز عادی. مردن در کمینه. وقتی نیست. همه چی در هم بر همه. کارها روی زمین مونده و معطلِ ترک خ.ا. حامدحامد همه هم قطارات، اومدن کانون، پاک شدن و رفتن پیِ زندگی شون؛ تو اینجا چکاره ای؟
دوستان، به نظرتون چکار باید کرد؟ چه چیزی را باید جایگزین این کار قرار داد که لذت کاذب خ.ا رو تحت تاثیر قرار بده؟ چکار باید کرد که حتی فکر کردن به خ.ا هم حال آدمو به هم بزنه؟
(1398 دي 20، 7:57)حامدحامد نوشته است: [ -> ]
برنامه ختم صلوات گروهی
محمدرضا ............................ 98/10/02
اهورا ........................................ 98/10/06
عاشق زندگی ............................... 98/10/09
آقای اراده .................................. 98/10/13
عاشق فاطمه زهرا (س) ................ 98/10/27
اینکه بعد این همه سال، بازم هر نوبت بشکنم و باز بیام بگم که «وای بچه ها ببخشید دوباره شکستم؛ معذرت می خوام؛ جبران می کنم» این نشد کار. اینا دیگه بچه بازیه. اگر قراره کاری کنم دیگه خیلی از وقتش گذشته و فرصت اندکه. اگر قراره اتفاقی بیفته، دیگه باید بیفته. اینکه بگم هنوز فرصت هست، نه اشتباهه؛ فرصتی نیست. از کجا معلوم فردا کجا باشم. اصلاً فردا تضمینی هست که زنده باشم. دَم به دَیقِه خبر میرسه فلانی افتاد مرد. مردن شده یه چیز عادی. مردن در کمینه. وقتی نیست. همه چی در هم بر همه. کارها روی زمین مونده و معطلِ ترک خ.ا. حامدحامد همه هم قطارات، اومدن کانون، پاک شدن و رفتن پیِ زندگی شون؛ تو اینجا چکاره ای؟
دوستان، به نظرتون چکار باید کرد؟ چه چیزی را باید جایگزین این کار قرار داد که لذت کاذب خ.ا رو تحت تاثیر قرار بده؟ چکار باید کرد که حتی فکر کردن به خ.ا هم حال آدمو به هم بزنه؟
عشق به خداوند
فقط کافیه یبار امتحانش کنی ...
تاثیرشو میبینی