سلام علیکم
رو گرفته و چشم و گوش بسته مزاحمتون شدم.. شرمنده..
قول هزار درصد حرفای مردونتونو نخونم.. عذاب وجدان نگیرین...
خواستم دو دقه کوچولو با آقایان های محترم و با جذبه و مقتدر و با صلابت و مرد حرف بزنم..
ی چیزی رو هم بگم ک ب اعتراف چندین تا از آقاین باکمالات هم رده خودتون من حرف آقایون رو میفهمم.. پس اگر احترام باشه .. راحت میتونیم با هم حرف بزنیم..
خب قطعا در مورد اومدن دوستای پروازی ب تاپیک شما میخوام حرف بزنم..
ببینین رفقا.. شما مردین..
پس مردونه باید با هم حرف بزنین
(یادمه ی باری اینجا ی عده خواستن مردونه حرف بزنن..اساسی بیتربیتی بود و بن شدن در پی داشت و اصلا ی وعضی! منظورم از مردونه این نیست!!).. مشکلاتتونو ب هم بگین..و راه حل ها رو هم باید مردونه بگین!
نگاه کنین.. اساسا فیزیک خانمها با آقایون متفاوته.. روحیه و طبعشون هم فرق میکنه..
شاید ی مرد وقتی میشکنه باید زد پس گردنش.. اما اگه با ی دختر این کار رو بکنی میمیره!شاید هم برعکس!
یادمه اولای حضورم تو کانون.. میدیم پسرا چ بد نتیجه میگیرن و دخترای هم دوره من چ خوب! نوسانات پسرا اول ورودشون بود و دخترا تقریبا بعد ی شش ماه تا ی سال تازه نوسانی میشدن! ی جوری بود.. ب مدیرا گفتم رفقا.. برای دختر و پسر نمیشه ی نسخه پیچید آ.. حرفم لاب لای حرفای بقیه گم شد و خودم هم یادم رفت..
تا این ک بعد از پست رایت تئوس(اگه یادتون باشه) و سوالی ک پرشان تو صندلی داغ از من پرسید(عمرا یادتون باشه) و ی تذکر و سوالی ک یکی از بچه ها خصوصی ازم پرسیده بود(اینو نمیخواد یادتون باشه) ذهنم قاطی کرد!
یعنی خودم بیل برداشتم و افتادم ب جون لایه های کانون.. ببینم چی هست ک اینطوریه.. چی باعثشه!
از چندین و چند نفر سوال کردم.. ی ذره پر رو آنه حتی!
این شد ک نتیجه این شد:
ک سها خانم. فضای درون و بیرون خانمها و آقایون فرق داره.. تو چطوری میخوای اینا با ی روش و با ی شیوه نتیجه بگیرن!؟
این شد ک این شد...
حالا بقیه مطالعات و مشاوره ها و پرس و جو ها هم بماند..
ان شاء الله ی کم سختیشو تحمل میکنین..بعدا خوبیشو خودتون لمس میکنین..منو هم نمیخواد دعا کنین اون موقع!
و
از طرفی.. میدونم.. ضربه های ناگهانی خیلی یی طوریه!
فک کن.. صب میری سر کار.. بعد شب ک میای میبینی دکور خونه عوض شده..
دو حالت داره.. یا همو اول خوبیش میاد تو چشمت و کیف میکنی و تشکر.. یا نه.. متوجه خوبیش نمیشی و میزنی تو فاز غر و داد و بیداد و تشر!
ک آی نفس کش.. چرا ب من نگفتی .. چرا نظر منو نخواستی.. چرا ب جای من فک کردی.. چرا اینطوری شد... چرا اونطوری نشد.. چرا!؟
(و همش هم واقعا ب خاطره اینه ک فقط بگی چرا!)
اما ی هفته بعد پیش خودت.. تو خلوتت میگی.. ای بابا..کاش زودتر اینطور میشد!
ان شاء الله ک همینطور باشه..
خلاصه ک .. گلاهاتون ب سرم..ایشالا عروسی تک تکتون جبران کنم..
نه سازش لازمه.. نه تحمل.. فقط بپذیرین ک از الان این مدلیه.. همه چی حل میشه...
دوستایی ک دور هم جمعین میتونین بهترین باشین برای هم.. هم تو ترک هم برای درست کردن و سر و سامان دادن بقیه جنبه های وجودی..
استفاده کنین!
ببخشین پر گفتم..
بسیار ارادتمندم..
در پناه خدا..
یاعلی.