البته باید توش همدیگرو مخاطب قرار بدیم و با هم دیگه حرفای خنده دار بزنیم..
البته این چیزی که من میگم یه جورایی خامه .....اما با فکر بیشتر میشه پخته ترش کرد که بچه ها توی همین جا باشن و نرن دنبال سایتای دیگه.
(1395 تير 22، 19:59)بابا لنگ درازم نوشته است: [ -> ]آقایون خانو.....( ببخشید خانوم نداریم اینجا الکی شلوغش کردم! )....
داداشا ....مهربونا....آقا داداشا......یه ایده ای من دارم.
امیدوارم که مقبول باشه برای همتون و امیدوارم یه مقدار توجه کنید به این ایده( البته مسئولین بیشتر توجه کنن برای ایجاد و فراهم آوردن بستر این ایده.
به نظرتون اگه یه ساعتی در روز یا کل یک روز رو به نام شخصی از خودمون (پسرا) نام گذاری کنیم و هممون اون روز حرف زدنای خصوصیمون رو توی صفحه ی همون شخص بنویسیم؟؟.......
اینجوری هر روز یه نفر از بینمون توی پروفایلش پر از حرفای خنده دار و جالب دوستانشه که میتونه همشو یه جا داشته باشه ....
میتونیم اون شخص رو هم با رای گیری انتخاب کنیم که فلان روز هممون توی پروفایل اون شخص بنویسیم
این کار باعث میشه فضا گرم تر بشه!!...
ََنظرتون چیه؟
آقا من پایهام اساسی
فکر باحالیه[emoji1]
با گوشیم پیام میدم. اگه کم و کسری بود به من چه!
شخص اول hunter1 عزیز موافقه.
حالا ببینیم بقیه چی میگن....امیدوارم نه نگن!.
(1395 تير 22، 20:01)رند نوشته است: [ -> ]یعنی روزی یه نفرو بزاریم وسط بهش بخندیم؟
........................................
نه رند عزییز....نه....
کسی قرار نیست به کسی بخنده قراره با هم بخندیم...
فراره یه آلبوم خاطره هر روز برای یکی از دوستامون بزاریم توی پروفایلش.
برای این کارم فقط کافیه که اون لحظه ای که شروع به حرف زدن میکنیم بی خیال این دنیا و بود و نبودش بشیم و با هم خوش باشیم.
یه جمع صمیمی ...
سلام خدمت بچه های گروه - آبی آسمون -
با توجه به اینکه اونایی که در انتخاب اسم گروه مشارکت داشتن همه رایشون رو دادن اسم گروهمون آبی آسمون بیشترین رای رو آورد
فقط اقای اقام ابالفضل تا حالا حضور و مشارکتی نداشته که امیدوارم ادامه نداشته باشه این عدم مشارکت .
(1395 تير 22، 20:09)بابا لنگ درازم نوشته است: [ -> ]برای این کارم فقط کافیه که اون لحظه ای که شروع به حرف زدن میکنیم بی خیال این دنیا و بود و نبودش بشیم و با هم خوش باشیم.
یه جمع صمیمی ...
کلا با تغییر فضای همه ی کانون موافقم
دیگه به نظرم وقت تغییر باشه
سلام
مثل اینکه اسم گروه انتخاب شده
آبی آسمونی ( بچه ها آبی آسمون نیستا ، آبی آسمونیه
)
بچه های گروه ان شالله مثل اسمون آبی باشین ... زلال و وسیع
این دور حتما میترکونیم ..
به امید خدا ..
یا علی
بچه های گروه 2 اسم گروه رو چی بذاریم
صراط پاکی که دوستمون گفت خوبه ؟
اقا من با ایده بابا لنگ دراز موافقم
ایول بابا لنگ دراز
هر کاری از دستم بر بیاد هم انجام میدم
(1395 تير 22، 19:59)بابا لنگ درازم نوشته است: [ -> ]آقایون خانو.....( ببخشید خانوم نداریم اینجا الکی شلوغش کردم! )....
داداشا ....مهربونا....آقا داداشا......یه ایده ای من دارم.
امیدوارم که مقبول باشه برای همتون و امیدوارم یه مقدار توجه کنید به این ایده( البته مسئولین بیشتر توجه کنن برای ایجاد و فراهم آوردن بستر این ایده.
به نظرتون اگه یه ساعتی در روز یا کل یک روز رو به نام شخصی از خودمون (پسرا) نام گذاری کنیم و هممون اون روز حرف زدنای خصوصیمون رو توی صفحه ی همون شخص بنویسیم؟؟.......
اینجوری هر روز یه نفر از بینمون توی پروفایلش پر از حرفای خنده دار و جالب دوستانشه که میتونه همشو یه جا داشته باشه ....
میتونیم اون شخص رو هم با رای گیری انتخاب کنیم که فلان روز هممون توی پروفایل اون شخص بنویسیم
این کار باعث میشه فضا گرم تر بشه!!...
ََنظرتون چیه؟
.............................................................................................................
خب تا حالا بابالنگ دراز که خودم باشم! و هانتر و رند و مجید ، داداشای گلمون با این ایده موافقیم.....و تا حدودی هم توی پروفایل هانتر انجامش دادیم.....اگه دوست داشتین برین ببینین شاید جالب باشه براتون که گاهی هم بیاییم اینطوری دور همی باشیم!
یه مثل هست که میگه: آدم کرده پشیمون باشه تا نکرده پشیمون!.............حالا منظورم اینه که یه بار بیایم انجامش بدیم اگه جالب نبود خب انجامش نمیدیم ...به همین سادگی! :
بفرمایید اینم پروفایل هانتر عزیزمون :
مکان : مصلای هانتر!
(1395 تير 21، 16:18)صادقین نوشته است: [ -> ]سلام
خوش حال از پر شور بودن اعضا
برادر جاماسب گفت حال پدربزرگش مساعد نیست و برا چند روز نمی تونه بیاد.
دعا می کنیم حالش بهتر بشه
بنده فعلاً در خدمت گروه دو هستم.
هر کدوم از بچه ها ازشون می خوام برنامه ای که برای پاکی مد نظرشون هست رو بگن.
از بین بچه ها امین2008 و ترانه صبح چند روزه نیومدند کانون.
داش علی و دیگه بسه هستند.
علی جان تعریف کن اوضاعت چطوره؟ اون مشکلی که قبلاً گفته بودی به کجا رسید؟
دیگه بسه شما چطوری؟ از اوضاعت بگو برای پاکی چقدر تلاش می کنی؟چه موانعی پیش روته؟
خدارو شکر مشکلم حل شد.
با گذشت زمان خودش درست شد. البته فقط گذشت زمان نبود من اون شخص رو دیگه ندیدم.
هنوز هم گاهی بهش فکر میکنم احساس میکنم دوسش دارم ولی حسم خیلی خیلی کم شده و مانع فعالیت هام نمیشه.
شاید ی روز دوباره ببینمش و ... هموت اش و همون کاسه .
اخه الان هم شرایطش رو ندارم و باید زیاد درس بخونم. اما اگه وضعم خوب بود شاید میرفتم دنبالش . !