(1400 خرداد 31، 10:14)آبی آسمانی نوشته است: [ -> ]عهد میبندیم ک امروز پاک بمونیم✌☘
۱ - رزا
۲ - قدرت
۳ - آسمان
۴ - عارفه
[quote pid='553051' dateline='1624257844']
دخترا یه چیزی ...
من وقتی از خودم عصبانی میشم خیلی دلم میخواد خودارضایی کنم ...
نه به خاطر لذتش ...
حس میکنم تخلیه ی روانی میشم ..
راهنماییم کنید
[/quote]
درباره خا نمی دونم اما درباره رابطه جنسی این که خاصیت آرام بخشی داره وجود داره و در طبیعتش هست. تنش ها رو تسکین میده.
اما خب راه های جایگزینی برای تخلیه روانی هست.
اول از اینکه خشم یک هیجان هشدار دهنده ست، وقتی میاد باید ببینی چرا اومده؟ دلیلی داره حتما. صرف تخلیه ش که کارساز نیست.
مثلا برای نه گفتن من می خوندم که آدمایی هستن که نه نمیگن بعد هی عصبانی میشن. خشم اینجا داره داد می زنه بهمون میگه
حرفتو بزن! از حقت دفاع کن، بگو نه و زندگیتو تو دست بگیر.
کار ریشه ایش این میشه که
اول از همه
ببین چرا از خودت عصبانی میشی، منطقیه یا غیر منطقی.
اگر غیر منطقیه، ببین چه چیزی رو نمی پذیری بشین فکر کن، پیداش کن، بپذیرش، برای حلش برنامه بریز.
اگر منطقیه خب باید جای مناسب تخلیه ش کنی،
مثلا اگه واقعا مستحق تنبیه بودی خودت رو تنبیه کن.
خشمت رو از بین نبر، جای درست استفاده ش کن.
اما خب
راه های دیگه کنترل خشم هم هست مثلا اینکه چند تا نفس عمیق بکشی، یه لیوان آب بخوری، چند تا صلوات بفرستی، پنج ثانیه مکث کنی هیچ کار نکنی،...
نقل قول: کار ریشه ایش این میشه که
اول از همه ببین چرا از خودت عصبانی میشی، منطقیه یا غیر منطقی.
اگر غیر منطقیه، ببین چه چیزی رو نمی پذیری بشین فکر کن، پیداش کن، بپذیرش، برای حلش برنامه بریز.
اگر منطقیه خب باید جای مناسب تخلیه ش کنی،
مثلا اگه واقعا مستحق تنبیه بودی خودت رو تنبیه کن.
خشمت رو از بین نبر، جای درست استفاده ش کن.
اما خب
راه های دیگه کنترل خشم هم هست مثلا اینکه چند تا نفس عمیق بکشی، یه لیوان آب بخوری، چند تا صلوات بفرستی، پنج ثانیه مکث کنی هیچ کار نکنی،...
یه وقتایی چیزی ک از خودمون انتظار داریم با عملکردمون فرق داره
هی میخوای ایدال خودت باشی، میبینی ک باز فاصله داری
از یه طرف دیگه اطرافیان هم، ادمو سرزنش میکنن
بعد تو تنهایی خودت میشینی، مدااام خودتو قضاوت میکنی ،مدام حال خودتو میگیری
از خودت ناراحت میشی ، و حتی خودت رو هم از دست میدی
فک کنم راه حلش اینکه ، خودمونو با همه کم و کاست هامون قبول کنیم...
اگر همه کامل بودیم ک ادم نمیشدیم ، فرشته میشدیم
اگر بپذیریم ک اشتباه کردیم و خودمونو با نواقصمون ،با کم کاریامون قبول کنیم و دوست داشته باشیم میتونیم یواش یواش عادتامونو اصلاح کنیم
این مسیر طولانیه ، ممکنه یه جاهایی کم بیاریم
اما وقتی ادامه دار باشه این مهربونی با خود ،این خشم فروکش میکنه
( این نکته رو هم در نظر بگیرین ک فقط حرف زدن کافی نیست ، اون طرح کوچیکی ک براش برنامه ریزی میکنین باید عمل بهش مستمر باشه ، که این حس رضایت از خود برگرده، تقویت بشه ، و حس اعتماد به نفسمون بیشتر بشه)
خودمم تو این مرحلم،،،
ولی نباید خسته شد..
سخته ولی میگذره...
دختراااا
اسممو عوض کردمم، اینو خیلی دوست دارمم
(1400 خرداد 31، 10:14)آبی آسمانی نوشته است: [ -> ]دخترا یه چیزی ...
من وقتی از خودم عصبانی میشم خیلی دلم میخواد خودارضایی کنم ...
نه به خاطر لذتش ...
حس میکنم تخلیه ی روانی میشم ..
راهنماییم کنید
این حس رو منم داشتم
یجورایی دلت میخواد تمام عقده هات رو سر خودت خالی کنی
ولی بعدش خیلییییی حس بدی میاد سراغت
میدونی باید فکر کنیم که من چه گناهی کردم که باید انقدر خودمو شکنجه بدم؟
چرا از خودم عصبانیم؟
وقتی علت رو فهمیدیم سعی کنیم برطرفش کنیم تا این خشم درونی خاموش بشه
برای من بیشتر این خشم برای این بود که حس میکردم زمان زیادی رو از دست دادم و به جایی که میخواستم نرسیدم
اینا همش به خاطر عزت نفس پایینه
اگر روی عزت نفس کار بشه و خودمون رو دوست داشته باشیم سراغ همچین کاری نمیریم
و برای رفع عصبانیت از روش های معقول استفاده میکنیم
این کتاب تمرین هایی داره برای افزایش عزت نفس
من خودم نخوندمش هنوز فقط خلاصه ای ازش رو گوش دادم
ولی تا جایی که شنیدم بهترین کتابه در این موضوع
ممنونم ازتون دخترا
راهکار هاتون عالی بود
این حرف زدنه خیلی مهمه عارفه جان
رهایی جونم اتفاقا خودمم دنبال یه کتاب درباره ی عزت نفس بودم ...
کم و بیش هم درباره اش کتاب خوندم ...
ولی کتابا یا وویس ها چنگی به دل نمی زدن
حالا این یکی رو امتحان میکنم
و اما
ایرانا بانو !!
چه اسم قشنگی واقعا
مبارکت باشه عزیز
و ممنونم از راهنماییت ...
سلااام دخترااا
رزا/ 10 روز خوب تو شب میلاد مهربونترین امام/ خدا رو شکررر
عیدتون مبارررک باشه. کلیی آرزوهای خوب دارم واستون. لطفا امشب و فردا واسه من و همه ی کانونی ها دعا کنید. دعایی که دیگران در حقمون بکنن ممکنه به اجابت نزدیکتر باشه.
[url=
]
[/url]
واای دخترااا مدال دوم قشنگمو دیدید؟؟؟ همین امشب عیدی گرفتمش
عارفه خواهر پاشو شرایطو عوض کن
Wc و وضو خیلی کار سازه
اون حس و حالو پرورش نده ،
من به خودم تو این شرایط میگم الان وقتش نیست
اگه توی جات هستی ، میخوای بخوابی پاشو از جات
اگه خوابت نمیبره، نمون تو جات
سوره لقمان هم خیلی خوبه
دختر مقاومت کننننن
اومدم ایرانا جانم.
با چشمای گریون و نفس حبس شده که نکنه بقیه رو بیدار کنه
پا شدم از تو جام.
فقط از تو اتاق اومدم بیرون سجاده م رو نصفه نیمه پهن نکرده خودمو انداختم توش... سرمو با دستام گرفتم و تو حال سجده جمع شدم تو خودم و خدا رو صدا زدم...
گفتم خدایا منو از چنگال اینا رهایی بده...
من می خوام با تو باشم
می خوام یه همسر خوب بشم
یه مادر خوب
یه زن نمونه
خدایا امکان ندارن منو تا اینجا رسوندی ولم کنی...
خدایا اگه قراره بزنم هر چی نعمت دادیو خراب کنم جونمو بگیر تا قبل سیاه شدنم بمیرم...
خدایا همسر من کی به من می رسه...
خدایا قلب من کی پر از آرامش میشه
خدایا کی یه نفر مال من میشه
کی ...
بهتره بقیشو نگم...
تو خودت مگه منو با غریزه نیافریدی...
اینا بد نیست...
برای من این صبر ولی خیلی داره سخت میشه...
خیلی داره سنگین میشه...
شبا جون میدم تا پاک بخوابم
و خیلی سست شدم، بی خیال، ...
خدایا منو نجات بده...
از دست خودم...
از دست خودم...
الان که می نویسم تا حالا دو بار صورتمو شستم و دوباره خیس اشکه...
الهی و ربی...من لی غیرک
بعدش دوباره اون حس بد برمیگرده
حفظ این پاکی راحتتر از توبه
اهرم
رنج و لذتو برای خودت مرور کن
آره اما دیگه تازگیا روم اثر نداره.
سر شدم.
از گفتن اینا آیا دارم مبادا شیطون کار یاد شما بده.
شما مقاوم بمونید.
انگار یه لجبازی درونم شکل گرفته.
انگار قرار نیست هیچ وقت ازدواج کنم و گفتم گور بابای همه اون اهداف.
من خیلی ضعیف شدم. یا شاید شرایطم سخت شده و من همون قبلی موندم.
شرایط بغرنجیه.
کلی تلاش کردم شب زود بخوابم که برنامه ریزیم درست بشه بعد حالا الان اینجا تو هال نشستم و نمیتونم بخوابم...
خدایا خودت درستش کن...