کانون

نسخه‌ی کامل: گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(1402 ارديبهشت 17، 11:17)Roza_r نوشته است: [ -> ]سلااام دخترااا 49-2

من از سفر برگشتم و خیییلی راضیم که با وجود مخالفت ها به خاطر شرایط فعلی جسمیم و با وجود یه مقدار سختی این سفر رو رفتم 53258zu2qvp1d9v

خب اعلام وضعیت کنم:

Roza_r ا / ۱۱ اردیبهشت / ۷ روز خوب 

صد البته لازمه بگم که متاسفانه ذهنم رو این هفت روززیاد سعی نکردم کنترل کنم ولی اذیتم نشدم. 

دختراااا هم چنان نگران وضعیت حافظم هستم، و البته نگرانی و دغدغه جدید فکریبهم اضافه شده که شاید به نظر بضی از شما مسخره باشه، ولی فک کنم اینجا راحتتر میتونم بحرفم. خب من تا همین یک سال پیش زیاد درمورد مسائلی مثل حجاب فکر نمیکردم، محجبه نیودم ولی خارج از عرف هم نبودم، به هیچ وجه هم فکر نمیکردم درمورد اینکه قراره بهتر یا بدتر بشم، دغدغه من نبود، روند ثابتی داشتم نسبتا در بیشتر سالهای گذشته. این مدت اخیر با اتفاقات پیرامونمون نمیدونم چی باعث شده ذهنم درگیر مسئله حجاب بشه، اینکه چقدر درسته،چقذرلازمه؟ راهی که من (صرفا شخص من نه دیگران) طی میکنم با درون من هماهنگی داره یا نه، قبلا شاید شال از سرم میفتاد سهوا و هیچ حس و عکس العنل ویژه ای نداشتم ولی الان فکر میکنم بهش، نمیدونم چرا! تو سفر پیشاومد که جاهایی حجاب نداشتم، جالبه در لحظه هم چنان پاکنش من مثل قبله، ولی اگه چند ساعت بگذره و تنها باشم افکار مختلف به ذهنم هجوم میارن، هیچ وقت از حجاب به شکلی که داشتم بیزار نبودم و البته هیچ وقت هم در خودم نمیدیدم و قصد نداشتم حجاب بهتر و دقیقی داشته باشم، ولی انگار اتفاقات این مدت باعث شده ذهنم مدام بگه خب یا رومی روم یا زنگی زنگ! کلا شاید موضوع مهمی نیست ولی ذهن من متخصص تولید افکار و نگاه کردن له مسائل از سیصد زاویه دید مختلف در یک زمانه 65
توقع ندارم اینجا بحث اعتقادی و دینی کنیم چون کاملا محسوس و مشخصه که افراد اعتقادات متفاوتی دارند، مثلا همین سفری که رفتیم دوستی همراهمون بود که بی حجاب بود کاملا و دوست دیگه ای که کاملا محجبه بود،از قدیم با هردوشون دوستم و مشکلی باهاشون ندارم ولی جدیدا یه چالش درونی برای خودم ایجاد شده، اگه حوصلشوداشتید بگید ببینم شماام تاحالا همچین چالشایی داشتید یا من دیوونم


سلام رزا 
خوبی عزیزم؟
من کسیم که محجبه ام 
لااقل اینطور فکر میکنم
چادر میپوشم تو بسیج کارای فرهنگی میکنم ، تبلیغ حجاب میکنم ، ویرایش کتابایی در مورد حجاب رو انجام میدم و زیباسازیشون رو انجام میدم
رزا خانواده ی من با حجابم به شدت مخالفن 
نه اینکه روسریو از سرم بردارم و اینا 
نه
ولی میگن شال بپوشم تا زیباتر باشم چون مامانم‌میگه چادر بهت نمیاد حجاب اینطوری بهت نمیاد شبیه پیرزنا میشی 
از طرفی به خواهرم که اونم چادر میپوشه و فقط نظاهر به پوشش میکنه و بهش اعتقادی نداره همینکه از محیط دانشگاه و دور میشه مث بقیه ی مردم شال میپوشه اصلا حجاب رو دوست نداره ولی مامانم میگه بپوشه چون بهش میاد
مامانم هرچی به من میگه بهم نمیاد من کار خودمو میکنم و به حرفاش گوش نمیدم 
من عاشق حجابم 
گاهی میگم خب چرا توهم مث بقیه نمیشی هم خوشگل تر به نظر میای
هم مامانت ازت راضی میشه
میدونی من دیگه به چادر وابسته شدم 
یه جوریه که وقتی درش میارم حس میکنم دارم برهنه میچرخم در این حد 
یا مثلا به مداحی و اینا وابسته شدم 
ازینکه یه مدت طولانی که در حدود ۱۰ دقیقه باشه موسیقی گوش بدم سردرد میگیرم ولی شب تا صبح مداحی پلی شه بازم دوسش دارم
دیگه همین 
فکر میکنم همه چی به باور شخص ربط داره 
به اینکه چقدر پیش خودش مهمه که خدا دوسش داشته باشه هرچند چه بسا چادریایی هستن مثل خواهرم که از نماز و چادر و ... فرارین ولی میپوشن چه برای آیندشون چه برای بد نشون دادن اسلام
آهای بارانیاااا کجایییییینننننن
بیاین اینجاااا
حرف بزنینننننن
دلم برا حرفای قشنگتون تنگ شدههههههه
ایرانااااا یلدااااا رزاااا سناااا عارفههه شادیبی کجایییننننن بیاییییین
آهااااای
من اینجام ،
کسی صدامو میشنوه ؟؟؟؟؟

اسم عبدالمرحوم یادم نمیاد چرا 17

راستی از مشکاتم خبری نیست کجاست؟
(1402 ارديبهشت 19، 19:13)Alex.forman نوشته است: [ -> ]آهای بارانیاااا کجایییییینننننن
بیاین اینجاااا
حرف بزنینننننن
دلم برا حرفای قشنگتون تنگ شدههههههه
ایرانااااا یلدااااا رزاااا سناااا عارفههه شادیبی کجایییننننن بیاییییین
آهااااای
من اینجام ،
کسی صدامو میشنوه ؟؟؟؟؟

اسم عبدالمرحوم یادم نمیاد چرا 17

راستی از مشکاتم خبری نیست کجاست؟

چقدر صبرت کمه دختر، نه ساعته کلا پست گذاشتی 4fvfcja

اول از همه این که 
خوش برگشتی  49-2
و ایشالا به شکرانه این که ترک کردی بمونی نه این که یهو ناپدید بشی. حتی شده هر هفته یکبار اقلا بیای dingdingding

درباره حجاب من دو تا نکته مد نظرم بود بگم که گفتم. به هر حال یک انتخاب شخصیه و خود شخص باید به آرامش درونی برسه 53258zu2qvp1d9v


همراز خواهری خوش آمدی، بیا یکم از خودت بگو باهم آشنا بشیم 49-2
من عارفه م مدیر روانشناسی ۲۷ سالمه دانشجوی ارشد علوم اجتماعی هستم و از ۲۵ سالگی درگیر شدم
(1402 ارديبهشت 19، 19:27)عارفه نوشته است: [ -> ]
(1402 ارديبهشت 19، 19:13)Alex.forman نوشته است: [ -> ]آهای بارانیاااا کجایییییینننننن
بیاین اینجاااا
حرف بزنینننننن
دلم برا حرفای قشنگتون تنگ شدههههههه
ایرانااااا یلدااااا رزاااا سناااا عارفههه شادیبی کجایییننننن بیاییییین
آهااااای
من اینجام ،
کسی صدامو میشنوه ؟؟؟؟؟

اسم عبدالمرحوم یادم نمیاد چرا 17

راستی از مشکاتم خبری نیست کجاست؟

چقدر صبرت کمه دختر، نه ساعته کلا پست گذاشتی 4fvfcja

اول از همه این که 
خوش برگشتی  49-2
و ایشالا به شکرانه این که ترک کردی بمونی نه این که یهو ناپدید بشی. حتی شده هر هفته یکبار اقلا بیای dingdingding

درباره حجاب من دو تا نکته مد نظرم بود بگم که گفتم. به هر حال یک انتخاب شخصیه و خود شخص باید به آرامش درونی برسه 53258zu2qvp1d9v


همراز خواهری خوش آمدی، بیا یکم از خودت بگو باهم آشنا بشیم 49-2
من عارفه م مدیر روانشناسی ۲۷ سالمه دانشجوی ارشد علوم اجتماعی هستم و از ۲۵ سالگی درگیر شدم


دیگه بی معرفتی از من بود 
بسی شرمنده گشتم  Shy
سلام دوستان امروز شد ۷۲ روز که پاکم ولی اون حسی که باید باشه نیست هنوزم حالم خوب نیست دلم برای چشمام قبل از اینکه خود ارضایی میکردم تنگ شده
سلاااام دختراااا

الکس جان خوش برگشتی، خوشحالم که پااااکی، خیییلی خوشحاالم،وقتی میبینم یه نفرتون پاک شده میگم الهی شکر، یکم امیدوار میشم باز 2uge4p4


خب این چند روز گذشته لعزش داشتم متاسفانه، افسردگی حتی اجازه نمیده تک تک نظرمو درمورد پستای تک تکتون بدم، ولی خوندم و بهشون فکر کردم و حتی یه جاهایی موافق یا مخالف صحبتاتون بودم. من فک میکنم همیشه یه دختر میانه حال بودم و فعلا با توجه به حرفاتون فک کنم همینطور میانه حال بمونم بهتره، .ولی ذهنم مدااام درگیر آیندست، خودم رو در معرض برداشتن حجاب میبینم حقیقتا، ولی حس میکنم با درونم هماهنگی نداره.دیشب یه پسری رو باهاش بیرون رفتم بابت خواستگاری، ادم سالم و خوبی بود ولی گمون میکنم اعتقادی ب حجاب چندان نداشت. از طرفی حجاب به نظر من زمانی میتونه برای جامعه مفید باشه که عموم مردم داشته باشنش، مثلا اگه در چند سال اینده جمعیت محجبه ها کم بشه، حجاب به نظرم چندان وجهه اجتماعی نداره، ضمن اینکه هیچ کدوم از ایات قرآن دلیل اجتماعی بابتش معرفی نکردن، فقط فایده شخصی بیان شده و من باهاش موافقترم. خانمی رو فالو دارم که تهران ساکنند،بعد از چند سال خودش تصمیم گرفته محجبه بشه، استایل خاص خودشو داره و لباس هاش خیلی زیباست و چادری هم نیست، اما محجبست، یادمه یکی از دلایلی که برای انتخابش ذکر کرده بود این بود که بدون نیاز به صحیت کردن دیگران متوجه میشن من عقایدی دارم که برای من ارزشمنده و حدود منو تعیین میکنه، این حرفو این اواخر که یه مهمونی مختلط دعوت شدم که مشروب هم جزء برنامه بود و صد البته که ادمای مهمونی همگی ادمای خوبی یودند و قرار نیود اتفاق ناجوری بیفته، فهمیدم. من اون شب کار دیگه ای داشتم ‌‌‌‌اون مهمونی رو نرفتم ولی خب حرف این خانم خاطرم اومد، شاید ظاهر من نشون میداد که مهمونی رو میرم و به همین خاطر اون دوست عزیز بابت نرفتنم ناراحت شد، اگرچه به نظر خودم ظاهر بسیار معمولی و میانه دارم.   

دکتر هم رفتم، عکسای مغزم لعد از تصادف رو دید گفت اسیب جزیی بوده، یه قرص ضدافسردگی فقط تجویز کرد و گفت مجدد کدت دیگه ای ام ار ای بدم. دکتر خیلی خوبی بود، از طرز برخورد پزشکی که بخشی از تحصیلاتش رو خارج از کشور بوده لذت بردم، معاینه و شرح حال دقیق و کامل و احترام زیاد.
(1402 ارديبهشت 20، 9:56)Roza_r نوشته است: [ -> ]سلاااام دختراااا

الکس جان خوش برگشتی، خوشحالم که پااااکی، خیییلی خوشحاالم،وقتی میبینم یه نفرتون پاک شده میگم الهی شکر، یکم امیدوار میشم باز 2uge4p4


خب این چند روز گذشته لعزش داشتم متاسفانه، افسردگی حتی اجازه نمیده تک تک نظرمو درمورد پستای تک تکتون بدم، ولی خوندم و بهشون فکر کردم و حتی یه جاهایی موافق یا مخالف صحبتاتون بودم. من فک میکنم همیشه یه دختر میانه حال بودم و فعلا با توجه به حرفاتون فک کنم همینطور میانه حال بمونم بهتره، .ولی ذهنم مدااام درگیر آیندست، خودم رو در معرض برداشتن حجاب میبینم حقیقتا، ولی حس میکنم با درونم هماهنگی نداره.دیشب یه پسری رو باهاش بیرون رفتم بابت خواستگاری، ادم سالم و خوبی بود ولی گمون میکنم اعتقادی ب حجاب چندان نداشت. از طرفی حجاب به نظر من زمانی میتونه برای جامعه مفید باشه که عموم مردم داشته باشنش، مثلا اگه در چند سال اینده جمعیت محجبه ها کم بشه، حجاب به نظرم چندان وجهه اجتماعی نداره، ضمن اینکه هیچ کدوم از ایات قرآن دلیل اجتماعی بابتش معرفی نکردن، فقط فایده شخصی بیان شده و من باهاش موافقترم. خانمی رو فالو دارم که تهران ساکنند،بعد از چند سال خودش تصمیم گرفته محجبه بشه، استایل خاص خودشو داره و لباس هاش خیلی زیباست و چادری هم نیست، اما محجبست، یادمه یکی از دلایلی که برای انتخابش ذکر کرده بود این بود که بدون نیاز به صحیت کردن دیگران متوجه میشن من عقایدی دارم که برای من ارزشمنده و حدود منو تعیین میکنه، این حرفو این اواخر که یه مهمونی مختلط دعوت شدم که مشروب هم جزء برنامه بود و صد البته که ادمای مهمونی همگی ادمای خوبی یودند و قرار نیود اتفاق ناجوری بیفته، فهمیدم. من اون شب کار دیگه ای داشتم ‌‌‌‌اون مهمونی رو نرفتم ولی خب حرف این خانم خاطرم اومد، شاید ظاهر من نشون میداد که مهمونی رو میرم و به همین خاطر اون دوست عزیز بابت نرفتنم ناراحت شد، اگرچه به نظر خودم ظاهر بسیار معمولی و میانه دارم.   

دکتر هم رفتم، عکسای مغزم لعد از تصادف رو دید گفت اسیب جزیی بوده، یه قرص ضدافسردگی فقط تجویز کرد و گفت مجدد کدت دیگه ای ام ار ای بدم. دکتر خیلی خوبی بود، از طرز برخورد پزشکی که بخشی از تحصیلاتش رو خارج از کشور بوده لذت بردم، معاینه و شرح حال دقیق و کامل و احترام زیاد.


رزای عزیزم لطفا فراموش نکن شهدا برا چی رفتن جنگیدن
نقل قول: سلام دوستان امروز شد ۷۲ روز که پاکم ولی اون حسی که باید باشه نیست هنوزم حالم خوب نیست دلم برای چشمام قبل از اینکه خود ارضایی میکردم تنگ شده
حس خوووب حاصل از پاکی دیر یا زود سراغت میاد، لطفا تسلیم نشو Khansariha (69)

نقل قول: رزای عزیزم لطفا فراموش نکن شهدا برا چی رفتن جنگیدن

قطعا دلایل زیادی برای رفتن داشتند 53258zu2qvp1d9v

دختراااا من مدتهاست تو سردرگمی ام، تو زمینه های مختلف، مثلا ادامه تحصیل بدم یا نه، ایران بمونم یا به رفتن دست کم فکر کنم، اخیرا این موضوع حجاب، و کلی موارد دیگه، لطفا برای عاقبت به خیری و تصمیمای درست دعا کنید.

دخترایی که نظرات خودتونو گفتید و از خودتون نوشتید اگه خارج از کشور باشید حجابتون چطوره؟کلا فکر کردید در صورت تغییر شرایط در چند سال اینده تصمیمتون چیه؟جدی ب نظرتون مسخره نیست مغز من وسط اینهمه گرفتاری ب همچین چیزایی فکر میکنه Hanghead
سلام  53

پارادوکس / ۱۳ روز پاکی

حالم خوب نیست ، نه تنها خوب نیست بلکه خیلی هم بده . بعد از تصمیم برای صبر پیشه کردن و دنباله ی کار خود گرفتن تماس بی وقتی داشتم و مامور شدم که خبر مرگ یکی از عزیزانم رو‌ به خانواده و فامیل بدم . در فاصله ی چند ماهه فوت دو عزیزی رو تجربه کردم که جوون بودن و هنوز فرصت داشتند برای زندگی ولی قسمتشون نشد . زندگی از هر زمانی پوچ تر به نظرم میرسه .
شاید یکی از سخت ترین کارها مدیریت محیطی هست که درش قرار داریم ، دست های یکی و میگرفتم که خودش و نزنه ، به دیگری آب میدادم و مابقی رو با آرام بخش پیگیری میکردم . تا حالا چندین ساعت کنار خیابون ننشسته بودم که آخرش خبر بدن فردی که منتظرش بودین تموم کرد ، به همین آسونی . بعدشم زیپ کیسه رو جلو چشمات ببندن و منتقلش کنن .


هیچ ایده ای در جهت اینکه چطور به زندگی و کارهای خودم برسم ندارم . یکی از امتحان هام و دادم و پاس نمیشم . ۲۹تا امتحان بعدی هم انقدر مهم هستند که استرس قلبم و از جاش میکنه . در هر صورت همه ی کار و زندگی شخصیم رو متوقف کردم.
الان هم با تمام خستگی فقط اومدم بنویسم که پاکم و خدا رو شکر کنم که درگیر این گناه سخت نیستم. مصمم تر از هرزمانی برای ترک هستم . هیچی ارزش گناه و نداره و زندگی کوتاه تر از هرزمانی هست .
نقل قول: دختراااا من مدتهاست تو سردرگمی ام، تو زمینه های مختلف، مثلا ادامه تحصیل بدم یا نه، ایران بمونم یا به رفتن دست کم فکر کنم، اخیرا این موضوع حجاب، و کلی موارد دیگه، لطفا برای عاقبت به خیری و تصمیمای درست دعا کنید.

الهی خدا به هممون بینشی بده که درست و غلط رو درست تشخیص بدیم.  63


نقل قول: دخترایی که نظرات خودتونو گفتید و از خودتون نوشتید اگه خارج از کشور باشید حجابتون چطوره؟کلا فکر کردید در صورت تغییر شرایط در چند سال اینده تصمیمتون چیه؟جدی ب نظرتون مسخره نیست مغز من وسط اینهمه گرفتاری ب همچین چیزایی فکر میکنه [تصویر:  hanghead.gif]

من قطعاً محجبه خواهم بود. اونجا با مذهبی ها (نه سیاسی ها) اگه شرایطش باشه دوست میشم و حتما در کنار زندگی معمولیم یک برنامه مذهبی یا خیریه یا کلاس قرآن چنین چیزی خواهم داشت اگر روزی رفتم. 

درباره رفتن هم به نظرم دوره زمانه ای شده همه ما باید یکبار جدی بهش فکر کنیم و ببینیم می خوایم بریم یا دلمون با موندنه؟ چه بسا همه چیز هم فراهم باشه ولی دلمون نیاد دل بکنیم بریم. 53258zu2qvp1d9v

دوما باید احتمالات رو بسنجیم و ببینیم امکان رفتن رو داریم؟ چه ویزایی می خوایم بگیریم؟ چی کم داریم؟ با غربت میتونیم کنار بیایم؟ با دوری از فضای ایران و سنت هامون چقدر دووم میاریم؟ زبان چقدر بلدیم؟ بعدش می خوایم اونجا ازدواج کنیم؟ بمونیم برا همیشه؟ بچه هامون چطور بزرگ کنیم؟ چه کاری میشه کرد ریشه شون ایرانی بودنشون باهاشون بمونه و...

اینا همه سوالات شخصی هستن و طوری نیست که کسی، حتی خیرخواه، بتونه جای ما فکر کنه. 

و رفتن اینقدر کاااار داره که ممکنه روال رفتن با داشتن پول کافی و اینا باز هم چند سال طول بکشه‌.

من پارسال یه دوستی داشتم با همسرش تصمیم جدی داشتن به رفتن. جدیا! باعث شدن منم تلنگری بخورم و بهش فکر کنم. بعد که دو جا رفتند مشاوره مهاجرتی نظرشون عوض شد دیدند از پس هزینه هاش برنمیان و اگر احیانا خواستند برگردن هیچی ندارن و باید از صفر شروع کنند. 

من خودم اصلا دوست ندارم برم بمونم. دوست دارم مدتی مشخص برم یه کاری یاد بگیرم، یه حرکتی کنم و برگردم. دوست دارم اگر رفتم بدونم دو سال دیگه مثلا بر می گردم. همین. به عنوان یک دوره گذرا ببینمش. اینطوری غربت شدیدی نمی کشم بچه هام تو ایران بزرگ میشن فارسی درست حرف می زنن و خیلی چیزای دیگه که نمی خوام پرگویی کنم. در مجموع من دیدم خارج زندگی کردن حتی برای دوره ای کوتاه کلی تجربه های جدید برای آدم داره و دنیای آدم رو بزرگ می کنه 53258zu2qvp1d9v
یلدا هم حرف های زیادی برای گفتن داره و تجارب خوبی. 
یلدا کجایی  49-2

باید سختی رفتن و سختی موندن رو مقایسه کنی با هم ببینی چیزایی که از دست میدی به نسبت چیزهایی که به دست میاری می ارزه یا نه
بچه ها هنوز روزانه نویسی دارید؟ 
اگه تا امروز کم و بیش نوشتید از الان بنویسید که چند روز فقط مونده ها 49-2

رزا امروز یه موضوع خوب داری،
چرا از ایران برم و چرا ایران بمونم؟
به جای فکر کردن بنویس تا ببینی چقدر ذهنت باز میشه. Khansariha (46)
نقل قول: به نظر من هر کسی حق داره در زندگی تغییر عقیده بده اما این قضیه میتونه خیلی داستان بشه و آدم ها درباره ما دچار تردید بشن. لذا خیلی بهتره که آدم تا مطمئن نشده تغییر رویه نده و از اون مهم تر، اگه تغییر رویه داد خیلی تند نره‌‌.

امروز همش فکرم مشغول حرفت بود رزا و جواب خودم.
یه چیزی کم گفتم.
تعادل در کنار تحقیق باید باشه.
مطالعه کن تحقیق کن ولی به هر نتیجه ای رسیدی یهو تغییر مسیر نده، ذره ذره جلو برو.
بعد در تحقیقات هم خیلی به حرف آدم ها جلو نرو، سخنران خوب الان کم هست. اکثراً یا تندروی دارن یا کندروی. و زود یا دیر زده میشی. و این آدم ها دچار خطا و سوگیری و افراط میشن اما کتاب ها کمتر. نمیدونم اسم سخنران خوب بگم یا نه می ترسم حرف سیاسی بشه بگم کیو قبول دارم.

کتاب هایی که یلدا گفت خوبن منم چند تایی میتونم بهت معرفی کنم. از اون دسته کتاب های علی صفایی حائری. ملقب به عین صاد. فوق العاده توصیه می کنم. با روح و روانت بازی می کنه، سیاسی هم نیست بیشتر کار کردن روی خود هست و از نظر معنوی به خودسازیت کمک می کنه.
و
 نیازی نیست به خودت فشار بیاری، به مرور بخون و فکر کن.
عارفه جونم من هنوز روزانه نویسی رو دارم و خیلی بهم کمک میکنه
درمورد تجاربم بعدتر ها صحبت میکنم

رزا جونم اصلا غیر طبیعی نیتس همه ما دچار این دوگانگی ها شدیم و این نشانه ذهن باز توعه
ولی چقدررررر بد میشه اگ این شبهات و ول کنیم به حال خودش
کتاب بخونید لطفا بچه ها 53258zu2qvp1d9v


فقط یه جمله میگم برای همه بچه های اینجا
در حال حاضر مهاجرت تو ذهن ایرانیا بای دیفالت شده یعنی هرکی میتونه و نمیتونه بااااید بره
در صورتیکه با تما‌م وجود بهتون میگم که باید تا جاااااااااییکه میتونید و تا لحظه اخر بمونید اینجا
وگرنه رفتنتون اونجا اصلا نه بهتون رضایت میده نه شادی
کساییکه مشکل ندارن و دارن زندگیشونو میکنن اینجا خیلی اشتباه میکنن که به رفتن فکر میکنن
طرف حوصله یه آیلتس گرفتن نداره میگه برو برو
من خودم با آیلتس ۷ مث خر تو گل گیر کرده بودم برای درس خوندن
فکر کردید یه هلو هاوآریو بلد باشید کارتون راه میفته؟
من توانایی اینکه یه سخنرانی برگزار کنم داشتم و در عین حال درس خوندن به یه زبون دیگ برام کابوس بود
یه conversation معمولی با مردم خیلی فرق داره با دانشگاه رفتن و…
نبینید چی گل زبون کیا افتاده و مردم سمت چین
این مردم خودشون گم شدن نمیدونن کجا دارن میرن شما تازه دنبالشون راه میفتین؟
مهاجرت دلیل خیلی خیلی بزرگ و‌محکم و پررنگ میخواد
مثلا تنفر از دین 1 چیزیه ک خیلیارو فراری داده و الانم بسیار راضی هستن هرچند نصف رفاه ایران رو هم ندارن و برای پنی به پنی پولشون می میرن و زنده میشن
اطرافیان خودم اینجوری بودن
یا مثلا خوندن یه رشته ای که امکانش نیست توی ایران کاری براش کرد و…
یه دلیلی که وقتی پشت میزت توی اتاق خوابگاه - که ۱۵ متره و همونجا باید بخوابی و بخوری و‌ همه کاری بکنی- نشستی و جلوت یه کوه رفرنس انگلیسی بود و هوای ابری و تاریک مزخرف اروپا روی اتاقت سایه انداخته 
و شب که از سر کار پاره وقت خیلی نایس ت  برگشتی و باید اماده میشدی برای امتحانای رگباری کالج اما حتی یه تیکه نون تو یخچال نیست بخوری
و هیچ کس و مطلقا هیچ کسی نیست که حتی یه سلام بکنی
که مامانت بهت پیام داده و‌ نگرانته و کل خانواده خلاصه شده توی یه اسکرین ۴ اینچی
که پوند رفته بالا و اقتصاد اروپا هم فاجعه شده و قیمتا داره میره بالا و روت نمیشه بازم درخواست پول کنی
که توی اون سرمایی که فقط ۱/۵ ماه از تابستونش گرمه نمیتونی حتی یه شوفاژ روشن کنی چون گاز رو دولت می بنده

باید یه دلیلی باشه که تورو موندگار و امیدوار کنه و صد بار خودتو لعنت نکنی
 زندگی آسون نیست بچه ها، هیچ‌ کجای دنیا

نه فقط برای مهاجرت
توی هیچ مسیری بدون دلایل شفاف برای خودتون پا نذارید

یاعلی
سلام دخترای خوب

دلتنگتون بودم
ببخشید مدتی نبودم
امیدوارم همتون خوب باشید

یکی دو ماهی هست که مشکلاتی برام پیش اومده و حالا حالاها ادامه داره ، خیلی درگیر بودم این روزا 
ولی بازم خیلی خیلی خداروشکر میکنم چون بازم میتونست بدتر از این پیش بیاد ، بازم خیلی خدا بهمون رحم کرد 
هر روز بابت داشته هام سعی میکنم شکرش کنم
با اینکه شرایط سخته  ولی انگار تو دل این سختی ها خوشی ها و آسونی هایی هم هست که  تحمل شرایط رو آسون تر میکنه 


خب شماها چطورین؟
پست هارو خوندم همه رو
یکم احساس میکنم فضای گروه دپرسه و به نشاط نیاز داریم هممون 53258zu2qvp1d9v
پیشنهادی دارین برای عوض شدن حال و هوای  گروه؟


برنامه ریزی هاتون چطور پیش میره دخترا؟
کیا پایبندن هنوز؟

من تو این مدت شاید دو هفته ای از دفتر برنامه ریزیم فاصله داشتم ولی از این هفته دوباره برگشتم و خداروشکر الان اوضاع بهتره  53258zu2qvp1d9v


عارفه جون 
یلدا جون
و بقیه دوستان
ممنون که هوای گروه رو داشتین 
حنیفا مثل اینکه رفته غیبت ،خیر باشه ان شاء الله
ممنونم از زحماتت حنیفا جان
ان شاء الله تو امتحانات موفق باشی

 نیاز به سرپرست داریم خانما
راستی یه خبر خوب


تغییرات تالار  برنامه ریزی رو دیدین ؟

امتیازدهی حذف شده  و تغییرات خوبی صورت گرفته
جدول برنامه ریزی هم که  آقای یا ماه بنی هاشم زحمت کشیدن لقمه آماده درست کردن براتون 
هم فایل اکسل هست همراه با آموزش که خیلی جذابه
هم جدول قابل پرینت گرفتن
و هم اینکه میتونید تو  دفتر   دستی بکشین

دیگه نیازی هم نیست امتیاز بدین و میانگین بگیرین و اینا
نیازی نیست روزانه اعلام وضعیت کنید یا حتی هفتگی

اهداف ماه و تیرخورهای ماه  رو مینویسین  ،  و  بعد پر کردن جدول 
و آخر ماه هم عکس جدول رو میفرستین
به همین سادگی و خوشمزگی  4chsmu1

برید یه نگاه بندازید به قوانین جدید و  همچنین تاپیک آموزش اکسل
سوالی بود بپرسین

فعال و پرانرژی باشید  49-2
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780