کانون

نسخه‌ی کامل: گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(1400 آبان 13، 9:17)بنت الهدا نوشته است: [ -> ]سلام  سلام  
بنت الهدا/   ۳ ساعت  خوب  /  

تمام  سعیمو میکنم  جلوش بیاستم  ولی انرژیمو صرف جنگیدن باهاش  نمیکنم  

شمام  وقتی اینکارو انجام  میدید  احساس  شادی میکنید؟  اصلا چه چیزی باعث میشه احساس  شادی کنیم ؟  چرا؟


سلام حانیه جانم
خوبی قشنگول
من درمورد خ ا فهمیم جنگیدن و ایستادن جلوش خیلی سختو طاقت فرساست
من بهش فکر نکنم و سرم گرم باشه بهتر میشه روند ترکم
نقل قول: شمام  وقتی اینکارو انجام  میدید  احساس  شادی میکنید؟  اصلا چه چیزی باعث میشه احساس  شادی کنیم ؟  چرا؟

منظورت اینه با خ. ا  احساس شادی میکنی یا با ترکش؟
اره منظورم همونه
سلام 303


عضویت خانم بهاران فعال شده و به گروه باران پیوستند.
با آرزوی موفقیت و پاکی برای ایشان و همه اعضا 53


با تشکر
مدیریت گروه‌های ترک
(1400 آبان 13، 12:38)بنت الهدا نوشته است: [ -> ]اره منظورم همونه

اگه منظورت اینه با انجامش شاد میشی
خب شاید بخاطر اینکه چند لحظه از مسائل و مشکلات و درگیری های ذهنیت دور میشی   ولی این شادی واقعا چند ثانیه هست؟ ۳۰ ثانیه ؟ یک دقیقه؟ دو دقیقه؟   بعدش کوهی از غم ها نمیاد سراغت؟بعدش یه غم دیگه به غم هات اضافه نمیشه ؟
(1400 آبان 13، 14:37)سنــا نوشته است: [ -> ]
(1400 آبان 13، 12:38)بنت الهدا نوشته است: [ -> ]اره منظورم همونه

اگه منظورت اینه با انجامش شاد میشی
خب شاید بخاطر اینکه چند لحظه از مسائل و مشکلات و درگیری های ذهنیت دور میشی   ولی این شادی واقعا چند ثانیه هست؟ ۳۰ ثانیه ؟ یک دقیقه؟ دو دقیقه؟   بعدش کوهی از غم ها نمیاد سراغت؟بعدش یه غم دیگه به غم هات اضافه نمیشه ؟

اخه  دردم یکی دوتا نیس  از هرلحاظ تو فشارم و کلی  از خودم  و اطراعیانم گله دارم  و نمیدونم از کوحا باید شروع کنم
حق داری عزیزم  بهت حق میدم
واقعا سخته .. مخصوصا تو سال حساسی مثل سال کنکور

منم سال کنکورم خیلی سخت گذشت. شاید نه به اندازه تو   ولی سخت بود!

اینو مطمئنم که اگه  شرایط انقدر برام سخت نمیشد منم سخت تلاش نمیکردم و شاید تو جایگاهی که الان هستم نمیبودم

من خداروشکر میکنم بخاطر سختی هایی که بهم داد چون باعث شد رشد کنم  شاید تو شرایط راحت  اونقدر تلاش نمیکردم!

سختی ها برای ساخته شدن ما هستن  ، مطمئنم  تو هم میتونی از این شرایط سخت  با سختکوشی و تلاش  به اون چیزی که  دلت میخواد و ان شاء الله به صلاحته برسی . فقط سخت تلاش کن. 

هر گله ای هر شکایتی داری  بنویس. موقع درس خوندن هر فکر مزاحمی میاد سریع بنویسش و ذهنت رو خالی کن 
که ان شاء الله سر موقع بهشون رسیدگی کنی
که البته خیلی وقتا خود نوشتن کمک میکنی تا حد زیادی آروم بشیم.
[تصویر:  Screenshot_20211031_103801_Instagram.jpg]
اره  قطعا سختیا  برا ساخته شدنه الماس اگر حرارت  نمیدید و اون فشارو تحمل نمیکرد یه تیکه زعال  میموند  

ولی  خب گاها  بعضی  از سختی  ها  میبینی  واقعا  الکیه  و یه نفره  قبل تو میتونسته اون مشکلو حل کنه  و همرو با یه قطع رابطه یا تغییر رفتار و .... درست کنه  ولی نخواسته  و نمیخواد  و اصلا ترو ادم حساب  نمیکنه   و  یه ادم ضعیفیه  که همش میگ نمیتونم  نمیشه  نمیخوام  نق میزنه  فک کن خودت تو سختی  دوتا  ادم نق نقوهم  کنارت باشن  نه تنها کمک نمیکنن  مسخره میکنن غررر میزنن  بدرفتاری  میکنن  و  منتظر  یه سوژه ازتو باشن بعد بگن  بیا توکه اینهمه داری تلاش میکنی به کوجا رسیدی   و منتظر شکستت  باشن  و هیچکاری از دستشون برنیاد  خب قطعا خیلی  سخته  ولی اینو مطمئنم  که  خدای  من  اینو تو من دیده که من ترغیب  کننده ام  و میتونم برا همین تو همچین محیط مزخرفی به دنیا  اومدم

باورت  نمیشه سنا خانوم   اینهمه  درس میخونم  بعدش  باید بیام دعواهای خونمونو اروم  کنم    نقصای بقیرو جبران  کنم   چقد حالت بد میشه  وقتی ببینی  حمایتت نمیکنن چقد حالت  بد میشه وقتی ببینی که براشون  مهم  نیستی  اصلا براشون مهم  نیست کنکور تو مهمونیاشونو میرن مشافرتوشون   دوستاشونو میارن  پارتی  راه میندازن  سر و  صدا  میکنن   سره همه  چی مثل بجه ها دعوا میکنن  خدارو شکر که مدرسه ها داره باز میشه   یکم ارامش  میاد خونمون  خسته شدم از داداشام  هیچی  نمیفهمن  مثل نی نی کوچولوها  دفتر کتابای  منو برمیدارن اینور اونور میندازن  انگار نه انگار ۱۶  یا ۱۵ ساله ان   شلخته  ان  میان  اتاق  منو بهم  میریزن  تو کارام دخالت میکنم بدتر از اون  بابام طرف  اوناس 20
سلاااام دخترااا

متاسفانه امروز خیلی الکی و مفت لغزش داشتم. ینی واقعا میتونستم جلوش وایسم ولی انگار نخواستم. نمیدونم حتی نمیتونم بگم درست و حسابی لعزشی در کار بوده یا نه. یه فشاری هم سری قبل هم این سری رو ذهنم بود که به محض دیدن اولین تصاویر ظرف چن ثانیه از رو ذهنم برداشته شد ینی حتی نیازی به خ.ا نبود! نمیدونم دقیقا این چه حالیه فقط میدونم که خسته ام. اگه بخوام به علتش فک کنم شاااید شاااید فشار و استرس زیاد و حجم زیاد کارای این روزا باعث میشد که ذهنم با هجوم افکار جنسی مواجه بشه. درست مثل دوره ایکه تغییرات هورمونی بدنم پررنگه مثل اون موقه شده بودم این چند روز. دخترا امروز به خودم گفتم از کجا معلوم که دوباره فرصتی باشه برای جبران؟ به خودم گفتم رزا یه دختر کم سن و سال نیستی که هی بیشتر خودتو تو این لجنزار فرو میکنی... کسی تا حالا این حالو تجربه کرده که چند روز افکار جنسی بهش هجوم بیارن و بعد یه جایی یه روزی بالاخره یکم فکرشو ادامه بده و بعد با اولین کلیکا حس کنه دیگه نمیخواد ادامه بده یا حتی نمیخواد خ.ا کنه ولی حس کنه همین چن تا کلیک در که چن ثانیه یا چن دیقه کوتاه طول کشیده یه باری رو از روی جسم و روحش برداشته؟ من حس میکنم مغزم شرطی شده تو شرایط اضطراب و استرس افکار جنسی رو میفرسته تو ذهنم و خیلی عجیبتر همین ک کوچکترین اقدامی برای خاموش کردن ذهنم میکنم دیگه آروم میشه و نمیخواد ادامه بده... نمیدونم تونستم احساسمو درست و خوب بیان کنم یا نه... 809197ps94ijjhwg
(1400 آبان 13، 17:38)Roza_r نوشته است: [ -> ]سلاااام دخترااا

متاسفانه امروز خیلی الکی و مفت لغزش داشتم. ینی واقعا میتونستم جلوش وایسم ولی انگار نخواستم. نمیدونم حتی نمیتونم بگم درست و حسابی لعزشی در کار بوده یا نه. یه فشاری هم سری قبل هم این سری رو ذهنم بود که به محض دیدن اولین تصاویر ظرف چن ثانیه از رو ذهنم برداشته شد ینی حتی نیازی به خ.ا نبود! نمیدونم دقیقا این چه حالیه فقط میدونم که خسته ام. اگه بخوام به علتش فک کنم شاااید شاااید فشار و استرس زیاد و حجم زیاد کارای این روزا باعث میشد که ذهنم با هجوم افکار جنسی مواجه بشه. درست مثل دوره ایکه تغییرات هورمونی بدنم پررنگه مثل اون موقه شده بودم این چند روز. دخترا امروز به خودم گفتم از کجا معلوم که دوباره فرصتی باشه برای جبران؟ به خودم گفتم رزا یه دختر کم سن و سال نیستی که هی بیشتر خودتو تو این لجنزار فرو میکنی... کسی تا حالا این حالو تجربه کرده که چند روز افکار جنسی بهش هجوم بیارن و بعد یه جایی یه روزی بالاخره یکم فکرشو ادامه بده و بعد با اولین کلیکا حس کنه دیگه نمیخواد ادامه بده یا حتی نمیخواد خ.ا کنه ولی حس کنه همین چن تا کلیک در که چن ثانیه یا چن دیقه کوتاه طول کشیده یه باری رو از روی جسم و روحش برداشته؟ من حس میکنم مغزم شرطی شده تو شرایط اضطراب و استرس افکار جنسی رو میفرسته تو ذهنم و خیلی عجیبتر همین ک کوچکترین اقدامی برای خاموش کردن ذهنم میکنم دیگه آروم میشه و نمیخواد ادامه بده... نمیدونم تونستم احساسمو درست و خوب بیان کنم یا نه... 809197ps94ijjhwg
سلام  رزا جان  منم دقیقا  همین حسو دارم  و دارم راجبش تحقیق  میکنم که  چی میشه و چرا  ما  وقتی  اینکارو انجام  میدیم ا وم  میشیم  یا احساس  خشحالی و حتی  شده برای چن لحظه  خیلی حالمون خوبه !!!
نقل قول: هر گله ای هر شکایتی داری  بنویس. موقع درس خوندن هر فکر مزاحمی میاد سریع بنویسش و ذهنت رو خالی کن 
که ان شاء الله سر موقع بهشون رسیدگی کنی
که البته خیلی وقتا خود نوشتن کمک میکنی تا حد زیادی آروم بشیم.

حانیه عزیزم حتما خیلی تحت فشاری.
و احتمالاً درک هم نمیشی.
تنها کسی که درد تو رو کامل درک می کنه الان خودتی.
الان به عنوان خواهرم ازت می خوام خودت مراقب خودت باشی. 25
تا جای ممکن. نمی‌گم گل و بلبل میشه اما حتما میشه یه قدم های کوچیکی برداشت.

مثلاً،

منم موافقم با سنا. 
بنویس. ذهنت مرتب میشه. خالی میشه از حال های بد.
بنویس برای خدا. انگار نامه ست.
پدر و مادرهای ما اغلب عوض نمیشن. اگه تغییر بخواد اتفاق بیفته از خود ما باید شروع شده.


مشکلاتت رو بنویس. ببها خدا درد دل کن. به خدا بگو خدایا تو برام جبران کن... قطعا تو دانایی و من بی خبرم. به من استعدادهایی دادی که هنوز کشف نکردم، قدرت هایی در وجودم هست که خبر ندارم. سختی ها، فرصت هایی به من میدن که بعدها می فهمم.
خدایا تو کمکم کن. Khansariha (2)


خدا مثل یه مادربزرگ مهربون خوش اخلاق، که ما مثلا نوه هاش نور چشماشیم همیشه منتظرمونه تا بریم در کلبه ش در بزنیم. 
 همیشه چایش دمه سماورش روشنه و از هر کسی که بیاد به گرمی استقبال می کنه.
نمیگه تو گناهکاری، بداخلاقی، دروغ گفتی، چیکار کردی،
میگه ننه بیا تو قدمت سر چشم، تو پاره تن منی...
خدا رو نگاه نکن بد شناختیم. فقط ازش ترسیدن رو یاد گرفتیم. خدا از ما به ما بیشتر محبت داره،

خدا خودش گفته
اگه بنده گناهکار کن می دونست چقدر دوسش دارم از خوشحالی می مرد!برای این خدا نامه بنویس. 
پیش این خدا درد دل کن.
خیلی خوبه. Khansariha (121)
نقل قول: من حس میکنم مغزم شرطی شده تو شرایط اضطراب و استرس افکار جنسی رو میفرسته تو ذهنم و خیلی عجیبتر همین ک کوچکترین اقدامی برای خاموش کردن ذهنم میکنم دیگه آروم میشه و نمیخواد ادامه بده... نمیدونم تونستم احساسمو درست و خوب بیان کنم یا نه... [تصویر:  809197ps94ijjhwg.gif]
این شرطی شدن رو موافقم.
منم حالت هایی از برگشتن حس های خ.ا دارم. مدت های طولانی همه چیز آرومه بعد یهو بی دلیل ... آدم می مونه 39
من هنوز چیز جدیدی کشف نکردم.
(1400 آبان 13، 20:56)عارفه نوشته است: [ -> ]
نقل قول: من حس میکنم مغزم شرطی شده تو شرایط اضطراب و استرس افکار جنسی رو میفرسته تو ذهنم و خیلی عجیبتر همین ک کوچکترین اقدامی برای خاموش کردن ذهنم میکنم دیگه آروم میشه و نمیخواد ادامه بده... نمیدونم تونستم احساسمو درست و خوب بیان کنم یا نه... [تصویر:  809197ps94ijjhwg.gif]
این شرطی شدن رو موافقم.
منم حالت هایی از برگشتن حس های خ.ا دارم. مدت های طولانی همه چیز آرومه بعد یهو بی دلیل ... آدم می مونه 39
من هنوز چیز جدیدی کشف نکردم.
ی
بچه ها  من چنتا مقاله  خوندم تو همشون  یه جمله طلایی برق  میزد اونم اینبود که  با انجام  خ ا  هورمون  دوپامین  یا همون  شادی  تو مغزمون  ترشح  میشه  و حتی هیاجانتمون  میره  بالا  من خودم وقتی  حالم  خیلی بده  اینکارو انجام  میدم و حس  خیلی  خوبی ب من  میده  تمام  بدنم  مور مور  میشه  و انگار از شادی  میخوام بمیرم دقیقا  مثل  مواد مخدر که شمارو در حد چن لحظه    hight میکنه  و میفرسته  داخل  میدان  زندگی   و بعد از چن لحظه برعکس  موقع اول  حالت  بدی داری و دلت  میخواد اینکارو باز انجام بدی که اون حس خوب اولیرو بده  ولی متاسفانه  شاید از لحاظ فیزیکی ارضا  بشی  ولی عاطفی   نه  و کم کم  شاید همین خ ا  باعث بشه نتونی نگاهتو کنترل  کنی  و کم کم  هر کسیو  لایق  این بدونی  که باهاش  وارد رابطه بشی  فقط  و فقط  برا ارضا شدن خودت  و  ناخواسته وارد زندگی بشی که  اصلا  نمیخواستی  و شایدم تو این مسیر در خطر تجاوز و .... بگیری  پس  دیدین همش به پوچ  میرسه  و نقطه ضعفه  شما اگه  مثل یک خانوم قوی و محکم و با اعتماد به نفس تو جامعه نتونید برخورد کنید هرکسی به خودش اجازه میده  به شما دست درازی کنه  ولی اگر خیلی  محترمانه  مقتدر  و با شخصیت باشید کمتر کسی به خودش جرعت  میده و شاید حتی  ازتونم محافظت کنن  چون شما با ارزشید  
درسته که  من از بعضی  عقاید مذهبی  بدم میاد  ولی  با حجابش  برا خانومها  کاملا  موافقم  من خودم  بعضی  اوقات که  میزنه به سرم و لباس بد میپوشم  خودم  احساس بدی  به خودم پیدا میکنم  و بعدش میگم مثلا من چرا این شلوارو پوشیدم یا جرا این رژ لب جیعو زدم  چرا مثلا موهامو رها گذاشتم  یاچرا اینکارو کردم   وقتی میبینم با این کارا  هرچی پسره  بدرد نخوره  دورم جم  میشه  پس منم خودمو جم میکنم  که   هر کسی به خودش جرعت نده    و  ادمهای باشخصیت اطرافم  باشن  خود من نسبت  به پسرهایی  که  خیلی  بیش از حد  جلفن  بدم  میاد  مثلا ابرو  ور میدارن  یا  دماغ عمل میکنن  یا هرکاره دیگ ای   و همیشه  حواسم  به داداشام  هست که اینجوری نشن  تو این مسیر مزخرف نیفتن    اه  خدا  چقد حرف  زدم    Gigglesmile

چنتا ضرر  دیگ که برا خ ا  تو مقالات  به چشم  کرد

کم سو شدن چشم ها 

ضعف  قوا 

کم شدن حافظه  و ....
سلام
چطورین دختراا 53258zu2qvp1d9v

سناجان برای برنامه ریزی هفتگی الان باید طبق پیش بینی اول هفته نمره بزارم؟ یا نمره حتما باید میانگین روزانه باشه؟
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780