کانون

(1401 فروردين 24، 23:01)سنــا نوشته است: [ -> ]سلااااااام

کی امروز  زندگی پس از زندگی رو دیده ؟

خیلی جالب بود ، اگه ندیدین تکرارشو ببینید




الان داره تکرارشو میده

برا تاریخ 24 ام بودش؟

سلاااااام

مال دیشب بوده عزیزم
تکرارشو امروز ساعت 12 می تونی ببینی

ایرانا  

سلین

اینجا رو ببینید

من زندگی پس از زندگی رو نگاه نمیکنم فرصتش نیست ولی این قسمت که همه ازش میگن رو دیدم
فقط میتونم بگم شوکه شدم همین
ولی دنیا دنیا خدامو شکر کردم که هنوز فرصت دارم حداقل همین لحظه
 
دمتون گرم که ازش گفتین

نقل قول: حالا هیچ خودم هنوز نمیدونم جریان این رنگی  شدنا چیه ها خخ.. ولی کنجکاوم بدونم جدا که مراحل رسیدن به اون رنگ ها چطوریه ها    )

فقط مدیرها رنگی هستن و ربطی به پاکی نداره  

---

نقل قول: یه پیشنهادی بدم شادی  جانم؟ توی قدم اول؛

  قبل از   نماز خوندن،  به  خوندنش  فکر نکن ؛چون اونطور هی ذهن ما،  دو دوتا چهار تا میکنه که برم ،نرم .. اولاش احتمالش زیاده که تو این مبارزه ذهنی  ، ذهن ناخود آگاه غلبه کنه ، مقاومت از خودش نشون بده..همین که اذان گفتن بری  سریع  وضو بگیری و بیای بلافاصله بخونی ،ذهن ناخودآگاهتو غافلگیرش کردی

چه پیشنهادخوبی ، حتما عمل میکنم

نقل قول: اگه اون راه جواب نداد ، نیم ساعت قبل اذان وضو بگیر اینطور هم بخشی از مقاومت ذهن شکسته میشه
رازش اینه بلافاصله بعد اذان بخونیش

خدایی دختر به این ماهی..حیف نیس  نماز یار همیشگیش نباشه ..  
به جان تو هر کس دیگه بود (حتی خواهرم! اگه بود) من انقد حرص نمیخوردم  و  واکنش نشون نمیدادم (حالا حیف که منو نمیبینی  وگرنه  دقیق متوجه ری اکشنم میشدی )

و به علاوه اینکه بلافاصله نماز می‌خونم ، میتونم با وضو گرفتن قبل از نماز، از ربع ساعت قبل از اینکه اذان رو بگه؛ قرآن یا دعا بخونم، و میتونم کارهایی ک هر روز انجام میدم رو وصل کنم ب نماز


عزیزمنیییی  

نقل قول: بچه ها یه چی بگم نمیدونم باور میکنین یا نه، من حتی دلم برا بچه هایی که تا حالا همصحبت نشدم باهاشونم، 

 تنگ میشه   و وقتی پیامشون رو میبینم یه حس ذوقی هم بهت دست میده 

منم دقیقا دقیققققا همینطورم

(1401 فروردين 25، 16:57)Meshkat نوشته است: [ -> ]

نقل قول: فقط مدیرها رنگی هستن و ربطی به پاکی نداره    

 درست خب حامیا و سرپرستا بنفشن ، مدیرای بازنشسته
آبی پررنگ 
مدیران ارشد زرشکی 
آقای آرمین و سهای عزیز تقریبا سبز 

ولی دو نفر رنگشون  خاصه خانوم لبخند و گلبرگ عزیز
این رنگ هارو خودشون انتخاب کردن یا دل بخواهی نیست؟!
کنجکاویم گل کرده دیگه خب چه کنم

اره دقیقاهمینطوره، 
قبلا انتخاب شده که مدیر هر تالار یا مدیر هر بخش چه  رنگی باشه
و همینطور انتخاب شده ک مدیر مذهبی ، آبی کمرنگ و مدیر تالار تجربیات تقریبا سبزآبی و مدیر تالار روانشناسی صورتی باشه
مدیر تالار تجربیات هم قبلا نارنجی بود
و مدیر کل ها (اقای ارمین و سهابانو) هم سبز 



و البته حامی‌ها و سرپرست ها رنگی نیستن   و بنفش برای مدیرهای گروه‌های ترکه

فکر نکنم الان دیگه انتخابی باشه، چون برای همه تالارها رنگ انتخاب شده 

(1401 فروردين 24، 20:38)ایرانا نوشته است: [ -> ]سلام دختراا

ایرانا، 24 فروردین، 0 روز خوب

این روزا فکر میکنم ، خیلی ریلکس شدم
در حدی ک میگم خب شده دیگه

نه ک قبح نداشته باشه
اما کاملا برام پذیرفته اس ...

در حدی ک میگم 
با فکر کردن به عواقبش چی عوض میشه؟
فقط چند روزی از کارای دیگت هم میافتی، اگه یه کار مثبت در طول روز انجام میدادی همونم با این عذاب وجدان انجام نمیدی

حالا با این عذاب وجدان بجای یه کار اشتباه داری ۲ تا کار اشتباه انجام میدی..



خلاصه سخن فراوان است و عمل اندک‌..
‌شاید منم برسم روزی به یک رنگی...✌

1401/1/24

21:38

سلام به همه 

ایرانا جونم اتفاقا خوب میکنی که زیاد به عذاب وجدانت دامن نمیزنی ...
میدونی جان دل با این پستت یاد پارسال خودم میوفتم که عدد از یه حدی بالاتر نمیرفت ...
بعدشم هی خودمو سرزنش میکردم که کافر شدی و فلان و بهمان ...
اما بعد متوجه شدم که خیلی وقتا از سر علاقه انجامش نمیدم 
فقط یه حس تسکین داره برام ..
مخصوصا وقتی مضطربم ....
بحث اینهکه ریشه ی اصلیش رو پیدا کن .
وگرنه تو دختر خوب و معتقدی هستی ...
و مطمئنم به زودی به اون بالا بالا ها میرسی ...
حقیقتا خودپذیرشی بعد از شکستت رو دوست داشتم زیبا

من آن گلبرگ خوشرنگم
یادم نیست ولی یکی از دخترای باران گلبرگ خوشرنگم منو صدا میزنه خوشم میاد
معرفی می کنم مدیر تالار تجربیاتم 20 و اندی ساله
 که لینک بعضیاشو گذاشتم براتون تو امضام و ازتون گله مندم و 

(1401 فروردين 25، 20:46)گلبرگ نوشته است: [ -> ]من آن گلبرگ خوشرنگم
یادم نیست ولی یکی از دخترای باران گلبرگ خوشرنگم منو صدا میزنه خوشم میاد
معرفی می کنم مدیر تالار تجربیاتم 20 و اندی ساله
 که لینک بعضیاشو گذاشتم براتون تو امضام و ازتون گله مندم و 

واقعا فقط ۲۰ و اندی ساله؟ من همیشه فکر می‌کردم کم‌کم ۳۲ ساله
چرا ازمون گله‌مندی؟ 

نقل قول: واقعا فقط ۲۰ و اندی ساله؟ من همیشه فکر می‌کردم کم‌کم ۳۲ ساله 

چرا ازمون گله‌مندی؟  

 اگه بهم میخوره کم کم 32 سال داشته باشم که باعث خوشحالیمه 

خیلی ممنون عزز یزم
خیلی وقت بود این شکلکای خشانتم رو نذاشته بودم دلم تنگ شده بود براشون راحت شدم الان

(1401 فروردين 25، 20:58)گلبرگ نوشته است: [ -> ]خیلی وقت بود این شکلکای خشانتم رو نذاشته بودم دلم تنگ شده بود براشون راحت شدم الان

(1401 فروردين 25، 16:57)Meshkat نوشته است: [ -> ] درست خب حامیا و سرپرستا بنفشن ، مدیرای بازنشسته
آبی پررنگ 
مدیران ارشد زرشکی 
آقای آرمین و سهای عزیز تقریبا سبز 

ولی دو نفر رنگشون  خاصه خانوم لبخند و گلبرگ عزیز
این رنگ هارو خودشون انتخاب کردن یا دل بخواهی نیست؟!
کنجکاویم گل کرده دیگه خب چه کنم

مام بی رنگیم

نقل قول:  اگه بهم میخوره کم کم 32 سال داشته باشم که باعث خوشحالیمه 

عا والا منم فک کردم مادربزرگ جمعی

(1401 فروردين 25، 21:44)БЯΞΛКłЛg БΛÐ نوشته است: [ -> ]

(1401 فروردين 25، 16:57)Meshkat نوشته است: [ -> ] درست خب حامیا و سرپرستا بنفشن ، مدیرای بازنشسته
آبی پررنگ 
مدیران ارشد زرشکی 
آقای آرمین و سهای عزیز تقریبا سبز 

ولی دو نفر رنگشون  خاصه خانوم لبخند و گلبرگ عزیز
این رنگ هارو خودشون انتخاب کردن یا دل بخواهی نیست؟!
کنجکاویم گل کرده دیگه خب چه کنم

مام بی رنگیم

آبی‌تر از آنیم که بی‌رنگ به نظر برسیم
از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم (:

نقل قول: چی چی ؟ریلکس شدی ؟!! چه چیزا چه حرفا  
بیا پیش خودم ، یکم تنبیهت کنمت!! بله چی فکر کردی  دوست جوونی من❤  دیگه از این به بعد  ابزار های تنبیهی هم موجوده  
 ، قدر شادن عزیز رو ندونستین همین میشه دیگه یکی مثل مشکات به پستتون میخوره خخ


دیگه گذشت اون زمون که  حامیا بودن مهربون   


شاید چیه ..باید رنگی بشی دختر  ، ما منتظریم   
(حالا هیچ خودم هنوز نمیدونم جریان این رنگی  شدنا چیه ها خخ.. ولی کنجکاوم بدونم جدا که مراحل رسیدن به اون رنگ ها چطوریه ها    )
آیا وقت آن نرسیده که رکوردت رو بشکنی come on
 دیگه وقتشه  خوشگل خانوما 

تنبیه کارساز تو دست و بالت داری؟ 
بسی نیازمندم
اگه توی حافظم یه تابلوی بزرگ میتونستم نصب کنم به نام خدا
هر چیزی برام راحت میشد...
حیف این مغز و حافظه ای ک زود خداشو از یاد میبره...



بهت نمیاد این حرفا ، مهربون ثبت شدی تو ذهنم با تنبیه جور در نمیاد

همین الانم رنگ دارم، قرمز پررنگ...
یه روزی به سفیدی میرسم... 
روزی ک رنگای رنگین کمون همه با هم در وجودم قرار بگیرن :‌)
همون روزی ک ۳۰۰ روز بتونم ادم تر باشم


شاید چون یه بار این مسیر رو رفتم، حالا دیگه تلاش کردن برام معنی نداره...
بیشتر و مهم تر از ترک خ.ا
این نفسمه ک باید به زانو در بیاد...
این اسب سرکشه ،ک داره بازی در میاره و اگه مهار نشه
کوچیک ترین عملش خ.ا خواهد بود...


این چند روز برام واضحتر شده ک چرا باید "شخص من" خ.ا رو ترک کنم...
انقدر نیرو از دست دادیم ک اگه منم درگیر خ.ا باشم
فشار بیشتری بر بقیه ادم های پاک خواهد اومد...

دقیقا مثل ضرری ک یه معتاد برای جامعش داره...
اون ذهنی ک باید بتونه حل مسئله کنه، بتونه حقایق رو درست ببینه از کار میافته..
یا نه، ممکنه با عقاید و راهایی روبه رو بشه ک برای خودش، اطرافیانش و جامعش خطرناک باشه...
از مدل فانتزیای ذهن در نظر بگیرر، تا زمانی ک فکرها تبدیل به واقعیت بشن... امیدوارم هیچوقت فکرای بد به حقیقت نپیوندند...

حالا برای اینکه این ادم خوب بخواد خوب بمونه، یا باید تغییر جا و مکان بده ک دیگه نبینه‌‌‌...
، یا اینکه بخواد به ادمهای از دست رفته کمک کنه ک به مسیر برگردن، یا اینکه مجبور به حذف کردنشون میشه :‌)

اون وقتی ک میتونست بزاره برای ارتقای سطح کلی جامعه رو حالا باید صرف نرمال کردن جامعش بزاره...

و اگر منم نتونم به این فکر کوچولوی ته ذهنم بعد ۲ هفته بگم نه..
منم دارم به این ادم پاک خیانت میکنم
به کل مردمم ظلم میکنم
منم دارم وقتشو ناخود اگاه میگیرم، دارم بدی ها رو ترویج میکنم :‌)


پ.ن: همین دیدن یه پست بد، توی خلوت و تنهایی
همین انجام خ.ا توی خلوت و تنهایی
باعث میشه در سطح کلان یه جامعه تغییرات و انحرافات فکری رو بیشتر ببینیم...
یه نفر حالا باید بشینه برای این اسیب اجتماعی فکر و برنامه بریزه...
ک چه کنیم بیشتر از این نیروی جوان از دست ندیم :‌))
هر چند ک خیلیا از دست رفتن... 
رفتن... :‌))


پ.ن۲: هیچ وقت یه بدی، در حد همون بدی نمیمونه...
اگه مراقبش نباشی میکشونتت تا لبه دار...
هزار بار توبه شکستن و توبه کردن میارزه 
بخدا میارزه..
پشیمونی از گناهت میارزه، حداقل حداقلش خ.ا رو تو وجودت هضم نکردی ک بخوای بری سراغ یکی بزرگتر ازخ.ا ...

بچه ها در جایگاهی نیستم ک بخوام موعظه کنم...
اما این چند روزه انقدر شنیدم از اسیب هایی ک یه نوجوون ۱۵ ۱۶ ساله تااا ۱۹ ۲۰ ساله درگیرش میشه ک هنوززز خیلیییی برای سنش زوده..

و جیگرم کبابه...

ک از هر کدوم از اشتباهاتم میترسم ک روی نسل بعدم تاثیر بزاره...
همین خ.ا کوچولو و به ظاهر گناه شخصی...
که منزوی ترت میکنه، ممکنه گرایشاتت رو تغییر بده
بعداها میتونه زمینه ساز اختلاف با همسرت باشه
زمینه ساز نابه هنجاری در رفتار بچه هات بشه
و ممکنه باعث تحویل دادن یه بچه ای بشه ک خیرش به کسی نرسه...

یه جامعه تباه بشه...

هر کدوم از گناهانمون... هر کدوم از کارایی ک روی روح و روانمون اثر منفی میزارن.‌‌..

حتی دروغ، حتی غیبت، نه فقط خ.ا
همه اینا درسته اول روی خودت تاثیر میزارن، اما بعد بیشترین فشار رو بر افرادی تحمیل میکنند ک انسانهای پاکی هستن...



چه قدررر دلم پر بود :‌)
حس کردم این حرفا رو شاید کسی بهمون نگفته باشه...
این ک کوچیکترین اعمال ما اثر گسترده رو کللللل جامعه مون دارن...
حتی کارهایی ک دیده نمیشند :‌)
اعمال ظاهریمون ک بماند...

خدا به هممون کمک کنه...
مشکات جانم ممنونم ازت گل بانو :‌)
یه کم حالمو پرسیدی، ایرانا سفره دلشو پهن کرد..


لطفا برای هممون دعا کنین :‌)