نقل قول: اینکه کجا بهم اسیب میزنه و تا چ حد؟
اگر چیزای کوچیک برام اسیب زنندس باید جنبمو ببرم بالا و باهاش بجنگم
یا کلا دور شم ازش
من به عنوان کسی که یک دختر عاطفی بی تجربه بودم چند تا تجربه مهم که یا خودم به دست آوردم یا دیدم کسی این اتفاق براش بیفته رو میگم.
چیکا و ایرانا نکات خوبی گفتن.
بعضی دخترا سفتن کلا، اما خب من نبودم. از بچگی هم بیشتر از بقیه از پسرا دوری می کردم. از نگاه عادیشون هم گاهی قصد برداشت می کردم.
خب به زبان تو، من چند سال پیشم بی جنبه بود. چاره ای نیست این من بی جنبه رو نمیشه زیاد آزاد گذاشت.
دیگه اینکه ممکنه نسبت به بعضیا هیچ حسی نداشته باشی به بعضیا داشته باشی. نسبت به اونا که برات جذب کننده ترن بیشتر احتیاط کن و نزدیک نشو. بذار به قول خودت جنبه ت با آقایون معمولی بطور سالمی بالا بره.
مثلا یکی صداش برات جالبه، کمتر ببینش، کمتر باهاش سعی کن روبرو شی و اگه بهت فشار اومد همیشه تو دلت دعا کن فوری اون لحظه ها که خدایا همسرم و من رو برای هم حفظ کن. خدایا همسرم رو در مسیرم قرار بده و انتظار رو کم کن. بهت قدرت میده.
کلا ارتباط با آقایون وقتی میشه یک دختری رو پیدا کنی باهاش ارتباط بگیری رو توصیه نمیکنم چون
دو مدل دیدگاه مختلف هستیم و مخصوصا برای دوستی، مشورت، درددل کلا ذهن متفاوتی دارن. اغلب همدلی درشون ضعیفه، دنبال راه حل دادن هستن، کم حرفن، کلا ذهن مردانه با ذهن زنانه متفاوته.
و اینکه در ارتباط با آقایون حتی سالمش، من بارها حس کردم که شیطان در کمین آدمه. بارها شده از این کمین گزندی نذاشتم بهم برسه اما خب آدم برای خودش بهتره کمتر خودشو تو این موقعیت ها بذاره. قلقلکت میده حالا برای جلب نظرش یه ناز کوچولو بکن، یه پشت چشم نازک کن، یه لبخند، یه... . خب زن هم توجه جنس مخالف براش شیرینه. ما هم مجردیم.
اینه که میگم آدم حتی اگه لغزشی هم نکنه به سختی میفته.
فرضا طرف درک کننده باشه، محترم باشه اینا هی باید مراقب باشی ازش خوشت نیاد.
البته بهترین راه بالا بردن جنبه برطرف کردن نیاز عاطفی تو خونه س. یا اینکه خودت خودتو دوست داشته باشی و قبول داشته باشی. من واقعا تفاوتش رو حس کردم.
شناخت انگیزه و روراست بودن با خودت خیلی کمکت می کنه. و من بعنوان دختری که خلأ عاطفی داشتم و ذره ای تجربه کردم میگم که ارتباط با جنس مخالف برای تامین نیاز عاطفی قطعا تو رو تشنه تر و وابسته می کنه. اگر نیاز عاطفی داری از الان بدون باید اونو از جای دیگه ای تامین کنی.
این واقعیت رو فراموش نکن که یک مرد غریزه داره.
مردها بر خلاف زن ها عاطفی نیستن. زن ها برای حمایت و ارتباط عاطفی، کمک، خیرخواهی ارتباط برقرار می کنن و این قضیه در اون ها حس جنسی ای بیدار نمی کنه اغلب اما در نظر داشته باش مردها غریزه شون اون ها رو به سمت ارتباط با جنس مخالف سوق میده. این یک واقعیته. اون ها خیلی بیشتر از ما اشیا رو ممکنه جنسی ببینن، معناها رو جنسی درک کنن. مردها حتی با همسرشون هم همینطورن ها. یعنی ذاتا منفی نبینیش اما بدونی هست.
گفتی خطرات،
دو تاخطر مهم داره
وابستگی. مثلا اگه هفته ای یکبار می دیدیش یه صحبتی می کردید بعد اگه یک هفته صحبت نکردی دلت براش تنگ میشه. بعد هر روز بهش فکر می کنی بعد دو روز صحبت نکنید حرفات جمع میشه، میگی کی بشه ببینمش بگم بهش...
بارها دیدم...
تخیل ابعاد ناپیدای شخصیتش به بهترین شکل.
این از همه خطرش بیشتره.
و اینم به کرات دیدم و خودم دچارش شدم شدید.
چون اغلب دخترا هم بهانه میارن تا این دروغ زیبا رو باور کنن. چون بهشون حال خوبی میده.
دلبستگی ها هم از این جا میاد.
یعنی مثلاً تو نمی شناسیش، نمیدونی چطوریه اما تو ذهنت می بینیش که خوش اخلاقه، حامیه، عصبانی نمیشه، صبوره، محترمه و. اون جلوی تو محترمانه حرف زده که نظرتو جلب کنه بعد تو میگی اگه اینجا اینجوریه پس این خوبی رو هم حتما داره و اینکه دخترا عاشق میشن در واقع عاشق اون مرد خیالی که تو ذهنشون ساختن میشن و بعد اگه روزی مثلا رسیدن به اون مرد خودشون می بینن چه آدم معمولی یا حتی چه بسا بیخودی بود!
آسیب...
از بدترین آسیب ههای روحی یک تجربه بد،
ممکنه از همه مردها متنفر بشی. بدبین بشی به همه مردها.
با احساساتت بازی بشه. مثلا تو فکر کنی دوستید بعد یهو بفهمی برای شوخی و مثلا رو کم کنی دوستش که من میتونم دل این دختره رو به دست بیارم فقط اون حرفا رو بهت زده. بعد تو از روی ساده دلی مثلا وقت ارزشمندی رو براش صرف کردی.