کانون

نسخه‌ی کامل: گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام بچه ها
خیلی ممنونم ازتون 302
کلی خجالت زده کردین  Thankyou
امروز خیلی استرس نداشتم...همشم از دعاهای شما و مامان و بابام بوده 317
ایشالا هممون ب هرچی صلاحمونه برسیم
مریم جانم بیاد بگه چیکار کردهههه
ابی هم ایشالا فردا میتررررکونه 302
عارفه جانم مرسی ازت
رهایی عزیزم ممنون ازت
خیلی خوشحالم ک مثل شما دوستای مهربون و دلسوز پیدا کردم 302
خییییلی دوستتون دارم 53258zu2qvp1d9v
(1400 تير 10، 13:00)سنــا نوشته است: [ -> ]سلاااااام

خووبین؟
کنکوریا چطور بود؟
امروز ریاضی بود فردا تجربی؟؟

نقل قول: سلام دخترا 
یه مدت نبودم شایدم دوباره نباشم
متاسفانه حال خوبی ندارم و میترسم انرژی منفی بدم : ) اگه تونستم خودمو پیدا کنم حتما برمیگردم 
برای همتون آرزوی موفقیت میکنم 

مگه هر وقت حالمون خوبه فقط باید بیایم کانون؟
بیا و از مشکلت بگو تا با کمک هم ان شالله حلش کنیم 49-2



برنامه ریزی هاتون چطور پیش میره دخترا ؟؟
من مطالعه درسیم و انجام میدم
مهارت یادگیری رو هم دارم روش کار میکنم خیلی جالبه
پیاده روی هم  کم و بیش انجام شده باید جدی تر بشم
و تفریح تابستونی هم خداروشکر دارم ، امروز  تو مسیر کارم به روستاهای مختلف خیییلی لذت بردم از طبیعت خدایا شکرت


شماها چه میکنید ؟؟ از تابستون به خوبی استفاده میکنید؟


سلام سنا جان 

بله فردا تجربیه 

امروز انسانی و ریاضی بود  53

والا من که هنوز تابستونم شروع نشده  4chsmu1

ولی براش برنامه دارم  317
امیدوارم همه خوب بدین کنکورو  2uge4p4 



راستی من ی دفتر دارم از یک فروردین دارم توش مینویسم... ی تقویم کوچوله ک هر روز ب خاطر ۸ چیز به بالا خداروشکر میکنم .. میانگین هر روز ۱۰ مورد
ب تظرتون ادامه بدم ؟
دارم شل میگیرمش Shy
(1400 تير 10، 15:19)SILENT scream نوشته است: [ -> ]امیدوارم همه خوب بدین کنکورو  2uge4p4 



راستی من ی دفتر دارم از یک فروردین دارم توش مینویسم... ی تقویم کوچوله ک هر روز ب خاطر ۸ چیز به بالا خداروشکر میکنم .. میانگین هر روز ۱۰ مورد
ب تظرتون ادامه بدم ؟
دارم شل میگیرمش Shy


سلام شادی جان  53
میدونی من بیشتر خدا رو واسه خودم میخوام ...
شایدم اشتباه باشه نمی دونم ?
ولی به هر حال ...
به خاطر همین شکرگزاری رو دوست دارم ...
چون یاد چیزا و نکات مثبت زندگیم میوفتم ...
مثلا هر نعمتی رو وقتی شکر میکنم به این فکر میکنم که چقدر این نعمت بدرد بخوره برام  Gigglesmile
و حس خیلی خوبی بهم میده ....
حالا چون حس خوب بهم میده ادامه اش میدم ....
نه به خاطر اینکه باید ادامه بدم ...
بعد چرا عدد تعیین میکنی ؟ 
هرچقدر که دوست داری شکر بگو 
یه روز یکی یه روز صد تا
اخه اگه عدد تعیین نکنم همیشه یکی مینویسم Khansariha (13) حداقلو انتخاب میکنم...

اوایل خیلی خوب بود حالمو خوب میکرد ولی الان دیگه دوست ندارم برم طرف دفتره 
vayy



راستی ممکنه چند روز نباشم 
ان شالله یکشنبه اسباب کشیه 1744337bve7cd1t81
دخترای گل بارانی سلام  317
اگه انرژی منفی نیست پس من یه گزارش بدم  42

اول از همه بگم همه چیزایی که می خوام بگم صرفا گزارشه. برای مشکلاتی که میگم دنبال راه حل نیستم و صرف بیانش به من کمک می کنه بهتر بتونم خودمو آنالیز کنم.

با این حال اگر احیانا نکته ای داشتید بگین، خوشحال میشم 302

خب از کجا بگم...
راستش این روزا روزای عجیبی رو سپری می کنم.
با مسئله جدیدی مواجهم که نمی‌دونم چیه درست.
خیلی انرژی روحیم رو‌می گیره.
از جنس نا امیدیه، مرموزه و هر روز صبح که پا میشم دوباره جون می گیره.
صبح ها اگر برا نماز پا نشم و صبح زود پا نشم کلا، به حالت ناامید و بی انگیزه بیدار میشم.

نسبت به ادامه زندگی و تلاش برای رشدی که، قبلاً خییلی داشتم احساس خستگی می کنم و نتیجه ش شده بی تفاوتی و نشستن و نگاه کردن...
نمی دونم شاید یمدت تند رفتم، ...

حالا عجیبی این روزا که گفتم به چیه؟
به اینه که گاهی خوش اخلاقم گاهی زودرنج. 
دیگران دارن یه عارفه جدید زودرنج می بینن.
وقتایی که با همه خستگی یه تلاش می کنم برای حال خوب و انجام کارهای عقب افتاده و برنامه داشتن، بطور مقطعی خوش اخلاق و صبور میشم اما وقتای دیگه زودرنج و عصبیم.
و دیگران بسیار حساس شدن که تو چرا اینجوری شدی؟ تو که اینقدر دنده پهن و صبور و خوش اخلاق شده بودی چندوقتی، چرا اینجوری شدی!

ولی خب دلیل دیگه ای هم داره.
خانواده من برعکس خودم اصلا بلد نیستن با یه آدم آسیب دیده همراهی کنن تا خودشو پیدا کنه. من هر وقت خودم تلاش کنم حال خوب بدست میارم وگرنه هیچی. متوجه نیستن، بی موقع انتقاد می کنن، با لحن بد حرفشونو می زنن و ... و منم که رنج می برم.
اون لحظات با خودم میگم من خوب می‌دونم اگه تو حالت صبور خودم بودم الان این کار رو می کردم و بعد فلان و بعد فلان و شرایط رو مدیریت می کردم. توی شوخی ها بهم بر نمی خورد، و... اما حالا کاملا مشهوده برام که ظرفیت وجودیم کم شده. رنجور و ضعیف شدم.

بعد مسئولیت های تو خونه م رو این روزا خوب انجام نمی‌دم و بقیه دارن تحملم می کنن و کم کم داره غرشون درمیاد،
حواسم پرته، تا حالا غذام شور نشده بود این هفته دو تا غذام شور شد Badbakht  چلو گوشت بود من خودم دوست ندارم لب نزدم. بابام بیچاره هیچی نگفت تا آخر غذا بعد مثل درمونده ها گفت من تا حالا غذا به این شوری نخورده بودم. Khansariha (13)

خلاصه هم از نظر جسمی هم روانی، واین دو تا هم روی هم تاثیر متقابل گذاشته و بدترش کرده. خوابم اعصابم رو ضعیف کرده و خستگی و کسل بودن تحملم رو کم کرده و روحیه م که پایینه تمایل به انجام یک کار پیش برنده و مفید در من کم شده. مثلا وقتی موقع خواب نیست، ساعت یازده صبح مثلا میرم می خوابم و مقاومت نمی کنم بر نخوابیدن، و باز برنامه خواب به هم می خوره یا شب ها دیر وقت میشه نشستم پای خیاطی یا گوشی یا یه کار دیگه و پا نمیشم برم بخوابم میگم ولش کن...
شدم مثل موبایلی که حافظه داخلیش کم جا داره هی ارور میده، هی عکس و فیلمای پاتساپو پاک می کنم بدره جا باز میشه اما زود دوباره پر میشه. در حالی که یه فیلم دو گیگابایتی دانلود کردم اونو باید منتقل کنم...

حالا فقط اینا نباشه،
خبر خوب اینکه سه شبه ذکر یا ممیت رو امتحان می کنم برای اینکه خوابم ببره و جواب داد. اینو یادم نیست کدومتون گفتید، ممنونم استفاده کردم ازش و برنامه م اینه که هر شب بگم تا خوابم اوکی بشه 302

و خبر خوب دوم اینکه یک حداقلی برای خودم نگهداشتم و همه پل ها رو خراب نکردم:

نماز اول وقت تا جای ممکن خوندم،

کارهای عقب مونده م رو تلاش کردم و تعدادیشو به سر انجام رسوندم که ذهنم رو خالی کرد. یه چادر نماز نصفه داشتم دوختم تمام شد الان سرم می کنم، پرداخت قبض موبایلم بود که یک قرن بود هی می گفتم بعدا، و چند تای دیگه.
برای بعضی کارا هرچند خیلی تاثیری نمی دیدم اما زورمو زدم که انجام بشه چون می‌دونم زمینه سازی می کنه تا بهتر بشم.

تلنگرهای سنا خواهری عزیز هم بی تاثیر نبود و دفتر بولتم رو که ازش خسته شده بودم به روز کردم و گفتم فقط مهم ها رو می نویسم. هر چند هنوز چیزی ننوشتم اما خب یک قدمی برداشتم و به امید و یاری خدا این قدم ها برکت پیدا می کنه و دریا میشه  Khansariha (2)

اوضاع پاکی به لطف یادآوری به جا و به موقع بهاری جون خوبه که گفت و لا تتبعوا خطوات الشيطان. 
زد به هدف.
و آجیل گلبرگی جون که گفت: حافظ پاکی لبه دره راه نمیره.
و انرژی مثبتای همتون که بهم می رسه خواهری های گلم؛
رهایی، رها، یلدا، سنا، آبی، شادی، رزا، عطری جون، ماشالا اینقدر زیادیم دیگه اسما یادم می‌ره, Khansariha (13) انصافا قصد و غرضی نیست 302

امروز که می نویسم حالم بهتره البته برام خیلی دعا کنید منشأ رو پیدا کنم چون کلا همه این حالات خوبم تا وقتی دلیل اصلی رو متوجه نشدم گذرا و موقتیه و نمیشه روش حساب کرد.

قربون همتون برم، ممنون که گوش کردید Thankyou

عارفه/۲۴ خرداد/۱۶ روز خوب 53
نقل قول: اخه اگه عدد تعیین نکنم همیشه یکی مینویسم [تصویر:  khansariha%20(13).gif] حداقلو انتخاب میکنم...

اوایل خیلی خوب بود حالمو خوب میکرد ولی الان دیگه دوست ندارم برم طرف دفتره 
[تصویر:  vayy.gif]

اشکالی نداره ...
ببین من میگم حالت اجبار نداشته باشه ...
وقتی از یه چیزی واقعا لذت میبری بگو شکر به همین سادگی  317

حالا این نظر منه ..
بازم هرجور خودت راحتی عزیز  53

اسباب کشی هم که  317


نقل قول: خوابم اعصابم رو ضعیف کرده و خستگی و کسل بودن تحملم رو کم کرده و روحیه م که پایینه تمایل به انجام یک کار پیش برنده و مفید در من کم شده. مثلا وقتی موقع خواب نیست، ساعت یازده صبح مثلا میرم می خوابم و مقاومت نمی کنم بر نخوابیدن، و باز برنامه خواب به هم می خوره یا شب ها دیر وقت میشه نشستم پای خیاطی یا گوشی یا یه کار دیگه و پا نمیشم برم بخوابم میگم ولش کن...

عارفه گلی چطوره ؟؟  317

ببین خوابو که میشه تنظیم کرد ...

مثلا از ساعت 5 و 6 عصر دمنوش بخور ی 

ساعت 10 اینا خوابت میبره ...

خب طبیعتا از اون طرف هم نمیخوابی دیگه ...

عارفه ورزش هم واسه تنظیم خواب خوبه  317

دیگه ...

به بالشتت گلاب بزن 
به پلکت روغن کرچک 
که واسه رشد مژه هم خوبه ...
دمنوش اسطوخودوس هم خوبه ...
چه روش های جالبی آسمانی خواهری،

این که میگم خوابم نمی بره شبا مثلا یازده و نیم دوازده رفتم تو رخت خواب بعد تا حدود سه غلت زدم، ذکر گفتم، طاق باز، به پهلو، کنترل فکر و آرام کردن ذهن همه کار کردم تا خوابم برده به زور.
بارها پیش میاد و مثلا هر سه روز هم پیش بیاد، دوباره فردا رو خراب می کنه و ...

در کنار اون روز خوابیدنا،
یه مشکلمم اینه خیلی راحت، اگه خودمو طی روز خسته نکنم، ساعت دوازده شب سر حالم. 22 
حالا داداشم تو اتاق میگه می خوام بخوابم و چراغا خاموش 22
میرم تو رخت خواب و تا خوابم ببره هیچی دیگه بیچاره م...  vayy

ولی راه های زیادی گفتی، گلاب نمی دونستم خواب آوره. امتحان می کنم ببینم چطورن کدوم بهم کمک می کنه‌‌. Thankyou
دخترا ی سر بزنین به دانلود موسیقی  302
(1400 تير 10، 13:01)بهاران نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها
خیلی ممنونم ازتون 302
کلی خجالت زده کردین  Thankyou
امروز خیلی استرس نداشتم...همشم از دعاهای شما و مامان و بابام بوده 317
خییییلی دوستتون دارم 53258zu2qvp1d9v
سلام گلم 
خداروشکر
منم دوست دارم  302 53
(1400 تير 10، 15:19)SILENT scream نوشته است: [ -> ]راستی من ی دفتر دارم از یک فروردین دارم توش مینویسم... ی تقویم کوچوله ک هر روز ب خاطر ۸ چیز به بالا خداروشکر میکنم .. میانگین هر روز ۱۰ مورد
ب تظرتون ادامه بدم ؟
دارم شل میگیرمش Shy

حتما ادامه بده عزیزم 
منم یه مدت مینوشتم و واقعا تاثیر شو میدیدم
میتونی بعضی روزا یدونه بنویسی ولی رهاش نکن  53
عارفه جونم 
یادمه که میگفتی یه دفتر داری 
بنظرم برو یادداشت هاتو مرور کن و روزای خوب و با برنامه رو واسه خودت یادآوری کن بهت کمک میکنه ... 53
(1400 تير 10، 5:00)rahayii نوشته است: [ -> ]کنکوریا گوش کنین  53258zu2qvp1d9v
#آرامش

من کنکوری نیستم ولی بهش گوش دادم 
چقدر قشنگ بود 
اسم ایشون چی بود؟
(1400 تير 11، 12:36)رها Y نوشته است: [ -> ]
(1400 تير 10، 5:00)rahayii نوشته است: [ -> ]کنکوریا گوش کنین  53258zu2qvp1d9v
#آرامش

من کنکوری نیستم ولی بهش گوش دادم 
چقدر قشنگ بود 
اسم ایشون چی بود؟

سلام عزیزم 302
من اسمشون رو نمیدونم..یه کانال دارن تو تلگرام
برات لینکش رو میفرستم 53258zu2qvp1d9v
(1400 تير 11، 12:52)rahayii نوشته است: [ -> ]سلام عزیزم 302 
من اسمشون رو نمیدونم..یه کانال دارن تو تلگرام
برات لینکش رو میفرستم 53258zu2qvp1d9v

مرسی گلم
سلااام دخترااا
من یکم از پیاما عقب مونده بودم که الان همه رو خوندم.

تبررریک به کنکوریای عزززیز بابت آزادیشون فارغ از نتیجه 2uge4p4

عارفه جان اول اینکه هز بیان احساساتت لذت بردم. هربار تو میای از احوالاتت میگی با خودم میگم وااای چقدر فلان حال رو تجربه کردم ولی نمیتونستم به این خوبی بیام ازش صحبت کنم. به نظرم خود این بیان کردنش ارزشمنده و باری از رو دوش آدم برمیداره. به شرطی که زیااا  بهش فک نکنی که تو حس بد روزها فرو بری. به نظرم یه وقتایی یه حسایی رو باید اجازه بدیم چند روزی بیان و برن. حتی اگه حوصله تفریح نداری از خونه بزن بیرون و اینکه ضعف جسمی و روحی به شدت بهم مرتبطن. اگه این روزا جسمت ضعیفتر شده بهش بیشتر توجه کن.

خب به لطف خدای مهربون امروز 21امین روز شروع مجدده 2uge4p4
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780