کانون

بچه ها تک تک جواب دادم
ولی سایت پروند  
ببخشید بعضی جوابا کوتاهه 




ساناز جونی ، ان شاءالله  ک برسم و شرمنده نباشم (:
مرسی از دعای قشنگت   

آهو جان ، حانیه جان ، دم جفتتون گرم ماشالله به مقاومتتون  


گلگلی جان ، باتریم با این خبری ک دادی فول شد ، دمت گرم 
بهترین خبر بود ، خدا به توفیقات این چشما بیافزاید (:✌
قدرشونو بدون   
ان شاءالله  ک ثابت قدم باشی   
بیشتر بهمون سر بزن 
مطمئنم ک این دفعه خ.ا رو فیتیله پیچ میکنی  
قوی ادامه بده ، ان شاءالله  ۵۰ روزگیت به زودیی  



توربو جان ،
 لطفا یه ساعتی ک دیگران باهات کاری ندارن 
همه لوازم الکترونیکو خاموش کن 

توی خلوت خودت بشین ببین مشکل کجاست (:
چی تو رو سوق میده ؟
اصلا باید چی کار کنی ؟
اصلا هر چی رو دلت هست ، همه رو بیار رو کاغذ 
چی نمیزاره ک حالت خوب باشه ؟
صادقانه بنویس 
وقتی آروم شدی ، ببین تو چه کاری از دستت بر میاد (:
قرار توربو به کجا برسه؟
اینا رو مشخص کن   
 توربو از پسش برمیاد ، پایدار باشی گل  
امروز شروع روزای خوبه  



کویین بانو ، دمت گرم   
روحیتو خیلی میدوست   
ماشاءالله ، بریم برا ابدی  



عارفه جان مرسی از متن  ♥️


ترنم خفن ثابت قدم باشی ، خیلی التماس دعا 
راستی گفتی چله ، به نیت ناهید هم بردار ، خیلی حاجت میده 
ناهید فاتحی کرجو ، یکی از خفنان روزگار خودشه  
بعد نمازا ما رو یادت نره  

سنا جانم مرسی، تشکرات فراوون

منم تا فردا جمع بندی ، مهرماه رو اینجا میزارم 

روشناجان 
علت چی بود؟ 
متنی هست ؟ کانالی هست؟  فردی هست؟
از چیزی ناراحتی ک حالت رو بد میکنه ...
درسا زیادن 
ببین چه زمانایی این کارو میکنی 
تالار ترک قدم به قدم هم خیلی خوبه ، خواستی یه سری بهش بزن
اینا رو حتما مشخص کن ، ببین از کجا ضربه میخوری
مطمئنم ک میتونی ، بزنیش زمین 
ادامه بده و نشون بده ک تو از همه اتفاقات قویتر هستی


شادن بانو نکته ای ک گفتین ، قابل تامل بود 
این همون چیزیه ک ادم فکر میکنه بهش ضربه نمیزنه ، ولی همه بدبختی سر خودشه 
امیدوارم بتونیم ، از همون اول ، از گام های شیطان پیروی نکنیم...
کاش اون اول میدونستیم ک کارمون آخرش اینجوریه ...
مرسی ک هستین



رهاییی مرسی از تصویر،  من قبلا این متن رو دیده بودم 
اما اسم شهید از ذهنم رفته بود 
دست گلت درد نکنه♥️⚘⚘⚘
قطعه ۵۳ ، یه تیکه از بهشته ، مرسی گللل 





همگی دخترا ، برامون دعا کنین 

مرسی خفنانن☘♥️

نقل قول: ایرانا منم این روزا زیاد به این فک میکنم که عادت خوب رو چطور میشه حفظ کرد؟

نمیدونم 


نمیدونم چه جوری میشه حضور داشت، ولی آلوده نشد ...

فقط یه جمله چند روز پیش خوندم
به این نتیجه رسیدم ک من ضعیفم 

نقل قول: ⚠️مراقب باشید بیماری های روحی دیگران به شما منتقل نشود!



ما معمولاً در محاوره‌ها خیلی راحت در مقام قاضی حرف می‌زنیم و قضاوتمان را دربارۀ دیگران بیان می‌کنیم و با این کار ذهن مردم را نسبت به دیگران خراب می‌کنیم...

انسان باید در سخن گفتن بسیار اهل مراقبت و دقت باشد. باید هر لحظه مراقب باشد که چه کلامی می‌گوید و با این کلام چه جنایتی را در حق خودش مرتکب می‌شود. انسان هیچ‌گاه نباید زود قضاوت کند، قضاوت واقعاً کار دشواری است.

اهل بیت(ع) بسیار سفارش کرده‌اند که با کسانی که خوب حرف نمی‌زنند، نشست و برخاست نکنید. هر بیماری از یک طریقی منتقل می‌شود، خیلی از بیماری‌های روحی و روانی هم از طریق زبان منتقل می‌شوند.

مثلاً کسی که ترسوست یا کسی که بدزبان است، اگر مدتی با شما حرف بزند، از این طریق بیماری‌اش را به شما منتقل می‌کند. اگر مجبور بودید با چنین کسانی حرف بزنید، بحث جدی نکنید. اگر بحث جدی بشود، دل خراب می‌شود. لذا بعضی اوقات اولیای خدا را به شوخ‌طبعی و بذله‌گویی می‌شناختند.

یکی از علت‌هایش در برخی موارد این بوده که کسی را پیدا نمی‌کردند تا با او حرف جدی بزنند، لذا همه چیز را با مطایبه و شوخ‌طبعی تمام می‌کردند تا از بیماری دیگران اثر نپذیرند و در عین حال کسی را هم نرنجانده باشند...


بخشی از کتاب باران خوبی‌ها؛

شرح بهترین خطبۀ اخلاقی نهج البلاغه (جلد اول)

#استاد پناهیان

#چگونه _شوخ_طبع_باشیم؟


دارم سعی میکنم کم حرف بزنم ، ولی خب همیشه جواب نمیده 

دخترا به هشتگ جواب بدین ، با سپاس

سلام 
ممنون بچه ها
رزا و ایرانا جون تشکر
امروز یه کارهایی کردم، نوشتم هدفام و کارهایی که باعث میشدن استرس بگیرم
جالب اینکه منی که صبح از مسئله ای اشوب بودم، شب شگفت زده شدم... 
پدرم با یه جعبه شیرینی اومد خونه و من حسابی خوشحال شدم   چون من شیرینی دوست!   
درسته مسائل هنوز هستن،الان حال خوبی دارم و مدیون خونوادمم.  
دستشون درد نکنه 
دست شمام درد نکنه
دست خدا هم درد نکنه 

سلام قشنگا 
توربو و روشنا جان واقعا ناراحت شدم
شما هدف از ترک خ.ا را نوشتین ؟ اهرم رنج و لذت چی؟ برای جفتش تاپیک داریم. خیلی کمک میکنه . مخصوصا هدف از ترک
خواهشا به علت شکستتون فکر کنین. انشالله یه شروع پرقدرت
مراقب خودتون و پاک ها باشید  

سنا خانم جان من تا حدودی میدونم مهر چجوری گذشت
واسه آبان هم فکر دارم
برنامه ریزیم شکست خورد. ولی فهمیدم روتین شب و صبح باید داشته باشم. ولی هنوز نمیدونم چی 
تاپیک کنترل نگاه و ذهنم میخوام برم ولی همش نمیشه
باید فکر اساسی کنم. چند روز آخر که برنامه ریزیم از دست رفت به شکست خیلی نزدیک شدم
مرسی برای یادآوری

گلبرگ خانم جان. چشم الان میرم مینویسم. مرس برای مسابقه

گل گلیییییییییی چقدر خوشحال شدم برگشتی همیشه خوش خبر باشی انشالله


رهایی خانم جان مرسی که گفتی واسه چله عاشورا. من بیشتر شبا زیارت عاشورا میخوانم. ولی به یاد شهیدی چله برنداشتم. کسی هست بیاد برای چله همراه بشیم؟

(1400 مهر 28، 23:24)rahayii نوشته است: [ -> ]سلاااام دخترای گل

گلگلی جونمم خیلی خوش اومدی  تبرییییک..انشاءالله همیشه موفق باشی

گلبرگ جون من واقعا تجربه ای به ذهنم نمیرسه که تو مسابقه شرکت کنم  باید فکر کنم

یه چیزی میخواستم بگم

شهید نوید صفری..نمیدونم میشناسین یا نه..گفته اگه چله زیارت عاشورا برام بگیرین حاجتتون رو بهتون میدم

من هنوز چهل روز نشده ولی از روزی که نیت کردم برای چله کلی گره از زندگیم باز شده
گفتم به شما هم بگم انجام بدین

خب برم دیگه
شبتون بخیر

من ی نذر چله زیارت عاشورا دارم از تابستون  ، ولی نشد انجام بدم
اول ب نیت این شهید بزرگواری ک گفتی باید چله بگیرم شاید مشکل حل بشه

---

دخترا ببخشید نمیرسم پیامارو تا اخر بخونم،

---

اوضاع بهتر نمسشه، بدتر هم میشه.
دارم بر می گردم ب شادی پارسال
کل زحمتای سال اخیرم داره نابود میشه،
چند روز پیش ب سایتی ک پارسال توش اکیپ داشتیم سر زدم اتفاقی، و دیدم ی نفر مونده
ب زور جلوی خودمو گرفتم بهش پیام ندم
و اینکه نمیتونم با دین دار بودن یا مذهبی بودن ارتباط برقرار کنم
چون سال ها مسخره شون می کردم و الان هر حرکتی برم ناخواگاه مسخره می کنم خودمو :/  
مثل قبلا ذوق ندارم، چون تجربه کردم و دیدم اونطور ک فکر میکردم نیستن، 
مطمئنم خدا رهام نکرده
خدا دوسم داره ک هنوز بهم فرصت برگشتنو داده.
ولی نمیتونم
و شاید نمیخام 

---

دست و دلم ب درس خوندن نمیره ( میدونم بخش زیادیش تلقینه ولی خب) 
و بخش زیادترسش کمبود اعتماد ب نفس نسبت ب بقیه همکلاسیاست، و خب اینقد حجم درسایی ک باید بخونم زیاده ، تنها کاری ک ازم بر میاد اینه ک ببندمشون بزارم توی کمد و برم زیر پتو 


کلی از چیزایی که عارفه بهم گفتو نرسیدم انجام بدم  و عذاب وجدان شدید دارم 
و جمعه هفته پسشرو ازمون جامع داریم که حتی دبیرا هم کلی از بودجه بندیش عقبن،
کلی درس تلنبار شده،
و معلمایی که دارن با سرعت جت پیش میرن
همکلاسیام 8 ساعت هر روز میخونن، من ب زووور دو ساعت

---

احتمالش هست مدتی نتونم بیام کانون
نیاز شدید دارم ب خلوتای خودم و دفترم:/

---

احساس تعلق ب هیچی ندارم،
ن امام
ن خدا
ن روانشناسی و دلایلی برای زنده موندن
ن خانواده
ن موفقیتم
 ن خودم
و ن هر چیزی ک یشه ب امیدش زندگی کرد..


تنها کاری ک ازم بر میاد اینه ک رجوع کنم ب چیزایی ک قبقبلا دوست داشتم،
و هیچ تضمینی وجوجود نداره برنگردم ب دوران ارتباط های مضخرف: |
ولی خ.ا و پ.ور.ن ب دلیل نذرایی ک سر سلامتیم کردم نمیرم سراغشون.  
همه چیمو گم کردم، و نمیدونم از کجا شروع کنم 
( شاید علاقه ای ب پیدا کردن ندارم ) 

---

این اوضاع انگار درست بشو نیست
جداقل تا زماتی ک خودم نخوام

کارام درست یشن
بولت ژورنال میسازم
کل دیوارامو تزیین می کنم
کتابامو خوشگل می کنم
اتاقمو تغییر دکوراسیون میدم
رژیم غذاییمو درست می کنم
سخنرانی ها و کتابای استاد پناهیانو گوش مسدم
کلی کتاب میخونم
پادکست میسازم هرچند صدام خوب نیست  ( از پادوست و ویدیوکست درشت کردن خوشم میاد، وولی چون روم نمیشه برم جلوی دوربین پادکست میسازم ، یعنی میخوام بسازم )




و زندگیی ک ب شدت مضخرف و دلچسبه

'SILENT sدخترای گل :302:



[hr نوشته است:دخترا ببخشید نمیرسم پیامارو تا اخر بخونم،

---

اوضاع بهتر نمسشه، بدتر هم میشه.
دارم بر می گردم ب شادی پارسال
کل زحمتای سال اخیرم داره نابود میشه،
چند روز پیش ب سایتی ک پارسال توش اکیپ داشتیم سر زدم اتفاقی، و دیدم ی نفر مونده
ب زور جلوی خودمو گرفتم بهش پیام ندم
و اینکه نمیتونم با دین دار بودن یا مذهبی بودن ارتباط برقرار کنم
چون سال ها مسخره شون می کردم و الان هر حرکتی برم ناخواگاه مسخره می کنم خودمو :/  
مثل قبلا ذوق ندارم، چون تجربه کردم و دیدم اونطور ک فکر میکردم نیستن، 
مطمئنم خدا رهام نکرده
خدا دوسم داره ک هنوز بهم فرصت برگشتنو داده.
ولی نمیتونم
و شاید نمیخام 

---

---

احتمالش هست مدتی نتونم بیام کانون



و زندگیی ک ب شدت مضخرف و دلچسبه

سلام دوست خوبم
میدونی دین چیه عزیزم؟ یک سری برنامه ست مثل همون برنامه ریزی هایی که برای خودت میکنی تا به اهدافت برسی.
دفترچه راهنمای همراه گوشی و لوازم دیگه رو دیدی دیگه! کسی که اونا رو ساخته میدونه که باید چجوری ازشون استفاده کرد تا خراب نشن. مثلا میگه بعد اینقدر استفاده حتما بزنش به شارژ
تو جای خیییلی گرم نزارش. اگه میخوای تو شب، یه عکس خوب باهاش بگیری اینطوری تنظیمش کن...
اینا همه شون یه سری باید و نباید هستن برای اینکه بهترین و بیشترین استفاده از گوشی موبایلمون داشته باشیم.

خب عزیزم درمورد انسان که باشکوهترین مخلوق این دنیاست، چی فکر میکنی؟ یعنی بدون دستورالعمل رها شده؟ کی از همه بیشتر این موجود رو میشناسه؟

بنظرت منطقیه که کسی گوشی موبایل بخره و از رو دستورالعمل جارو برقی عمل کنه؟

پیش خودت به این سوالها جواب بده و ببین بنظرت بهترین دستورالعمل برای زندگی یه انسان رو کی میتونه بده؟

تو اولین دوست رسمی من توی کانون هستی، میشه از اینجا نری؟ دلم برات تنگ میشه  

باش تا باهمدیگه ۵ سال پاکیمون رو اینجا جشن بگیریم


پ.ن. من هنوز یاد نگرفتم مثل شما از نقل قول و اینا استفاده کنم ?

سلام


شادی   باورم نمیشه این پست رو خودت نوشتی
چند بار برگشتم بالا ببینم واقعا خودتی؟

شادی ای که من میشناسم  خیلی اهل تلاشه و موفق و فکری باز داره  نظرات سازنده میده و  اهل کتاب و   ...

برنگرد به گذشته شادی!! عمرت رو تلف نکن
از همینجا که هستی خودت رو کم کم بساز بیا بالا

مثلا در مورد نماز یادمه خودت بودی؟ گفتی میخوای علت نماز خوندن رو بدونی 
اون سخنرانی ها تاثیری برات داشتن؟
سعی کردی تو زندگی پیادش کنی؟

نقل قول: کارام درست یشن
بولت ژورنال میسازم
کل دیوارامو تزیین می کنم
کتابامو خوشگل می کنم
اتاقمو تغییر دکوراسیون میدم
رژیم غذاییمو درست می کنم
سخنرانی ها و کتابای استاد پناهیانو گوش مسدم
کلی کتاب میخونم
پادکست میسازم هرچند صدام خوب نیست  ( از پادوست و ویدیوکست درشت کردن خوشم میاد، وولی چون روم نمیشه برم جلوی دوربین پادکست میسازم ، یعنی میخوام بسازم )

چقدر خوب میشه اگه اینا اجرا بشن

(1400 مهر 28، 23:40)Roza_r نوشته است: [ -> ]سلااام دخترااا

---

شادن جان تو برای کنترل افکار عاشقانه چه میکنی؟ بهتر از این نمیشد مشکل شخص منو توضیح داد.

سلام رزاجان امیدوارم خوب باشی
وقتی تصمیم به ترک میگیریم در ابتدا و همون اول راه باید ببینیم لیست حساسیتهامون چیا هست 
چه چیزی باعث میشه من به سمت شهوت سوق پیدا کنم 
برای شخص من اضطراب زیاد و خوشحالی زیاد
یاداوری خاطرات 
گوش دادن به آهنگ عاشقانه 
و ..
باعث میشه کم کم به سمت شهوت حرکت کنم وقتی این حساسیتها رو شناختم باید اینها رو بعنوان مرز و محدودیت برای خودم لحاظ کنم و در طول روز حواسم باشه از مرزهام رد نشم 
حالا رد نشدن از مرزها و چگونگی مقاومت بستگی به خود شخص داره 
مثلا من آهنگ عاشقانه تو تنهاییم گوش نمیدم 
وقتی میبینم دارم فانتزی میچینم از پرش افکار استفاده میکنم و حواسمو پرت میکنم و یا با ی دوست بهبودی حسمو مشارکت میکنم(یعنی میرم یا به دوست همدردم زنگ میزنم یا مثلا اینجا تو پروفایلش بهش پیام میدم و مشکلمو میگم خیلی وقتا ما مشارکت میکنیم ک اثر شهوت خنثی شه و بدنبال راه حل نیستیم) و‌یا زانو میزنم و با همه عجزم ناتوانیمو به خدا ابراز میکنم 
اینطوری از سرم میفته و دیگه کم کم عادت میکنم ک از مرزم رد نشم..
من متاسفانه ذهن بسیار خلاقی تو فانتزی چیدن دارم و لغزشم اغلب از همین ناحیه اس از طریق همین مرز و محدودیتها و گزارش روزانه ای ک به راهنمام ملزمم بدم خودمو کنترل کردم فعلا..

متشکرررم شادن جان. چقدر خوش موقه اومدم کانون. چقدر نقاط حساسیت شبیه منه تک تکشه  


من گاهی افکارمو تا قبل از رسیدن به فانتزیای جنسی کنترل نمیکنم (ینی اون زمانی که تو مرحله عاشقانه و عاطفی خودشه)، چون حس میکنم شاید سختگیری زیاد محسوب بشه. البته لغزش آخرم که خیلی عجیب و غریب بود بیشتر این حسو تو من به وجود اورد...

بچه ها اگه موافق باشین بیایم هر کدوممون لیست حساسیتها و مرزهامونو اینجا بنویسیم و شب به شب گزارش بدیم که آیا مرزی رو رد کردیم یا نه

(1400 مهر 29، 9:08)Roza_r نوشته است: [ -> ]متشکرررم شادن جان. چقدر خوش موقه اومدم کانون. چقدر نقاط حساسیت شبیه منه تک تکشه  


من گاهی افکارمو تا قبل از رسیدن به فانتزیای جنسی کنترل نمیکنم (ینی اون زمانی که تو مرحله عاشقانه و عاطفی خودشه)، چون حس میکنم شاید سختگیری زیاد محسوب بشه. البته لغزش آخرم که خیلی عجیب و غریب بود بیشتر این حسو تو من به وجود اورد...

رزاجان نود درصد ماها، نقاط حساسیتهای مشترکی داریم 
اغلبمون حس سرزنشگری و خیالپردازی و خلا عاطفی داریم این موارد بین همه مون مشترکه

نقل قول:
کسی هست بیاد برای چله همراه بشیم؟ 

سلام رعنای عزیزم من از امروز میخواستم یه چله زیارت عاشورا بردارم اگه میخوای با هم بریم جلو    من هر شب بعد نماز میخونم



شادن جان منم هستم 
راستش برا من باعث شکستم نمیشه ولی متاسفانه یه جورایی شرطی شدم 
هر شب قبل خواب انگار حتما باید باشه تا بتونم بخوابم یه جورایی نمیدونم دیگه به چی فکر کنم وگرنه بقیه اش ردیفه دیگه 
البته دیشب نشد دلیلشم این بود قبل خواب کتاب خوندم این انگار خیلی تاثیر داره اونایی که مثل من هستین همیشه قبل خواب   امتحانش کنید

سلام بچه ها 
 جلسه خانواده آسمانی 36 از استاد شجاعی خیلی خوب بود اگر گوش ندادین گوش بدین. بنظر من راه ضعیف کردن  خیالات زمینه ساز شکست ، قوی کردن  خیالاتیه که تو این جلسه گفته شد.

 Turbo/ 28 mehr/ rooz 1

رعنا جون چله زیارت عاشورا رو منم هستم

سلام. صبح بخیر  هنوز مونده تا ظهر

شادی خواهشا مراقب خودت باش شادی که این مدلی نیست  خدایا به شادی ما کمک ویژه کن  خواهشا خودت را از کانون محروم نکن. هر وقت دیدی اوضاع بده بیا . اورژانس را یادت نره. قول بده خیلی دختر خوبی باشی
خواهشا التماسا سمت روابط بد نرو. مگه دل شادی ما از سر راه اومده. دل به هر کسی نده .دلت را بسپار دست خدا. خودش برات بهترین ها را میچینه میاد جلو. باشه؟ خواهشا مراقب باش حسابی. خیلی مراقب باش. 

شادن خانم جان من برعکس ستاره وقتی بیدار میشم بیشتر دوست دارم خیال پردازی کنم. مثلا الان یک ساعت بیدار شدم ول همش هدر رفت و دیدم نمیتونم بلند بشم اومدم کانون
دیشب کلی فکر کردم قرار بود به محض بیدار شدن دعای توسل بخوانم تیکه آخرش که مجبورم بلند بشم وایسم باعث بشه بیدار بشم. ولی بازم نشد
راه حلی دارین؟


ستاره و توربو اگر موافق باشین از امشب چله زیارت عاشورا را برداریم به نیت شهید نوید صفری
انشالله که تمومش کنیم
(جای ضحی خالی  )

یه تاپیک چله داشتیم نطرتون چیه اونجا اعلام کنیم که تاریخ ها دستمون باشه؟اینجا
  من از دیشب کلی فکر کردم چی بخوام 
  یه دل میگه بوگو ازدواج خوب
  یه دل میگه بوگو تباه نشم و عاقبت به خیر بشم.
 یه دل دیگه میگه دوباره منو گذاشتی وسط دوراهی
 خلاصه دعوای دل ها آغاز شده است 

نقل قول: شادن خانم جان من برعکس ستاره وقتی بیدار میشم بیشتر دوست دارم خیال پردازی کنم. مثلا الان یک ساعت بیدار شدم ول همش هدر رفت و دیدم نمیتونم بلند بشم اومدم کانون
دیشب کلی فکر کردم قرار بود به محض بیدار شدن دعای توسل بخوانم تیکه آخرش که مجبورم بلند بشم وایسم باعث بشه بیدار بشم. ولی بازم نشد 
راه حلی دارین؟

وواییییی رعنا منم یه مدت همینطوری شده بودم 
ولی میدونی دلیلش این بود که خودم از خواب بیدار میشدم
امممم چطوری بگم ولی مثلا وقتی زنگ میزارم یا کسی بیدارم میکنه حواسم پرت میشه دیگه به اون فکر نمیکنم
ببین یه کار باشه مثلا همین کانون به محض اینکه بیدار شدی بیا کانون البته کارای دیگه هم هستن ولی خو   حالا نمیدونم میتونی یا نه ولی اگه بشه مثلا صبح ها بیدار شی نماز بخونی بعدش نخوابی که کاملااااا حل میشه موضوع