کانون

نسخه‌ی کامل: گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
الان اوضاع جامعه جوری شده ک بیش از هررروقت دیگه ای باید درمورد حجاب و مسائل مرتبط بهش صحبت کرد و گره های ذهنی ر‌و باز کرد وگرنه ما می مونیم و یه عالمه سوال و یه ذهن آشفته
اینهمه مدت کانون بودنمون باید به یه دردی بخوره دیگه نه؟
الکی ک اینجا نیستیم دوتا خوبی عزیزم و قربونت برم بهم دیگه بگیم
پس تشریف بیارید شبانه روزی و مشارکت کنید
به حال گره های فکریتون باشید و بهشون رسیدگی کنید
وگرنه پشت سد جمع میشن و یه روزی جوری همه چیزو آب می بره که حیرون می مونید
سلام  302


پارادوکس / پاک


دلم میخواست امروز میرفتم پیاده روی ولی فیلم های زیادی هست که باید ببینم تا تموم بشن . 
دیروز یک امتحان عملی داشتم که راضی بودم . 
بعدش رو یادم نیست ، از ساعت 2 ظهر دیروز تا ساعت 8 امروز خواب بودم .
وضعیتِ پاکی راضی کننده هست و انشاءلله بهتر هم میشه . 


 
یلدا جان ، عزیزم سپاسگزارم به خاطر موضوعی که مطرح کردی . این سوالاتِ شما سمت و سوی خوبی گرفت و با مشارکتِ دیگر اعضا به نظرم دیدگاه های دیگری هم مطرح شد که باعثِ کامل تر شدنِ پاسخ های ارسالی شد ، خیلی از ماها هم خوندیم . اینکه مشارکتی نکردیم دلیل بر فکر نکردن یا دغدغه مند نبودن نیست . عزیزم خیلی از ماها علاوه بر کانون به جاهای دیگه ای هم سر میزنیم و درس و کار داریم و یا به دلایلِ دیگه ای وقت نمیکنیم در بحث ها شرکت کنیم . امیدوارم درک کنی  1  
اما یک جمله ی شما باعثِ آزردگی خاطرِ من شد و کمی ناراحت شدم . به نظرت احوال پرسی در کانون معنا نداره ؟ به نظرت دوتا خوبی عزیزم و قربونت برم الکی هست و حتما باید بریم سراغِ بحث های تخصصی که چه بسا درِش اطلاعاتِ سودمندی هم نداریم که شِیر کنیم . این حرفِ شما شاید در دیدِ اول ساده و صمیمانه هست ولی برای من کم لطفی محسوب میشه . کانون مکانِ ارزشمندی هست که دوستانِ خوبی پیدا کردم و در زمینه ی پاکی ، برنامه ، ورزش ، معنویت ، درس ازش استفاده میکنم .
سلام و درود 

نقل قول: اینکه مشارکتی نکردیم دلیل بر فکر نکردن یا دغدغه مند نبودن نیست . عزیزم خیلی از ماها علاوه بر کانون به جاهای دیگه ای هم سر میزنیم و درس و کار داریم و یا به دلایلِ دیگه ای وقت نمیکنیم در بحث ها شرکت کنیم . امیدوارم درک کنی  [تصویر:  1.gif]  

من هم با این حرف موافقم. نبودن و شرکت نکردن لزوماً دلیل بر نخواستن نیست.

ضمن اینکه اول که شروع کردی همون ابتدای متنت نوشته بودی آقایون جواب بدید و همین باعث شد من بقیه مطالب رو نگاه نکنم. بعداً دیدم دخترا هم میتونن جواب بدن. Khansariha (18)

و یک چیز دیگه عزیزم
با لحن خواهرانه بخونش.
چرا فکر می کنی همه این چالش ها رو داشته باشن؟
بقیه رو نمی دونم اما بد نیست ابراز کنم اقلا برای من یکی خیلی از مسائلی که گفتی و گفته شد حل شده بود. چون قبلاً دنبالش گشته بودم.
البته بی نصیب نبودم از گفتگوها، در این حد که یک ساعد ساده هم می‌تونه تحریک کننده باشه و همین هم در اندازه خودش خوب بود. cheshmak

نقل قول: به نظرت احوال پرسی در کانون معنا نداره ؟ به نظرت دوتا خوبی عزیزم و قربونت برم الکی هست و حتما باید بریم سراغِ بحث های تخصصی که چه بسا درِش اطلاعاتِ سودمندی هم نداریم که شِیر کنیم . این حرفِ شما شاید در دیدِ اول ساده و صمیمانه هست ولی برای من کم لطفی محسوب میشه . کانون مکانِ ارزشمندی هست که دوستانِ خوبی پیدا کردم و در زمینه ی پاکی ، برنامه ، ورزش ، معنویت ، درس ازش استفاده میکنم .

درسته 53258zu2qvp1d9v
نقل قول: زینبی/24فروردین402 / 1 روز خوب
پیداش کردم

زینبی/24فروردین/45 روز خوب

فعلا در همین حد مشارکتم رو بپذیرید که غیررفعال نشم 

میتونم از اول فروردین روزشماری کنم ؟راحتتره 53258zu2qvp1d9v
سلام

عضو جدید، خانم Hoorii به گروه باران پیوستند.
با آرزوی موفقیت و پاکی برای ایشان و همه اعضا 53 

با تشکر
مدیریت گروه‌های ترک
سلام  302

پارادوکس / پاک نیستم.


نمیدونم میتونم بنویسم یا نه ؟! درگیر خودارضایی جسمی نیستم ، درگیر خودارضایی ذهنی و روحی شدم .
ذهنم زیر فشار هست و مداوما یک چیزهایی در ذهنم تکرار میشه . افکاری که پاک نیستند . نمیتونم قاطع و محکم نه بگم . انگار نیاز به یک چیزی دارم ، یک چیزی مثلِ تلنگر و یک اتفاقی که من رو بترسونه.  این موضوع هم خیلی روشن هست که شروع های متوالی باعث شکست های متوالی خواهند شد . وضعیتی که پیش گرفتم اصلا خوب نیست . 
یکی دو ساعت پیش حینِ مطالعه ی درسی همه چیز و کنار گذاشتم و با صدای بلند خودم و سرزنش کردم ، سرکوفت زدم ، تخریب کردم . الان هم هیچگونه انرژی در من نمونده . فردا یک امتحان بسیار مهم دارم ولی یک کلمه هم نخوندم . بسیار تاسف برانگیزه که فردا که ازم بپرسن چرا پاس نمیشی بگم خب به خاطر یک تعداد افکاری که به دور از انسانیت و معنویت و پاکی هستند نتونستم ذهنم و متمرکز کنم . آدم هایی که باهاشون معاشرت دارم انقدر مطرح و خوب و لِول بالا هستند که کنارشون حسِ بدی نسبت به خودم پیدا میکنم . فقط از اینکه یک گناهکارم .
 امروز یکی از بدترین روزهایی بود که در این سه ماهِ گذشته داشتم ، وسوسه ی شدیدی دارم که قرص خواب مصرف کنم ولی به اجبار قهوه خوردم تا شب بیدار بمونم . احتمالا تا صبح بیدار باشم ببینم باید چیکار کنم . 

در کل : دوره ی پی ام اس بدی رو گذروندوم ، بیرون نرفتم و ریکاوری خوبی نداشتم ، اهمال کاری کردم ، عمدا سریال نگاه کردم و کنترلی در زمینه نگاه و ذهن نداشتم .
حسادت ، حسرت ، دلتنگی ، سرخوردگی و پشیمونی غالب ترین احساساتِ امروزم بودند . اصلا تغذیه ای نداشتم که خوب و بد باشه فقط قهوه بوده .
سلام
Hoorii 
۱۴۰۲٫۳٫۶
0 روز خوب
خب سلام
من این مدت یه پاکی هشت روزه داشتم.. ولی خب. خوب نبود.
هنوز مشکل عادت ها حل نشده‌ و دارم دست و پنجه نرم میکنم..

میخواستم تو چله ی موسوی اینو ترکش کنم ولی باز اوضاعم خوب نیست میکشدم به بی راهه.
امروز صفر میکنم. و از فردا باز تلاش میکنم... که لغزش نداشته باشم.. ولی خیلی سخته. جدیدا خیلی تو زندگیم احساس پوچی و بیهودگی میکنم و کل اصل زندگیم برام رفته زیر سوال. توی خونه ام همش درگیری داریم و لحظه ای ارامش و اسایش نیست. هی همه باهم بحث و دعوامیکنن منم تحملم تموم شده همهی اینا میرن تو مخم.

یه کلاس زبان میرفتم که حس خوبی بهم میداد ولی انگار جدیدا اونم تبدیل شده به قوز بالاقوز برام. و همش به خودم لعنت میفرستم بابت همه چی   Swear1

ولی حالا باز دارم سعیمو میکنم‌دیگه. جدیدا با خدا بیشتر حرف میزنم هرچند همش دعواییه. ولی یکی بهم میگفت با خدا حرف بزن هرچند با دعوا، هرچی تو دلته بگو چون اگه نگی هی ازش دور تر میشی. نمازامم خیلی دارم سعی میکنم درست بخونم چون شنیدم نماز درست تاثیر خودشو میذاره اگه احکامشو رعایت کنی و اینا. حالا نمیدونم.. همینطوری دارم پیش میرم دیگه.

برا چارت بلند مدت خ.ا م برنامه داشتم ولی نتونستم باهاش پیش برم.اما هنوز اون اصلاحات عادتای ریز ریزه ی بد رو دارم پیش میبرم. ولی عادت دست ورزی رو هنوز نتونستم کاریش کنم.
ذهنمو سعی کردم کنترل کنم..و به جای اینکه با خیالات واهی همراه بشم.. هر از گاهی به خودم یاداوری میکنم که در حقیقت تنهام.. و این خیالات واهی کمکم نمیکنن.. تا الان که بد نبوده..

دلم میخواست به یکی بگم که یه پیشرفتک های کوچولویی داشتم.
گفتم بیام به شما بگم.

راستی  Confetti Confetti
گروه مکتبخونه بهم برگردوندن ادامه ی کتابخوانی مو. و گفتن صفرم نمیکنن به شرطی که ب خودم جریمه بدم. منم دوتا کتاب رو گفتم تا اخر ماه میخونم.  4chsmu1 4chsmu1 4chsmu1


نقل قول: ولی این بار تصمیم گرفتم یک راهِ گریز در مواقعِ ناراحتی که برای من لذت بخش هست و در برنامم داشته باشم . مثلا پیاده روی و تماشای برنامه بهم انرژی میده . میتونم پیشنهاد کنم تو هم از قبل برای خودت چند سرگرمی که بهت انرژی میده مشخص کنی . نظرت در موردش چیه ؟

در لغزش قبلی هم تصمیمِ جدی گرفته بودم که تعدادِ لغزش هام و کمتر کنم و خودم رو در موقعیتی قرار ندم که پروسه ی لغزش تا شروعِ پاکی خیلی طول بکشه . قبلا که درگیر میشدم یک هفته طول میکشید تا به طور جدی پاکی رو شروع کنم .
 پارادوکس جونم
منم سعی میکنم اینهارو داشته باشم.. اما معمولا وقتی به خ.ا میرسم که دیگه هیچ کودوم از راه های سرگرم کننده و لذت بخشم کار نمیکنن.. ینی نقطه نهاییِ داغونی و بدبختی بعدش به خ .ا میرسه..
همیشه دارم فکر میکنم که چطوری سطح روحی مو کنترل کنم که به اون داغونی و بدبختی نهایی نرسه.. ولی .‌. راهی پیدا نکردم


منم میفهمم.. منم دارم سعی میکنم که پروسه از لغزش تا شروع پاکی رو کنترلش کنم که فاصله شون زیاد نشه..



من بازم تلاش میکنم
ویلو/ ۶ خرداد / ۰ روز خوب.


راستی بچه ها میخوام عادت پیاده روی رو توی عادت هام جا بدم
تاپیکی برای عادت سازی داریم؟
یا میشه راهنماییم کنید؟

(1402 خرداد 6، 22:32)Hoorii نوشته است: [ -> ]سلام
Hoorii 
۱۴۰۲٫۳٫۶
0 روز خوب

عضو جدید میبینممممم 103
سلام حوری جوووون

خوش اومدی 2uge4p4

امیدوارم پر قدرت پیش بری  Confetti Confetti
سلام 

حوری جان خیلی خوش امدی  Confetti




(1402 خرداد 6، 22:19).پارادوکس. نوشته است: [ -> ]سلام  302

پارادوکس / پاک نیستم.


نمیدونم میتونم بنویسم یا نه ؟! درگیر خودارضایی جسمی نیستم ، درگیر خودارضایی ذهنی و روحی شدم .
ذهنم زیر فشار هست و مداوما یک چیزهایی در ذهنم تکرار میشه . افکاری که پاک نیستند . نمیتونم قاطع و محکم نه بگم . انگار نیاز به یک چیزی دارم ، یک چیزی مثلِ تلنگر و یک اتفاقی که من رو بترسونه.  این موضوع هم خیلی روشن هست که شروع های متوالی باعث شکست های متوالی خواهند شد . وضعیتی که پیش گرفتم اصلا خوب نیست . 
خیلی سخته قطعا این شرایط  53258zu2qvp1d9v کاملا درکت میکنم  Khansariha (96)
یکی دو ساعت پیش حینِ مطالعه ی درسی همه چیز و کنار گذاشتم و با صدای بلند خودم و سرزنش کردم ، سرکوفت زدم ، تخریب کردم . الان هم هیچگونه انرژی در من نمونده .
و ای کاش پارادوکس خودشو بیشتر دوست داشت  53258zu2qvp1d9v
فردا یک امتحان بسیار مهم دارم ولی یک کلمه هم نخوندم . بسیار تاسف برانگیزه که فردا که ازم بپرسن چرا پاس نمیشی بگم خب به خاطر یک تعداد افکاری که به دور از انسانیت و معنویت و پاکی هستند نتونستم ذهنم و متمرکز کنم . آدم هایی که باهاشون معاشرت دارم انقدر مطرح و خوب و لِول بالا هستند که کنارشون حسِ بدی نسبت به خودم پیدا میکنم . فقط از اینکه یک گناهکارم.
چرا مقایسه میکنی عزیزم ؟؟ بالاخره هرکسی یه اشتباهاتی داره دیگه 
 امروز یکی از بدترین روزهایی بود که در این سه ماهِ گذشته داشتم ، وسوسه ی شدیدی دارم که قرص خواب مصرف کنم ولی به اجبار قهوه خوردم تا شب بیدار بمونم . احتمالا تا صبح بیدار باشم ببینم باید چیکار کنم . 
امیدوارم امتحانو خوب داده باشی  53 
قهوه زیاد فشار خونو میبره بالا تپش قلب میاره  53258zu2qvp1d9v
خواب کم اعصابو ضعیف میکنه  53258zu2qvp1d9v


در کل : دوره ی پی ام اس بدی رو گذروندوم ، بیرون نرفتم و ریکاوری خوبی نداشتم ، اهمال کاری کردم ، عمدا سریال نگاه کردم و کنترلی در زمینه نگاه و ذهن نداشتم .
حسادت ، حسرت ، دلتنگی ، سرخوردگی و پشیمونی غالب ترین احساساتِ امروزم بودند . اصلا تغذیه ای نداشتم که خوب و بد باشه فقط قهوه بوده .

مواظب خودت باش  Khansariha (96)


نقل قول: میخواستم تو چله ی موسوی اینو ترکش کنم ولی باز اوضاعم خوب نیست میکشدم به بی راه
ویلو جان منم این چله رو دارم انجام میدم 
خیلی بهم کمک کرد
سلام  302

بالاخره بعد از یک هفته ای که نوسان داشتم امروز به طور جدی پاکی رو شروع کردم . 
امتحانِ امروزم و نرفتم ، به جاش خوابیدم . کمی کار کردم و صحبت و شوخی هایی که بین من و اطرافیانم جریان داشت باعث شد حالم خوب باشه . گرچه از دست دادنِ فرصتی که برای امتحان داشتم یک گوشه ای از ذهنم اذیت میکرد و به خاطرش دروغ گفتم . 
امروز صرفه جویی کردم ، پیاده روی کردم . 

Hoorii@ عزیزم خوش آمدی  302 


@ویلو جان من  خیلی از مار میترسم ولی هرموقع عکس پروفایلِ تورو میبینم خندم میگیره ، تصویرِ بامزه ای هست  1

نقل قول:  پارادوکس جونم
منم سعی میکنم اینهارو داشته باشم.. اما معمولا وقتی به خ.ا میرسم که دیگه هیچ کودوم از راه های سرگرم کننده و لذت بخشم کار نمیکنن.. ینی نقطه نهاییِ داغونی و بدبختی بعدش به خ .ا میرسه..
همیشه دارم فکر میکنم که چطوری سطح روحی مو کنترل کنم که به اون داغونی و بدبختی نهایی نرسه.. ولی .‌. راهی پیدا نکردم


منم میفهمم.. منم دارم سعی میکنم که پروسه از لغزش تا شروع پاکی رو کنترلش کنم که فاصله شون زیاد نشه..

خیلی زیاد حرفت و درک میکنم ، ولی به نظرت تکرارِ هربار این چرخه و رسیدن به اون داغونی و بدبختی نهایی خوبه ؟ به نظرت روحمون و فرسوده تر نمیکنه؟! به نظرم تکرارِ لغزش و شروعِ جدید مارو ضعیف میکنه و همین باعث میشه که نتونیم مقاومتِ خوبی داشته باشیم و تایمِ وسوسه به لغزش و مدیریت کنیم . من فکر میکنم اگر پاکی طولانی مدتی داشته باشم میتونم قوی تر بشم و دیگه مثل قبل به اون نقطه ی نهایی لغزش و بدبختی نمیرسم و با چند ترفند و راهکاری که بلدم تایم های اورژانسی و با احتیاط مدیریت میکنم.
فقط میتونم بگم خسته شدم،
با اینکه متاهلم باز این کارو انجام میدم?
عارفه/؟/ ۸۰ روز خوب  53
سلام  302
پارادوکس / پاک هستم.

دیشب با ناراحتی گذشت و تا ظهرِ امروز ادامه داشت  53258zu2qvp1d9v ظهر با یک پیاده رویِ طولانی از محیطی که اذیتم میکرد دور شدم . تا الان درس خوندم و خوبم . کمی خسته هستم ولی خدا رو شکر که حالم بد نیست . 

نقل قول: و ای کاش پارادوکس خودشو بیشتر دوست داشت  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]
چرا مقایسه میکنی عزیزم ؟؟ بالاخره هرکسی یه اشتباهاتی داره دیگه 

 رابطه ی من با خودم افت و خیز داره . ناامید کننده هست . 
آسمان جانم اینکه یک اشتباهِ محرز و آشکار و هزاران بار تکرار کنی و عبرت نگیری خیلی دردناک هست . مقایسه ی خودم با دیگران دستِ من نیست ، تلاش میکنم بخشنده باشم و با خودم آشتی کنم ولی کشمکشی که در درونِ من جریان داره پیروز میشه و نمیتونم احساساتم و مدیریت کنم . 

نقل قول: قهوه زیاد فشار خونو میبره بالا تپش قلب میاره  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

خواب کم اعصابو ضعیف میکنه  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

درسته ، ولی چاره ای نیست . یک مدتی باید مدارا کنم  Hanghead



@summer77 سلام ،خوش اومدی  302   ان شاء الله که با توکل به خدا و تلاش و پیگیری و فعالیت در کانون، به موفقیت و پاکی برسی [تصویر:  khansariha%20(69).gif]
میشه کمی از خودت بگی ؟ از چه زمانی درگیرِ خودارضایی شدی ؟ تا حالا برای ترکِ این گناه و پاکی تلاشی کردی ؟
(1402 خرداد 8، 12:53)Summer77 نوشته است: [ -> ]فقط میتونم بگم خسته شدم،
با اینکه متاهلم باز این کارو انجام میدم?

۲۵ سالمه 
تقریبا از ۱۵ سالگی درگیرم 
اصلا اوایل نمیدونستم این کاری که میکنم بهش میگن خودارضایی 
،گفتم ازدواج کنم اوکی میشه همه چی
متأسفانه نشد
خودمو گول زدم گفتم دوران عقد تموم شه این تموم میشه چون دوریم و شرایطش نیست برای برطرف کردن نیازم،
متأسفانه حتی بعد عروسی هم نشد?
هر روز بدتر میشه بهتر نمیشه،
(1402 خرداد 8، 23:50)Summer77 نوشته است: [ -> ]
(1402 خرداد 8، 12:53)Summer77 نوشته است: [ -> ]فقط میتونم بگم خسته شدم،
با اینکه متاهلم باز این کارو انجام میدم?

۲۵ سالمه 
تقریبا از ۱۵ سالگی درگیرم 
اصلا اوایل نمیدونستم این کاری که میکنم بهش میگن خودارضایی 
،گفتم ازدواج کنم اوکی میشه همه چی
متأسفانه نشد
خودمو گول زدم گفتم دوران عقد تموم شه این تموم میشه چون دوریم و شرایطش نیست برای برطرف کردن نیازم،
متأسفانه حتی بعد عروسی هم نشد?
هر روز بدتر میشه بهتر نمیشه،

عزیزم
ناراحت شدم. 
واقعیتش فکر می کردم ازدواج بتونه کمک کنه.
نمی دونم تو چنین شرایطی باید چه کار کرد اما تو کانون مراحل ترک رو خیلی خوب آموزش دادن، دیدی؟ می‌تونه کمکمت کنه.

چی صدات کنیم دوست داری؟
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780