رزا جان
خودت دستت میاد. شروعش همین مرور وقایعی هست که بر تو گذشته. احساسات، فشارها، نگرانی ها، هر چیزی که باعث شده افسردگی در تو پیدا بشه رو ببین، جلوی چشمت باشه. یک احتمال اینه که بعد این کار ناخودآگاه خودت رو درک می کنی خودکار و دلت به خال خودت می سوزه و کمتر به خودت سخت می گیری. این شد توجه به خود.
اگر با مرور اتفاقات این حس همدلی با خودت رو پیدا نکردی،
ببین،
فرض کن دوستت حالش بده می بینیش میگی ئه زهرا چت شده؟ بالا بگو ببینم چی شده اینطوری شدی؟! برات تعریف می کنه. همینطور که تعریف می کنه دستشو می گیری، هر از گاهی میگی عیب نداره،...آدما اشتباه می کنن خب!...به خودت سخت نگیر،...پیش میاد...
چرا اینارو میگی؟
از کجا میاد؟
از اونجایی که می بینی زیاد داره به خودش فشار میاره.
داره به خودش سخت می گیره در حالی که ارزشش رو نداشته.
لطفاً
لطفاً
لطفاً
با خودت هم همینطور باش.
اینم توجه به خود.
یعنی این کار رو انجام بدی، خودت متوجه میشی بعدش چکار باید بکنی.
توربو جان خواهری شما چی شد شکستی؟
بیا یکم بگو برامون
آره شادی جان،
اینجور مواقع من پیشنهاد می کنم وویس ها و کلیپ های کوتاه امثال هلاکویی، دکتر شیری اینارو بفرستید هر از گاهی برای پدر و مادرا،
من کامل هلاکویی رو قبول ندارما! دکتر شیری رو هم همینطور.
اما!
برای کسی که کلا با مشاوره و روان شناس مخالفه مگر طلاق و اینا، خوبه. آشتیش میده با این حیطه ها.
بچه ها من همیشه میگم،
اگر میرید مثلاً حرف های دکتر شیری رو گوش میدید
اینطوری نباشه که هررر چی گفت بپذیرید چون روانشناسه.
البته این کار یکم خودشاخ پنداریه
اما خب حداقل میشه رو یکجاهاییش علامت سوال گذاشت که.
انتقادی گوش کنید،
هولاکویی دکتر شیری حتی دکتر فرهنگ همه رو انتقادی گوش کنید.
خب حالا عارفه چطور بفهمیم حرفش درسته یا غلط؟!
با کنجکاوی و جمع کردن اطلاعات.
این کار یکم زمان بره. به مرور آدم میره سراغ کنجکاوی هاش. کتاب می خونه، از منابع معتبر اطلاعاتش رو می بره بالا.
بعد،
هیچ منبعی مثل کتاب بچه ها موثق و قابل اعتماد نیست.
البته کتاب ها هم همه نه،
باز باید احتیاط کرد.
بخاطر همین میگم فعلا روش علامت سوال بذارید و دربست نپذیرید.
با تطبیق دادن حرف ها با هم، به مرور زمان دستتون میاد چی درسته چی غلط.
مثلاً
اگه درباره مهرطلبی
یک وویس گوش کردی از هلاکویی
یه ویدیو دیدی از دکتر فرهنگ
یه کلیپ دیدی از دکتر شیری،
اینا یک نقاط مشترکی توی حذف هاشون هست.
به احتمال خیلی زیاد میتونی بگی این حرف های مشترک حرف های درستی هستن.
به این ترتیب
نقل قول: تا منو دید نذاشت حتی حرف بزنم گفت میدونم مشکلت چیه خیلی hotهستی
چقدر غیرعلمی. چقدر!
من بودم اصلا بهش اعتماد نمی کردم،
تو دلم می گفتم حرومت باشه پول ویزیتت و سریع می زدم بیرون!
آخه آدم چقدر میتونه ضد علم باشه،
اصلا ذهن خوانی نداریم آقا!
یعنی چی اینجور تشخیص ها!
من روانپزشکم رو میتونم معرفی کنم اگر کسی تهرانه.
آدم درست و حسابی ایه.
راستی درباره دارو و اعتیاد،
من خودمم می ترسیدم از این اعتیاد آور شدن.
از همون اول، می رفتم تو اینترنت می زدم ببینم داروی چیه عوارضش چیه خطراتش چیه،
مثلاً همین یهو قطع کردن می دونستی خطرناکه؟
داروهای روان رو نباید یهو قطع کرد.
نقل قول: فقط باید مطمئن باشیم اون فرد واقعا متخصص هست
متاسفانه روانپزشک و روانشناس زرد کم نداریم ...
و حتما تو همون حوزه ای ک اون متخصص دوره هاش رو گذرونده بهش مراجعه کنیم
یه وقتایی ، اون فرد متخصص هست ، واقا مدرک هم داره و قابل تاییده ولی در حوزه ای فعالیت میکنه ک مهارتش کمتره
دقیقا. درسته.
درباره مذهبی غیرمذهبی هم آدم باید سراغ یکی بره که از نظر اعتقادی شبیه هم باشند.
اگه شبیه نباشید در واقع طرز فکرهاتون، فرض های اولیه تون متفاوت باشه با هم زاویه پیدا می کنید.
و تو دلتون میگید این نمی فهمه!
راستی بچه ها یارا هم چند وقته نیست،
شکوفه جان خوش آمدییی خواهریی
آره همه ما اولش یکم سختمون بود بعد یاد گرفتیم.