کانون

نسخه‌ی کامل: گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام شادی عزیزم 
درکت میکنم شدید  53258zu2qvp1d9v
میدونی برا هرکدوم از اینا باید یه راه حل پیاده کنی  Khansariha (69)
درست کلاس ششم بودم میدونی مشکل من چی بود ؟
از من زیادی انتظار داشتن  23 کل فامیل برا تیزهوشان من نقشه ریخته بودن از بچگی ام کلا هی خانوم دکتر خانوم دکتر  Hanghead کل شبو با استرس میخوابیدم که اگه قبول نشم چی میشه و کلی فکر و خیال  53258zu2qvp1d9v
آخرش قبول شدم ولی این قصه تموم نشد 
حتی همین دیشب که خونه پدربزرگم بودم هی میگفت خانوم دکتر دوست داشتم داد بزنم بگم شاید من پزشکی نخوام آینده من مال منه من انتخابش میکنم نه شما ....
خلاصه بابای منم مثل بابای توئه  4chsmu1 همش گیر میده چرا سرت تو این ....  22  شاید باورت نشه ولی یه بار من به خاطر همین شکستم  1276746pa51mbeg8j
ولی میدونی من الان ذوق میکنم 
بابام چقدر نگرانمه چقدر بهم اهمیت میده که یه وقت از راه بدر نشم که یه وقت چشام کور نشه یه وقت اهدافمو فراموش نکنم   53258zu2qvp1d9v
بهش بگو تا نگی که متوجه نمیشه بگو بابا من برنامه دارم الانم وقت استراحتمه نمیتونم جواب دوستامو ندم که ؟  809197ps94ijjhwg خلاصه از روشی که بلدی لوس کن خودتو  4chsmu1
یه روش هم بهت تقلب میرسونم دیگه گیر نمیده بهت  studsmatta
پیشش زیاد بشین  53258zu2qvp1d9v  کلا حس کردم زیاد نزدیک نیستی به خانوادت  53258zu2qvp1d9v
پیششون بشین گاهی باهاشون دردل کن 
ولی تو انتخاب رشتت اصلا نباید کوتاه میومدی گفتی مامانت روانشناسه نه ؟ قطعا باید بدونه که تو اینجوری موفق نمیشی اصلا اگه میتونی رشتتو عوض کن برو همون ریاضی 
و اینکه اصلااا سعی نکن به خاطر کسی خودتو عوض کنی 
فطرتتو  Hanghead 
بعدا پشیمونیش زیاده تو کارای مثبت زیادی میکنی و خودت باید بهشون افتخار کنی 
خلاصه شادی جونم هرچیزی رو که به نظرت نمیتونی حل کنی باهاش کنار بیا و از جنبه مثبت بهش نگاه کن متنتو که خوندم با تمام وجودم درکش کردم چون تمامشونو تجربه کردم  128fs318181
سلام عزیزانم 
امیدوارم همگی در سلامت باشید 
من شادن هستم یک بیمار .. امروز با لطف خدا 30 روز پاک دارم 53

اینجا رو دوست دارم مثه خونه میمونه ببخشید که کم میام یا کم هستم مدتی سعی کردم از نت که بیماری منو تشدید میکنه دوری کنم بیشتر به این فکر کنم باید برای درمان چه کنم الحمدلله که تو مسیر بهبودی تونستم با اینجا آشنا بشم و با انجمن اشنا بشم. 
من علاوه بر اینجا عضو انجمن دیگری هم هستم که مختص همین موارده اگه مایل باشید من برخی مطالب رو که برای اینجا هم کاربرد داره براتون بذارم شاید مفید باشه.
امید با خدا از امشب براتون مینویسم 
دوستتون دارم عزیزان من 302
بسی ممنونم ایرانا جان 2uge4p4
Gigglesmile  انقدر فکر کردم ببینم مشکل چیه ?چرا پس خدا چیزی که میخوام را نمیده
53258zu2qvp1d9v  یه سری جواب ها پیدا کردم
53258zu2qvp1d9v میدونی باید یه سری چیزا را بهش ثابت کنم
53258zu2qvp1d9v  خدا بسی حساسه
53258zu2qvp1d9v  منم بسی خطاکار
53258zu2qvp1d9v  باید تلاش کنم برای رضایتش
Hanghead واسه اثباتش با نماز اول وقت شروع کردم
Hanghead دو روزه باهاش قهرم از رو عمد نمازامو دیرتر میخوانم
Hanghead  ولی امروز وسط همین فکر کردنا و خیال های ذهنی گفتم وقتی واقعیش نیست اینجوری خدا را تنها میذاری نماز را اول وقت نمیخوانی اگر واقعیش بیاد چیکار میکنی
809197ps94ijjhwg از خودم بدم اومد
809197ps94ijjhwg  باید نشون بدم دوست داشتنم الکی نیست
Hanghead من عادت ندارم طولانی مدت از خدا چیزی بخوام و نشه بهم میده همیشه میدونه من صبرم کمه معمولا بعدشم پشیمونم که چرا چیزای بهتر نخواستم ولی ایندفعه فرق داره
Gigglesmile  میدونم این حجم از علاقه من به ازدواج کار خودشه
53258zu2qvp1d9v خدا بسی عجیبه
Hanghead چند ساعت پیش نزدیک بود بشکنم واقعا شوکش هنوز هست سر همون جمله که وقتی واقعیش نیست اینجوری میکنی و...
Shy  اینجوری شدم پاشدم دیدم چیزی تا اذان نیست
809197ps94ijjhwg دیشب خودم بهش گفتم برای نماز ظهر بیدار بشم که اول وقت باشه کلی التماس کردم حالا داشتم بخاطر فکر و خیال از دستش میدادم
Hanghead ببخشید خیلی حرف زدم بسی شوک زدم 117 
الانم اذان را میگن من برم معذرت خواهی 53


شادن جان بسی خوش برگشتی 2uge4p4
2uge4p4 بیا برامون بگو که مشتاقیم بدونیم
شادن جان خوش برگشتی. حتما واسمون بنویس. من چند وقته نگرانم درمورد پاکیم. نگرانیم تو مورد خاصیه و نمیدونم چرا وقای پستتو خوندم حس کردم شاید قراره جواب سوالم تو یکی از پستای آیندت باشه  53258zu2qvp1d9v
(1400 مرداد 25، 4:37)SILENT scream نوشته است: [ -> ]مشاور 
کرونا که اصلا اجازه نمیده برم
تنهایی ک اصلا فکرشم‌نکن
مامانم لیسانس روانشناسی داره بابامم استاد دانشگاهه همین رشته مشاوره و تربیت
علاقه ای به مشاوره ندارم
میترسم اشتباه راهنمایی کنن
اینجا حرف میزنم خالی میشم(:

خیلی اتفاق خوبیه که خودتو خالی کنی ولی برای ادامه دادن و جنگیدن به راهنمایی نیازه 
بعدم حتما مشاوره حضوری لازم نیست من میشناسم مشاور هایی رو که با ویدئو کال جلسه میذارن و هم درک مذهبی بالایی دارن هم اجتماعی ولی بازم تصمیم با خودته
موفق باشی 53
عجب داستانایی Gigglesmile


خیلی حرفا به ذهنم رسید یسری هاشم بقیه خواهرا گفتن.

من می‌خوام یه چیز دیگه بگم که بقیه نگفتن.
در کنار حرفای اونا دوست دارم بگم:


نقل قول: شادی خواهری
تو تنها نیستی، تو قوی هستی، تو به راهی که می خوای برای زندگیت، میری و نیازی به تأیید بقیه نداری. 53258zu2qvp1d9v

اینو با خودت تکرار کن و باور کن که هر تصمیمی بگیری میتونی اجراییش کنی. فقط باید خودتو از درون آروم کنی. Khansariha (2)
یادت نره با آرامش میشه همه کار کرد. 53258zu2qvp1d9v
(1400 مرداد 25، 18:14)عارفه نوشته است: [ -> ]عجب داستانایی Gigglesmile


خیلی حرفا به ذهنم رسید یسری هاشم بقیه خواهرا گفتن.

من می‌خوام یه چیز دیگه بگم که بقیه نگفتن.
در کنار حرفای اونا دوست دارم بگم:


نقل قول: شادی خواهری
تو تنها نیستی، تو قوی هستی، تو به راهی که می خوای برای زندگیت، میری و نیازی به تأیید بقیه نداری. 53258zu2qvp1d9v

اینو با خودت تکرار کن و باور کن که هر تصمیمی بگیری میتونی اجراییش کنی. فقط باید خودتو از درون آروم کنی. Khansariha (2)
یادت نره با آرامش میشه همه کار کرد. 53258zu2qvp1d9v

راستی آرامش توی شرایطی ک اعصابت متشنجه چجوری بدست میاد؟ چطور باید حواسمو جمع کنم؟!
من تنها نیستم؟
خیلی سعی کردم حضور خدارو باور کنم، اما تقریبا نتونستم.
نمی دونم چه راهی میخوام برم
ولی از الان میخوام هر کاری که نیاز داشتمو انجام بدم
مثل سالای قبل به خودم سخت نمیگیرم
شاید باید یکم‌مثل رضا بیخیال باشم(:
ممرسی عارفه بانو Khansariha (63)
(1400 مرداد 25، 10:31)Roza_r نوشته است: [ -> ]شادی جان کار خوبی کردی نوشتی، شاید هیچ کاری نتونیم واست بکنیم ولی خب خودت سبکتر میشی یکم. نمیدونم چی بگم ولی تجربه میگه تغییر آدمای اطراف کار سختیه و ما فقط میتونیم رو خودمون تمرکز کنیم یعنی به نظرم اگرچه سخته ولی باید ببینی چه راهی هست که حرفای اطرافیان کمترین تاثیر ممکنو رو آرامشت بذاره.

(1400 مرداد 25، 12:47)Roza_r نوشته است: [ -> ]شادن جان خوش برگشتی. حتما واسمون بنویس. من چند وقته نگرانم درمورد پاکیم. نگرانیم تو مورد خاصیه و نمیدونم چرا وقای پستتو خوندم حس کردم شاید قراره جواب سوالم تو یکی از پستای آیندت باشه  53258zu2qvp1d9v


مرسی برای دلگرمیت مهربون..
نمیدونم واقعا باید چیکار کنم
هر وقت ک عصبانیم اگه گریه نکنم‌ فشار عصبی روم زیاد میشه نمیتونم تحمل کنم
باید حتما ی راهی پیدا کنم...

جواب چه سوالی؟ 4chsmu1
از دید من:
اینایی که گفتی از دید من این شکلی میشه.


نقل قول: چالش ها
۱)راستی آرامش توی شرایطی ک اعصابت متشنجه چجوری بدست میاد؟ چطور باید حواسمو جمع کنم؟!


۲)من تنها نیستم؟
خیلی سعی کردم حضور خدارو باور کنم، اما تقریبا نتونستم.


۳)نمی دونم چه راهی میخوام برم

تصمیم ها
۱)ولی از الان میخوام هر کاری که نیاز داشتمو انجام بدم
۲)مثل سالای قبل به خودم سخت نمیگیرم
شاید باید یکم‌مثل رضا بیخیال باشم(:

ببین اینایی که میگی به دست میاد اما کار می بره.
از الان خودت رو آماده کن.‌
قرار هم نیست آسون باشه.
ببین چقدر حاضری زحمت بکشی برا بدست آوردن چیزایی که گفتی؟
اینو با خودت به توافق برس.





حالا درباره سوالایی که گفتی بخوام یکم راهنمایی کنم،

اما واقعیت اینه که راحت نیست. از الان فکر نکن قراره راحت حل بشه. و لطفاً بعد خوندن متن کمر به قتلم نبند. 42
نفس عمیق بکش و با خونسردی بخون  49-2



خب، 

چالش ها

۱)راستی آرامش توی شرایطی ک اعصابت متشنجه چجوری بدست میاد؟
چطور باید حواسمو جمع کنم؟!

ببین تا یک‌حدیش دست توئه. تو نمیتونی مامان و بابا تو یا حتی داداشتو عوض کنی.
اما، 
در همون حیطه، تو تلاشتو تا جایی که میتونی بکن.‌ مطمئن باش همه تلاش هات صرف رشدت میشه. فارغ از‌نتیجه ای که می‌گیری. 53258zu2qvp1d9v

راه من اینه: با خودم خلوت می کنم و به خودم میگم که «مهم نیست این چی میگه. من که با خودم می‌دونم که مثلا خنگ نیستم. نفهم نیستم. بد نیستم.» و کاری می‌کنم که نمی‌ذارم زهر تیری که پرت کرده بهم وارد بشه. چه داداش چه مادر و پدرت وقتی سرزنشت می کنن.
(بعدها ممکنه بری و یاد بگیری که ئه مامانم که اینطوری می گفت چون بلد نبود چطوری بگه، چون هیچ وقت یاد نگرفته بود، فکر می کرد این بهترین راهه...ممکنه حتی دلت براشون بسوزه.
حالا ولی فعلا کاری به این نداشته باش.)

ممکنه بگی ولی من باور کردم که بی ارزشم ضعیفم... اینجا باید یه کار دیگه کرد که این زهر بی ارزشی دربیاد. هیچ آدمی بی ارزش نیست، اما خیلیا بخاطر رفتارهایی که مرتب باهاشون شده، باور کردن بی ارزشن.

 در کنار این روش،‌ باید ذره ذره تحملت رو زیاد کنی. منم ذره ذره تحملم رو زیاد کردم. طی چند سال. مداوم. اصلا یک شبه نمیشه و از خودت هم توقع به جا داشته باش.

میون بر من برای صبر،‌ ارتباط با خداست
. من تو دلم با خدا حرف که می زنم بسیار آروم میشم و در بدترین شرایط میتونم آروم باشم. که اینم انتظار ندارم راحت بدست بیاری. اولین قدم رو وقتی برداشتم که تصور غلطم از خدا که از اطرافیان گرفته بودم درست شد، اونی شد که خدا واقعا هست. بعد یاد گرفتم خدا چطور با ما رفتار می کنه، مدلش چجوریه؟ مثل مامانا. دیدی هر مامانی سبک تربیتی داره؟ (دارم سعی می‌کنم همه مراحل رو خلاصه بگم) بعد یاد گرفتم وظیفه من چیه تو این همه کار، وظیفه خدا چیه و به مرور با معجزاتی که خودم دیدم از خدا اعتمادم جلب شد. و حالا میتونم این کارو بکنم. 




 

۲)من تنها نیستم؟
خیلی سعی کردم حضور خدارو باور کنم، اما تقریبا نتونستم.

من اینجا منظورم خدا نبود، منظورم خودت بودی.
متاسفانه ما خودمونو جزو نفر به حساب نمی‌اریم. اما یک آدم قوی خودساخته اول با خودش رفیقه، اولین کسی که باورش داره خودشه، اولین حامی، اولین مشوقش خودشه. شاید بگی بابا چی میگی ولی همینه. من همین پارسال بود که توی صفحات قبل این تاپیک نوشتم من کمبود توجه دارم که باعث خ.ا میشه، اما بعد چند ماه مداوم تلاش کردن یاد گرفتم تنها کسی که می‌تونه به من عشق بده خودمم. تا خودم خودمو دوست ندارم نمیتونم عشق بقیه رو هم باور کنم.




۳)نمی دونم چه راهی میخوام برم

اینم پروژه سومته. ببین منم سن تو بودم نمی دونستم. اما طبیعیه کاملا. تو تا حالا هی دیگران بهت گفتن مسیرت کدوم وره و حالا طبیعتاً وقتی میخوای حرفاشونو گوش نکنی میگی خب کجا پس کجا می‌خوام برم؟ چون تا حالا بهش فکر نکردی.
از ساده ترین راه شروع کن. بشین بنویس. چند روزی فکر کن دوست دارم کارم با وی سر و کار داشته باشه؟ برای این پروژه در مراحل بعد باید خودشناسی کنی. چندین راه هم هست براش. خواستی بیشتر برات باز می کنم.

تصمیم ها

۱)ولی از الان میخوام هر کاری که نیاز داشتمو انجام بدم

آفرین، این خیلی عالیه. نیاز های خودت رو بشناس و براشون اهمیت قائل شو.‌این اولین قدم برای رفیق شدن با خودته. همون مسیر سوال دومت. 128fs318181

۲)مثل سالای قبل به خودم سخت نمیگیرم

خیلی تصمیم به جاییه، 49-2 
از الان عادت کن برای هر کاری  توان خودت، اهمیت اون کار و امکاناتت و شرایطت رو در نظر بگیری و به اندازه از خودت انتظار داشته باشی. زیادی برای هر کار انرژی نذاری. این بزرگترین هدیه آیه که میتونی به آینده خودت بدی. 2uge4p4

شاید باید یکم‌مثل رضا بیخیال باشم(:

بی خیالی هم نوع خوب داره هم بد.
بی‌خیال خوبه باش. 128fs318181
(1400 مرداد 25، 19:13)SILENT scream نوشته است: [ -> ]
(1400 مرداد 25، 10:31)Roza_r نوشته است: [ -> ]شادی جان کار خوبی کردی نوشتی، شاید هیچ کاری نتونیم واست بکنیم ولی خب خودت سبکتر میشی یکم. نمیدونم چی بگم ولی تجربه میگه تغییر آدمای اطراف کار سختیه و ما فقط میتونیم رو خودمون تمرکز کنیم یعنی به نظرم اگرچه سخته ولی باید ببینی چه راهی هست که حرفای اطرافیان کمترین تاثیر ممکنو رو آرامشت بذاره.

(1400 مرداد 25، 12:47)Roza_r نوشته است: [ -> ]شادن جان خوش برگشتی. حتما واسمون بنویس. من چند وقته نگرانم درمورد پاکیم. نگرانیم تو مورد خاصیه و نمیدونم چرا وقای پستتو خوندم حس کردم شاید قراره جواب سوالم تو یکی از پستای آیندت باشه  53258zu2qvp1d9v


مرسی برای دلگرمیت مهربون..
نمیدونم واقعا باید چیکار کنم
هر وقت ک عصبانیم اگه گریه نکنم‌ فشار عصبی روم زیاد میشه نمیتونم تحمل کنم
باید حتما ی راهی پیدا کنم...

جواب چه سوالی؟ 4chsmu1

خواهش میکنم عزیز دلم 302 کار خوبی میکنی که خودتو تخلیه میکنی

اون تیکه دومو نوستم شادن جان، فک کنم از بس غلط تایپی دارم فکر کردی اینم از اوناست Khansariha (13) . منظورم سوالایی درمورد ادامه پاکی خودمه. میدونی من برعکس بیشتر بچه های اینجا خیلی دل دل میکنم واسه حرف زدن و بیان احساساتم.
سلام 
عارفه چه قدر قشنگ گفتی Khansariha (2)

فاطمه جانم
اول از همه Khansariha (2)


اینو یادت باشه همیشه، همه ما آدمیم (:
فرشته نیستیم ک به خطا مرتکب نشیم 49-2

ولی چیزی ک ما رو متمایز میکنه، همین برگشتن به سمت خداست،
خدا داره میبینتت ک چه جوری پشیمون هستی
همین برای خدا کافیه (:
خیلی دوست داره، بیشتر از اون چیزی ک فکرش رو بکنی (:
اصلا برای همینه ک انقدر ناراحتی Khansariha (2) چون تو هم دوسش داری ولی خسته شدی (: 



خیلی کار خوبی کردی ک احساساتتو نوشتی

نقل قول: چرا هوامو نداره چرا شهوت چرا حسینش نمیبینه منو هی تلاش و دوباره بی ارده شدن تو همه زمینه ها .یه آدم پوچ و بی هدف

یه زمانی جای تو وایستاده بودم 
دقیقا با همین کلمات (:

ما باید به تسلیم بودن محض برسیم ، کُلش همینه (:
من ته این راه، به این رسیدم ک هیچی نیستم
تنهایی از پس هیچی برنمیام

میدونی یه وقتایی ادم ته دلش میگه من میتونم ، حتی اگر خدا نباشه ،،،

بعد هی پشت سر هم بد میاره ، میبره دیگه...

فاطمه جانم
کسی جز خودش، ته دلت نمیدونه چیه (:

یه راهی میگم ‌بهت این راه منو همیشه کمک کرده ، تو هم یه امتحانی بکن (:

فرقی نداره کِی باشه ، ولی ترجیحا یه زمانی باشه ک دیگران باهات کاری ندارن
وضو بگیر ، ۲ رکعت نماز دلی بخون
فقط برای اینکه این فاصله رو بشکنی، فقط بخاطر خودش (:

خودت میبینی چه قدر اروم میشی
بعد نمازت یکم بشین سر سجادت ،بلند نشو

اگر رفتی و دعا کردی ما رو هم دعا کن (:⚘
نقل قول: [تصویر:  gigglesmile.gif]  انقدر فکر کردم ببینم مشکل چیه ?چرا پس خدا چیزی که میخوام را نمیده
[تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]  یه سری جواب ها پیدا کردم
[تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif] میدونی باید یه سری چیزا را بهش ثابت کنم
[تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]  خدا بسی حساسه
[تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]  منم بسی خطاکار
[تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]  باید تلاش کنم برای رضایتش
[تصویر:  hanghead.gif] واسه اثباتش با نماز اول وقت شروع کردم
[تصویر:  hanghead.gif] دو روزه باهاش قهرم از رو عمد نمازامو دیرتر میخوانم
[تصویر:  hanghead.gif]  ولی امروز وسط همین فکر کردنا و خیال های ذهنی گفتم وقتی واقعیش نیست اینجوری خدا را تنها میذاری نماز را اول وقت نمیخوانی اگر واقعیش بیاد چیکار میکنی
[تصویر:  809197ps94ijjhwg.gif] از خودم بدم اومد
[تصویر:  809197ps94ijjhwg.gif]  باید نشون بدم دوست داشتنم الکی نیست
[تصویر:  hanghead.gif] من عادت ندارم طولانی مدت از خدا چیزی بخوام و نشه بهم میده همیشه میدونه من صبرم کمه معمولا بعدشم پشیمونم که چرا چیزای بهتر نخواستم ولی ایندفعه فرق داره
[تصویر:  gigglesmile.gif]  میدونم این حجم از علاقه من به ازدواج کار خودشه
[تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif] خدا بسی عجیبه
[تصویر:  hanghead.gif] چند ساعت پیش نزدیک بود بشکنم واقعا شوکش هنوز هست سر همون جمله که وقتی واقعیش نیست اینجوری میکنی و...
[تصویر:  shy.gif]  اینجوری شدم پاشدم دیدم چیزی تا اذان نیست
[تصویر:  809197ps94ijjhwg.gif] دیشب خودم بهش گفتم برای نماز ظهر بیدار بشم که اول وقت باشه کلی التماس کردم حالا داشتم بخاطر فکر و خیال از دستش میدادم
 

نماز اول وقت عاللییییههه 4chsmu1 317
دمت گرمه 4chsmu1 2uge4p4
فاطمه جان تموم این حس و حالای منفیتو فک کنم ما هم کم و بیش تجربش کردیم. مثلا من حدود سه ماه پیش که کانونو تازه پیدا کرده بودم و خ.ا و پ و ر ن امونمو بریده بود به شدددت حال بدی داشتم. آدمای دور و برمو نگا میکردم چقدر هدفمندن، چقدر موفقن، دارن تو فلان زمینه پیشرفت میکنن، و بعد خودمو میدیدم و اینکه خدا کلی استعداد و قابلیت به من هم داده اما هیچ استفاده ای نمیتومم ازش بکنم و تازه دارم نعمتاشو از  بین میبرم دارم ذهنمو از بین میبرم دارم قدرت جسمیمو از بین میبرم و... 
اول از همه اینکه خطا و اشتباه ما هییییچ ضرری به خدا نمیرسونه همونطور که خوبی ما بهش سود نمیرسونه و تازه خدا بنده های خوب زیاد داره. خدا اگه گفته اینکارو نکن قطعا واسه خودمون گفته حالا تو فک کن هرچقدر خودخوری کنی و به خودت سرکوفت بزنی و حال بدتو تشدید کنی نه تنها کمکت نمیکنه بلکه من به تجربه دیدم هر موقع حالم بدتره بیشتر سمت خ.ا میرم. خب پس مسلمه که خدا اینو نمیخواااد. شیطون اما از ناامیدی و ناراحتی من و تو کیف میکنه 53258zu2qvp1d9v
یه دفتر بردار با مداد اشتباهاتتو بنویس زیرش با خودکار بنویس از این اشتباهات چه درسایی گرفتی. مثلا فهمیدم باید تو اینجور مواقع فلان کارو بکنم. فهمیدم باید برای وقتم برنامه داشته باشم و... بعد اشتباهاتتو پاک کن اما درسایی که ازش گرفتی باید بمونند. این تمرینیه برای بخشیدن خودت. خودتو ببخش. همه اشتباه میکنن. دنیا به آخر نرسیده حتما به کمک خدا تغییر میکنه شرایط. دوم اینکه زیاد ظاهر زندگی دیگرانو نبین هر آدمی مسائل خاص خودشوداره. تو فقط باید خودتو با خودت مقایسه کنی. 
اولش سخته بهت فشارمیاد برای ترکش اما هرچی جلوتر بری بهتر میشه...
سلام

نقل قول: )من تنها نیستم؟
خیلی سعی کردم حضور خدارو باور کنم، اما تقریبا نتونستم.

من اینجا منظورم خدا نبود، منظورم خودت بودی.
متاسفانه ما خودمونو جزو نفر به حساب نمی‌اریم. اما یک آدم قوی خودساخته اول با خودش رفیقه، اولین کسی که باورش داره خودشه، اولین حامی، اولین مشوقش خودشه. شاید بگی بابا چی میگی ولی همینه. من همین پارسال بود که توی صفحات قبل این تاپیک نوشتم من کمبود توجه دارم که باعث خ.ا میشه، اما بعد چند ماه مداوم تلاش کردن یاد گرفتم تنها کسی که می‌تونه به من عشق بده خودمم. تا خودم خودمو دوست ندارم نمیتونم عشق بقیه رو هم باور کنم.


خیلی عالی بود عارفه جون 302

فاطمه جون فک کنم تو هم باید رو این مورد بیشتر کار کنی
که خودتو باور داشته باشی و دوست داشته باشی خودتو
صفات و عادت های بدت رو بنویسی و برای تغییرشون اقدام کنی

چرا همه نوشتین ضحی  4chsmu1
ضحی اسم العبدالمرحومه
این فاطمه جونه 4chsmu1
نقل قول: چرا همه نوشتین ضحی  [تصویر:  4chsmu1.gif]
ضحی اسم العبدالمرحومه
این فاطمه جونه [تصویر:  4chsmu1.gif]
حواس نمونده خواهر برام Khansariha (13)
مرسی گفتی  4chsmu1♥️
اصلاحش کردم 4chsmu1
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780