(1400 آذر 18، 9:48)بنت الهدا نوشته است: [ -> ]بچه ها یه چیزی که خیلی موقع ها ذهن منو به خودش درگیر میکنه اینه که وقتی داریم تو حاهای عمومی رفت و امد میکنیم اگر کسی مزاحممون شد جطور باهاش برخورد کنیم ؟
من خیلی با این قضیه مشکل دارم یکی از مسائلی هم که هیچ موقع خودمو توش ابراز نکردم و فقط سکوت کردم همینا بود
وقتی یه بیشعوری افتاده پشت سرمون و یا الکی داره مزاحمت ایجاد میکنه چی کار کنیم ؟ اگر برگردی حواب بدی میگن طرف چه بی حیاست اگر حواب تدی خودت از حرص میترکی که چرا گذاشتم یه خیابونی اون همه به من توهین کنه و بد و بیراه بگه
چن روز پیش که رفته بودم برگه کپی بگیرم اینقد حرصصص خوردم که نگید باورتون نمیشه یه نفز که از من خیلیم بچه تر بود پشت سرم راه افتاده بود چرتو پرت میگفت و من جوابشو ندادم اونم خسته شد رفت ولی اومدم خونه با خودم گفتم چرا اجازه دادم اونهمه چرتو پرت بهم بگه باید برمیگشتم میزدم دره گوشش باید همچین فشش میدادم از خجالت اب میشد شما تو این جور مواقع چیکار میکنید؟
اهمیت نمیدم و از مسیر خیابونم لذت میبرم
ارزشش رو نداره به خاطرش روزمو خراب کنم یا جواب بدم
شادی
255 روز خوب به لطف امام زمان (عج)
سلااام دخترا
هرکس هر ساعتی از اینجا رد شد اسمشو اضافه کنه، عهد میبندیم که امروز پاک بمونیم:
1.رزا
2.شادی
3. بنت الهدا
4. عطر رهایی
5.
6.
(1400 آذر 18، 9:55)SILENT scream نوشته است: [ -> ] (1400 آذر 18، 9:48)بنت الهدا نوشته است: [ -> ]بچه ها یه چیزی که خیلی موقع ها ذهن منو به خودش درگیر میکنه اینه که وقتی داریم تو حاهای عمومی رفت و امد میکنیم اگر کسی مزاحممون شد جطور باهاش برخورد کنیم ؟
من خیلی با این قضیه مشکل دارم یکی از مسائلی هم که هیچ موقع خودمو توش ابراز نکردم و فقط سکوت کردم همینا بود
وقتی یه بیشعوری افتاده پشت سرمون و یا الکی داره مزاحمت ایجاد میکنه چی کار کنیم ؟ اگر برگردی حواب بدی میگن طرف چه بی حیاست اگر حواب تدی خودت از حرص میترکی که چرا گذاشتم یه خیابونی اون همه به من توهین کنه و بد و بیراه بگه
چن روز پیش که رفته بودم برگه کپی بگیرم اینقد حرصصص خوردم که نگید باورتون نمیشه یه نفز که از من خیلیم بچه تر بود پشت سرم راه افتاده بود چرتو پرت میگفت و من جوابشو ندادم اونم خسته شد رفت ولی اومدم خونه با خودم گفتم چرا اجازه دادم اونهمه چرتو پرت بهم بگه باید برمیگشتم میزدم دره گوشش باید همچین فشش میدادم از خجالت اب میشد شما تو این جور مواقع چیکار میکنید؟
اهمیت نمیدم و از مسیر خیابونم لذت میبرم
ارزشش رو نداره به خاطرش روزمو خراب کنم یا جواب بدم
منم همسن و سال تو بودم یعنی دوسال پیش همین کارو میکردم اصلا فک کنم مزاحمتی برام ایجاد نمیشو تو اون سن کم ولی خب بزرگتر که میشی مزاحمتا بیشتر و تشدید میشه و ادمهایی کهمزاحمت میشن خیلی پررو تر میشن طبیعتا و تو کارشون سماجت دارن
سلام دخترا
امیدوارم حالتون خوب باشه
رهایی...۶روز خوب به لطف خدای مهربون
فک کنم یکی دو هفته پیش بود..انقدر خسته بودم از همه چیز که فقط دلم میخواستم بمیرم
خلاصه داشتم یه فیلم نگاه میکردم و دختر تو اون فیلم هم شرایط سختی داشت
بازیگر نقش مقابل بهش گفت: هر احمقی میتونه بمیره، زندگی کردنه که تخیل و شجاعت میخواد
شما بچه های کانون شجاع ترین و قوی ترین آدمایی هستین که باهشون آشنا شدم..قدر خودتون رو بدونین
سلااام دخترا
هرکس هر ساعتی از اینجا رد شد اسمشو اضافه کنه، عهد میبندیم که امروز پاک بمونیم:
1.رزا
2.شادی
3. بنت الهدا
4. عطر رهایی
5. رهایی
6. ضحى
7. Melika2004
8. شکوفه
9. ایرانا
10.
11.
12.
13.
(1400 آذر 17، 19:59)العبد المرحوم نوشته است: [ -> ]سلام
العبدالمرحوم/ ۱۷ آذر / شروع روزهای پاکی
شرمندم و راستش دیگه خجالت میکشیدم بیام کانون
نمیدونم واقعا دارم چیکار میکنم!؟
و یه مورد مسخره که بهش برخوردم اینکه وقتی زیاد به پاکی فکر میکنم و حتی الکی توی کانون میچرخم یهو جرقه سرچ بد زده میشه
طبق تجربه میگم،
فکر کردن به پاکی اتفاقا کار مفیدی نیست برای حفظ پاکی.
باید بشینی ببینی چه کارهایی به پاکی
منجر میشن اونا انجام بدی.