سلام
فاطمه جان خوش اومدی
روژان خوش برگشتی
کجا بودی تا حالا ؟
رزا جان خداروشکر که سرت شلوغه ..موفق باشی تو کارت
انقدر خواستگارا رو نپرون
کنکوری هامون کیا بودن؟ بیان بالا
سلام علیکم
چطورین؟
من امروز دوباره عصبانی شدم تقریبا شدم ادم قبل
خشم را دوست ندارم
خیلی دوست دارم زود زود بیام شرمنده که نمیام خیلی سرم شلوغه
معذرت
دیگه همینا
دلم براتون تنگ شده
گفتم تا باز غیر فعال نشدم بیام اعلام وضعیت کنم
ویلو / ۱۰ تیر/ ۱۴ روز پاک ..
یه دوره ی خیلی... مزخرف ضربه دیده رو داشتم..
حالا میام بسیط میگم فعلا گفتم تا غیر فعال نشدم، اول اعلام وضعیت کنم
سلام
امیدوارم حال دوستان عزیزم خوب باشه .
تعجب کردم از اینکه زیاد حرفی نزدین ، برخی دوستان کمتر سر زدن
فکر میکردم قرار هست چندین صفحه ی طولانی پست بخونم ولی فقط 5 صفحه از آخرین پستِ من گذشته بود . در هر صورت انشالله که همگی خوب باشید و در مسیر پاکی با بهترین عملکرد پیش برید .
سنا جان در مورد بهار و برنامه های تابستان پرسیده بودن .
ارزیابی بهار : متاسفانه خیلی خوب نبود ، بیشتر از مواقع دیگه درگیر بودم و خرداد ماه یکی از بدترین ایامِ امسال بود . هم از نظرِ پاکی خوب نبودم و هم در زمینه ی کاری و زندگی شخصی عملکرد خوبی نداشتم . بی نظمی های خیلی زیادی داشتم . اکثرمواقع خواب بودم که یک راهِ گریز برای فراموشی مشکلات بود . هیچکدام از برنامه هایی که داشتم اجرا نشدن . لغزش های زیادی داشتم و پاکی اهمیت خودش و از دست داده بود .
از نظرِ خودم به دلیل استرسِ های منفی و پیشامدهای ناگواری که برام رخ میداد زیاد درگیر لغزش میشدم و به طور کلی در یک ماه گذشته انگار یک آدمِ دیگه بودم .
تابستان : اولین کاری که کردم مراجعه به دکتر بود ، متاسفانه هنوز موفق به رفتن سونو و آزمایش هام نشدم ولی با علائمی که دکتر تشخیص داد بیماری ای که درگیرش هستم مشخص شد . / به کارهام نظم دادم و الان فقط روز هارو کار میکنم . / تصمیم گرفتم برم باشگاه ولی متاسفانه خیلی گرون هست و هنوز تردید دارم ولی با تشویقِ دیگران احتمالا عملی بشه . / دوتا دوره ثبت نام کردم . / از فردا صبح هم سه تایم برای درس مشخص کردم که باید مطالعه کنم .
از نظر پاکی ، به دلیل اینکه فشاری روی ذهنم نیست اصلا بهش فکر نمیکنم و در مواقعی که وسوسه میشم میتونم مدیریت کنم . کنترل نگاه و ذهنِ خوبی داشتم و فیلم هایی که من رو از نظر احساسی به چالش میکشند اصلا نگاه نمیکنم . دقیق نمیدونم از چه زمانی ولی پاک هستم . شمارش نمیکنم چون شمارشِ روزها من رو به استرس میندازه
سلام
منم اعلام حضور می کنم.
اوضاع پاکی خوبه الحمدالله، الان دغدغم درسمه و اتلاف وقت زیادی که دارم..
چه راه حلی برای مبارزه با تنبلی دارین؟
(1402 تير 24، 21:43)silent scream نوشته است: [ -> ]سلام
منم اعلام حضور می کنم.
اوضاع پاکی خوبه الحمدالله، الان دغدغم درسمه و اتلاف وقت زیادی که دارم..
چه راه حلی برای مبارزه با تنبلی دارین؟
سلام خواهری
یادم رفته، سال بعد میری چندم؟
خب سلامی دوباره چو بوی خوش آشنایی..
ویلو هستم. با سابقه ای خراب و آینده ای شاید درخشان.
باز من این مدت به این فکر افتادم ک کلا رها کنم برم. بعد دیدم که نه بابا من اینجا با شماها دستاوردای بیشتریاری کسب کردم تا تو مسیر ترکِ تنهاییم. برای همین ب خودم فرصت دادم و باز برگشتم. احساس سر افکندگی خیلی زیاد داشتم و پوچی و نا امیدی.
رفتم تازگیا دکتر با اینکه اصلا دلم نمیخواست. بازم باید برم و اصلا نمیدونم چه خبره و چطور قراره اوضاعم پیش بره.
اومدم اینجا بگم دعام کنید. و سعی کنم باز فعال شم دیگه.
نمیدونم چرا هربار ک هی میخوام سعی کنم فعال شم نمیشه. یه کلاسی دارم که یه روز در میونه و اون روزایی که کلاس نیست باید کاراشو انجام بدم.
تازگیام هی جوانه های حسادت توی وجودم دیده میشه که نمیدونم چیکارشون کنم..
خب منم بیام ارزیابی و اهدافمو بگم...
بهار: بهار من متوسط بود. من از نظر پاکی خیلی دوران خوبی رو نگذروندم. خیلی لغزش داشتم و تعداد روزهای پاکی متوالیم زیاد نبودن ولی یه سری موانع و عوامل ریزی که فکر میکردم مهم نیست رو حذف کردم. که به نظرم گامخوب و مهمی بود. خیلی کتاب خوندم نزدیک دوازده تا شاید. و کارگاه های زبانمو شرکت کردم.اما نمرات خیلی خوبی نداشتم. به یکی از ترس هام غلبه کردم و یک قدم جلو اومدم.اما نمیدونم بیشتر هم میخوام جلو برم یا نه. راست موفق هم شدم ساعت خوابمو تقریبا تا یه حدودی پایین بیارم و بهترش کنم. و جدیدا دوست دارم صبحا زودتر بیدار بشم.
برنامهم برای تابستون: اینه که برم دنبال مشاوره. یه کاری برای خودم دست و پا کنم چون بی پولی خیلی داره بم فشار میاره. و تصمیم بگیرم برای پاییزم که قدم بزرگ تر رو بردارم یا نه. باید پیاده روی رو برای خودم یه عادت بکنم که توی تابستون خیلی سخته ولی باید تلاش کنم. و میخوام تاپیک کنترل نگاه و ذهن رو جدی تر بگیرم و باهاش برمجلو شاید تاثیر بیشتری داشته باشه توی فرایندم.
اگه بشه میخوام ساعت خوابم رو هم بیارم زیر یک و نیم تا صبح بشه زودتر بلند بشم.
اینهم از من
(1402 تير 24، 22:58)عارفه نوشته است: [ -> ] (1402 تير 24، 21:43)silent scream نوشته است: [ -> ]سلام
منم اعلام حضور می کنم.
اوضاع پاکی خوبه الحمدالله، الان دغدغم درسمه و اتلاف وقت زیادی که دارم..
چه راه حلی برای مبارزه با تنبلی دارین؟
سلام خواهری
یادم رفته، سال بعد میری چندم؟
دارم میرم 12
یعنی 9 ماه دیگه کنکور دارم بر حسب کنکور اصلی ک اردیبهشته..
سلام
پاک هستم .
روزِ تقریبا شلوغ و پرکاری داشتم ، فقط نتونستم نگاهم و کنترل کنم و این عدمِ کنترل ناشی از کنجکاوی بود .
بعد از ماه ها یک روزی رو تجربه کردم که میتونم بگم خیلی خوب بود .
امشب پست هارو دقیق تر میخونم ، چون حس میکنم با بعضی از دوستان تجربه های مشترکی دارم و فکر میکنم به اشتراک گذاریِ برخی مطالب مفید باشه.
نقل قول: دیدن اینکه هر بار که میامبگم خراب کردم میخورم به اعلام وضعیتا خیلی غمانگیزه واسم.من باز لغزیدم و امیدومو از دست دادم و سریالی شدم.
الانم هیچ امیدی ندارم خیلیم احساس تنهایی و پوچیمیکنم.
هیچی دیگه همین رابطه مم باز با خدا شکرابه..حوصله هیچ جا و هیچکسی رم ندارم.
منو صفر کنید فعلا
دلایل شکست: فشار تنهایی
خیال ناخوداگاه و فشار خیالات
خسته بودن و وا دادن
خستگی زیادی و بیش از حد
نقل قول: تازگیام هی جوانه های حسادت توی وجودم دیده میشه که نمیدونم چیکارشون کنم..
ویلو جان من هم یک ماه پیش درگیر همین حس و حال بودم ، ناامیدی محضی داشتم که با هیچ استراحت و تفریحی از بین نمیرفت .
خسته بودم و خ ا مثل یک عادت برام تکرار میشد و عذاب وجدانی که داشتم حالم و بدتر میکرد .
تمام ابزارهایی که باعث لغزش میشدن رو حذف کردم ، خوابم و منظم کردم و دیگه شب هارو بیدار نمیمونم . کارها و برنامه هام و فشرده کردم و فرصتی برای فکر و خیالاتِ بیهوده ندارم . سعی میکنم تا حدامکان تنها نمونم و مواقع تنهایی یا خوابم ، یا مطالعه میکنم و یا پیاده روی میکنم .
لطفا مواظبِ خودت باش و اجازه نده خ ا برات عادی بشه . اینکه خیلی راحت میتونی به 15 روز پاکی برسی خیلی ارزشمند هست . به نظرم میتونی به پاکی های بلند مدت برسی فقط باید کمی همت کنی
موضوعِ حسادت برای من هم پررنگ هست ، ویسِ یکی از مشاورها رو گوش میدادم که میگفتن میتونی حسِ حسادت داشته باشی ولی نباید اجازه بدی این حسادت باعثِ رفتارِ ناهنجاری بشه . من هم تلاش میکنم جلوی حسادت های بی موردم و بگیرم و خودم و قانع کنم که این حس درست نیست و نباید رفتارِ نادرستی از من سر بزنه
نقل قول: چه راه حلی برای مبارزه با تنبلی دارین؟
سایلنت جان نظرت در مورد پانسیون های مطالعاتی چیه ؟ به نظرم یک مشاورِ خوب ، یک پانسیون و حتی کتابخونه میتونه تا حدِ زیادی جلوی تنبلی رو بگیره . در این زمینه تکنیک پومودورو هم تاثیرِ مثبتِ زیادی برای من داره .
نقل قول: سلام علیکم
چطورین؟
من امروز دوباره عصبانی شدم تقریبا شدم ادم قبل
خشم را دوست ندارم
بنده پاک ، میخواستم بپرسم که استخدام شدین ؟ یادمه آزمایشی سرکار میرفتین .
من هم دو روز پیش خیلی عصبانی شدم و پرخاشگری خیلی بدی داشتم . متاسفانه خیلی بد عصبانی میشم و این اواخر عصبانیت های زیادم باعث شده تا یادداشتشون کنم که ببینم چقدر عصبانی میشم ؟ چرا عصبانی میشم ؟ اصلا ارزشی داشته که عصبانی بشم ؟ خشم و عصبانیت انرژیِ چندبرابری از من میگیره و چندین روز به خاطرش کم انرژی و سست میشم . روحا ناراحت میشم .
نقل قول: اخیرا یه خواستگاریم داشتم که چن جلسه این یه بعدازظهر روزای فردم ازم گرفته
البته که فک کنم دیشب بهش ی چیزی رو صادقانه گفتم گرخید و احتمالش هست دیگه سراغمو نگیره
رزا جان نتیجه مثبته ؟
البته باید توجه داشت که صداقت در اولین جلسات خیلی خوبه
بهترین کار و انجام دادی . عزیزم انشالله که خیر هست و عاقبت به خیر بشی .
نقل قول: سایلنت جان نظرت در مورد پانسیون های مطالعاتی چیه ؟ به نظرم یک مشاورِ خوب ، یک پانسیون و حتی کتابخونه میتونه تا حدِ زیادی جلوی تنبلی رو بگیره . در این زمینه تکنیک پومودورو هم تاثیرِ مثبتِ زیادی برای من داره
الان هم پانسیون مطالعاتی شرکت میکنم و هم یه مشاور خیلی خوب دارم..
ولی بازم خیلی اتلاف وقت بالایی دارم..
این تکنیک برای من = اتلاف وقت خیلی بیشتر.. چون بازه های مطالعاتیم کوتاه هم بشه من بازم زمان استراحتم بالاست
سلام قشنگا
چطورین
نقل قول: بنده پاک ، میخواستم بپرسم که استخدام شدین ؟ یادمه آزمایشی سرکار میرفتین .
من هم دو روز پیش خیلی عصبانی شدم و پرخاشگری خیلی بدی داشتم . متاسفانه خیلی بد عصبانی میشم و این اواخر عصبانیت های زیادم باعث شده تا یادداشتشون کنم که ببینم چقدر عصبانی میشم ؟ چرا عصبانی میشم ؟ اصلا ارزشی داشته که عصبانی بشم ؟ خشم و عصبانیت انرژیِ چندبرابری از من میگیره و چندین روز به خاطرش کم انرژی و سست میشم . روحا ناراحت میشم .
راسیاتش یک ماه پیش رو برای من و خانواده خیلی سخته.
امیدوارم به خوبی تموم بشه
فقط باید به این فکر کنم مثل بقیه سختی ها اینا هم تموم میشه.
کار هم هنوز باهام قرارداد نبسته معلوم نیست.
ولی گفته فعلا بیا.
سطح کارشون بالا منم واقعا پیش اینا خنگم
خیلی سرعتشون بالا است. همه چی هم بلدن
چه معنی داره اصلا
سلام
پاک هستم .
امروز تصاویری از لغزش های قبلیم به ذهنم میومد ، نمیدونم دلیلش چی بود . ولی اصلا مهم نبود و بی اهمیت بهشون به کارهام رسیدم .
عجیب هست که در یکی از شلوغ ترین روزهام تصاویرِ لغزش هام برام تکرار میشد ، حس میکنم مغزم دنبالِ راه گریز بود تا لحظاتی لذت ببره . حس میکنم به یک راه نیاز دارم تا انرژی هایی که دارم و تحلیه کنم . مثل ورزش . هنوز فرصتی پیدا نکردم .
روزِ چندان خوبی نبود ، به هردری میزدم بسته بود و من به زور کارهای لازم رو انجام میدادم .
دلم میخواد استراحت کنم
کنترل نگاه خوبی داشتم ولی از نظرِ ذهنی امروز بسیار خسته شدم و ذهنم با من سرِ ناسازگاری داشت .
نقل قول:
الان هم پانسیون مطالعاتی شرکت میکنم و هم یه مشاور خیلی خوب دارم..
ولی بازم خیلی اتلاف وقت بالایی دارم..
این تکنیک برای من = اتلاف وقت خیلی بیشتر.. چون بازه های مطالعاتیم کوتاه هم بشه من بازم زمان استراحتم بالاست
سایلنت جان میتونم بپرسم اتلاف وقت هات شامل چی ها هستن ؟ گوشی ؟ خواب یا فکر و خیال مثلا ؟
بله درسته ، برخی ها با ساعتِ مطالعه ی بالا بازدهی بهتری دارن .
نقل قول: کار هم هنوز باهام قرارداد نبسته معلوم نیست.
ولی گفته فعلا بیا.
سطح کارشون بالا منم واقعا پیش اینا خنگم خیلی سرعتشون بالا است. همه چی هم بلدن چه معنی داره اصلا
انشالله که به زودی استخدام میشید
لطفا اینطور نگید ، اون ها احتمالا تجربه ی کاری بیشتری دارن خب این طبیعی هست .
سلام
خدا رو شکر پاک هستم . نمیدونم چند روز ولی پاک هستم .
کنترل نگاه و ذهنِ بسیار خوبی داشتم .
خوابِ آشفته ای داشتم . نمیدونم چرا ولی به طورِ متوالی ترس هام و خواب میبینم !
امروز از یکی از همکارها درخواستِ کمک کردم ، بهم گفت تو رقیبِ من هستی چرا باید بهت کمک کنم ؟! از اینکه به فکرِ خودش بود ناراحت نشدم فقط متعجب شدم که چرا من رو رقیب میبینه در صورتی که باید با خودش رقابت کنه ؟!
از نظرِ روحی نیاز به استراحت دارم ، لازم هست خودمراقبتی رو جدی بگیرم و وقتِ بیشتری برای خودم اختصاص بدم . یک جسم و روان که تا آخر عمر بیشتر نداریم ، پس لازم هست که مراقبش باشیم