کانون

سلاااام دخترا
خوبین

رهایی...۳۶ روز خوب به لطف خدای مهربون

https://uupload.ir/view/img_20211130_222..._m5h1.mp4/

بسی قشنگ بود

سلام سلام قشنگا
امممم من این چندروز خوب نبود حالم
اما کالیمبا دست گرفتم
۳تا کلمه هم یاد گرفتم 
از برنامم عقبم ولی هفته اینطوری گذشته برام

شما چطووورین؟

سلااام دختراااا

رزا/ 8 آذر/ 1 روز خوب به لطف خدای مهربون

رهایی جان خیلی شعر قشنگی بود

امروز برناممو سنگین ننوشتم ولی سبکم نبود معقول بود، و بعد از مدتهااااا به همشون عمل کردم

دیگه اینکه خ.ا زیاد این مدت داره دوباره منو از پادرمیاره و دردام شروع شدن. امیدوارم تا عید پاک بمونم و پاک بمونیم.

خواهریا
کسی هست منو بغل کنه
من شکستم
من از اول شروع دانشگاه بدجوری به چالش کشیده شدم...
همش عقبم همش گیر دارم.
ترس و تفریح نداشتن و سخت گرفتن به خودم این همه هزینه برداشته.‌‌..
خیلی دلم شکسته س...ای خدا منو می بخشی؟
خدایا به حریم تو وارد شدم، به خودم ظلم کردم،
خدایا دست منو بگیر من می خوام با تو باشم...خدایا منو بیار تو راه، خدایا ازت تفریح های حلال خوب می خوام، بهم میدی
خدایا امشب خیلی تلاش کردم مقاومت کردم....
خدایا هدایتم می کنی به چیزی که درسته؟
خدایا من فقط تو رو دارما...
عارفه/۱۰ آذر/ شروع روزهای پاکی

(1400 آذر 10، 1:22)عارفه نوشته است: [ -> ]خواهریا
کسی هست منو بغل کنه
من شکستم
من از اول شروع دانشگاه بدجوری به چالش کشیده شدم...
همش عقبم همش گیر دارم.
ترس و تفریح نداشتن و سخت گرفتن به خودم این همه هزینه برداشته.‌‌..
خیلی دلم شکسته س...ای خدا منو می بخشی؟
خدایا به حریم تو وارد شدم، به خودم ظلم کردم،
خدایا دست منو بگیر من می خوام با تو باشم...خدایا منو بیار تو راه، خدایا ازت تفریح های حلال خوب می خوام، بهم میدی
خدایا امشب خیلی تلاش کردم مقاومت کردم....
خدایا هدایتم می کنی به چیزی که درسته؟
خدایا من فقط تو رو دارما...
عارفه/۱۰ آذر/ شروع روزهای پاکی

من هستم عارفه جونم بزار دلت رو با یه روایت گرم کنم

رسول اللَّه زنى که فرزند خود را کشته، آیا فرصت توبه دارد؟ پیامبر فرمود: قسم به خداوندى که جان محمد به دست اوست، اگر او هفتاد پیغمبر را کشته باشد؛ بعد از آن، توبه کند و پشیمان شود و خدا بداند که دیگر آن گناه را انجام نمی‌دهد، خدا حتماً توبه او را قبول می‌کند و از او در می‌گذرد. به درستى که درِ توبه به اندازه فاصله میان مشرق و مغرب باز است و یقیناً توبه کننده از گناه، مانند کسی است که هیچ گناهی مرتکب نشده است.»

خدا دلش نمیخواست تو به خودت بد کنی حالا بد کردی دلت شکسته برو پیشش بگو خدا منو ببخش خودمو اذیت کردم من حتی از دست نفس خودمم جز تو پناهی ندارم 

(1400 آذر 10، 1:22)عارفه نوشته است: [ -> ]خواهریا
کسی هست منو بغل کنه
من شکستم
من از اول شروع دانشگاه بدجوری به چالش کشیده شدم...
همش عقبم همش گیر دارم.
ترس و تفریح نداشتن و سخت گرفتن به خودم این همه هزینه برداشته.‌‌..
خیلی دلم شکسته س...ای خدا منو می بخشی؟
خدایا به حریم تو وارد شدم، به خودم ظلم کردم،
خدایا دست منو بگیر من می خوام با تو باشم...خدایا منو بیار تو راه، خدایا ازت تفریح های حلال خوب می خوام، بهم میدی
خدایا امشب خیلی تلاش کردم مقاومت کردم....
خدایا هدایتم می کنی به چیزی که درسته؟
خدایا من فقط تو رو دارما...
عارفه/۱۰ آذر/ شروع روزهای پاکی

عارفه جونم غصه نخور...همه چیز درست میشه
میدونم ناراحتی و دلت پر از غم شده ولی باید سعی کنی دوباره بلند بشی از جات  

یکم فاصله بگیر از همه چیز..بشین یه گوشه و خوب فکر کن..تا دلیل شکستت رو متوجه بشی  

عارفه ای که من میشناسم برای هر مشکلی یه راه حل داره  

خدا دوست داره چون پشیمونی..همین پشیمونی برای بخشش گناه کافیه...

بیا بغلت کنم

(1400 آذر 10، 1:22)عارفه نوشته است: [ -> ]خواهریا
کسی هست منو بغل کنه
من شکستم
من از اول شروع دانشگاه بدجوری به چالش کشیده شدم...
همش عقبم همش گیر دارم.
ترس و تفریح نداشتن و سخت گرفتن به خودم این همه هزینه برداشته.‌‌..
خیلی دلم شکسته س...ای خدا منو می بخشی؟
خدایا به حریم تو وارد شدم، به خودم ظلم کردم،
خدایا دست منو بگیر من می خوام با تو باشم...خدایا منو بیار تو راه، خدایا ازت تفریح های حلال خوب می خوام، بهم میدی
خدایا امشب خیلی تلاش کردم مقاومت کردم....
خدایا هدایتم می کنی به چیزی که درسته؟
خدایا من فقط تو رو دارما...
عارفه/۱۰ آذر/ شروع روزهای پاکی

سلام  عارفه  جون 

چرا غصه  و سرزنش؟؟؟ 

همین  که  برگشتی  به سمت  خدا  کلیه   همین که اگاهی  کلیه  هیچوقت  خودتو سرزنش  نکن  از شکست نترس  از اینکه شکست بخوری و بلند نشی بترس 
بیا بغل  خودم 

خوش اومدم

عاااارفه جانم چقدرررر فوق العادست که نوشتی خدایا امشب خیلی مقاومت کردم.... خدا تلاشتو میبینه...خدا از هنه ی ما نسبت بهت مهربونتره... حالا خودت ببین ما دوست داریم یه جوری کمکت کنیم...ولی ببین خدا چقدر الان کنارته و هواتو داره...

رزا/ 8 آذر/ 2 روز خوب به لطف خدای مهربون

---

ملیکا حان خوووش اومدی

دخترا میدونم همگی قبلا خودتونو معرفی کردید ولی من یه مدتی خیلی فاصله گرفته بودم از کانون. دوستایی که حدیدترن اگه حوصله داشتن یکم از خودشون بگن من آشنا بشم باهاشون. من رزاام 27 سالمه، اوضاع پاکیم فعلا بده ولی تو حافظم دارم که تو سالهای دورتر نزدیک دو سال پاک بودم به لطف خدا.

(1400 آذر 10، 20:40)Roza_r نوشته است: [ -> ]رزا/ 8 آذر/ 2 روز خوب به لطف خدای مهربون

---

ملیکا حان خوووش اومدی

دخترا میدونم همگی قبلا خودتونو معرفی کردید ولی من یه مدتی خیلی فاصله گرفته بودم از کانون. دوستایی که حدیدترن اگه حوصله داشتن یکم از خودشون بگن من آشنا بشم باهاشون. من رزاام 27 سالمه، اوضاع پاکیم فعلا بده ولی تو حافظم دارم که تو سالهای دورتر نزدیک دو سال پاک بودم به لطف خدا.

 خوشبختم از آشناییتون

دخترا ممنونم، این حجم از محبت و بغل گرفتن برای من تا حالا سابقه نداشته

من خیلی فکر کردم.‌ باورم نمی شد. آخه من که تا پنج ماه رفتم چم شد که این مدت هی دو هفته یکبار شکستم  
این چه وضعشه 

دیدم من وارد دانشگاه شدم نظم قبلیم به هم ریخته و بعد یک ماه هنوز نتونستم مدیریت شرایط جدید رو به دست بگیرم.
و همه این شکست ها برای فراموشی لحظه ای فشارها بود.
پس من باید یه فکری برا این مشکلاتم کنم که اینقدر مداوم استرس نکشم.

من حتی قدرت تصمیم گیریم هم مختل شده.
از بس مرددم که نکنه اشتباه کنم!

دیدم من خیلی تلاش کردم درس های ارشد رو در حد هفتاد هشتاد درصد پیش ببرم.
اما نشد. و فقط تحمل فشار بود. و فشار آوردن به خودم فقط تولید استرس کرد. 
در شرایط فعلی من، من فقط چهل پنجاه درصد برای خودم در نظر گرفتم. هر وقت رسیدم به بعدش فکر می کنم.

باید بپذیرم که برای منی که مدت هاست خودم برای خودم مطالعه می کردم و کسی بهم نگفت دو روزه اینو بنویس، هر هفته اینقدر مطالعه کن و هر وقت حال داشتم خوندم یا نخوندم، یک هفته تندتر رفتم یک هفته کندتر، الان همراه شدن با این نظم و ترتیب برام سخته. یوقتا خسته م چند روز خواب خوبی نرفتم. یوقتا اتفاقات جانبی پیش میاد و ...



من اگه از پس انتظارات معقول جدیدم بربیام دوباره به رکورد چندماه پاکی و می رسم.

سلام

رهایی...شروع روزهای خوب