(1400 مهر 25، 12:16)بنت الهدا نوشته است: [ -> ]از طرفیم خسته شدی از شکست از نتایجی که خواستیو نشده از یه طرف فشار مالی و .... ولی من نمیخوام کم بیارم اثلا نمیخوام کم بیارم امسال باید یه دانشگاه خوب پزشکی قبول بشم برا همین دارم ترک میکنم ولی گاها واقعا کم میارم میگم به درک ۲ ساعتم ارامش ۲ ساعته
حانیه سعی کن با خانوادت کنار بیای با تمام محدودیت هایی که برات میزارن..
اینقد ب خودت سخت نگیر، از کجا معلوم رفتی دانشگاه حسرت همین روزاتو نخوری؟
خیلی خودتو اذیت میکنی ، اینقد سخت میگیری زندگیو خودتم کم میاری، ولی نمیخوای قبول کنی. داری از همه چیز ب عنوان اهرم فشار استفاده میکنی تا کنکور قبول بشی، همه چیزو با دید بد میبینی و فکر میکنی تا دانشگاه نری، پولدار نشی این مشکلا رفع نمیشن. بابا این همه ادم پولدار تحصیل کرده هست ک خوشحال نیستن، از زندگیشون رضایت ندارن. ولی هزار تا ادم فقیر با مشکلات زیاد هست که هزار برابر از تک تک لحظاتشون لذت میبرن.
تو اگ الان ک دغدغه خاصی نداری نتونی خوشحال باشی کی میمیتونی شاد باشی؟ کی میتونی از زندگیت لذت ببری وقتی الان ک مشکل خاصی نداری نمیتونی لذت ببری.
فکر میکنی با دانشگاه رفتن چیزی حل میشه؟ نه، فقط ی ددردسر بزرگ اضافه میشه.. اون موقع هم حتما مثل الان از کل دانشگاه و استاداش حالت ب هم میخوره :/ و بازم همش سر خودت غر میزنی تا بری مقطع بالاتر و بالاتر و بالاتر
تهش ب خودت میای 70 سالت شده و نمیدونی چطور زتدگیتو گذروندی
سللم شبتون بخیر کسی میتونه این سوال و برام تحلیل کنه ؟
باکتری استرپتوتوکوس نومیا بدون کپسول برخلاف نوع کپسول دارش دارای کدام مشخصه زیر است؟
۱(با دریافت ماده وراثتی از خارج در ظاهر خود تغییرات ایجاد میکندد
۲(صفت نداشتن پوشینه را به باکتری پوشینه دار منتقل میکند
این دو تا گزینه رو درک نمیکنم واقعا
میدونستم کجا باید بپرسم ببخشید
خواهریا سلام
کار دنیا رو می بینی؟!
هی گفتم سر فرصت میام همه پیانارو می خونم، سر فرصت، سر فرصت... دیدم کلا کانون خودمو قطع کردم
دیگه دل و زدم به دریا
و یچیز دیگه...
عارفه تا آخر امشب 4 روز خوب
این بار که شکستم عادی بودم به نسبت اول ترکم.
خیال که باعث و لانی شروع خ.ا من بود رو به صفر رسونده بودم....
البته هنوز نفهمیدم چی شد شکستم،
اولین چیز و فکر نشده ترین چیزی که به ذهنم می رسه اینه که میلم چند شب بود به نسبت گذشته بالاتر بود. در حدی که من یه روتین ساده داشتم برای دفع حلال. توضیح نمیتونم بدم اما این روشم امتحان شده بود. امن بود. ولی بکدفعه رکب خوردم.
این نگرانم می کنه که نمیدونم چرا خ.ا کردم. اعصابمم خورد نبود. هیچ عاملی نبود. شادیم سر جاش بود، تفریحم...
نمی دونم چی بگم...
دمقم.
روشناجان من تقریبا تمام وقت این مدت عادی بودم.
بستگی داره مشکل کار، گیر کار کجا باشه،
در حال حرکت باشی یا هی خودتو بزنی به اون راه.
البته حرکت هم گاهی کنده و ادم ها قابل مقایسه نیستن.
من به شخصه تا وقتی خیال داشتم و مهار نشده بود روز صد هم برام مثل روز بیست بود، روز هفت بود. اما الان با اینکه روز چهارم حس روزهای زیاد رو دارم.
الان چند وقته تو تاپیک نگاه و ذهن هم اعلام وضعیت نمی کنم ولی پاکم از نظر فکر و چشم الحمدلله. ایشالا خدا دستمو بگیره بتونم این شکست رو مدیریت کنم و شرایط قبل رو حفظ کنم به باد ندم.
(1400 مهر 25، 21:57)^فاطمه^ نوشته است: [ -> ]سللم شبتون بخیر کسی میتونه این سوال و برام تحلیل کنه ؟
باکتری استرپتوتوکوس نومیا بدون کپسول برخلاف نوع کپسول دارش دارای کدام مشخصه زیر است؟
۱(با دریافت ماده وراثتی از خارج در ظاهر خود تغییرات ایجاد میکندد
۲(صفت نداشتن پوشینه را به باکتری پوشینه دار منتقل میکند
این دو تا گزینه رو درک نمیکنم واقعا
میدونستم کجا باید بپرسم ببخشید
سلام
گزینه ۲) قطعا غلطه چون صفتی موجود نیست و ژنش وجود نداره نمیتونه منتقل بشه
گزینه ۱) مطمئن نیستم ولی غلط باشه فک کنم چون گفته از خارج گزینه یک تو پاسخنامه چی زده؟
سلاام دخترا
فاطمه جان من که اصلا اینا رو یادم نمیاد بقیه کمکت میکنن حتما. موفق باشی
عارفه جان جات خالی بودا. منم سه چهار هفتست هم چنان در فاز افسردگی فرو رفتم. ظاهرا با پاییز هماهنگ نشدم
راسش من این حالت بی دلیل خ.ا کردن رو تجربه کردم و درکت میکنم که سختتره چون حس میکنی نمیتونی قشنگ ریشه یابیش کنی. میدونی فک میکنم به خاطر اعتیاده، ممکنه بعد از گذشت یه مدت زمان پاکی یه جرقه خیلی کوچیک که اصن ب چشم نمیاد بی دلیل ما رو سمتش ببره...نمیدونم چی بگم. مهم اینه که هرچی هست تو حتما از پسش برمیای
(1400 مهر 25، 21:57)^فاطمه^ نوشته است: [ -> ]سللم شبتون بخیر کسی میتونه این سوال و برام تحلیل کنه ؟
باکتری استرپتوتوکوس نومیا بدون کپسول برخلاف نوع کپسول دارش دارای کدام مشخصه زیر است؟
۱(با دریافت ماده وراثتی از خارج در ظاهر خود تغییرات ایجاد میکندد
۲(صفت نداشتن پوشینه را به باکتری پوشینه دار منتقل میکند
این دو تا گزینه رو درک نمیکنم واقعا
میدونستم کجا باید بپرسم ببخشید
سلام
بچه ها جونی اگر کسی جواب سوال فاطمه جان رو میدونه کمکش کنه لطفا
عارفه جانم خیلی از شکستت ناراحت شدم
انشالله که شروع دوباره ات پاکی ابدی باشه عزیز دلم
میدونم الان چه احساسی داری
همین که بهش فکر نمیکنی
همین که با چهار روز احساس پاکی روزای زیاد داری خیلی خوبه و میتونه یه محرک قوی برای اراده باشه
من وقتایی که بهش فکر میکنم و میبینم که بی دلیل بوده تو ذهنم چراغ روشن میشه که خب این حتما یه شروع خوب میتونه باشه برای پاکی بعدی
پس من نمیتونم بهانه تراشی کنم
بهانه تراشی و دلیل آوردن خودش یک عامل هست برای ادامه دادن راه مخرب
ممنون از همه گل دخترایی که اعلام وضعیت کردن
(1400 مهر 25، 0:39)Roza_r نوشته است: [ -> ]نقل قول: کاش پایدار باشه (:
یه وقتایی ادم میگه خب تو مسیرم دیگه ، یهو میزنه خاکی
همه زحمتاشو به باد میده (:
خوش به حال اون ادمایی ک معرفتشون رو چیزی ننتونست ازشون بگیره (:
امیدوارم واست پایدار باشه عزیزم و هر روز عمقش بیشتر بشه
ان شاءالله
(1400 مهر 25، 7:32)rahayii نوشته است: [ -> ]ایرانا جونم چرا نشه؟
من از یه روز رسیدم به دو ماه
تو هم بالاخره به یه سال میرسی
امیدوارم خیلی امیدوارم
اون زمان هیچ وقت فک نمیکردم ۳ رقمی بشم ...
به امید این سالی ک کامل شکستش بدم
هممون پیروز میشیم
(1400 مهر 25، 10:10)یآرا نوشته است: [ -> ]خب من امروز روز پانزدهمه
از ده مهر ماه
و ایرانا هم امروز روز شونزدهمه شه از نهم مهرماه
نمیدونم چرا تاریخای ایرانا تو ذهنم میمونه
دمت گرم اهو خفن ، چه حس خوبیه ک باهم پیش میریم
تا یه روز تموم نشه نمیشمرمش برا همین اعلام عددام یه روز عقبه
ولی مرسی حواست هست
جات اینجاس
♥️
(1400 مهر 25، 10:11)Bright Star نوشته است: [ -> ]نقل قول: یه سوال مهم چند وقت بعد ترک شبیه ادمای عادی شدین ؟ استراتژی تون برای ترک چی بود ؟ و رکورد ترکتون تشکر زیباها از جواباتون پیشاپیش
روشنا جان
به نظر من اول باید سعی کنیم مثل آدمای عادی بشیم تا بتونیم ترک کنیم
یعنی کلااا بی خیالش بشیم انگار که هیچوقت وجود نداشته
رکوردمم همین الان دارم میزنم گمونم ۱۱۷ باشم
افرین ، افرین
ولی مواظبت میخواد
یه جوریایی مثل چای شیرین میمونه، نمیشه ترک رو از کل زندگی جدا کرد
همونجور ک نمیشه شکر رو از چای جدا کرد
کنترل ذهن و چشمت دستت باشه ، میتونی بزاریش کنار
مخصوصا اگر امیدوار باشی ، حتما میتونی بزاریش کنار
خیلیا چون انگیزه ای برای آینده ندارن گیر افتادن ..
کاش بتونن قشنگیا رو ببینن ... ترکش میکنن (: ...
ستاره میدونستی عدد خوشگلتو اعلام میکنی دل من میرهههه
دمت گرم عالی هستی ، دختر
کیف میکنم عدداتونو میبینم
(1400 مهر 25، 6:38)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]سلام
من خیلی فکر کردم برای استرس که گفتین
این بنظرم اومد
استرس حالت بدیه. فشار زیادی را به آدم وارد میکنه . هر لحظه دوست داری از این فشار دربیای. معمولا فکر میکنی با خ.ا این فشار از بین میره. پس اول باید قبول کنی خ.ا نمیتونه فشار استرس را کم کنه.
اگر قبول نداری بیا به نتیجه رفتارهای گذشتمون فکر کنیم. تا حالا چند بار استرس داشتیم و خ.ا کردیم. چی شد بعدش ؟ برای من که بعدش شد استرس +پشیمونی +عذاب وجدان +حس اینکه دیگه حتی خدا هم دوست نداره. پس وقتی اوضاع را بدتر میکنه. دوای درد نیست.
نکته دوم اینکه از حرفا به ذهنم رسید شما قشنگای من اومدین آزمون و درس و امتحان را بهانه کردین برای خ.ا
راستش را بگم من خیلی بچه درس خوانی نبودم. ولی فقط چند ماه قبل هر کنکورم درس خواندم. همون چند ماه تو عمرم پاکی طولانی مدت برای من بود. شاید بعضیا براشون مهم نباشه بگن درس میخوانیم ، خ.ا هم میکنیم ولی من میدونستم این برای خودم دروغه. الانم همینه خ.ا برای من یعنی درگیر شدن با مسائل ج ن س ی اونم تا حداقل ۳ روز. خب این انرژی زیادی ازم میگیره باعث میشه نذاره به درسم برسم. پس باید قبول کنم خ.ا نه تنها دوای درد نیست بلکه یه مانع هم هست. تو اهرم رنج و لذت که دارین قسمت رنجش به این موضوع هم بپردازین. باید باور کنین واسه یه مسئله مهم زندگیتون که احتمالا درس، این خ.ا یه مانع بزرگه
نقل قول: باورت میشه یه مدت بخاطر حفظ تمرکزم ، این کار رو ترک نمیکردم ...
نه اینکه نخوام ، ولی شرطی شده بود به درس خوندن ...
الان تقریبا شکسته شده
نکته سوم هم اورژانس. چرا واقعا نمیاید ؟ فکر میکنین وقتتون گرفته میشه؟
بیاین اورژانس بگین بچه ها من وقت ندارم مثلا زود یه چیزی بگین تا من آروم بشم. یا بیاین ببینین به نفر قبلی چی گفتن ، همون را انجام بدین.
نقل قول: رعنا من یه مشکلی دارم ، اون لحظه میگم نه اخرش خ.ا نیست ولی دقیقا اخرش خ.ا عه...
سر همون نمیارم اورژانس...یا میام خلوته هیچ کس نیست
البته این تقصیر خودمه خودم باید بتونم خودمو کنترل کنم
یه یار اومدم اورژانس نجات پیدا کردم (: سعی میکنم موقع های وسوسه بیشتر بیام...
نکته چهارم اینکه
یه حساب کتاب با خودمون بکنیم. این از نظر من خیلی مهمه. با خودمون رو راست باشیم. ما واقعا از این زندگی چی میخواهیم؟؟؟؟
اینو میتونیم در موردش حرفم بزنیم.
مثلا من رضایت خدا و امام زمانم را میخوام واقعا. روزایی که خ.ا میکردم قبلش کلی با خدا جنگ و دعوا داشتم که این همه فشار تقصیر توئه . اینا را میگفتم تا مثلا خدا را راضی کنم که من خیلی تحت فشارم و بگذاره خ.ا کنم. بعدش که دیگه تصمیم به خ.ا میگرفتم گریه میکردم به خدا میگفتم از اتاق برو بیرون. یا نگاهم نکن. به فرشته ها بگو نگاه نکنن دیگه نمیتونم.
ولی سعی کردم حدیثی هست که میگه خدا روز قیامت اونایی که خ.ا میکردن را نگاهشون نمیکنه را با خودم مرور کنم. من واقعا چی میخوام. من بعد هر خ.ا بلافاصله یا خدا حرف زدم. من نمیتونم با خدا حرف نزنم. من واقعا نمیخوام نگاه خدا را از دست بدم. این نکته را برای خودم بلدش کردم. خود این میتونه بشه یه هدف. برای همین همش میگم خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار. من واقعا این خشنودی خدا را میخوام. باید اینو با خودم تکرارش کنم تا تو زندگیم پررنگ تر بشه
حالا شما بگین. هدفتون چیه؟
نقل قول: عجب
(:
من همیشه فک میکنم حتی اگر گناه هم کنیم خدا ما رو میبخشه
نه اینکه بخوام بگم چون خدا رحیمه هر کاری خواستیم بکنیم ولی همین خدا لحظه به لحظه کنارمونه...
خودش میدونست میاییم این دنیا ، خیلی جاها هم اشتباه میکنیم ،ولی شانس بودن رو بهمون داد (: به تک تکمون اعتماد کرد ..
و تنها کسیه ک عاشقمونه ... حرفاش دروغ نیست.. و تو محبت برا بندش کم نمیزاره..
خودش دیده ک شرایط چه شکلیه، روحیات مارو میشناسه ، میدونه چی برامون سخته ...
نگاه میکنه ببینه ، تو چه قد تلاش کردی ...نه اینکه چون اشتباه کردی ،پس به دوزخ میبرمت ..
خدا برای من این شکلیه (:
همیشه بهش میگم خودت میبینی (:
خودش میدونه اگه بخاطر خودم بود ،خیلی از چیزا رو بیخیال نمیشدم ...
فقط به خاطر خودش گذشتم ، چون منو خیلی دوست داره (:
یه وقتاییم میگم ، خودت دیدی ، اینا ما رو میخوان زمین بزنن، من نمیدونم دیگه کجا برم ...
اگه تو رام ندی، نمیدونم چه کنم (: ...
خیلی بامعرفته (: مرسی ک هست ...
دلم میخواست بخاطر خودش پاک بشم...
من خودم میدونم بی معرفتی کردم ... و گرنه ازش غافل نمیشدم پاکیمو خراب نمیکردم...
هدف من اینکه آماده بشم (:
دارم شارژ میشم ، تا به داد بقیه هم برسم ، الان باتریم خالیه...
اینجا هم آخرین تجربم را نوشتم. یه لینک گذاشتم توش. همش میرم اون لینک را دوباره میخوانم
لینکه خوبه. دوست داشتی نگاهش کن
نقل قول: چه قدر جالب بود
مخصوصا اون جمله ای نوشتی ، برای خودشون همه اینا رو میخونی (:
ایرانا. من تا حالا کربلا نرفتم. ولی جدیدا دیوونه رفتنش شدم. من همیشه آرزوی مرگ داشتم تا اینکه یکی تو کانون بهم گفت حدیث داریم آرزوی مرگ حرامه. به خدا گفتم یه کاری کن من آرزوی مرگ نداشته باشم. آرزوی کربلا و پیاده روی اربعین اومد. واقعا واقعا دلم میخواد قبل مرگم یه بار اربعین کربلا باشم کاش بشه
نقل قول: بار اول ک رفتم خیلی حس خوبی داشت ...ولی وابستگی نه
بار دوم، اربعین خودم حال نداشتم برم ، میگفتم چیه پیاده اصلا نمیشه راه رفت
ولی رعنا ، اونجا یه ادمایی هستن (: کل خونشونو در اختیارت میزارن (:
ممکنه درامد چندانی نداشته باشن ، ولی همه چیز در اختیارته ، توی نجف ما رو گول زدن
گفتن بیایین حرم امام علی رو نشون بدیم ،بردنمون خونشون
سنگ تموم میزارن برا زائرای امام حسین
دیده شده ک پیتزا هم میدن
یه خانواده ای بود ، ۲ تا جاری توی یه خونه زندگی میکردن ، هر کدوم ۷ تا بچه داشتن ، انقد بچه هاشون مودب بودن
احساس میکردی وارد مهد کودک شدی ، انقد با محبت بودن زبون همم نمیفهمیدما ، ولی تونستیم با هم ارتباط بر قرار کنیم
تو تا طرح براشون زدم ، خوششون اومد
فک کنم خونشون ۲۰۰ متر اینا شایدم بیشتر بود وضع مالی خانوادشون خوب بود ولی کل زندگی مال امام حسین (:
خیلی دوست داشتم منم بتونم اینجوری کل زندگیمو بدم برای اقا ، ولی انقد از بقیه نگرانم ک وای الان وسایلم خراب میشه ، وابستگی دارم نمیتونم...
اونجا حس نمیکردی ک احساسی فیکه ، همه واقعی بود ...
با همه خستگیش ، با مریضی ک گرفتیم و فک کنم کرونا بود
لحظه به لحظش عشق بود (:
دعا میکنم سال بعد باز بشه همه بتونیم بریم
عارفه جانم
این ادامه اون ۱۰۰ و خورده ای روزه ، فک نکن ک اون زحمتا از بین رفته ، تو همین الان کنترل نگاه و چشمت رو داری
این روحیه خوبت این دفعه به عددای بالاتری میرسونتت
ادامه بده ، ما تو رو همون دختر قدرتمند میشناسیم ، به وسوسه های شیطان توجه نکن
ادما همون لحظه ک توبه میکنن پاک میشن ..
سر عصاب خوردیای بعد لغزش بود ک ،پاک شدنم طولانی شد...
ادامه پاکیت مبارک ، قویتر ادامه بده
عارفه بهت ایمان داریم
(1400 مهر 25، 21:57)^فاطمه^ نوشته است: [ -> ]سللم شبتون بخیر کسی میتونه این سوال و برام تحلیل کنه ؟
باکتری استرپتوتوکوس نومیا بدون کپسول برخلاف نوع کپسول دارش دارای کدام مشخصه زیر است؟
۱(با دریافت ماده وراثتی از خارج در ظاهر خود تغییرات ایجاد میکندد
۲(صفت نداشتن پوشینه را به باکتری پوشینه دار منتقل میکند
این دو تا گزینه رو درک نمیکنم واقعا
میدونستم کجا باید بپرسم ببخشید
سلام به به
فاطمه جونی، میدونی اینجا چه قد جات خالیه، بیشتر بهمون سر بزن
مرسی اومدی
توی همون ازمایشی ک فصل اول هست ، گفته بود ک
وقتی گریفیت ، DNA سلولای پوشینه دار رو به سلولای بدون پوشینه اضافه کرد
متوجه شد ک باکتری های بدون پوشینه ، پوشینه دار شدن
از رو همین آزمایش هم فهمید ک DNA ، چی هست و میتونه صفات رو انتقال بده
یه تعریف کلی بهت بگم ، یادت بمونه ،
وقتی یه ژنی توی جانداری
وجود داره ،
۱. یا اون ژن
بنا به محیطش بیان میشه ، یعنی از روش پروتئین سازی میشه و
ماده تولید میشه (یا انزیم ، یا هر چیزی ک مورد نیاز سلول هست)
۲. یا ا
ینکه مورد نیاز نیست و بیان نمیشه ، و کسی با اون ژن کاری نداره
۳. یا اینکه شرایط جوری میشه ک مثلا، از اون ماده زیاد توی سلول ساخته میشه و نیاز سلول برطرف میشه
حالا باید از
بیان ژن جلوگیری بشه ، ک تولید متوقف بشه
خب حالا باید نگاه کنی به باکتری بدون پوشینه
صفتی ک توی سلولی نباشه ، نمیتونه منتقل بشه
فقط چیزی ک وجود داره میتونه منتقل بشه
پس گزینه دوم رد شد
امیدوارم مفهوم رو رسونده باشم
سلااااممم دخترااااااااا
اولین پست امروز مال خودمه
حالتون چه طورههه؟
ایرانا ،،،،،، ۹ مهر ،،،،،،،، ۱۶ روز و ۱۱ ساعتِ خوبب
این دو روز یه مقدار سرم شلوغ بود
هی برنامه میریزم امروز یه صفحه کتابمو بخونم ، ولی نمیشه
عوضش یه جوری خونه رو برق میندازم ک خودم میمونم
ادم از فرط فرار کردن از درس ، چه دورهایی ک نمیزنه
خلاصه در حد خونه تکونی ، خونمون بوی عید و سال نو میده
این بوی ، تمیزی خیلییی خوبهه
دوباره ریتم خواب و بیداریم به هم خورده ، سعی میکنم ک بیارمش سر جاش
یه پیج پیدا کردم درمورد فانتزیای ازدواج ، کلا درباره مسئله ازدواج صحبت میکنه
پیشنهاد میشه
پستاشو ببینین
پ.ن : واقعا با این ملاکایی ک پسران سرزمینم و خانواده های محترمشون دارن، مجرد موندن عمل شایسته تریه
عهد نامه ۲۶ مهر ماه
امروز عهد میبندیم ک از هر محرکی دور باشیم
1. ایرانا✌
2.
3.
4.
5.
6.
7.
امروز قراره هممون ، پاک بمونیما ، دخترا
نمیدونم رو گوشیتون روی میزتون
بزنین ،
امروز همه تلاشمو میکنم
، هر کار خوبی ک از دستتون بر میاد ، امروز انجام بدین
شده یه چیز کوچولو رو از زمین بردارین، برای اینکه مادرتون خوشحال بشه
یه تلفن ک دل کسی رو شاد کنه ، امروز دریغش نکنین
یا یه مبحث بدقلق ک مدتهاست میخوایین بخونیدش ، شروعش کنین
اگه دوست داشتین بیاین اعلامش کنین
خدا به پاکیمون برکت بده
قوی بمونین خفناا
و اینکه
خیلی دعامون کنین
(1400 مهر 25، 10:30)Roshana نوشته است: [ -> ] (1400 مهر 25، 4:25)هانا1400 نوشته است: [ -> ]سلام به همگی
روشناجان خوش اومدی
الهی جشن پاکی یک سالگیت رو اینجا بگیری
سلام عزیزم تو ام همین طور
معرفی نمیکنی ؟
سلام به خانمهای بارانی
به به سحرخیزاش؛ چالش رو یادتون نرفته که!!
هانا/ امروز روز ۱۹م چالش سحرخیزی هستش / الحمدلله ۱۹ روز خوب
روشناجان من تازه واردم
بعد از خستگی و دلشکستگی نذر حضرت رقیه کرده بودم برای ترک که خدا به دلم انداخت بگردم دنبال چنین گروههایی و خداروشکر اینجا رو پیدا کردم.
امروز هم پاکیم یک ماهه شده ، الحمدلله رب العالمین
الهی پاکی همه تون ابدی