کانون

(1402 مرداد 16، 18:35)ویلو نوشته است: [ -> ]

نقل قول: اگر نظری برای تو اتوبوس دارین بگین. بسی مرسی 

منم با کتاب خوندن یا کتاب صوتی و پادکست موافقم
توی اتوبوس سر آدمو گرم‌میکنه
حتی فیلم هم میتونی ببینی

یا سخنرانی گوش بدی
کار های گوش دادنی ای که بشه حواستو بدی بهشون و جذاب هم باشه برات



بچه اگه جواب سوالم‌رو نمیدونید
از کی بپرسم؟ از مدیر تاپیک؟ فک کنم آقا باشه 

ویلو جان تو تاپیک نماز دیده بودم 
این موضوع جالش خانم ها هست 
یادمه اونموقع گلبرگی میگفت تو این روزا یه فعالیت دیگه مثلا قرآن خوندن رو جای نماز خوندن بذارید 
و اعلام وضعیت کنید 

---

درباره بچه هم باهاتون هم عقیده ام 
بچه ها خیلی گوگولین ولی بچه خود آدم نه 
مسئولیت دارع 
بچه مردمو بیشتر دوس دارم 
میشه بچه منو باباش تربیت کنه ؟   

سلام قشنگا 
بسی ممنون برای ایده های اتوبوس
 حقیقتا من خیلی خستم تو اتوبوس. نه خوابم میبره نه میتونم کار مفیدی کنم.
ولی باید خودمو عادت بدم.
فکر کتم پادکستی چیزی برای زبان پیدا کنم بهتر بتونم استفاده کنم تا بخوام بخوانم

یه چند روزی کنترل ذهن را از دست دادم که ضرر کردم باید بیشتر مراقبت کنم.
پاکی سخته. ولی ارزشش را داره
دوستون دارم. شببخیر 

سلام


پاک هستم .
کنترل نگاه و ذهنِ خوبی داشتم .
کنترلِ نفس خوبی نداشتم . مرتکبِ اشتباهی شدم . 


هیچ چیز روبه راه نیست ، این روزها گرمای هوا هم سبب شده نظمِ خوابم به هم بریزه و عمیق تر و بیشتر میخوابم که اصلا خوب نیست .
دارو درمانی رو شروع کردم و قطعا سیستم بدنم به هم خواهد خورد ، امیدوارم داروها سببِ لغزش نشن . 
این روزها دغدغه های جدی تری دارم که اصلا اجازه نمیدن تا برای فعالیت های متفرقه وقت بذارم . وقت پیدا میکنم یا با گوشی بازی میکنم یا میخوابم یا هم فیلم میبینم . 
امتحاناتم دارن شروع میشن و تایمِ عملی هام رسیدن و میرم و میام و چیزی درک نمیکنم . بدترین عملکردِ درسی رو دارم . 

انگار که زمان رو دورِ تند هست و من در عینِ اینکه وقتِ زیادی دارم وقت ندارم و خیلی مشغول هستم . 



خیلی دلم میخواست پست های دوستانِ عزیز رو میخوندم و مشارکت میکردم ولی متاسفانه باید برم و نمیتونم کامل بخونم . 

مواظبِ خودتون باشید .

سلام دخترااا امیدوارم حالتون خوب باشهه
خداروشکر امروزم خوب گذشت
البته درس نخوندم و از این بابت بسیاری پشیمانم
ولی حس میکنم هنوز دلیل محکمی برای درس خوندن ندارم اون دلیلی که باعث بشه جدی بشینم پاش
و وقتی موقعیتش نباشه و مجبور نباشم نمیخونم
ولی از فردا روی این موضوعم فکر میکنم و ببینم چیکار میتونم انجام بدم واسش
آره خلاصه امروز بعد از مدتی رفتم باشگاه و خوب بود قشنگ حس میکنم سرحال اومدم
البته یکم حس بدی داشتم
هنوز وقتی توی جمعی میرم حالم بد میشه و احساس میکنم هیچ چیز مشترکی باهاشون ندارم و حتی نمیتونم سر صحبت رو با کسی باز کنم یا ...
آره خلاصه ولی اهمیتی نداره میرم اونجا کارمو انجام میدم و بر می گردم
باشگاه یه تاثیر مثبتی که روم داشت این بود بالاخره خودم تنهایی از خونه زدم بیرون و مسیر از خونه تا باشگاه رو خودم گاهی میرم و بر میگردم
هنوز فعالیت حدودا خوبی در طول روز دارم ولی اتلاف وقتم به شدت زیاده و گوشی زیاد استفاده میکنم که اینم فردا باید واسش یه فکری کنم
و آره خلاصه این بود داستان ما   

نقل قول: پاکی سخته. ولی ارزشش را داره 

دقیقا


پارادوکس جان میفهممت به شدت شاید حس کنی توی یه شلوغی گیر افتادی که همه چی درهم برهمه و از همه جهت فشار وارد میشه و هیچکدوم از دغدغه ها قرار نیست به این زودی تموم بشن
ولی زیاد سخت نگیر به نظرم اگه بتونی یکم ریلکس کنی و بنویسی ذهنت آروم تر میشه و ایده ها و راه حل های زیادی به ذهنت میاد واسه بهتر کردن اوضاع  امیدوارم همه چی یکی یکی درست بشه و بتونی از پسش بر بیای و موفق باشییی


آسمانی جانمم امیدوارم به همه برنامه هات برسی و موفق باشییی

مبینا جانن هفت روز خوبت مبارککک


و راستی
ناحله/3مرداد/14روز خوب

(1402 مرداد 17، 0:15)Mobinaaa نوشته است: [ -> ]Mobinaaa/نه مرداد/ 7روز خوب

مبینا جان یکم از خودت بگو باهات آشنا بشیم
این روزا چیکار میکنی؟
یا هر اطلاعات دیگه ای که دوست داری بدی بهمون



هفت روزگیت مبارک باشههههه

---

ممنون آسمان جان 
پس من کار جبرانی انجام میدم و نمره هامو کامل میدم 

---

نقل قول: و وقتی موقعیتش نباشه و مجبور نباشم نمیخونم 
ولی از فردا روی این موضوعم فکر میکنم و ببینم چیکار میتونم انجام بدم واسش

 
سلام ناحله جانم 
به نظرم هدف های کوچیک کوچیک برای خودت درست کن، یه چک لیست ازشون تهیه کن و سعی کن یه نفر یا چند نفر پایه پیدا کنی که باهم بشینید و سعی کنید درس بخونید. من این کارو امتحان کردم با دوستام و واقعا وقتایی که باهم کارامونو انجام میدیم بازدهی مون میره بالا
هدف های خیلی جزئی زود تر انجام میشن و اینکه میبینی انجام میشن و تیک میخورن یکم انگیزه ت رو تقویت میکنه عزیزم.

نقل قول: آره خلاصه امروز بعد از مدتی رفتم باشگاه و خوب بود قشنگ حس میکنم سرحال اومدم
البته یکم حس بدی داشتم
هنوز وقتی توی جمعی میرم حالم بد میشه و احساس میکنم هیچ چیز مشترکی باهاشون ندارم و حتی نمیتونم سر صحبت رو با کسی باز کنم یا ...
آره خلاصه ولی اهمیتی نداره میرم اونجا کارمو انجام میدم و بر می گردم
باشگاه یه تاثیر مثبتی که روم داشت این بود بالاخره خودم تنهایی از خونه زدم بیرون و مسیر از خونه تا باشگاه رو خودم گاهی میرم و بر میگردم

وای منم میخوام برم و باشگاه ثبت نام کنم اما خیلی میترسم بدنم کشش نداشته باشه
ولی خب باید برم 
ناحله جان باید بهت بگم که تنها نیستی منم خیلی با توی جمع رفتن مشکل دارم و فکر میکنم که حرفی برای گفتن باهاشون ندارم
و اصلا از توی جمع رفتن خوشم نمیاد

---

راستی امروز یه اتفاق خوبی برام افتاد و یکی از اساتیدم بهم گفت که کارم خوب بوده 
حالا دعا لازمم بچه ها لطفا دعام کنید.

آخ راستی حالا که تا اینجا اومدم بذارید اعلام وضعیت هم بکنم



ویلو / 10 تیر / 38 روز پاک


اینجور که معلومه فک کنم داروها و کنترل نگاه و ذهن خیلی موثرن.
هرچند توی خواب هام گاهی کاری نمیتونم بکنم ولی فکر میکنم این کنترل ذهنِ بیرونی میتونه کمک کنه به خواب
فقط باید تبدیل به عادت بشه

سلام.


خوبین؟
ممنون از مشارکت همتون


منم از روزهام بگم

صبح که برای نماز صبح بیدار میشم دیگه سعی میکنم نخوابم
یکم روتین های معنوی انجام میدم
بعدش ۵ تا ۱۰ دقیقه ورزش
بعدش میرم سراغ کارهای اصلیم که گوش دادن به دوره ها ، درس خوندن و ... هست
تا زمانی که دخملی بیدار شه  
دخملی که بیدار شد  دیگه تمام روز در خدمتشم
انواع بازی ، کاردستی، سفال ، نقاشی و ...

گرچه سعی میکنم وسطای روز  یه  زمان های کوتاهی باز کنم برای خودم که کتاب بخونم و کارهای دیگمو انجام بدم.

بعضی روزا هم که سرکار میرم .  سرکار  هم تو  تایم بیکاری گاهی کتاب میخونم  یا فکر میکنم راجب کارهام و ایده پیدا میکنم.




بچه ها حدود ۴۰ روز تا پایان تابستون مونده
موافقین یه برنامه بذاریم؟
چه کاری بوده که دوست داشتین تو تابستون انجامش بدین ولی تا حالا زیاد موفق نشدین؟
بیایم اون کار  رو   حداقل روزی ۱  الی ۲  دقیقه انجامش بدیم به مدت ۴۰ روز .

کیا موافقن؟ و بگن چه کاری میخوان انجام بدن؟



بنده پاک جان ممنونم که قبول زحمت کردی برای لیست
باشه پس امتحان کن ببین چطوره

سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه . بعضی دوستان خواسته بودن بیشتر از خودم براتون در میون بزارم تا باهام بیشتر آشنا بشین 
خب من ۱۸ سالمه رشتم تجربی و تازه کنکور دادم منتظر نتیجه هستم و میخوام دوباره برای سال بعد کنکور بخونم هدفم پزشکی دانشگاه تهران هست امیدوارم برام دعا کنید . امسال یه سری چالش ها برام ایجاد شد که نتونستم با تمرکز درس بخونم و از خودم راضی نبودم 
Mobinaaa/نه مرداد/ 9روز خوب

سلام دخترااا امیدوارم حالتون عالی باشه
خداروشکر امروزم خوب بود 
رفتم کتابخونه عضویتم رو تمدید کردم یه نگاه به سال مطالعه اش انداختم که به امید خدا از این به بعد برم اونجا بخونم و دو تا کتابم امانت گرفتم و بسی ذوق دارم واسه خوندنشون
بعد از ظهر با خانواده رفتیم بیرون و خوش گذشت
ولی امشب اصلا حالم خوب نبود و حرفای بقیه بدترش کرد
همه ازم انتظار دارن همه دارن از باید ها حرف میزنن و من زیر این همه فشار واقعا نمیتونم من خسته ام
از پس خودم بر اومدن به اندازه کافی سخت هست و بقیه بدترش میکنن
شاید یکی از بدیای شخصیت من این باشه وقتی به نفر سرزنش یا حرفایی میزنه که ناراحتم میکنه هیچی نمیگم و میذارم فقط تمومش کنه و دست از سرم برداره ولی اون بیشتر و بیشتر میگه
و من 
دارم سعی میکنم طاقت بیارم
ما میتونیم مگه نه؟ من عزیزم میدونم چقدر سختته ولی طاقت بیار خوب؟ مطمئن باش میتونیم همه چیو ردیف کنیم

نقل قول: سلام ناحله جانم 
به نظرم هدف های کوچیک کوچیک برای خودت درست کن، یه چک لیست ازشون تهیه کن و سعی کن یه نفر یا چند نفر پایه پیدا کنی که باهم بشینید و سعی کنید درس بخونید. من این کارو امتحان کردم با دوستام و واقعا وقتایی که باهم کارامونو انجام میدیم بازدهی مون میره بالا
هدف های خیلی جزئی زود تر انجام میشن و اینکه میبینی انجام میشن و تیک میخورن یکم انگیزه ت رو تقویت میکنه عزیزم.

سلام عزیزدلم
خیلی ممنونم بابت راهنماییت 
راستش این مشکل رو فقط با درس خوندن دارم و حتی با فکر کردن بهش وحشت میکنم
قبلا با بقیه خوندم ولی اونا بدتر از من و زودتر از من جا میزنن و بدتر شده همه چییی
آره باهات موافقم
باید سعی کنم کمالگراییم رو کنترل کنم و از کم شروع کنم
ممنونم ازتت 

نقل قول: وای منم میخوام برم و باشگاه ثبت نام کنم اما خیلی میترسم بدنم کشش نداشته باشه
ولی خب باید برم 
ناحله جان باید بهت بگم که تنها نیستی منم خیلی با توی جمع رفتن مشکل دارم و فکر میکنم که حرفی برای گفتن باهاشون ندارم
و اصلا از توی جمع رفتن خوشم نمیاد 

نترسس برو تو دلشش
ولی جدی خوش میگذره یه حس نشاط و سرزندگی بعدش داری و واقعا لذت بخشه

دقیقا منم همینطورم و همه ازم عصبانین به خاطرش



سناجان که برنامه قشنگی داری حس خوبی گرفتممم
موافقم
حقیقتا من بیشتر کارایی که دلم میخواست رو انجام دادم و میدم
ولی تنها چیزی که نشده همین درسه که یکی دو دیقه فکر نکنم کارساز باشه براش و باید فکر کنم ببینم دیگه چه کارایی هستت



مبینا جانمم موفق باشی و امیدوارم به هدفت برسیی

راستی 
ناحله/3مرداد/15 روز خوب

سلام 

پاک هستم . 

کنترل نگاه و ذهنِ خوبی نداشتم .
توکل به خدا .

سلام 
امیدوارم حالتون خوب باشه 
دلم برای همه دوستان کانونی تنگ شده بود 
و حقیقتا خیلی خوشحال شدم از دیدن اسم‌ها و پیام‌هاتون توی گروه
رفتم و آخرین پستم توی گروه رو نگاه کردم ، اصلا باورم نمیشه که سه ماه کانون نیومدم 
ترجیح دادم اولین پستم رو اینجا بذارم که همیشه احساس راحتی بیشتری باهاش داشتم تا فعلا یخم آب بشه
توی این مدت دوری از کانون اتفاقات خوب و بد زیادی افتاده که خیره ان‌شاءالله 
راستش خیلی دلم میخواد توی کانون فعالیت مفید داشته باشم ولی به شرطی که جنبه‌اش رو داشته باشم و تعادل رو حفظ کنم وگرنه فعالیت افراطی و تفریطی مثل روند سابقم فکر نمی‌کنم برام سودی داشته و فقط در حق خودم اسراف کردم  
فعلا اومدم برای شروع و اگه بتونم با برنامه پیش ببرم ماندگارم ان‌شاءالله 
فعلا تا همینجا که عضویتم تایید نشده پرحرفی کردم و اعلام وضعیت و بقیش باشه برای بعد از تایید عضویتم (بله درست حدس زدین بقیه هم داره!)
یا علی

سلام دخترا امیدوارم حالتون عالی باشه
امروز؟ خداروشکر بد نبود...
امروز کار مفید داشتم ولی رفتیم بیرون و درس بازم نشد چیزی بخونم
یه اتفاقاتی افتاد و یاد گذشته افتادم حالم بد شد از پدر و مادرم ناراحت شدم فکرای منفی اومد سمتم
ولی حس میکنم نسبت به قبل بالغ تر شدم شاید...
سعی کردم درکشون کنم و سعی کردم خودمم درک کنم و سخت نگیرم و گریه هامو نگه ندارم
و حس خوبی دارم در نهایت
از لحاظ پاکی امروز یکم خطرناک بود و باید بیشتر رعایت کنم

نقل قول: راستش خیلی دلم میخواد توی کانون فعالیت مفید داشته باشم ولی به شرطی که جنبه‌اش رو داشته باشم و تعادل رو حفظ کنم وگرنه فعالیت افراطی و تفریطی مثل روند سابقم فکر نمی‌کنم برام سودی داشته و فقط در حق خودم اسراف کردم   

خوش برگشتییی دختر
منم همین شکلی بودم 
سعی کن یه زمان خاصی واسه کانون و فعالیتت مشخص کنی
مثلا من به خودم گفتم فقط شبا میام واسه اعلام وضعیت و فلان دقیقه و ساعت بیشتر حق ندارم و فعالیتم یجورایی کنترل شده و خوب شده

مبینا جانم ده روز خوبت مبارککک

آ راستی
ناحله/3 مرداد/16 روز خوب