کانون

(1400 آبان 7، 1:12)chika نوشته است: [ -> ]امممم برای چالش با اینکه مرددم ولی دلم میخواد کتاب خوندن رو باش کلنجار برم تا این چندتا کتاب نصفه رو تمومش کنم اگر بشه.

بنظرتون بچه هاجون برای روابط موثر چکارایی میشه کرد؟
چطوری یه رابطه سالم میشه ایجاد کرد؟

من همیشه دغدغم این بوده ک چرا رابطه هامو اشتباه انتخاب میکنم و اخرش میشه طرد شدن و اسیب 
و الان دارم سعی میکنم زخمامو ترمیم کنم و به انتخابام دقت بیشتری کنم و نشانه ها رو ببینم اما سخته

چیکا جان جای درستی اومدی، عارفه همه‌چیز دان با شماست 

اگه روابط موثر، بصورت کلی منظورته این کتاب خیلی خوبه.
جالبه که ترجمه هم نیست. نویسنده ش ایرانیه.

بچه‌ها من یه پیام حسابی صبح نوشتم که حالم خوبه و چه خبرا کجایین خواهریا ... نوشتم ولی می بینم نیست ارسال نشده.

الان تو حال و هوای صبح نیستم که دوباره بنویسم.
خوابم میاد
فقط حرف های مهم رو میگم.

برگشته م به حال و هوای پاکی.

همین که بعد شکستم فهمیدم که جای نقطه ضعفام عوض شده باعث شد تا مراقبت هامو بیشتر کنم.
حالا پاکی به جایی برای من رسیده که خوبی هاش برام عین روشنی روزه و بدی های خودارضایی و اون لذت و فراموشی و فانتزی لحظه ایش، عین شب تاریک.
اصلا به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وسوسه ها مجال نمی‌دم

طوری شده اونام ازم می ترسن
البته باید از اول تاپیک قدم به قدم رو بخونم و تمریناشو دوباره انجام بدم.



دیگه اینکه 
سنا جانییی منم میام به زودییی
عارفه برنامه ریز، تو راهه ها! من شاید تو برنامه ریزی روزانه نباشم اما تو برنامه ریزی ماهانه فصلانه  و سالانه چهار پایه م 


از چله جا موندم با اینکه خیلی دلم می خواست انجام بدم اما سرم خیلی شلوغ بود.
این مدت چند تا وسیله لازم بود برا خونه بخرم یه رومیزی، یه تمیز کردن اساسی لازم داشت خونه. و چند تا کار خیاطی که مجموعه کارهای پروژه ی خونه اسمش رو گذاشتم.
انجامش دادم جز یه تعمیر خیاطی مهم.
خیلی خوب شد.

حالا مونده یه کار خیاطی دیگه نصفه که وقت گیره.

بعدش دیگه برنامه آبانم اینه که بچسبم به درس و پرونده جدید باز نکنم و متمرکز باشم.

بخاطر همین هم این مدت، خواسته فشار زیاد رو تحمل می کردم.

من ارشدم و تا به خودم بجنبم باید هر چی وقت دارم بذارم رو پایان نامه.
تغییر رشته ایَم پس یعالمه خوندنی و یاد گرفتنی دارم.
خلاصه که برام خیلی دعا کنین بتونم تمرکز لازم رو به دست بیارم.

راستی
روتین هامو دارم انجام میدم.
امروز کامل انجام دادم.


روتین صبح اول صبح
شربت عسل✓
رازیانه✓
ورزش گردنم✓
اعلام وضعیت نمی رسیدم بکنم ولی ورزش هم زیاد کردم.

از فردا پس فردا زیارت عاشورا رو هم بهش اضافه می کنم.





و اینکه...
یه شیرینی بدهکار بودم. دستم تنگ بود بستنی گرفتم براتون
نوش جان 

شادن
من می پذیرم بیمارم و انکار نمیکنم این موضوع رو ..بیماری من با چیزایی تشدید میشه ک شاید برای بعضی از ادما اصلا ایجاد حساسیت نکنه بنابراین من با صداقت شدید با خودم روبرو میشم و با پذیرش بیماریم عوامل تشدید کننده رو شناسایی و در مرحله بعد به خودم و شما دوستان بهبودیم قول میدم این حساسیت ها رو مراعات کنم.

بسم الله الرحمن الرحیم

لیست حساسیتهام: 

-آهنگ عاشقانه: گوش ندادم

-فیلمای سانسور نشده حاوی صحنه های عاطفی: ندیدم

-ول چرخیدن تو اینستا: زیاد سر نزدم فکر میکنم بهتره هدفمندتر برم اینستا

-دیدن پیجای زوجای جوون که از عاشقانه هاشون میذارن: ندیدم

-شب بیداری زیاد : نداشتم

-ارتباط با آیدا دوستم: نداشتم

-حرف زدن طولانی با جنس مخالف (حتی دانشجوهایی ک برای مشاوره پیام میدن) خصوصا اخرشب ینی ساعت ۱۱ شب ب بعد: نداشتم

-چک کردن پروفایل اسبق و ردگیریش تو شبکه های اجتماعی:  انجام ندادم

-بحث‌کردن با خواهرم: نداشتم

-ترس از آینده و فکرکردن درباره آینده و گذشته و حسرت خوردن:خداروشکر نداشتم

- تخیلات عاشقانه و حرف زدن با خودم: خیلی کم بود 

-برنامه ننوشتن ینی معلوم نباشه قراره فردا چیکار کنم: برنامه فردام مشخصه

- ص ح ب هم: نداشتم

**
امروز یه مرز جدبد شناسایی کردم من وقتی هیجان زیادی تجربه می کنم اعم از غم و شادی و اضطراب و .. شروع میکنم به گفتگوی خیالی با خودم مشاورم میگه این تبدیل شده ب ی راه برای کنترل تنشهات ولی باید ترکش کنی راهنمامم معتقده این گفتگوی درونی برای بهبودیم مضره، پس از شنبه اینم به محدودیتهای روزانه ام اضافه میشه
.
 با لطف خدا یه روز پاک و هوشیار دیگه رو سپری کردم
گزارش دیروز?

مشارکت شادن 
بسم الله 
سلام بچه ها امیدوارم خوب و در مسیر باشید 
من معتقدم هر ادمی همونطور ک باید برای درمان ب پزشک مراجعه کنه حتما باید روانشناس اختصاصی خودشو هم داشته باشه گرچه هزینه بره اما خیلی مفیده برا روح و روان ادم. مدتهاس ماهانه دوجلسه تراپی دارم برام هزینه سنگینی داره اما راضیم خیلی راضی.. روانشناسم تو حوزه روانشناسی عمقی مبتنی بر نظریات روانشناس شهیر کارل گوستاو یونگ کار میکنه بهم داره کمک میکنه به گذشته سفر کنم با گره های روانیم روبرو شم کلنجار برم و اونا رو باز کنم.
در کودکی وقایعی برای من رخ داده ک باعث شده در تنهایی و انزوا بزرگ شم بهمین دلیل شرم و رودروایسی بسیار زیادی تو برخورد با خانوادم دارم و صمیمیت چندانی باهاش ندارم ینی علاقه زیادی بهمدیگه داریم اما من متاسفانه صمیمیت زیادی ندارم ک بتونم راحت حرفامو بزنم 
دیروز با پدر مادرم بحثم شد مشاورم گفته برا اینکه بتونی آسوده زندگی کنی باید با گذشته کنار بیای و ببخشیشون بهشون محبت کنی سعی کنی حرف بزنی باهاشون 
وقتی عصر داشتم وسایلمو جمع می کردم بیام دیدم کی قراره پس من ببخشم پدر مادرمو؟ و فراموش کنم گذشته رو؟ 
با همه سختی ای ک داشت با بغضی ک ته گلوم داشت خفه ام میکرد دست هر دو شونو بوسیدم گفتم ببخشید من بی ادبی کردم 
عین ی دختر بچه پنج ساله بغض کرده بودم من تا بحال اینطوری از پدرم عذرخواهی نکرده بودم 
این یه لحظه تاریخی تو زندگی من بود .. این نشون میده زندگی روانیم داره تکون میخوره و من از این بابت خوشحالم ک دارم از نقش قربانی خارج میشم..

شنبه خوبی داشته باشید رفقا

سلام دخترا 
خوبین 

رهایی...۴ روز خوب به لطف خدای مهربون 

سلام 
ستاره  / 130 روز خوب شکرخدا 
ان شاءالله همگی موفق باشین

سلام بچه ها بالاخره ده شدم



توربو/ 28 مهر / 10 روز 

خدایا شکرت  

بزنین قدش

سلام به قطره های پاک باران  
امیدوارم خوب باشین

نقل قول: توربو/ 28 مهر / 10 روز

نقل قول: میثره/ 6 آبان 1400 /  2 روز خوب

آفرین دختراا
شروع پرقدرت تون رو تبریک میگم  

نقل قول: ستاره  / 130 روز خوب شکرخدا

ماشاءالله ستاره جان
تو عالی هستی    
با همین دست فرمون برو جلو، هی ستاره ها رو درو کن  

نقل قول: رهایی...۴ روز خوب به لطف خدای مهربون

ایول به رهایی سرسخت خودمون  
قدر روزهای خوبت رو بدون عزیزم  
خدا برکت بده بهشون  

نقل قول: من معتقدم هر ادمی همونطور ک باید برای درمان ب پزشک مراجعه کنه حتما باید روانشناس اختصاصی خودشو هم داشته باشه
گرچه هزینه بره اما خیلی مفیده برا روح و روان ادم. مدتهاس ماهانه دوجلسه تراپی دارم برام هزینه سنگینی داره اما راضیم خیلی راضی..
روانشناسم تو حوزه روانشناسی عمقی مبتنی بر نظریات روانشناس شهیر کارل گوستاو یونگ کار میکنه بهم داره کمک میکنه به گذشته سفر کنم با گره های روانیم روبرو شم کلنجار برم و اونا رو باز کنم.

سلام شادن جان،
دقیقا درست میگی... مراجعه به روانشناس برای خیلی هامون الزامیه و درس های خوبی میشه از جلسات تراپی گرفت و به شناختی از خودمون برسیم که شاید از هیچ روش دیگه ای بدست نیاد
خیلی خیلی خوشحالم واست و امیدوارم این تلاشهات تو رو به بهترین ورژن از خودت برسونه و به آرامش درونی برسی عزیزم  

نقل قول: لجبازی بود....
ادای سرخوشی در آوردن بود....
از زیادی خوشحال بودن بود
که داشتم لج می‌کردم
و در واقع از زور ناراحتی و دلتنگی داشتم خودم رو کول میزدم که دلتنگ نیستم و جایگزین پیدا کردم

و چ‌میدونم........

رزا چقدر توضیح دادن سخته :(

یارا جانم
خیلی خوب داشتی پیش می‌رفتی  
اما اشکالی نداره، برای منم این حالت گول زدن پیش اومده
منتها باید یادمون بمونه که لغزش جایگزین هیچ چیزی نیست و هیچ حال بدی رو بهتر نمیکنه
به جاش ببینیم چرا لج میکنیم؟ چی ناراحت و دلتنگ مون کرده؟ باید با اون مشکل اصلی رو به رو بشیم و واسش راه حل پیدا کنیم  

نقل قول: چیکا جان جای درستی اومدی، عارفه همه‌چیز دان با شماست

 قشنگ بود
مرسی بابت معرفی کتاب‌ها
به نظرم اولی رو منم باید بخونم

عارفه جان برای دوست داشتن خود (به عبارتی آشتی کردن با خود) هم آیا کتابی هست؟

---

عطر رهایی/ ۲۹ روز خوب


(بچه ها جون، من متاسفانه چند روز پیش مادربزرگم رو از دست دادم... ممنون میشم اگه برای شادی روحشون فاتحه بخونین و عمیقا ترجیحم اینه واسم تسلیت ننویسین... ممنونم   )

خواهر سنایی کجایی
نوشتم اهداف مو،
صد آفرینمو بده

نقل قول: سلام به قطره های پاک باران  

امیدوارم خوب باشین

سلام و درود بر خواهر رهایی عزیزم
دلتنگ پست زدنات بودم عزیزم 

ایشالا خدا مادربزرگ عزیزت رو مورد رحمت قرار بده و بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب....

ممنون که برامون نوشتی.

کتاب هم تکه هایی از یک کل منسجم رو بهت پیشنهاد می کنم.
دلنشینه واقعاً. بهت کمک می کنه با خودت مهربانانه و همدلانه روبرو بشی.

سلام سلام قشنگا
اول هفتتون بخیر باشه 
چطورین؟
اوضاع خوب پیش میره؟
حال دلتون خوبه؟؟


من سعی کردم روزی ۱ صفحه رو بخونم ک توی لیست بمونم


میتونم به عنوان کسی ک دوساله دارم درونم رو میکاوم بگم ک واقعا روانشناس خیلی مهمه 
من هرچی کلاس رفتم و کتاب خوندم دیدم اخرش یجایی من موندم و یعالم زخم باز و حس های سرکوب شده و حس هایی ک اصن نمیشناسمشون ک بخام زندگیشون کنم و این باعث خودسرزنشگری شدید میشد و انقدر خسته بودم ک حساسیتم بالا رفته بود و کلی با ادما مشکل پیدا کردم یعنی اول با خودم بعد با ادمای اطرافم
ادمایی ک حضورشون توی زندگیم اسیب زا بود و نمیتونستم ترکشون کنم البته با احساسم هنوز درگیرم ولی ادمای اسیب زا رو گذاشتم کنار و فاصله رو ب رسمیت شناختم

پیشنهادم اینه ک در کنار زندگیتون واقعا روانشناس حاذق داشته باشین 

وای عارفه این کتابی ک معرفی کردی بسیار کارامد و عالیه مرسی مرسی
خوندنش ب شدت پیشنهاد میشه 

سلام بچه ها
کسی هست حرف بزنیم

هدف از زندگی چیه
خوشگذرونیای انی
دوستای فیک
دل رفتنای مسخره
واقعیه اینا
چی واقعیت داره تو این دنیا
از کجا بفهمیم حسامون درسته

سلام نجوای عزیزم خوش اومدی به کانون

هدف زندگی چیزیه که فلاسفه هم نتونستن جوابی براش پیدا کنن که دیگه حرفی توش نباشه.
جواب این سوال و اینکه تو رو قانع کنه خیلی بستگی به تجربیاتت و ارزش های فردیت داره.

اگه نظر منو بخوای،
هدف زندگی رشده. بزرگ شدن، فهمیدن، کشف کردن، درک کردن و...
رشد هم با یادگیری میاد.

نقل قول: چی واقعیت داره تو این دنیا
از کجا بفهمیم حسامون درسته

 اینارو یکم بیشتر توضیح بده تا مطمئن شم درست فهمیدم.

مثلا شنیدی میگن دنیا دیدن بهتر از دنیا خوردنه؟
دنیا دیده شدن یجور بزرگ شدنه، یجور بزرگ شدن دنیا و فهم و درک آدمه.
وقتی یاد می گیری، اون دانش، اون مطلب انگار می‌ره تو وجودت و تو صاحب اون میشی. بعد دیگه از بالا می بینی همه چیزو. اینجاست که چیزایی رو می بینی که از پایین قابل دیدن نبودن.