کانون

(1400 دي 4، 15:13)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]حانیه چه خوبه که همه چی را دقیق نوشتی
 یاد اهرم رنج و لذت قبلی خودم افتادم
دید جنسی چیزی بود که سری قبل خیلی ازش کفری شدم
مخصوصا وقتی میبینی آدمای دیگه این مدلی نیستن. حقیقت اینه که ما انقدر سرمون تو این جور چیزا است  فکر میکنیم همه مثل ما هستند. ولی هستن آدمایی که به این چیزا فکر نمیکنن. چقدر آرومن
میشه خودت یه بار دیگه لیستی که نوشتی را بخوانی . این کار را کانونی ها خیلی به من گفتن و انجام دادم و جواب داده
خودت بخوانی میبینی واقعا آدمی که انقدر دنبال مسائل جنسی باشه حتما حتما این دید جنسی را به همه پیدا میکنه
نمیشه این مدلی خ.ا را ترک. ترک خ.ا به کنار نمیشه به ادما دید درستی داشت
چرا تو به این فکر نکردی شاید اون کفش فروش با دیدن تو یاد بچه خواهرش که تو کرونا از دست داده بود و هم سن تو بوده افتاده و ناراحت شده؟
حالا این مثال بود. منظورم اینه که شاید اون به دلایل دیگه ول کرده رفته. 
این ذهن ماست که اینجوری میره جلو. تقصیری هم نداره. از صبح تا شب داره مسائل جنسی را به عنوان ورودی میگیره.
انتظار داری به چه چیز دیگه ای فکر کنه؟

اگر واقعا پزشکی برات مهمه باید از این مدل مسائل جنسی دوری کنی. من واقعا تعجبم. من هم سن تو بودم. مثل تو به فکر هدف نبودم. فقط سال آخر بعد عید گفتم بخوانم.  از وقتی شروع کردم به خواندن کل مسائل جنسی چه خ.ا چه فیلم چه جنس مخالف حذف شد. چرا؟ چون وقت نمیکردم. نمیشه که هممون 24 ساعت زمان داریم. نمیشه هم درسمو کامل بخوانم هم به موارد دیگه برسم. حقیقت اینه این مدل کارا زمان زیادی میبره. خیلی زمان میخواد. و البته خیلی هم ضرر داره. همین دید جنسی ای که فکر میکنی همه ادما دارن یکی از اثراتشه.
کاش باور کنیم اگر روزای پاک واقعا زیاد بشه یعنی هم کنترل نگاه هم ذهن هم جنس مخالف هم خ.ا همش حذف بشه این دیدگاه هم حذف میشه
چقدر دنیا قشنگ تره
خوشا به حال اونایی که درگیرش نیستن

---

در مورد کنترل نگاه یه چی یادم اومد گفتم بگم
چند وقت پیشا یه دختری تو تلویزیون از این ورزشا که از ارتفاع میان پایین داشت انجام میداد و داشت از خودش سلفی میگرفت. از ته دل میخندید. ناگهان به خودم اومدم دیدم منم دلم میخواد این کار را انجام بدم. در حالی که تا اون موقع اصلا بهش فکر نکرده بودم. خیلی منو به فکر فرو برد. دیدم اون فیلم و تصاویر کوفتی ای که میبینیم هم همینه. اونا تو فیلم میخندن و جوری وانمود میکنن که لذت میبرن. ما این طرف این تصور برامون به وجود میاد که آره این کار لذت بخشه. در حالی که دروغه . این فقط لبخندیه که کارگردان گفته انجام بدین. چقدر ما بدبخت و حقیریم

---

حالا که همه را گفتم کاش اینم بگم
بعد از مدت ها یه فیلم گرفته بودم رو فلش. چند وقت پیش با داداشم نگاه کردیم. فیلم بر اساس واقعیت بود
قصه ای که 700 سال پیش رخ داده بود
از 3 دیدگاه قصه را روایت کرد

دو تا نکته جالب داشت
اول اینکه یه گفت و گو بین زن و شوهر را هم از طرف مرده هم از طرف زنه روایت کرد
گفت و گویی که وقتی مرده روایت میکرد از نظرش یه گفت و گوی عاشقانه بود
ولی گفت و گویی که زنه روایت میکرد معتقد بود تحت سلطه مردش هست و هیچ احساس خوبی نداشت
همون گفت و گو.

گفت و گوی بین دو تا دوست (دو تا مرد) که حالا دشمنی بینشون زیاد شده بود و بعد مدت ها میخواستن بگن نه ما با هم دوستیم
از طرف هر کدوم روایت میکرد همون میگفت من برای دوستی پیش قدم شدم

حقیقت چیه؟

نکته دوم فیلم این بود
هیچ کس گناه نکرد. جز اونی که به عشق معتقد بود



اسم فیلم نمیتونم بگم چون یه سری مسائل توش بود که نگم بهتره. ولی فیلم جالبی بود

---

مثلا میخواستم کمتر بیام که دیگه بعدش عادت کنم نیام 
ولی دیدم دارم میگردم دنبال جاهایی که نباید . دنبال یکی که فقط حرفامو بتونم بزنم. ترسیدم. برای همین گفتم بیام همین جا بنویسم
چقدر بدبخت و حقیرم که باید بگردم یکی را چه جاهایی پیدا کنم بتونم دو کلمه باهاش حرف بزنم
این حس ها فقط واسه وقتیه که فکر میکنم خدا ازم خسته شده
آره خب من خیلی حرف میزنم حق داره خسته بشه
و البته میدونم ادمی نیاز داره با هم نوع خودش در ارتباط باشه. که من نیستم


اینم خیلی شد
ببخشید طولانی شد
از تاریخی که گفتم پاکم
ولی اعلام وضعیت نمیکنم تا یه ذره بره جلو
کاش خراب نمیشد. حیفش. چقدر خوب شده بودم

تو لیست حانیه یه گزینه بود که علت شکست قبلی من بود
چقدر بابتش ناراحتم. کاش اینجوری نمیشد

امیدوارم هممون به پاکی ابدی برسیم
ببخشید خیلی شد

رعنا جان   خیلی  ممنون  اره درست میگی  ما همونجوری دنیارو میبینیم که درگیرشیم  چقد خوب میشد منم ترک میکردم و درگیرش نبودم   ولی خب خیلیم پرت باشی  و  خیلی دنیات صورتی باشه ازت سو استفاده  میشه  باید یکم اون پیش بینیه  منفیو داشته باشی  وگرنه اسیب میبینی عزیزم 

و اینکه  همش  خودتو  سرزنش  میکنی  و میگی  وای  من چه بدبختم من خیلی  ناراحت  میشم چطور دلت میاد  وجود خودت  بشکنی  و همش خودتو  تحقیر کنی   با تحقیر  به جایی  نمیرسی   ترک برات سخت تر میشه ! 

و اینکه  تو حرفات گفتی  من  یکی از گزینه های  شکست  قبلی  تو بودم !!!!  عزیزم  میتونی این جملتو برا من شفاف  سازی  کنی ؟  یا شاید من اشتباه  برداشت  کردم  به هر حال جملتو برام  روشن  کن

نقل قول: و اینکه  همش  خودتو  سرزنش  میکنی  و میگی  وای  من چه بدبختم من خیلی  ناراحت  میشم چطور دلت میاد  وجود خودت  بشکنی  و همش خودتو  تحقیر کنی   با تحقیر  به جایی  نمیرسی   ترک برات سخت تر میشه ! 

 ببخشید حواسم نبود
درسته. قبلا هم گفتین حواسم نبود نوشتم  واسه روزای اوله. روزا بیشتر بشه درست میشه

نقل قول: و اینکه  تو حرفات گفتی  من  یکی از گزینه های  شکست  قبلی  تو بودم !!!!  عزیزم  میتونی این جملتو برا من شفاف  سازی  کنی ؟  یا شاید من اشتباه  برداشت  کردم  به هر حال جملتو برام  روشن  کن

نه عزیز منظورم این بود لیستت خیلی خوب و کامله. حتی منم توش گشتم دیدم ایرادهای کارم کجاست
خواندم دیدم چقدر مشکلاتم شبیه توئه
گزینه 19 چیزی بود که من مراقبش نبودم و باعث شسکت قبلیم شد

نه که منظورم این باشه تو باعث شکست من بشی؟
 تو چطوری میتونی این کارو کنی آخه؟
ببخشید فکر کنم بد نوشتم

بنت الهدا جان منم فک میکنم خ.ا و دیدن پ و ر ن خودش عامل اینه که ذهن ادم کلا همه چیزو از دید جنسی نگاه کنه. فک میکنم با ترک طولانی مدت این افکار و حس و حالت بهتر بشه

---

رعنا جونی منم هستم. منم تا آخر امشب باهاتم

(1400 دي 4، 16:50)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]

نقل قول: و اینکه  همش  خودتو  سرزنش  میکنی  و میگی  وای  من چه بدبختم من خیلی  ناراحت  میشم چطور دلت میاد  وجود خودت  بشکنی  و همش خودتو  تحقیر کنی   با تحقیر  به جایی  نمیرسی   ترک برات سخت تر میشه ! 

 ببخشید حواسم نبود
درسته. قبلا هم گفتین حواسم نبود نوشتم  واسه روزای اوله. روزا بیشتر بشه درست میشه

نقل قول: و اینکه  تو حرفات گفتی  من  یکی از گزینه های  شکست  قبلی  تو بودم !!!!  عزیزم  میتونی این جملتو برا من شفاف  سازی  کنی ؟  یا شاید من اشتباه  برداشت  کردم  به هر حال جملتو برام  روشن  کن

نه عزیز منظورم این بود لیستت خیلی خوب و کامله. حتی منم توش گشتم دیدم ایرادهای کارم کجاست
خواندم دیدم چقدر مشکلاتم شبیه توئه
گزینه 19 چیزی بود که من مراقبش نبودم و باعث شسکت قبلیم شد

نه که منظورم این باشه تو باعث شکست من بشی؟
 تو چطوری میتونی این کارو کنی آخه؟
ببخشید فکر کنم بد نوشتم

آهان     بابا یه ویلگول  بزار    گفتم شاید زیادی باز صحبت کردنم باعثه تحریکت شده  و شکست خوردی   
اره زیادی نگاه  کردن  به اندام  خودت هم باعث تحریک میشه  بزن گوگل  دلیل روانشناسیش میاد برات  برا همین  من همیشه  رو ایینه مخصوصا تنها شدنی  پرده میندازم  چون  میره رو مخم   قوه تخیلمو دوبرابر میکنه

(1400 دي 4، 19:22)Roza_r نوشته است: [ -> ]بنت الهدا جان منم فک میکنم خ.ا و دیدن پ و ر ن خودش عامل اینه که ذهن ادم کلا همه چیزو از دید جنسی نگاه کنه. فک میکنم با ترک طولانی مدت این افکار و حس و حالت بهتر بشه

---

رعنا جونی منم هستم. منم تا آخر امشب باهاتم

خشبختانه خیلی وقته  فیلم پ ر ن  نمیبینم فک کنم ۸ ماهی  بشه  ولی خب تصاویرش مونده  تو ذهنم  و خودت میدونی چقد این تصاویر خطرناکه    ،  و چجوری میتونه  خرابت کنه

یک عدد یارا
از سی آذر
4 روز پاک

خب واقعیت اینکه اصلاً هیچ مرزی رعایت نمی‌کنم
برای همین این مدت شکست پشت شکست داشتم
منکر این قضیه نمیشم که هیچوقت به رکورد های بیشتر از پنجاه روز دست پیدا نکردم اما قبلاً اوضاع بهتر بود

علت : اون تایم ک به چهل روز و نزدیکای پنجاه روز رسیدم . .
ارتباط با جنس مخالف به طوریکه در این حد صمیمی باشم نداشتم ...
یعنی بود ولی نه انقدر و با یه شخص خاص


ولی الآن نمی‌خوام خودم رو گول بزنم همش بخاطر رعایت نکردن حد و حدود ها و خط قرمز هاست

واقعاً الآن اهمیت تایپیک کنترل نگاه و ذهن رو می‌فهمم
دیشب واقعاً توی شرایطی بودم که با ناخنام کل بازو ها و دستهام و پاهام  رو زخمی کردم  از بس ناخن هام رو فشار دادم توی گوشتم طوریکه نیاز به بستن و پانسمان داره...
از زور دردش یکم از سرم اون افکار شوم پرید وقتی با اون بنده ی خدا تنها بودم


همیشه میگن آقایون سخت تر خودشون رو کنترل میکنن وقتی دیشب انقدر برای من سخت بود وقتی با اون آقا تنها بودم خودم کنترل کنم ک کار ناشایستی نکنم
پس آقایون دیگه چه میکشن  

جالبیش اینجا بود ک کم‌ترین عذاب وجدانی نداشتم تااینکه امروز صبح
که وصیت نامه ی یه بنده ی خدارو رو اتفاقی روی میز دیدم ک یکی از اعضای خانواده داشت دوباره میخوندش
دروغ چرا شرمنده شدم
اما نه اونقدری ک کارساز باشه
حس می‌کنم ب میزان زیادی حق پذیریم از بین رفته و این بدِ



خدا خودش آخر عاقبت همه رو به خیر کنه . . .
عاقبت مارو هم بخیر کنه

نقل قول: خشبختانه خیلی وقته  فیلم پ ر ن  نمیبینم فک کنم ۸ ماهی  بشه  ولی خب تصاویرش مونده  تو ذهنم  و خودت میدونی چقد این تصاویر خطرناکه    ،  و چجوری میتونه  خرابت کنه

متاسفانه خیلی بدن این تصویرا ولی عاااالیه که 8 ماهه ندیدی تو فوووق العاده ای

---

یارا جان دقیقا همینه حد و مرز مهمه و میتونم درک کنم تو این دوره گاهی رعایت حد و مرز واقعا سخته. فک کنم باید دلمونو خوش کنیم به اینکه خدا این سختی رو میبینه و این سختی حتما قراره باعث رشدمون بشه. من در حد اشنایی اولیه دیشب با یه پسری صحبت کردم. بار اول بود دیدمش. دیدارمون کاملا به هدف اشنایی برای ازدواج بود و هیچ حرف خارج از اون زده نشد ولی من واقعا متوجه شدم خیلی تباه شدم چون متاسفانه حس میکردم خود این صحبت معمولی هم ذهنمو تا چه اندازه درگیر میکنه و چقدر رویاپردازم. تازه متوجه شدم که عقایدم طی این چند سال خیلی عوض شدن اینو نمیدونم بگم بده یا خوب! این آقا ظاهرا واسش یه سری مسائل مهم بود مسائلی که واسه منم یه زمانی مهمتر از الان بود و الان نظر خاصی درموردشون ندارم. یه حس عجیبی امشب داشتم اصلا بیقرار و سرگردونم. دخترا دعا کنید هممون عاقبت به خیر بشیم و خیر و خوشی هر دوتا دنیا رو تجربه کنیم.

_رعنا_ / 5 دی / شروع رورهای خوب

شکست کامل نبود. ولی همینم نمیخواستم باشه. دوباره از اول شروع میکنم

علت شکست : نداشتن کنترل ذهن
میدونم سخته. سخته وسط قصه باشی و به چیز دیگه ای فکر کنی. ولی دلم میخواد به چیز دیگه فکر کنم
به هر چی به جز مسائل جنسی
شما به چی فکر میکنین؟

(1400 دي 5، 12:46)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]_رعنا_ / 5 دی / شروع رورهای خوب

شکست کامل نبود. ولی همینم نمیخواستم باشه. دوباره از اول شروع میکنم

علت شکست : نداشتن کنترل ذهن
میدونم سخته. سخته وسط قصه باشی و به چیز دیگه ای فکر کنی. ولی دلم میخواد به چیز دیگه فکر کنم
به هر چی به جز مسائل جنسی
شما به چی فکر میکنین؟

معمولاً وقتی به دوست داشتن و دوست داشته شدن فکر می‌کنم
حالا از هر جنسی.. چه محبت مادر دختری چه پدر دختری ..

خیلی وقتا جلوی شکستمو میگیره  . . . .

سلام  سلام  

بنت الهدا    ۶ روز خوب  

بلاخره   بعد از شکست های پی در پی بلند شدم 

بعضی موقع  ها که به زندگیم  میکنم  میبینم خیلی موقع ها  جلوی خودمو  به خاطر بقیه  گرفتم  نمیدونم نخند  سنگین باش  محکم وایستا  خانوم  باش  چرا این لباسو پوشیدی    اروم حرف بزن  چرا اجازه میدی  صدات شنیده بشه  چرا میخندی  الان تو خیابون داشتم میومدم خیلی  دلم به حال خودم سوخت یه صحنه خنده دار دیدم  اینقد جلوی خودمو گرفتم و نخندیدم  که نگن دختره سبکه  جلوی خندمو گرفتم و جرئت نکردم  بخندم    چرا نباید نخندم  مگه خنده ایراد  داره ؟؟؟؟  بعضی  موقع ها احساس  میکنم  تمام  خ ا   کردنام  برمیگرده  به  ابراز نکردن خودم  و ترجیح دادن دیگران به خودم  همش بقیه  بر من ارجعیت پیدا کردن و من حتی اعتماد به نفسمم  از دست دادم 

سلام
شادی
272 روز خوب.


بعضی وقتا فکر می کنم من که همه چیزایی که برای به دست اوردنشون تلاش کردم رو دارم دونه دونه از دست میدم
پاکی هم روش
ولی اینکه بخام دوباره از صفر شروع کنم سخت تره


امیدوارم هممون پاک بمونیم

نقل قول: شما به چی فکر میکنین؟

به اینکه امروز چه کارایی انجام بدم که شب خوشحال باشم و با خیال راحت بخوابم.

..
بولت ژورنال زمستونم رو  خیلی خوشگل کردم 
البته  نه گل گلی و تزیین و اینا
فقط تفکیک شده و منظم نوشتم و  هایلایت کردم

هر کدوم از اهدافم رو جدا کردم   و براش یه صفحه جدای ماهانه در نظر گرفتم و جدولش رو کشیدم و   قدم های هر روزم رو مینویسم داخلش یا علامت میزنم.
خیلی لذت بخشه 

شماها چه کردین برای زمستون؟

من هنوز دفتر ابانم تموم نشده
نسبت به ماه های قبل خیلی ساده تر زدم و کاربردی تر

دفتر که مال منم از اول پاییز همونه 

آفرین هر چی کاربردی تر بهتر  

برا منم از همیشه کاربردی تر شده

4 دی 1400 با هم گروهیام عهد میبندم که از همه نظر پاک بمونم.( مخصوصا ذهن)   البته از الان تا شب
1. _رعنا_
2.
3.
4.
5.