کانون

نقل قول: شکر خدا ...
چی بگم واقعاً...
امروز وسوسه داشتم و نداشتم
یعنی هیچ تمایل جنسی.. تأکید می‌کنم هیچ تمایلی نداشتم..
اما به صورت کاملاً مرض دار میخواستم خودم رو بزارم تو شرایط خ.ا
حتی این کارو کردم.. ولی آنقدر بی تمایل بودم که یادم میرفت حتی دارم به چی فکر میکنم...
کلا من اینطوری ام... مرض دار وقتی حوصله ام سر میره
میرم سمتش..



خب شرایط روحیم نرمال نیست... یعنی فکر کنم الان تو ایران کلا کسی شرایطش نرمال نباشه.. در نهایت یه چیزی هست که آزار ت بده
پارانویید بودن هم مزید بر علت . . .
و غیره و غیره و غیره . . .

ولی بازم یه جور فرار از درگیری ذهنیه دیگه

اینکه انقد با خودت رو راست هستی خیلی خوبه
همین ک میدونی ، چیه ک تو رو سمتش هول میده 


یارا جان ، کار جدید ، یا برنامه ای ک دنبالش کنی به شکل مدام ، تو برنامت داری ؟
یه دلیل میخوام بگی برای پاک موندن (: 
این دلیلو برای خودت پیدا کن 
با وجود همه سختیایی ک وجود داره یه دلیل برای ادامه دادن میشه پیدا کرد ..

و درمود پارانویا 
اینو جدی بگیر، حتما به متخصص رجوع کن 
قبل ازدواج کنترل بشه ، جلو خیلی اسیب ها رو میتونه ک بگیره 


یارا جان به قول عارفه و حانیه اینکه بشینی بنویسی ک مشکل کجاست
ولی اینبار برای خودت خیلییی کمک میکنه بهتر مسیرتو ببینی
و ببین ۶ ماه دیگه آهو قراره چه شکلی باشه 
چه پیشرفتی کرده
ممکنه حوصله نداشته باشی ، ولی یه وقتی براش باز کن و اینا رو برای خودت واضح کن


ما بهت ایمان داریم✌
 ، تا جوابتو نگرفتی ، بیخیال مسیر نشو✌

حالا ک عارفه و حانیه گفتن منم بگم 

دقیقا همین حسه ک منو میزنه زمین ، یه وقتایی خودمم نمیدونم چمه

یعنی میدونم ، ولی راهی براش ندارم ، یا به قول آهو ، حتی از این کار لذتی نمیبرم ، ولی ، انگیزه ای نیست ک بخوام ، خودمو ازش منع کنم...

این روزا سعی میکنم ، خودمو ار همون حسای کوچیک ،از همون جرقه اول دور کنم 

میدونم اگر بتونم خودمو از همین چیزهای کوچیکی ک اولش میگی " چیزی نیست ک " دور کنم 
حالم دوباره خوب میشه 
دوباره میتونم ادامه بدم 

راستش چند وقت پیش یه جمله شنیدم برام خیلی جالب بود

میگفت ، ببینین چه زمانی گناه میکنین ، اگه خدا بهتون یه نعمتی میده ، خوشی میده و شما گناه میکنین ، دین شما رو با همون خوشی میشه خرید
اگر با یه نهار توپ میری گناه میکنی ، دین تو به اندازه همون چلو کبابیه ک خوردی

من فهمیدم ، دینم به اندازه خستگیه 
وقتی خسته شم ، دینم رو میبازم 

متاسفم ، ولی حقیقت تلخه..
از همه حرفای خوب ، فقط ادعاش برای من مونده ...


خوبه حداقل خودم میدونم خالی بند قهاری هستم
جلو خسته شدن رو نمیشه گرفت ، شاید باید صبورتر باشم ، اما دیگه دستم به جایی بند نیست 


راهی به ذهنم نمیرسه ، با این حال انقدر تلاش میکنم ک موقع خستگی هم بتونم فرار کنم 


امیدوارم هممون تاب اوری بیشتری داشته باشیم..
اگر راهکاری دارین ، خوشحال میشم نظرتونو بدونم

نقل قول: امیدوارم هممون تاب اوری بیشتری داشته باشیم..
اگر راهکاری دارین ، خوشحال میشم نظرتونو بدونم 

چه جالب امروز یه پادکست گوش میدادم تو ماشین با موضوع تاب آوری
ولی چون تمرکز نداشتم خیلی متوجه نشدم 
لینکشو میذارم ببین به دردت میخوره 
https://castbox.fm/vb/326353397

باز میشه لینک؟
اگه باز نشد از کست باکس" رادیو یارا "رو سرچ کن  قسمت ششم
..

عارفه جون روحمو شاد کردی با پایان نامه ۶ ماه اول سالت

 

نقل قول: سنا ، به امید روزی ک مثل خودت انقد خفن باشم ، عاولیی   

خفن 
خفن هستی خودتو دست کم نگیر
ان شاء الله روز به روز بهتر بشی
...

نقل قول: بچه ها رو دیدید؟
برا همه چیز گریه می کنن؟
حتی خوابشون میاد عین آدم نمیرن ‌‌‌بخابن، گریه می کنن

چه تشبیه خوبی کردی

نقل قول: من اومد  خودمو بررسی کردم که چه زمانی و چی میشه من دلم خ ا میخواد ؟ 
به این نتیجه رسیدم  که هر وقت  ذهنه من یه چیزی براش گنگ میشه  و نمیدونه چرا  شروع میکنه  به دنبال خلاصی از این حالت گنگ و بهترین راه خ ا هست براش که  بهش حس ارامش بده و الکی فکر کنه همه چیز عالیه  
و اینو از کوحا متوجه شدم از جایی که اومدم افکارمو خالی کردم رو کاغذ  
یعتی هر ۴ یا ۳ ساعت یه بار افکارمو رو کاغذ خالی کردم 

آفرین بنت الهدا
نوشتن عالیه 
هم آدم تخلیه میشه .. هم راه حل مناسب برای حل مشکلش پیدا میکنه
منم انجامش میدم

عزیزمید، قربون همتون برم من

نقل قول: میگفت ، ببینین چه زمانی گناه میکنین ، اگه خدا بهتون یه نعمتی میده ، خوشی میده و شما گناه میکنین ، دین شما رو با همون خوشی میشه خرید

چه تعبیر جالبی
مال من به اندازه کشف کردنه، توان حل مشکلاتمو که پیدا می کنم خدا یادم می‌ره...

---

یارا جان به اون حس درونت بگو:

«باشه... به قول بعضیا دوشواری که نداریم، اصلا ایران شده ویران  
الان دیگه به سن بزرگسالی رسیدی و خودتی که برای خودت و زندگی خودت تصمیم می گیری. سرزنش کردن شرایط، برای فرار از مسئولیتت در قبال آینده ته!»

ببین یارا خواهری، تو بسیار آگاهانه از حال خودت خبر دادی این نشون میده که خوب تحلیل می کنی و می خوای که تحلیل کنی.
یه تمایل زیر خاکستری هم داری،

اما از بقیه حرفات میشه فهمید که حالی و انگیزه ای برای تغییر نداری. انگار یه «که چی» بزرگ سر راه رشدت نشسته و بلند نمیشه.

به اون حست که امید و انگیزه ت رو می گیره یکم محکم تر حرف بزن ببین واقعا تا کجا دووم میارن. اینا گنده گوییه به قول پسرا، حرفای گنده زدن که سخت نیست.
بپا گولت نزنه باور کنیا!

بهش مثلا بگو:
«شاید اگه کوچیک تر بودم اینا جواب می شد اما الان که حتی کارگر ساده هم می‌تونه مهاجرت کنه، و کشور های مثل کانادا و امثالش انواع مشاغل خدماتی، تعمیراتی و... که سخت هم نیست رو می پذیره، مثل لوله کش و امثالهم، پس اگه ایران بده برنامه بریز بریم!...»

خدا به مسلمون ها هم میگه. اگه مذهبی هستی خدا تو قرآن میگه مگه زمین من گسترده نبود؟ 
یعنی بهانه نیار، اگه شرایط مهیا نیست دست بجنبوندو شرایط رو تغییر بده. اگر نمیشه (و شرایط خارج از خودته) مهاجرت کن.

تلقی من اینه که این حست یک ناراحتی حل نشده داره، حالا هی داره بهونه گیری می کنه. ببین قلقش چیه از دلش دربیار، بهش برس، تا کمتر غر بزنه چراغ امیدت رو خاموش کنه.

و این حرفایی که می زنه صرفا بهانه ست. 
شاید بهانه برای در رفتن از قبول مسئولیت کارهاش،
شاید بهانه ای برای از سر خود باز کردن کارها،
شاید بهانه ای برای کم کردن درد اشتباهات قبلی 
شاید...

اراده تو خیلی قویه یارا،
باینکه این اواخر بیش از قبل شکستی اما اینکه مرتب میای میگی نشون میده می خوای واقعا یکاری بکنی. و تو از پسش برمیای

بشین باهاش مذاکره کن این بدقلق رو ببین چی تو دلش رسوب کرده که داره بهانه می گیره
شاید حسرتی داره، بغضی داره...

و
از واقعیت نترس، بذار بروز کنه.‌ مطمئنم بعد طوفان حالت بهتر میشه.

---

نقل قول: عارفه جون روحمو شاد کردی

تاب آوری بسیار موضوع جالب و در زمانه ی ما بحث حساس و کلیدی ای هست. 
دوست داشتید من هم صحبت های یک استاد باسوادی رو گوش می کردم مدتی پیش، کلی گره هام باز شد، براتون بذارم.

عارفه

پایه ای برا سحر خیزی؟

---

سنا جونن مرسی عزیزمم
تشکررر ، حتما میرم و گوش میکنم 

نقل قول: خفن  
خفن هستی خودتو دست کم نگیر 
ان شاء الله روز به روز بهتر بشی 

تفکر خفنی ، با عملکرد خفنی خیلی فرق داره 
به امید ، روزی ک زیر و رومون خفن باشه

نقل قول:

چی شده؟

چته عزیز دل؟

چی گیر کرده تو گلوی دلت که آروم و قرار نداری؟ 

بیا بغلم،

عیب نداره من در همه حال دوست دارم.

هر چی راه حلی داره،

مشکلات دیگه رو تو سر خودت نکوب

تو گناه داری...

این همه فشار هست، بازم میخوای سر خودت خالی کنی؟

یه زمانی اینجوری سراغ خودمو میگرفتم ، خیلی وقته ک دنبال خودم نرفتم...

حوصله این کودک درون لجباز ،خسته رو ندارم
فک کنم این دفعه بیشتر باید نازش رو بکشم ، کاش یه بار این کوچولو سراغ منو میگرفت

راستی دخترا امروز داشتم مباحث کلاس رو گوش میکردم 

یه نکته خیلی جالبی رو گفت به نظرم اینجا هم صدق میکنه

در مورد افراد کمالگرا

میگفت افراد کمالگرا ،بیشتر دچار افسردگی ، اضطراب ، و وسواس فکری عملی میشن (که بیشتر این جمعیت رو هم خانم ها تشکیل میدن )

چون میخوان بهترین باشن ، نمیرسن ----> افسردگی
میخوان بهترین باشن ----> صد دفعه یه کارو انجام میدن ، صد دفعه خودشونو زیر ذره بین میزارن ، صد دفعه خودشونو شماتت میکنن

وهمش نگرانن ک ایا من بهترین هستم یا نه

این کمالگرایی از کجا میاد؟؟

اینکه من نسبت به بقیه عالی ترین ، باشم 
و اگر بقیه تاییدم نکنن ، پس من خوب نیستم ، من کافی نیستم
اگه من فلان لباس رو نپوشم، اگر فلان تیپ نباشم ، اگر فلان رشته قبول نشم ، اگه دستپختم خوب نباشه ، و هزار تا اگه دیگه...


دوباره عزت نفس ، و اعتماد به نفس میان به میدون

اینا رو نوشتم ک بگم ، همه ما هر جایی ک ایستادیم ، خوبیم 
ارزشمندیم 

ودقیقا اینا زمانی ما رو زمین میزنن ک فکر میکنیم ، ما به ملاکامون رسیدیم ، شاید دیگه میتونیم سرمونو بالا بگیریم و بگیم من فلان ادم هستم (شاید یه منِ متکبر تو وجود هممون باشه )
اما یه موضوع جدید مطرح میشه ، یه کار جدید ، ک میبینیم ای وای من چه قدر تو این موضوع عقبم 
حالا فرصت داری تا دوباره نگران باشی، دوباره خودتو شکنجه بدی
تا به چشم ۲ نفر دیگه ادم موفق به نظر بیای


ولی حقیقت اینکه ما هیچ وقت در همه زمینه ها نمیتونیم عالی باشیم 

حتی در زمینه پاکی ، توقع عالی بودن داریم ، ولی صبرش رو نه 
به قول عارفه اگر هوای کودک درونمون رو داشته باشیم ، فارق از اون نتیجه ای ک حاصل میشه ، که حتی میتونه باب میل ماهم نباشه ، و ناراحتمون کنه ، کمتر عذاب میکشیم ، راحتتر مسائل رو قبول میکنیم


خب حالا نتیجه گیریم 
راهکار بگین ، در این شرایط چه کنیم ، ک حالمون بهتر باشه ؟
یا عزت نفسمون ، رو بتونیم ارتقا بدیم

همگی شرکت کنیناا ⚔

سلام
سخنرانی رو گوش دادم
حدود ۴۰ دقیقه‌شو..
از صبح درگیر بودم متاسفانه نشد بقیه رو گوش بدم
شرمنده شدم..
خیلی نکته داشت
فک کنم چون شب آخر بود سعی کردن یه سره جمعش کنن
میزارمش الان

سلام  .
ایرانا جان  همون کمالگزایی که شما گفتی  اگر من خودم رو با من دیروزم مقایسه  کنم بسیار هم عالیه  و اصلا تو قران داریم  ادم اگر سالم باشد کمالگرا هست  و خصلتشه  
منتها کی بد میشه زمانی که تومیای  خودتو با دیگران مقایسه میکنی زمانی که از همه بالاتر باشی  مغرور و زمانی که  پایین تر باشی اعتماد به نفست میاد پایین 

و همه این مقایسهکردن خودت با دیگران دوباره از عزت نفس و اعتماد به نفس پایین میاد 

و برای افزایش  اعتماد به نفس  و عزت نفس هم کلی راهکار هست 

راهکار عملی به صورت مدارم که من خودم دارم اجرا میکنم 
مثل  نوشتن جمله های مثبت  روی خودت مثلا حانیه دختری قوی و مستقل است  یا حانیه باهوش و زیرک است  حانیه نسبت به ۲ سال پیشش عاقلتر شده  مثلا اینا خیلی تاثیر داره  اینکه هر روز ۱۰ جمله مثبت راحب خودت بنویسی عالیه 
یکی دیگ هم   تصور خودت  در صحنه های  سخت هست که  تو از پسش برمیای  به این میگن تصویرسازی ذهنی  و خیلی تاثیر داره از هرچیزی که میترسی تصورش کن و تو تصوراتت باهاش بجنگ خودت متوجه میشی کلی اعتماد با نفست افزایش پیدا کرده

ایرانا جان چه بحث جالبی رو شروع کردی،
بحث مهم و مبتلابهیه. 

و با حانیه جان تو موارد زیادی موافقم.

کمالگرایی یعنی یک کار خوب رو از خودت قبول نداری، می خوای عالی باشی. اگه هفتاد درصد خوب باشی خودت رو صفر می بینی

بچه ها کمالگرایی یک علت ریشه ایش (که من با تلاش بسیار زیاد و شکست های بسیار زیاد در درنانش بهش برخوردم) اینه که احسای بی ارزشی داریم.

چون من مدت یک سال و نیم داشتم روی کمال گرایی کار می کردم و کار می کردم و مشاوره می رفتم اما هر بار پیشرفتم مثل کندن علف هرز از ساقه بود.
تا حالا رفتید علف هرز کنی کمک پدربزرگتون
اگه علف هرز رو از ریشه نکنید وقتی زمین خیسه به درد نمی خوره، کارتون بیهوده بوده. 

من یک سال و نیم از ساقه می کندمش و وقتی دوباره بر می گشت دیوونه نی شدم که من دیگه باید چیکککار کنم با این!

خلاصه که 
حس بی ارزشی اگر دارید دست کم نگیریدش...

این نکته بماند بعدا لارم شد بیشتر میگم.
انا برای کمال گرایی بطور کلی،
چندتا عادت رو درخودت تقویت کن ایرانا جان.

دیدن دستاوردهات. 
کمتل گرایی ترغیبت می کنه تا اگر عالی نبودی کلا حس کنی صفر بودی. نه. بهش یاد بده 60 هم داریم، 70 هم داریم. اگه قبافه مون رو مثلا میگفتیم دویت نداریم لین دفعه که تو اینه نگاه کردی بگو درسته دماغم خیلی ظریف نبست اما دندونام که قشنگه، پوستم که خوبه، چشمام که قشنگه، حالا هر عضو صورتت. 
میگن بهش تفکر سیاه و سفید. نذار بخاطر چند درصد به خودت بگی من زیبا نیستم. کلا قضاوت سیاه و سفید رو کنار بذار. فلانی خیلی خوبه فلانی بده. نه هر کسی خوبی و بدی ضعف و قوت رو با هم داره.

دیدن زحمت های کمالگرایی و راحت زندگی کردنای آدمای عادی.
این خیلی به من کمک کرد. تو کتابی هم نخوندم. خودم یاد گرفتم. یه دوستی داشتم دوران مدرسه همیشه میومد جلوی چشمم.  همیشه به کاراش می رسید، به علایقش،  فیلمشو میدید، تفریحشو می رفت درسشم می خوند اما من خودمو خیلی محدود می کردم. یا اینقدر روی کیفیت یه درس وقت می ذاشتم برای امتحان اغلب نمی رسیدم کتابو تموم کنم و بارها می شد که سوال های ساده رو از دست می دادم و حرص می خوردم که حیف کاش یبار سطحی خونده بودم.
آرامشی که اون دوستم داشت مثال زدنی بود. از زندگیش لذت می برد. از لباسای معمولیش، قیافه معمولیش...
این ادما واقعا قبطه می خوردم بهشون. این شد که کمال گرایی به مرور از چشمم افتاد.

این یک مرحله تغییره. که با احساست بپذیری چیزی که توشی بده. 
پذیرفتن با احساس مرحله بعد از پذیرفتن با عقله.

---

پ.ن بچه ها من گوشبم فوق العاده پشت هم ریست شد دیگه گذاشتمش کنار. ببخشید غلط زیاد می نویسم کیبورد این گوشی قدیمیه م کوچیکه سخته نوشتن باهاش

بازم ببخشید شرمنده که دیر شد 
برخلاف بقیه احکام که در اثر شرایط به وجود آمده گفته می‌شد نماز چیزی نبود که بخواهد دیر گفته بشه یا به بیان حکمش تاخیر افتاده بشه
 نماز آنقدر مهم است که وقتی ساعتی از مبعوث شدن پیامبر نگذشته بود؛ پیامبر مامور میشه به خانواده خودش حکم نماز رو ابلاغ کنه ..
وقتی که حضرت جبرئیل اومد و حکم نماز رو به پیامبر گفت حضرت امیرالمومنین کنار پیامبر بود 
امیرالمومنین صدای جبرئیل رو همون میشنوه و ایمان میاره و بعد پیامبر حکم نماز رو به حضرت فاطمه زهرا میگه
من در نهایت پیامبر حضرت امیرالمومنین و حضرت فاطمه زهرا س طرف‌های نماز بخونند البته حکم نماز از اول اینطور که ما میخونیم نبود.
مثلاً اول پنج تا نماز دو رکعتی بود که واجب شد بعد کم کم افزایش پیدا کرد

---

• اولویت قرار دادن نماز
  

نماز با تعلقات ذهنمان نسبت مستقیم دارد نماز روزی پنج بار دلمونو اسکن میکنه

1. این دل چه حالی داره؟
   
2. چه شرایطی داره؟
   
3. به چی وابسته‌ست؟
   

• در واقع خدا مارو با نور نماز اسکن میکنه!:‌) 
  

ما  تو هیچ کاری  واقعا  ۱۰۰  د ۱۰۰ نیستیم و همیشه یه نقص هایی داریم  و باید اینو قبول کنیم ولی به خاطر این قبول کردنمون به کم قانع نباشیم و بگیم که حالا که من همیشه نقصرو دارم پس چرا اصلا تلاش کنم   و بیخیال و.... ارامشتو حفظ کن  شکرگذار باش ولی به کم قانع نباش همیشه باید فرصت طلب بود و  بین گزینه خوب و خوب تر خوب تر رو انتخاب کنی  به این میگن  کمال گرایی سالم  

یعنی مثلا اگر تو دوتا گزینه خوب و خوبتر  رو داشتی اگر ادم سالم و بالغی باشی قطعا خوبتر رو انتخاب میکنی چون انسان  سالم کمال طلبه  و عاشق زیباییهاست  و همین کمال طلبیش باعث میشه که یه چیزه بی نقص مثل خداوند رو  پرستش کنه  
پس بچه ها  کمال طلبی  اصلا بدنیست  منتها  مفهومشو بد فهمیدیم و اون چیزاییم که عارفه جون گفتن  به نظرم  مقایسه  خودش با دیگری بود که باعث شده بود زندگی براش سخت بشه 
نه کمال گرایی   
درواقع  منم یه مدت  اینجوری بودم  و  چون جزو شاگرد های  خوب  مدرسمون بودم و همه به من امید داشتن همیشه تو رقابت های کشوری اسیب میدیدم  به خاطر این بود که خودمو با بقیه مقایسه میکردم  و میگفتم فلانی  ۷ ساعت خونده  رتبش فلان شده من ۸ ساعت میخونم  رتبم این میشه  ولی  واقعا این مقایسه مسخرس من فقط یه بعده این فردو دیدم  تنها یه بعد از زندگیشو دیدم اونم ساعت مطالعش بوده  مثلا هیچ موقع اینو ندیدم  که این فرد ۲ سال از من زودتر  وارد مسابقات شده و کلی تجربه داره  و الان با تایم کم هم نتیجه میگیره پس ما خیلی محدودیم راجب قضاوت  و مقایسه  کردن خودمون با دیگران فقط باید روی خودمون تمرکز کنیم

راستی بنت الهدا ۳۱ روز خوب

ئه ایراتا من الان پیام قبلیتو دیدم،  چی هست این چالشتون؟



حانیه جان درست میگی، این نکته رو باید می گفتم اول که کمال گرایی خوبه. کمال گرایی از وقتی بد میشه که زندگی آدم رو مختل کنه. کار ها رو به تعویق بندازی و از زندگی عقب بمونی. حرص بخوری، وسواسی بشی و...

وگرنه که قطعا ادم باید در رشد حریص باشه، بهترین خودشو بسازه و به کم قانع نباشه. :haha:

سلام دخترا امیدوارم عالی باشین 
درباره کمالگرایی من قبلا خیلی بودم الان خیلی کمتر شده 
تنها کاری که انجام میدم اینه که سعی میکنم کمالگرا نباشم    
هرکاری رو میخوای انجام بدی ولی کمالگراییت نمیزاره انجامش بده بزن تو دل همشون 

امروز بیدار موندم بعد نماز   کلا وقتایی که کلاس دارم خیالم راحته که نمیخوابم 
ولی خوابم خیلی کم شده شبا اصلا نمیتونم زود بخوابم   
این روزا سعی میکنم همه چی رو ردیف نگه دارم نمیزارم حالم بد شه زودی خودمو قانع میکنم برای ناراحتیام ترسام استرسام خدا جونم هم خداروشکر میترکونه برام   آ قربونش 
یارا جان متاسفانه منم امروز همین قضیه برام پیش اومد همونطور که خودت گفتی عین خودت 
من این دو روز برنامه نداشتم یکم کارام بهم ریخته بود و بی حوصله بودم و دلم نمیخواست کاریو انجام بدم واسه همین داشت اوضاع خراب میشد واقعا خدا خودش بهم رحم کرد 
برا همین نشستم همین الان یه برنامه برا فردام نوشتم که محاسبه نفس هم کنم من هر وقتی اینو ول میکنم به شکست نزدیک میشم اولش به خودم میگم خوب چه تاثیری داره من موقع گناه کلا مغزم تعطیله پس چطوری با مرور ضرراش میتونم نکنم این کارو ؟ راستش حس میکنم بیشتر رو ناخودگاه تاثیر میزاره واقعا امتحان کردم   و یه چیز دیگه این میتونه علتش نداشتن تفریح هم باشه که بازم اینو تجربه نمودم   سعی کن بین کارات استراحت و تفریح داشته باشی یه فیلم یا انیمیشن ببینی کنار پنجره بشینی بیرونو نگا کنی یکم فکر کنی یه خوراکی خوشمزه بخوری   و ....
خیلی ممنون شادی جان بابت خلاصه 

دخترا راستش من یه مدتی بود میخواستم یه کاری رو ترک کنم هرچی فکر میکردم نمیدونستم چطوری به در و دیوار زدم 
یهو یه چیزی اومد به ذهنم   
تمرکزت رو نزار رو ترک اون بزار رو چیزایی که میخوای توشون پیشرفت کنی 
راستش من خ.ا رو هم تا الان اینطوری تونستم بترکم   
خلاصه که میخوام تموم تلاشمو کنم 
ان شاءالله پاکی هممون ابدی