کانون

سلاااااام


روژان ؛ رزا ، گلبرگ ، ضحی ، پارادوکس   تو مسابقه شروع زندگی خوب اعلام وضعیت کنید

منتظرم

(1401 آذر 14، 16:15).آرام. نوشته است: [ -> ]سلام 
آرام/ ۱۴ آذر / ۱ روز پاک

علل شکست : 
-فکر کردم که دیگه برای همیشه پاک شدم

-تو شرایطی قرار گرفتم که حس کردم کسی من رو دوست نداره ، و ویژگی هایی که من دارم و دوسش دارم رو کسی دوست نداره ، حس کردم تنهام و اشتراکی با بقیه ندارم ، باید مثل بقیه باشم ، باید همون چیزی رو بخوام که بقیه می خوان ،سعی کردم شبیه بقیه شم و یک دفعه دیدم که بازم کسی پیدا شد که این من شبیه سازی شده رو نخواد ! در نتیجه بهم ریختم و اولین چیزی که فرو ریخت پاکی بود ... 
یاد گرفتم که چه شبیه بقیه باشم و چه خودم با ویژگی های خاص خودم ، یه عده پیدا میشن که باز منو نخوان ،پس بهترِخوب تحقیق کنم و کاری که فکر می کنم درسته رو انجام بدم، بدون توجه به نظر بقیه ، بدون توجه به نتایج اش و ترس از اون 

-روی عزت نفسم کار نکردم 

-زندگی رو شل گرفتم و جدی نبودم توش

آرام جان پستت غم انگیز هست و من متاسف هستم برای این لغزش . 
ولی همه چی که تمام نشده . میشه از نو و دوباره شروع کرد . 
علت یابی و نوشتن دلیل هایی که باعث لغزشت شدند قابل تامل هست . 
عزت نفس بزرگ ترین مشکل هست و من گاهی فکر میکنم کاش کسی بود به جای تاکید کردن بر خواندن درس یا مراقبت از سلامت جسمی من رو تشویق میکرد به خواندن و یادگیری مطالب مربوط به خودشناسی و اعتماد  و عزت نفس . 
واقعیت این هست که خجالت زده میشم از اینکه امسال شروع کردم به مطالعه در زمینه خودشناسی و آگاهی در مورد برخی مسائل . 

آرام جان راه حلی هم برای مواردی که مطرح کردی داری ؟ اگر جوابی داری لطفا برای من هم بنویس . دوست دارم بدونم ایده و راه حل های دیگر دوستان چی هست ؟ 
بقیه هم میتونن من رو در زمینه جدی نگرفتن زندگی و هم چنین عزت نفس راهنمایی کنند ؟

---

(1401 آذر 14، 18:29)سنــا نوشته است: [ -> ]سلاااااام


روژان ؛ رزا ، گلبرگ ، ضحی ، پارادوکس   تو مسابقه شروع زندگی خوب اعلام وضعیت کنید

منتظرم

سلام سنا جان . امیدوارم حالتون خوب باشه عزیزم 
معذرت میخوام به خاطر تاخیر در اعلام وضعیت هام . امروز ارسال کردم . 

---

 
من این روزها وسوسه ای ندارم . ولی در مرحله ی غم ، ناراحتی و خشم از درگیر بودن قرار دارم . 
ناراحتی از این مسئله و فکر به اینکه چرا اینهمه شکست میخورم زندگی من رو تحت تاثیر قرار داده و بقیه هم متوجه شدند که حالم خوب نیست .
به هرحال این مرحله رو واگذار کردم به گذر زمان و مشغول درس ، مطالعه و کارهای روزمره هستم . 
در این مرحله که درگیر عوارض و ناراحتی میشم تلاش میکنم انرژی منفی رو با پیاده روی های زیاد و ورزش از خودم دور کنم .

                           ⚜ ﷽ ⚜

یآرا از 7 آذر
8 روز بدون خ.ا

التماس دعا

سلام دوستان عزیزم . 
انشاءلله که حالتون خوب باشه و روز خوبی رو سپری کرده باشید . 

---

یکی از دوستانم یک مطلبی ارسال کرده بود که داشتم میخوندمش و به نظرم قابل تامل هست . 
فکر کردم میتونه مطلب جالبی باشه و شاید شما هم خوشتون بیاد . 
چون در قوانین گروه نوشته شده که میتونیم موضوعاتِ قابل بحث مطرح کنیم ارسالش میکنم

نقل قول: نمیدونم فیلم فارست گامپ رو دیدین یا نه. وقتی این فیلم ساخته شد، خیلی از شماهایی که این پست رو میخونید هنوز به دنیا نیومده بودید. فارست گامپ یکی از برترین فیلمهای تاریخ سینماست .


Spoiler: ادامه نوشته ممکنه «تا حدی» داستان رو لو بده، اما خوب مهم نیست زیاد، چون فیلم ذاتا پر از ماجراهای عجیب و غریب نیست. این فیلم، فقط داستان زندگی یه انسان خوش قلب، ساده، زودباور و بسیار بسیار عاشق پیشه است!

خوب، فارست گامپ داستان زندگی یه مرد با همین اسمه. فارست گامپ. فارست وقتی بچه بود، مشخص شد که ضریب هوشیش حدود ۷۵ هست که ۵ واحد از حد نرمال بقیه پایین تره. به همین دلیل هم به سختی بهش اجازه دادن تو مدرسه عادی ثبت نام کنه. فارست دوستی نداشت و همه اذیتش میکردن. تنها دوست فارست، دختری به اسم جنی بود.

جنی و فارست تا سالهای نوجوونی با هم دوست بودن. هر بار که بقیه دنبال فارست راه میفتادن، جنی فریاد میزد: بدو فارست، بدو!
و فارست انقدر سریع میدوید که حتی با دوچرخه و ماشین هم کسی بهش نمیرسید. فارست به واسطه همین استعدادش، تونست به موفقیتهای زیادی برسه .
ولی یه جایی از این فیلم، خیلی برام جالبه. فارست به دلیلی(!) تصمیم میگیره بدوه. تو فیلم، فارست دلیلش رو نمیگه، خبرگزاریها و مردم هم فکر میکنن فارست به خاطر صلح جهانی یا همچین چیزی میدوه. در حالی که خود فارست میگه: نمیدونم چرا، اما دلم میخواست بدوم!
فارست به مدت سه سال و دو ماه و چهارده روز و شانزده ساعت دوید! و سرانجام یک روز میانه راه دویدن رو تموم کرد و گفت: خسته ام، میخوام برگردم خونه!

---

گفتم دیگه، این قسمتش خیلی برام جالبه. به نظر من، اگه نگیم همه، خیلیا یه استعدادی دارن که تبدیل میشه به جان پناه و سنگرشون. یه نفر ساز میزنه، یکی ورزش میکنه، یکی مینویسه، اصلا یکی استعداد معنویش زیاده و قرآن میخونه...
استعداد شما چیه که میشه جان پناهتون؟

چند روزی هست که دنبال استعدادی میگردم که به نوعی نقش جان پناه داشته باشه و در مواقع سخت زندگی انجامش بدم ولی فکر کنم استعدادی ندارم   ( چون هیچ چیزی به ذهنم نمیرسه )

سلام 
گلبرگ بسی مرسی . حرفات بسی قشنگ بود 
کاشکی تو پست هایی که میخواهیم کار را بسپاریم دست خود بچه ها و بهشون بگیم این حس قشنگم یه جایی بیاریمش 
من بسی زودرنجم. میدونم. ولی شاید کسی مثل من زودرنج باشه و با این پست ها ناراحت بشه و از کانون زده بشه  حس همدردی بسی قشنگه. وقتی باشه قصه خیلی فرق میکنه.

بسی مرسی مهربون
واسه متن های قشنگ در مورد نماز یک دنیا ممنون  خیلی خوبه

---

یه چند ماهیه تلاش کردم به برنامه نوشتم که بذارم رزومه ام. حالا مرحله آخرشه و تازه فهمیدم واویلا چقدر این مرحله سخته   
و اگه این مرحله رد نشه عملا کاری نکردم.
و این برنامه به درد نمیخوره

یه استخدامی زدن برای بانک ملت. اگر کسی میخواد بزنه ای استخدام داره.
  برای زن فقط کارشناسی میخواد. و من کارشناسی و ارشدم فرق داره و نمیتونم شرکت کنم
دلم میخواد آه بکشم. ولی آه نداره. درست میشه بالاخره 


دیروز دوباره درد شروع شد  گرفتگی ماهیچه چقدر بد. خداروشکر الان خوبم. باید ورزش را انجام بدم. ولی انجام نمیدم

دیگه اینکه دقایقی پیش مراکش بررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررد
خدایا شکرت. یه نماینده مسلمان صعود کرد   بعد بازی سجده شکر کردن بازیکن ها
کاش ما هم آمریکا را میبردیم. تو دلمون موند.
  آیا میدانستید بین اسپانیا و مراکش فقط یه تنگه جبل الطارق وجود دارد؟


هوا بارونیه. خدایا دعا میکنم سال دیگه ، با اومدن باران استرس نگیریم  دعا میکنم همه اونایی که با اومدن باران ناراحت میشن و استرس میگیرن. منبع نگرانیشون حل بشه


یه چی دیگه هم بگم. یه مجموعه آموزشی شرکت کردم. در مورد مادری. برام جالبه. میخواستم بگم اینجا شما هم اگر دوست داشتین دوره را ثبت نام کنین شرکت کنین. ولی ترسیدم قوانین نذاره نگفتم. دوره بازم بهمن ماه تمدید میشه. دو جلسه اشو گوش دادم. خوب بود. 

این روزا مشکل مالی بسی به چشم میخوره. از اون مشکل اساسیا. از اونا که یعنی نمیشه؟ اگه نشه چی،؟ یعنی این چند سال تلاش میره هوا؟ یعنی با همه این تلاش ها شکست خوردیم؟ یعنی چی میشه؟
یاد تک تک روزایی میفتم که از استرس بی پولی به شدم. ولی در لحظه آخر. تو لحظه ای که مطمئنی که دیگه تموم شد خدا درستش میکنه.
کاش تو این شرایط منم میتونستم به خانواده ام کمک کنم


چند روز پیش رفتم برای شکست. خداروشکر میکنم نشد. دیگه خیلی خسته شده بودم.  خیلی فشار روم بود. هیچ انگیزه ای نبود برای ادامه. ولی خداروشکر رد شد. خدایا مرسی که نذاشتی . 

پارادوکس عزیز منم فارست گامپ را دیدم. ولی یه جاهاییش خیلی ناراحت شدم. از دست زنه.
قصه اش خیلی عجیبه واقعا. خیلی عجیب. 
منو یاد جمله اول این میندازه 

ببخشید خیلی شد. خیلی وقت بود حرف نزده بودم.
یادداشت ها هم موند. 
دفعه بعد میام جواب میدم. دلم میخواد امشب که کمتر نشستم پای کامپیوتر یه دل سیر قرآن بخوانم امیدوارم بشه

سلام
روژان / ۱۹ مهر / ۵۷ روز خوب
۱۰ صلوات فرستاده شد.
راستی روز چندم چله صلوات هستیم؟
یادم رفت بگم.
از رزا  و حنیفا بابت قبولی سرپرستی گروه تشکر میکنم.  
خدا خیرتون بده

سلام دخترا خوبین : ) ؟ 

نقل قول: روژان / ۱۹ مهر / ۵۷ روز خوب

ایول روژان پرچم بارانو داری میبری بالا   همینجوری قوی میریم جلو   یه قدم تا دوماهگی 

---

نقل قول: یآرا از 7 آذر، 8 روز بدون خ.ا، التماس دعا

خداقوت   محتاجیم به دعا 

---

نقل قول: دلم میخواد آه بکشم. ولی آه نداره. درست میشه بالاخره 

ان شاءالله به زودی همه چی درست بشه 

---

نقل قول: از رزا  و حنیفا بابت قبولی سرپرستی گروه تشکر میکنم.خدا خیرتون بده 

خیلی ممنونم عزیزدلم   

---

نقل قول: چند روزی هست که دنبال استعدادی میگردم که به نوعی نقش جان پناه داشته

منم یه مدت طولانیه که دنبال هدف زندگیم می گردم   و فعلا به نتیجه قابل توجهی نرسیدم ولی امیدوارم 

---

حنیفا/ 13 شهریور/ 95 روز خوب به لطف امام حسن مجتبی علیه السلام 

---

 دخترا یه سری موانع دارم میشه برام دعا کنین که حل بشن   خیلی به دعاتون نیاز دارم 

سلام

خوبین؟

پارادوکس ، حنیفا   کتاب  مهندسی سرنوشت رو اگه تونستین از طاقچه بخونید . میتونه کمکتون کنه تا حدودی  

سلام
بچه ها  دوران خیلی بدی رو پشت سر گذاشتم این مدت ک کم پیدا بودم..
و خب اومدم که یه مدت مرخصی بگیرم و برم از کانون فعلا..

اینم اخرین وضعیتم که امشب خراب شد:
ویلو/ ۱۶ آذر/ ۰ روز خوب
علتشم.. عادت و به سری علتای پنهانی که نمیدونم 
شاید غلظت افسردگی این مدت موثر بوده.
و اینکه هی به روزشمارم فک میکردم و نا امید میشدم.

چطوری باید مرخصی گرفت؟ همینکه بگم یه مدت قراره نباشم کافیه؟
تو همه ی تاپیک هایی که فعالم باید بگم؟

سلام

ویلو جان ان شاء الله که خیر باشه و با خبرهای خوب برگردی

نقل قول: چطوری باید مرخصی گرفت؟ همینکه بگم یه مدت قراره نباشم کافیه؟
تو همه ی تاپیک هایی که فعالم باید بگم؟

آره عزیزم..تو تاپیک هایی که فعالی بگو

از 7 آذر
ده روز بدون خ.ا
دیشب تا مرز . . . رفتم
ولی دیگه نفهمیدم چیشد صبح که بیدار شدم... خوابم برده بود قبل از اینکه کاری کنم

آرام/۱۷ آذر/ ۱ روز پاک 

این بار ، آخرین تلاشم برای پاکی هست ، 
اگه شکستی رخ داد، دیگه برای پاک بودن تلاشی نمی کنم ، نمی گم غرق اش می شم ، اما تلاش هم نمی کنم و به حال خود رها میشه....
خب ..
دوباره از دلایل اش شروع می کنم به خوندن 
دوباره روش ها رو به خاطر میارم 
و اقدامات لازم برای لحظه بزنگاه رو مشخص می کنم.....
اگه کسی چیز خوبی یادش هست می تونه بهم بگه ،یا برام دعا کنه ....

نقل قول: آرام جان راه حلی هم برای مواردی که مطرح کردی داری ؟ اگر جوابی داری لطفا برای من هم بنویس . دوست دارم بدونم ایده و راه حل های دیگر دوستان چی هست ؟ 

بقیه هم میتونن من رو در زمینه جدی نگرفتن زندگی و هم چنین عزت نفس راهنمایی کنند ؟ 

من خودم تو این قضیه موفق نبودم 
اما کتاب خودت باش از رضا داداشی  که برای عزت نفس نوشته شده خیلی کمک ام کرد 
به طور کل کتاب های این نویسنده ، که خودش ترک کرده و متحول شده رو پیشنهاد می دم، تو موضوعات مختلف کتاب داره

آرام
بعضیا هستن تو کانون به این مدل پست ها اعتبار منفی میدن. من خودم گرفتم 
اون موقع ناراحت شدم که درک نشدم ولی الان که میرم پست ها را نگاه میکنم میگم آفرین چه خوش موقع منفی دادن
ولی من دل منفی دادن ندارم
فقط یه جمله.
چطوری حاضری برای ترک چیزی که تو رو یه راست میبره جهنم دیگه تلاش نکنی

نمیدونم فوتبال میبینی یا نه. 
ولی نتیجه پاکی و خ.ا تو دنیا از نظر من مثل بازی حذفیه تو فوتبال میمونه 

یا میبری تو این دنیا و میری بالا تو بهشت
یا میبازی تو این دنیا و میری پایین جهنم


میدونم چیزای دیگه هم مهمه تو بهشت و جهنم .ولی اینم گناه کبیره است .شوخی نیست. مستقیم جهنم.  

سلام دخترا روزتون بخیر چطورین؟
حنیفا به شدت به دعاهاتون نیاز داره یه مشکلی هست که شاید با دعاهاتون گره از مشکل من بنده خدا حل بشه 

نقل قول: و خب اومدم که یه مدت مرخصی بگیرم و برم از کانون فعلا...

امیدوارم با حال خوب و خبرای خوب برگردی پیشمون 

---

نقل قول: یارآ /از 7 آذر ده روز بدون خ.ا

ایولا  

---

نقل قول: پارادوکس ، حنیفا   کتاب  مهندسی سرنوشت رو اگه تونستین از طاقچه بخونید . میتونه کمکتون کنه تا حدودی   

ممنون حتما

---

نقل قول: آرام/۱۷ آذر/ ۱ روز پاک 
این بار ، آخرین تلاشم برای پاکی هست ، 
اگه شکستی رخ داد، دیگه برای پاک بودن تلاشی نمی کنم ، نمی گم غرق اش می شم ، اما تلاش هم نمی کنم و به حال خود رها میشه....
خب ..
دوباره از دلایل اش شروع می کنم به خوندن 
دوباره روش ها رو به خاطر میارم 
و اقدامات لازم برای لحظه بزنگاه رو مشخص می کنم.....
اگه کسی چیز خوبی یادش هست می تونه بهم بگه ،یا برام دعا کنه ....

دمت گرم که بازم شروع کردی   ان شاءالله آخرین تلاشت برای پاکی باشه و تا آخرش پاک بمونی   اما از اولش اینجوری فکر نکن خیلیا رو میشناسم یه سالو رد کردن و باز مبتلا شدن به این گناه اما بلند شدن چه عددای خفنی رو تجربه کردن که بلند شدن بعد اون عددا خدا میدونه چقد مشکله : ) به جای این بگیم خدایا تموم تلاشمونو میکنیم که گناه نکنیم و اگر اشتباه و کوتاهی کردیم سریع توبه کنیم و برگردیم   خدا تلاشمونو میبینه تلاش کنیم و خدایی ناکرده بخوریم زمین خوبه ؟ یا همینجوری بشینیم دست رو دست بزاریم 
همین هدف شیطونه که ما بیخیال راه راست بشیم
یادمه عددتون کلی زیاد بود یه مدت پس شما توانایی عددای بالاتر و پاکی ابدی رو دارین   نزاریم انقد دلمونو شیطون سیاه و تار کنه که از حق بخوایم رو برگردونیم 
ما مشتاقانه منتظر موفقیتای آرام خانوم هستیم و قراره تو جشن پاکیش کلی کیک و غذا بخوریم 

---

نقل قول: میدونم چیزای دیگه هم مهمه تو بهشت و جهنم .ولی اینم گناه کبیره است .شوخی نیست. مستقیم جهنم

---

حس میکنم خیلی سکوت و کور شده اینجا نه مسابقه ای نه عهدپاکی نه دورهمی دخترا نظری ندارین که چیکار کنیم که یکم اینجا حال و هوای بهتری بگیره؟