کانون

ممنون عزیزم


منم برم برنامه هامو بنویسم برای ماه  خرداد


راستی برای این ماه پلنر جذاب سفارش دادم .. قبلا همیشه انتخابم دفتر ساده بود اما این بار  چون یکم دچار یکنواختی شدم  میخوام تنوع بدم. 

سلام 

پارادوکس / ۲۱ روز پاکی 


روزِ خسته کننده ای داشتم ، نمیدونم اصلا چطور گذشت . هر زمانی که امتحان سختی داشته باشم و استرسم زیاد باشه از نظر جسمی ضعیف میشم و غالبا دندون هام درد میکنند ‌. لثه  به خاطر دندون درد و دندون های عقلی که درمیان ملتهب شده و زخمی هست کلا نمیتونم مرحله ی جویدن و انجام بدم ، بدونِ جویدن غذا رو میبلعم و مشکلِ معده م حادتر شده و انگار غذا تو گلوم میمونه و  حسِخفه شدگی ایجاد میشه . دو روزه به خاطر شرایطِ جویِ هوا آب قطع شده . کارتِ ورود به جلسم به خاطر مشکلاتی صادر نمیشه . امروز قهوه ی زیادی مصرف کردم و کافئینِ زیاد نه تنها خستگیم و رفع نکرد بلکه تپشِ قلبم و زیاد کرده . امشبم بیدار خواهم موند چون امتحان دارم ، گرچه حضورم در جلسه ی امتحان هم در هاله ای از ابهام هست 
تنها امیدم به پاکی و آرامشِ قلبی ای که به خاطرش دارم هست .

سلاااااام


من  برنامم رو نوشتم  بچه ها

ببینم نفر زرنگ بعدی کیه  ؟؟؟   

سلام بچه ها خوبید 
۸۱ روز پاکی /اسفند Tvab /10
بچه ها برام دعا کنید 
حالم بهتر شده 
خدا رو شکر 

سلام دخترا 

خوبین؟

صحبت های خوبی داشتید تو پست هاتون، پست هارو میخوندم ولی نشد که مشارک کنم

و برنامه ریزی هم یکی از مهم ترین موضوعاته برای من که یکم روزهام خلوت تره شه ان شاالله میرم سراغش

و اینکه لطفا تو دعاهاتون برای منم دعا کنید خیلی نیاز دارم

سلام عزیزم
ناراحت شدم. 
چیزی که به نظر من می رسه، 
احساسات رو نمیشه حذف کرد اما موقتا بهشون بگو استپ بعد ببین اصل مشکل کجاست که نتیجه ش میشه سریالی شدن.
نخ تسبیح رو پیدا کن و باز هم به دور از احساس براش راه حل پیدا کن. 

مثلاً
احساسات رو که فعلا خاموش کردی نشستی بررسی کنی می بینی عقب موندگی باعث استرس میشه و استرس باعث لغزش. حالا یکم میای عقب تر ببینی چی باعث عقب موندگی میشه؟ 
به این سوال فکر کن. 
دو حالت داره 
میتونی بهترش کنی، حتی یذره » برنامه معقول بریز و تلاش کن و بابت ذره ذره تلاشت به خودت آفرین بگو.
نمیتونی بهترش کنی به هیچ وجه » بپذیرش و برو تلاشت رو بذار روی چیزی که میتونی بهترش کنی، مثلا بقیه فصل ها، بقیه درس ها

یک پیشنهاد دیگه در کنار بالایی اینکه 
دوچیز رو تخیل کن
۱) با همین فرمون جلو رفتی و روز کنکوره. ببین که نمیتونی و میگی ای بابا این خیلی آسون بود همون دو ماه رو خونده بودم می‌تونستم جواب بدم! بعد ببین روز اومدن نتایجه و...

۲) تخیل کن از الان تغییر مسیر دادی و روی چیزهایی که میتونی تغییر بدی متمرکز شدی و روز کنکور به خدا میگی خدایا به امید تو من تمام تلاشمو کردم. روزی من رو بدون سختی بهم بده. بعد با آرامش میری سر جلسه و یک تعدادی از سوالا رو می زنی بقیه رو هم کنار می‌ذاری.

نظرت چیه؟ کدوم فیلمو ترجیح میدی؟

عارفه جانم ممنونم عزیز 

فقط 

نقل قول: احساسات رو نمیشه حذف کرد اما موقتا بهشون بگو استپ بعد ببین اصل مشکل کجاست که نتیجه ش میشه سریالی شدن.

نخ تسبیح رو پیدا کن و باز هم به دور از احساس براش راه حل پیدا کن. 

این بخشو متوجه نمیشم 

---

اره عدم پذیرش خیلی بده 
اینکه خودایده المو میخوام 
ضعیف شدم ...
با کوچکترین خستگی میرم سایت بعد هم ....

خب من خراب کردم 
ولی بابتش خیلی از خودم عصبانی نیستم.
یه طرح بلند مدت ریختم..
و دارم‌ جزئیات اذیت کننده رو حذف میکنم یکی یکی..ولی از اون دست آدمایی هستم ک زود ناامید میشه..ولی خب به خودم گفتم که پیشرفتی که توی بلند مدت داشتی رو ببین و یهو نزن زیر همه چی و همه چیزو خراب نکن.

این مدت نبودم چون حالم خوب نبود . میدونم که قرار بود سعی کنم زود به زود بیام.. 

دلایل شکست ایندفعه هم اینا بود:
دست ورزی از روی عادت
عصبی بودم
ناراحت بودم که چرا اوضاع رو روال نیست
حس خوب و سرگرمی نداشتم 
و دائم با موضوعات انرژی بر و اصاب خورد کننده در تماس بودم.

ویلو/ ۲۹ اردیبهشت/ ۱ روز خوب

---

تازه حواسم اصلا به کانون نبود و سابقه ی درخشان مکتب خونه‌م (تنها چیزی که بهش افتخار میکردم) رو از دست دادم.

سلاااام دختراااا

سلام از رزای بی معرفت به دخترای بامعرفت بارااان

روزمون مباررررک دختراااا، عیدتونم مبارررک

خب میدونم شما وقت گذاشتید و واسم نوشتید که لطف کردید البته، و من جوابی ندادم، ازم خواستید مطالعه کنم درمورد حجاب و با فکر جلو برم،فک میکنم مشکل همینجاست، من ترس از تغییر دارم، در حقیقت ترجیح میدم کمترین اصطکاک با محیط اطرافمو پیدا کنم و شاید مقبولتر باشم! این تغییره واسم مشکله و نگرانم تغییر رو نتونم حفظ کنم یا قضاوت بشم یا کلی چیزای دیگه....حالا اینکه تو بضی موارد آدمای مذهبی تر رو از نظر فکری باهاشون هم خوانی ندارم و یکم رو رویم تاثیرگذاشته هم شاید یه گوشه کاره...البته که تو خیلی مواردم باهاشون هم عقیدم به هرحال اگرچه میدونم این ترس و بیرون نیومدن از حاشیه امن خوب نیست پلی خودمو به خدا سپردم، به دستای مهربون خودش، ازش خواستم از صمیم قلبم که در نهایت رو راه درست منو بذاره....البته که شاید خدا توقعش از بندش متفاوت باشه.ولی فعلا در خودم نمیبینم...ولی همین که اینجا درموردش صحبت کردم و فکر کردم متوجه شدم که حداقل آنچه در حال حاضر هستم رو باید حفظ کنم، یعنی سعی کنم معمولی حدوسط باشم و طی التهابات جامعه بدتر نشم، بازم التماس دعا دارم ازتون.

خب قصد داشتم خیلی کم بنویسم که نشد
آسمان جانم فک کنم قبلا درمورد این سایتی که میگی باهم صحبت کردیم، به نظرم برای چند ماهی دست کم عقب بندازش..‌.بگو فعلا تا کنکور سر نمیزنم بهش...بگو نمیخوام بعدا فکر اینکه همه تلاشمو نکردم اذیتم کنه و وقت برای سر زدن بهش زیاده....شاید عقب انداختنش کارتو راحتتر کنه، شایدم نه.

زینبی جان، شما فک کنم آمار پاکیات بالاست درست میگم؟ میشه درموردش صحبت کنی لطفا؟

Tvab و پارادوکس عزیزم چقدرررر دیدن عدد پاکیهاتون خوشحالم کرد

دنیرا جان همینکه تونستی با مشاور درموردش صخبت کنی به نظرم گام بزرگیه، امیدوارم کمکت کنه


ویلو جان، خیییلی تو موقعیت مشابهت بودم، حال بد، اضطراب و ناراحتی که باعث خ‌.ا میشه و خ.ا که حال بد رو گاهی تشدید میکنه گاهی ام باعث بی خیالی و لذت موقت میشه....ولی مهم اینه که ته تهش همونطور که آسمان گفته انگار یه چیزی سرجای درستش نیس، دلمون با این کار مزخرف نیست...منم چند روزه پاکم ولی کیفیت پاکیمو نمیپسندم پس فعلا از صفر شروع میکنم که اعلام روزام اینجا باعث بشه بیشتر مراقبت کنم...

رزا/ 31 اردیبهشت/0 روز خوب

عارفه جان و سنا بانوی عزیز مرررررسی که هستید، چقدر بودنتون باعث دلگرمیه

نقل قول: فقط 

نقل قول: نوشته است:احساسات رو نمیشه حذف کرد اما موقتا بهشون بگو استپ بعد ببین اصل مشکل کجاست که نتیجه ش میشه سریالی شدن.

نخ تسبیح رو پیدا کن و باز هم به دور از احساس براش راه حل پیدا کن. 

این بخشو متوجه نمیشم 

ببین ما وقتی با خشم، یا با غم یا با احساسات دیگه شروع می کنیم به فکر کردن دچار خطا میشیم. 
ممکنه بگی
من نمیتونم، 
حالا مثلاً انجام دادم، چه فایده ای داره؟
و ...

خوبه احساسات باشن،
ولی به عنوان trigger
یعنی چیزی که تلنگر رو بزنه که بشینیم فکر کنیم درست و حسابی.
نه اینکه در فرآیند فکر کردن باشن ‌.


من میگم 
موقتا احساساتت رو خاموش کن. بهشون بگو باشه بهتون رسیدگی می کنم فعلا می خوام فکر کنم. این قابلیت در تو هست، اگر تا حالا کشفش نکردی الان امتحانش کن، میشه.


امیدوارم واضح شده باشه.

سلام دخترا روزتون مبارکااااا

---

نقل قول: آسمان جانم فک کنم قبلا درمورد این سایتی که میگی باهم صحبت کردیم، به نظرم برای چند ماهی دست کم عقب بندازش..‌.بگو فعلا تا کنکور سر نمیزنم بهش...بگو نمیخوام بعدا فکر اینکه همه تلاشمو نکردم اذیتم کنه و وقت برای سر زدن بهش زیاده....شاید عقب انداختنش کارتو راحتتر کنه، شایدم نه.

نه رزا جان ...
پرونده رابطه عاطفی بسته شد 
این سایت مستهجنه 
من سابقه یک سال پاکی چشم داشتم 
چرا اخه 

---

(1402 ارديبهشت 31، 20:56)عارفه نوشته است: [ -> ]

نقل قول: فقط 

نقل قول: نوشته است:احساسات رو نمیشه حذف کرد اما موقتا بهشون بگو استپ بعد ببین اصل مشکل کجاست که نتیجه ش میشه سریالی شدن.

نخ تسبیح رو پیدا کن و باز هم به دور از احساس براش راه حل پیدا کن. 

این بخشو متوجه نمیشم 

ببین ما وقتی با خشم، یا با غم یا با احساسات دیگه شروع می کنیم به فکر کردن دچار خطا میشیم. 
ممکنه بگی
من نمیتونم، 
حالا مثلاً انجام دادم، چه فایده ای داره؟
و ...

خوبه احساسات باشن،
ولی به عنوان trigger
یعنی چیزی که تلنگر رو بزنه که بشینیم فکر کنیم درست و حسابی.
نه اینکه در فرآیند فکر کردن باشن ‌.


من میگم 
موقتا احساساتت رو خاموش کن. بهشون بگو باشه بهتون رسیدگی می کنم فعلا می خوام فکر کنم. این قابلیت در تو هست، اگر تا حالا کشفش نکردی الان امتحانش کن، میشه.


امیدوارم واضح شده باشه.

متوجه شدم ...
اره  خیلی بده من تخلیه احساساتم با خودارضاییه 
نمیدونم چه ربطی داره ...
شاید باورتون نشه ولی وقتی استرس دارم یا عصبانیم تحریک میشم 
من معمولا به خودم میگم اول به احساسات برسم تا خاموش شن بعد منطق ...
شاید غلطه 
نمیدونم...

---

اوضاع از دیروز بهتره شکر خدا 

سلام دخترا
حالتون خوبه
روزتون مبارک باشه
بچه ها امروز روزهفتم پاکیمه
شاید برای شماها خیلی عدد کوچیکی باشه
اما من هیچ وقت یک هفته پاکی کامل ذهنی وجسمی از نظر خودارضایی نداشتم

سلام   

پارادوکس / 31 اردیبهشت / 1 روز پاکی 

شبی که نوشتم نباید لغزشی داشته باشم این اتفاق افتاد ، دلیلی و یا توجیهی ندارم . در کشمکش ذهنی ای که داشتم اون خیال پردازی که تحت تاثیرش بودم من رو به سمت لغزش سوق داد . یک شبِ سختی که فرداش امتحان داشتم . امتحانِ بعدی رو هم با وجود 6 ساعت خواب در دو روز خوب ندادم . 
روزِ بعدی هم با لغزش سپری شد ، لغزشِ اول ناآگاهانه بود . لغزشِ دومی که داشتم فرار بود . فرارِ آنی از سنگینی درس و مشکلات و تجربه ی یک لذتی که توهم بود و هست . 
نذاشتم لغزش هام تکرار بشه ، بیشتر در فضای گروه و دوستانم قرار گرفتم و درس خوندم . 
در دو روز گذشته کنترل نگاهِ قابل قبولی نداشتم . 

امروز هم با عفونت و دندان درد ، سردرد و حالتِ تهوع ناشی از بیخوابی ، سختیِ نبودِ گوشی ، مشاجره و ناراحتی سپری شد تا الان که میخوام درس بعدی رو شروع کنم . تعددِ زیادِ وظایفِ من در کنارِ اتفاقاتِ ناگهانی باعثِ سردرگمیِ من شده ولی خب چون زمان به سرعت پیش میره نمیتونم توقف کنم و یک بازبینی کلی داشته باشم و استراحت کنم . 
بیشتر از همه چیز تحت تاثیرِ فضای ناآرومی که تجربه میکنم قرار میکنم ، بقیه ی کارها رو من باید درست کنم که اگر مواظبِ خودم باشم همه چی و حل میکنم . توکل به خدا 

 خیلی زیاد از خدا دور شدم ، قبل تر ها خیلی بیشتر از الان مشتاقِ معنویت بودم و عملگرایی بیشتری داشتم ، شبیهِ یک اتصالی که قطع و وصل میشه هست .


طبق پایش ماهانه : 4 روز لغزش داشتم ، لغزش هایی که در 7 و 8 اردیبهشت بوده خیلی سخت گذشته و از نظرِ جسمی روحی اثراتِ منفی داشته.
 کنترلِ نگاه و ذهنِ متوسطی داشتم . خواب خوب و کمی داشتم . 
3 روز قرصِ خواب مصرف کردم . تغذیه ی خیلی بدی دااشتم و تمامِ هفته ها فست فود ثبت شده . 
بیشتر از دو هفته پیاده روی داشتم . مطالعه ی غیر درسی یک هفته بوده .
ساعاتِ سپری شده با خانواده زیاد هست و نتونستم کاهش بدم ، از این بابت سختیِ زیادی رو متحمل شدم . 



 نمیدونستم روز دختر هست ، الان با دیدن پست ها مطلع شدم . 
 روزِ دختر و به شما دوستانِ عزیز تبریک میگم