بسی وسوسه بودم .
چه خوب شد پاک موندم. خدایا شکرت. امروز روز عهد با امام رضا بود
چقدر شرمندم پیش امام رضا
کاش آدم بهتری بودم واقعا.
خدا کنه هممون به پاکی ابدی برسیم
ریحانه خانم جان بسی خوش برگشتی
ماشالله چه دست پر اومدی
انشالله همیشه خوش خبر باشی
سلام
خوش برگشتی ریحانه جون
چه خبر خوبی برامون آوردی
بچه ها میدونستید پاکی هاتون چقدر به هممون انرژی میده
رعنا جان خیلی خوشحالم پاکی
مسلما عهد نامه پاکی به بقیه هم کمک میکنه
بقیه دخترا کجایین
(1400 دي 27، 16:26)سنــا نوشته است: [ -> ]نقل قول: تصمیم جدید من
تمام تلاشم رو می کنم تا 30 روز پاک باشم. از همین لحظه. 27/10/1400 تا 27/11/1400 پاک بمونم.
دیروز رفتم یه مقبره شهدا هست تو پارک نزدیک خونه مون و فاتحه فرستادم.
دیگه توکل بخدا...
چقدر عالی سارا جان
ان شاء الله تو تصمیمی که گرفتی ثابت قدم باشی
نقل قول: قبول دارید که بزرگترین راهکار برای جلوگیری از لغزش ازدواج هست؟ یا من دارم اشتباه می کنم. واقعا نمی دونم. چون خودم همیشه می گم ای کاش شانس ازدواج مجدد با یه فرد مناسبم رو داشتم.
درسته ازدواج خیلی تاثیر داره و قطعا کمک کنندست
اما اون کسی که طعم خ.ا رو چشیده و بهش عادت کرده حتی بعد ازدواج هم ممکنه براش مشکلاتی به وجود بیاد
مگر اینکه مدتی از ترکش گذشته باشه و بعد ازدواج کنه
البته خودت هم اشاره کردی به شرطی که ازدواج مناسبی هم باشه
و انگیزه هم خیلی مهمه ؛ من خودم یه انگیزه خیلی قوی داشتم و دارم که کمکم کرد پاک بمونم .
قبل ازدواجت مبتلا نبودی سارا جان؟
سلام دخترا و سنا جان
خوب هستید؟
امروز تا الان که پاک موندم. وسوسه خیلی زیاده و برام خیلی سخت می گذره واقعا در حدی که برخورد لباسم به تنم باعث تحریک می شه ولی انگیزه قوی دارم و می دونم که خدا اینکارو دوست نداره. پس به عهدم برای 30 روز پایبندم.
سنا جان من از 6 سالگی مبتلا بودم ... متاسفانه..... و البته بعد ازدواج و در مدت ازدواج شاید فقط یکی دو بار پیش اومد که شوهرم سر کار بود و گرنه اصلا دیگه موردی نبود.
به مرور هرچی سنم بالاتر رفت خب بیشتر شد. تا الان که دیگه به حداکثر خودش رسیده. قبل اینکه بیام اینجا و با محیط و بچه ها آشنا بشم تا روزی بیش از 10 بارم می رسید. یعنی انقدر زیاد بود که نمی شمردم.
به حدی که حس کردم بیمار باشم و پیش روانشناس و بعد روانپزشک رفتم. هیچ فایده ای هم نداشتن.
می گم قبلا گفتم بیشتر از 7 روز نتونستم پاک بمونم ولی اینبار واقعا فرق داره.
امروز که حالم خیلی بد بود هم رفتم مقبره شهدا. الان برگشتم خونه.
خیلی موثره.
شما یا دخترای دیگه چطور؟ مثل من روزی چندین بار مبتلا بودید یا نه مثلا یک بار در هفته؟
من سعی کردم ارتباطم رو با دوستام کمتر کنم که در مورد روابط شون صحبت نکنن که باز بدعهدی کنم.
دیگه خلاصه فعلا 3 روز هست پاکم. البته الان وسوسه م خیلی شدیده که بالاتر توضیح دادم.
سلااام دخترااا
سارا جان فک کنم تجربه های ماها در عین شبیه بودنشون باهم تفاوتایی هم دارن و هرکدوم یه سری چیزا رو به طور خاص خودمون
تجربه کردیم. واقعا قابل تحسینه که 3 روزه تونستی دووم بیاری و به نظرم خیلی بیشتر از اینم میتونی پیش بری
سلام رزا جان
بله دقیقا
دیشب خیلی حالم بد بود. تقریبا تا 7 صبح بیدار بودم و بعد خوابم برد که الان بیدار شدم.
دیگه وسوسه خیلی شدید بود ولی با لطف خدا گذشت.
مرسی که توضیح دادید.
تازه داره دستم میاد چطوری با سایت کار کنم
سلام به همگی
راستش چندماهه اصن اوضاعم خوب نیست
روتین این مدت همش سردرگمی، شکست، ناراحتی، حموم، توبه، مرتب کردن و این چرخه همینطور ادامه داره و همینطور دارم درجا میزنم و هیچ پیشرفتی نمیکنم
بنظر من بیش از اینکه یک نیاز جسمی باشه، یک نیاز روحیه
چون اگه جسمی بود با روزی یک بار تموم میشد میرفت ولی نیست
عادت کردم فقط واسه پرت کردن حواسم از مشکلات و نگرانی ها، هر چقدر هم کوچیک باشن، به خ.ا و پ.و.ر.ن پناه ببرم تا دوباره برگردم به همون چرخه و عملا هیچ هیچ لذتی توش نیست و همش عذابه
باید یه کار متفاوت کنم و این روال رو تغییر بدم چون واقعا دارم خودم و زندگیم رو نابود میکنم
باید افکارم رو کنترل کنم
-----
بنابر تجربه من نیز وقتی خ.ا بخاطر نیاز جسمی نباشه، با ازدواج هم درست نمیشه و حتی بدتر میشه
ریحانه جان چقدررر از این نوشتت حس خوب گرفتم. چند روزه دقیقا دوباره تو این چرخه لعنتی افتادم و واقعا امیدم کمرنگتر شده ولی وقتی میبینم آدمای دیگم شبیه منن و دارن مقاومت میکنن یکم به خودم میگم رزا خودتو جمع و جور کن
سارا تا 7 بیدار پوندی و مقاومت کردی
دمت گرم. جدا خدا چه بنده های خوبی داره. موفقیتتون حتمیه دخترا
جوپیتر جونی کار نشد نداره میبینی چاره ای نیست باید بخوایم و مقاومت کنیم. بدون تلاش به دست نمیاد
(1400 دي 30، 16:18)Roza_r نوشته است: [ -> ]ریحانه جان چقدررر از این نوشتت حس خوب گرفتم. چند روزه دقیقا دوباره تو این چرخه لعنتی افتادم و واقعا امیدم کمرنگتر شده ولی وقتی میبینم آدمای دیگم شبیه منن و دارن مقاومت میکنن یکم به خودم میگم رزا خودتو جمع و جور کن سارا تا 7 بیدار پوندی و مقاومت کردی دمت گرم. جدا خدا چه بنده های خوبی داره. موفقیتتون حتمیه دخترا
جوپیتر جونی کار نشد نداره میبینی چاره ای نیست باید بخوایم و مقاومت کنیم. بدون تلاش به دست نمیاد
سلام مجدد رزا جان
باید مقاومت کرد همین فقط. ریحان و ژوپیتر کاملا درست می گن. بحث نیاز جسمی به کنار نیاز روحی هم هست. شاید دلیل اعتیاد شدید من هر دوش با هم باشه.
آره جدا از اون ساعت 7 صبح دوباره ساعت 3 ظهر وسوسه شدید سراغم اومد تا الان ولی پاکم. نمی دونم شاید چند دقیقه دیگه همه چیز عوض شه.
ولی استدلال می کنم که اگر خ.ا کنم خب چند لحظه بعدش حال خیلی بدتری دارم پس سعی می کنم پاک بمونم. و نه واقعا من بنده خوبی نیستم. انقدر گیر و گره تو زندگیم هست که حد نداره و هرچه هست همه لطف خداست و شماها که انقدر خوب هستید و بقیه رو هم خوب می بینید.
مرسی.
من اگر بتونم اینبار 8 روز پاکی رو رد کنم میام جزو دوستایی که عهد می بندن همینجا.
(1400 دي 30، 19:11)سارا-1 نوشته است: [ -> ] (1400 دي 30، 16:18)Roza_r نوشته است: [ -> ]ریحانه جان چقدررر از این نوشتت حس خوب گرفتم. چند روزه دقیقا دوباره تو این چرخه لعنتی افتادم و واقعا امیدم کمرنگتر شده ولی وقتی میبینم آدمای دیگم شبیه منن و دارن مقاومت میکنن یکم به خودم میگم رزا خودتو جمع و جور کن سارا تا 7 بیدار پوندی و مقاومت کردی دمت گرم. جدا خدا چه بنده های خوبی داره. موفقیتتون حتمیه دخترا
جوپیتر جونی کار نشد نداره میبینی چاره ای نیست باید بخوایم و مقاومت کنیم. بدون تلاش به دست نمیاد
سلام مجدد رزا جان
باید مقاومت کرد همین فقط. ریحان و ژوپیتر کاملا درست می گن. بحث نیاز جسمی به کنار نیاز روحی هم هست. شاید دلیل اعتیاد شدید من هر دوش با هم باشه.
آره جدا از اون ساعت 7 صبح دوباره ساعت 3 ظهر وسوسه شدید سراغم اومد تا الان ولی پاکم. نمی دونم شاید چند دقیقه دیگه همه چیز عوض شه.
ولی استدلال می کنم که اگر خ.ا کنم خب چند لحظه بعدش حال خیلی بدتری دارم پس سعی می کنم پاک بمونم. و نه واقعا من بنده خوبی نیستم. انقدر گیر و گره تو زندگیم هست که حد نداره و هرچه هست همه لطف خداست و شماها که انقدر خوب هستید و بقیه رو هم خوب می بینید.
مرسی.
من اگر بتونم اینبار 8 روز پاکی رو رد کنم میام جزو دوستایی که عهد می بندن همینجا.
عزیزم دلم ما هممنون تو رو درک میکنیم چون خودمون این درد رو کشیدیم اما باید به بعدش فکر کنیم
که خب من این کارو کردم
تهش که چی چقدر قرار انجامش بدم چقدر قراره کم بیارم عزت نفسمو زیر این لذت چند ثانیه ای له کنم
چقدر سلامتیمو وارامشمو خرجش کنم
وقتی فکرش کنیم میبینیم واقعا ارزش نداره باید یه جایی بالاخره تموم شه دیگه
پس همین حالا از همین لحظه میگذارمش کنار
عزیز دلم هیچ آدمی نیست که گره نداشته باشه
شکست نداشته باشه
حاضرم قسم بخورم
اما میدونی هیچ چیزی نباید حال خوب ما رو بگیره
چند وقت رو تحمل کردی یعنی بقیشم میتونی تحمل کنی
بهت قول میدم فقط کافیه بخوای
سلام دخترا
امیدوارم حالتون خوب باشه
رهایی..۶ روز خوب به لطف خدای مهربون