کانون

(1401 آبان 19، 15:32)Roza_r نوشته است: [ -> ]من الان بنویسم هدف:خوندن دو وعده نماز اول وقت تا اخر سال، عادت انتخابی: خوندن نماز مغرب و عشا تا حداکثر یک ساعت بعد از اذان برای روزهایی که خونه هستم؟ 

آره خوبه رزا جان

حالا بهتون میگم بعد چطور از  کوچکترین قدم شروع کنید.

ولی روزایی که خونه نیستی چی؟ چطور امتیاز میدی؟



بقیه خانم ها کجایین چرا شرکت نکردین هنوز
مهلت ثبت نام تا فرداست

(1401 آبان 18، 19:53)Roza_r نوشته است: [ -> ]

نقل قول: پارادوکس./ ۱۸ آبان / صفر

عزیزم فکر کردن درمورد دلیل خ.او راهکار برای دفعه ی بعدیت یادت نره، یه موقعی ناراحت و ناامید نشی پارادوکس جان، زودی بلند شو

رزا جان وقتی دلیل لغزشم برای خودم محرز هست حس میکنم نوشتن این مسئله بیهوده باشه . چون مشکل از نقطه ای مشخص هست و هربار تکرار میشه 

---

نقل قول: پارادوکس و یارا
بسی ناراحت شدم از شکستتون  
چرا هیچی از علتش نمیگید ؟
چرا قبلش اورژانس نیومدین ؟
برنامه اتون برای پاکی چیه پس؟

  همینجوری خشک و خالی که نمیشه  
  منو دق ندین. من کلی امروز و دیروز دعوا کردم اعصاب ندارم. دعوا میکنما  

دختر پاک عزیزم توجهت باعث دلگرمی هست ، نوشته هات جای تامل داره و خوشحالم که نوشته هات و میخونم 

 من خیلی الکی لغزش داشتم ، در واقع میتونستم جلوش و بگیرم و اصلا مسئله ای نبود ولی یک دل نبودم و خیلی ساده درگیرش شدم و باعث تاسف هست . نبود کنترل ذهن و خواندن مطالبی مربوط این مسئله باعث لغزش شد . دو روزی بود که من مراقب اوضاعم نبودم . 
دلیل اورژانس نیومدنم شاید این بود که کمک خواستن یکم سخت هست و من کمی معذب بودم . سعی میکنم اگر دفعه بعد تکرار شد به اورژانس مراجعه کنم . 

---

نقل قول:   یه سوال 
اصلا در مورد شخصیت های همسر آینده فکر کردن درسته؟ 
وسوسه نمیاره ؟

شخصیت یا معیار ها ؟ ظاهری یا باطن و معنویات ؟ 
من چون در حال حاضر برای ازدواج برنامه ای ندارم سعی میکنم زیاد به مسائل زوجی و ازدواج فکر نکنم و تا حدودی موفق هستم ولی وقتی هم چیزی به فکرم میرسه خودم رو منع نمیکنم و سعی میکنم تو ذهنم حلش کنم و تموم بشه . 
به نظر من فکر کردن در مورد همسر آینده لازم هست چون اگر طبق معیارها و پیش زمینه های ذهنی وارد یک زندگی مشترک بشیم بهتره تا اینکه بدون فکر و پیش زمینه باشه . مثلا برای من مشخص هست که در آینده میخوام با شخصی ازدواج کنم که شخصیت پرتنش و پرخاشگری نداره و یا ظاهری اینکه قد بلند هست .. در مورد ظاهر زیاد فکر نکردم و معتقدم قسمت هست . اگر در همین حد و حدودها باشه وسوسه نمیشم . برای تو در همین حد هست ؟

---

نقل قول: ولی روزایی که خونه نیستی چی؟ چطور امتیاز میدی؟

به محض رسیدن بخونمش

نقل قول: رزا ، من هم تو قرار عاشقی ام ، برای اینکه بهتر بشم، میشه بهم بگی تو هم می خوای با گلبرگ همراه بشی و بیای قرار عاشقی  

بله به محض اینکه غسل کنم و نماز بخونم میام، هرچند من کلا یکم به خاطر دوره عادت طولانیم از این تاپیک همیشه فاصله گرفتم

نقل قول: رزا جان وقتی دلیل لغزشم برای خودم محرز هست حس میکنم نوشتن این مسئله بیهوده باشه . چون مشکل از نقطه ای مشخص هست و هربار تکرار میشه  

درسته نیازی به نوشتنش نیست، همین که به دلیلش واقفی خوبه، نیمی از مسیرو رفتی، چون گاهی لغزش میکنیم و زیادم فکر نمیکنیم از کجا شروع شد و یا برنامه خاصی برای رفع علت نداریم...

---

نقل قول:   یه سوال 
اصلا در مورد شخصیت های همسر آینده فکر کردن درسته؟ 
وسوسه نمیاره 

من شخصا زیاااد فکر کردم با وجودی که به جز این یک سال اخیر قبلا چندان پیگیر ازدواج نبودم الانم موردی پیش بیاد میرم میبینم فقط. ولی چون خیلی خیالپردازم ناخودآگاه ویژگی های پارتنرم تو ذهنم هست و البته خیالپردازی های زیاد و مکرر چرا باعث وسوسمه. ولی اینکه تو صرفا فکر کنی که دلم میخواد طرف مقابلم مثلا از حیث اخلاق و رفتار یا تحصیلات یا خانواده چطور آدمی باشه اصلا بد نیست. من یه بار تو حرم امام رضا با جزییات گفتم این مدل آدمی رو دوس دارم، حتی گفتم از نظر ظاهری اینجوری باشه  حالا اگه اطرافیانم بدونند شاید واسشون عجیب باشه چون عموما دختر پیگیر اینجور موضوعات نیستم ولی خب دهن ذهنمو که نمیتونم ببندم، بالاخره هر آدمی یه سری افکاری داره. صد البته که باید سعی کنیم خودمونم ویژگی های مدنظرو داشته باشیم

نقل قول:

نقل قول: نوشته است:رزا ، من هم تو قرار عاشقی ام ، برای اینکه بهتر بشم، میشه بهم بگی تو هم می خوای با گلبرگ همراه بشی و بیای قرار عاشقی  

بله به محض اینکه غسل کنم و نماز بخونم میام، هرچند من کلا یکم به خاطر دوره عادت طولانیم از این تاپیک همیشه فاصله گرفتم

تو این مدت می تونی یه جایگزین براش انتخاب کنی و موقع اذون اون جایگزین رو انجام بدی
من این کار رو می کنم و به خودم ستاره سبز رو می دم

نقل قول:  من یه بار تو حرم امام رضا با جزییات گفتم این مدل آدمی رو دوس دارم، حتی گفتم از نظر ظاهری اینجوری باشه 

این بخش از نوشته ت قشنگ بود    

---

 
اینجا ظاهرا همه همدیگه رو میشناسن و صمیمی هستن . این مسئله کمی باعث تعجب من شد 
دوست دارم منم فعالیت کنم و بقیه رو بشناسم و مثل شماها قشنگ احوال پرسی کنم ولی حسم شبیه اون بچه ای هست که گم شده و سردرگمه از کجا شروع کنه ؟ چیکار کنه ؟ جز اعلام وضعیت ها فقط میخونم 

---

 
دوست دارم مسابقه زندگی خوب شرکت کنم ولی کمی سخته و سردرنمیارم چطوری باید اعلام وضعیت کنم . 
کلا بخش برنامه ریزی پیچیده هست 

سلام دخترا 
آسمان / ۱۵ آبان / ۴ روز خوب 
یه دور شکست خوردم روم نشد بیام بگم 
صلوات ها رو فرستادم   
روز ۸ چله هستیم 
من از درون احساس تنهایی میکنم 

نقل قول:

نقل قول: نوشته است:ولی روزایی که خونه نیستی چی؟ چطور امتیاز میدی؟

به محض رسیدن بخونمش

خوبه

نقل قول: چون مشکل از نقطه ای مشخص هست و هربار تکرار میشه  

خب اون نقطه مشخص چیه؟ چه کارا کردی برای رفعش؟

نقل قول: دوست دارم منم فعالیت کنم و بقیه رو بشناسم و مثل شماها قشنگ احوال پرسی کنم ولی حسم شبیه اون بچه ای هست که گم شده و سردرگمه از کجا شروع کنه ؟ چیکار کنه ؟ جز اعلام وضعیت ها فقط میخونم  

عزیزم  کم کم آشنا میشی

حتما مشارکت تو بحث ها و اگه نظری داری بگو
اینجا باید هممون فعال باشیم نه صرفا اعلام وضعیت
از خودت از موانعت ، اهدافت و تلاش هایی که میکنی بگو 

نقل قول: دوست دارم مسابقه زندگی خوب شرکت کنم ولی کمی سخته و سردرنمیارم چطوری باید اعلام وضعیت کنم . 

کلا بخش برنامه ریزی پیچیده هست  

  
شما فعلا عادت مورد نظرت رو انتخاب کن و ثبت نام کن
اعلام وضعیت هم آسونه ، تو پست اول تاپیکش نوشتم ، حتما کمکت میکنم،  تو فقط  بیااااا



هر کس نیاد باید همه ظرفای  کانونو بشوره  هر روز 

نقل قول: دختر پاک عزیزم توجهت باعث دلگرمی هست ، نوشته هات جای تامل داره و خوشحالم که نوشته هات و میخونم  

 من خیلی الکی لغزش داشتم ، در واقع میتونستم جلوش و بگیرم و اصلا مسئله ای نبود ولی یک دل نبودم و خیلی ساده درگیرش شدم و باعث تاسف هست . نبود کنترل ذهن و خواندن مطالبی مربوط این مسئله باعث لغزش شد . دو روزی بود که من مراقب اوضاعم نبودم . 
دلیل اورژانس نیومدنم شاید این بود که کمک خواستن یکم سخت هست و من کمی معذب بودم . سعی میکنم اگر دفعه بعد تکرار شد به اورژانس مراجعه کنم . 

ببخش من خودمو معرفی نکردم
اسم واقعیم سانازه. ولی تو کانون رعنا هم صدام میزنن
  من کلی اسم داشتم اینجا. ولی یا میگن ساناز یا رعنا
۲۶ سالمه. فعلا بیکار

  قسمت اهرم رنج ولذت را خواندی؟
اینجا را یه نگاه کن. هم هدف از ترک. هم اهرم رنج ولذت.
من دائم برای خودم به روزش میکنم و دائم مرورش میکنم.
این ایده یکی از قدیمی های کانون بود. آقا آرمین
که البته الان نیستن. ولی این ایده مرور کردنش به من خیلی کمک کرد


واسه فکر کردن به ازدواج و ویژگی های همسر آینده 
حقیقتا من کاملا مخالفم 
هر گونه فکر کردن به این مورد حتی خیلی کوچیک باعث وسوسه میشه. البته واسه من
من هر چی که باعث وسوسه بشه را سعی میکنم ازش دوری کنم.
پرونده ازدواج هم بستم دادم دست خدا. بهش گفتم هر جور خودت خواستی . من تحمل فکر کردن بهش را ندارم.
اصلا مگه چیزای دیگه که براش فکر کردم و برنامه ریزی کردم و اینا طبق تلاشم پیش رفت. که الان این بره 

نکته بعدی اینکه حقیقتا به نظر من ما وقتی چیزی را نداریم یه جور خاص بهش نگاه میکنیم. یه جور رویایی. یه جوری که وااای اگه من فلان چیز را داشته باشم چقدر خوشبختم 
بنظرم ازدواج هم همینطوریه. مثلا فکر میکنیم اگر همسر آیندم فلان ویژگی را داشته باشه دیگه همه چی عالی میشه 
ولی بنظر من غلطه 
من ازدواج را تجربه نکردم. نمیدونم 
ولی چیزای دیگه را که تجربه کردم مثل پیشرفت درسی پیشرفت مهارتی و ... تو سال های متفاوت. قبلش فکر میکردم اگه فلان پیشرفت را کنم وای چه قدر خوشبخت میشم. ولی وقتی بهش رسیدم دیدم همچین آش دهن سوزی هم نبوده  میترسم برای ازدواج هم همین کلاه سرم بره   برای همین پرونده اش را دادم دست خدا خودمو از وسوسه اش راحت کردم

  خیلی شد. ولی گفتم اینم بگم. اینجا یه آقایی عضو بودن به اسم آقای افرا. تعداد روزای پاکیشون بسی بالا بود همیشه. 
یادمه میگفتن فکر کردن به این موضوع ها باعث وسوسه میشه. و سعی میکنن ازش پرهیز کنن.

خلاصه که راستش بنظر من بیشتر از نفع، ضرر داره 
البته این نظر منه
من خودم ذهن خیلی خرابی دارم.  آدمی که ۱۰ سال خ.ا کرده دیگه سخت بتونه درست فکر کنه تو این موارد.
پس سعی میکنم اصلا فکر نکنم


وای چه قدر شد 
ببخشید. 
دوستون دارم. شب بخیر

سلااااام


ساناز جان خیلی خوبه که خودت رو میشناسی
پس حتما همون کاری که فکر میکنی درسته انجامش بده
الانم فقط تمرکز کن رو  رشد دادن خودت  .. که البته میبینم در تلاشی

یکی از علما می فرمود : " سال ها پیش، یک روز خدمت آیت العظمی بهجت رفته بودیم. به ایشان گفتم : راهی را به ما نشان دهید تا آدم شویم. 
آیت الله بهجت  ( ره ) فرمودند:
 " نمازتان را اول وقت بخوانید"  
چگونه یک نماز خوب بخوانیم | علیرضا پناهیان

سلام
روژان /۱۹ مهر/۳۱ روز خوب
۱۰ صلوات فرستاده شد.

سلام بر همگی
یه چیزی بگم زود برم سرکلاس بعدا میام اگه چیزای دیگه‌ای بود هم میگم
برای مسابقه ، با توجه به چیزایی که توی ارزیابی اول پاییز نوشته بودم بررسی کردم و راستش دیگه چیز جدیدی ننوشتم ولی پررنگ ترین موردی که وجود داشت زمان زیاد استفاده از گوشی بود که حضورش توی همه زمینه‌های معنوی ، درسی ، خانواده و حتی سلامت دیده میشه و به نظرم مهمترین چیزیه که میتونم باهاش توی مسابقه شرکت کنم اما نمیدونم هدفی که براش تعیین می‌کنم باید چجوری باشه؟

پ‌ن: ببخشید اینجا مطرح کردم یکم راحت نبودم توی تاپیک مسابقه بپرسم

ستاره به ازای چند روز خوب داده میشه؟