کانون

مرسی قشنگاا 
زهرا / یکم خرداد 1401 / 2 روز خوب 
فقط اینکه من کنکور دارم و احتمالا نتونم دیگه بیام و روزهای خوبمو اعلام کنم! دوستان مربوطه لطفا منو از گروه حذف نکنید چون قطعا بعد کنکور سر میزنم بهتون و امیدوارم وقتی بیام خبر 40 روز خوب رو بهتون بدم!

سلام دخترا

ایرانا/ 3 خرداد / اولین روز خوب

زهرا جان موفق باشی عزیزم
امیدوارم کنکورو عالی بدی

سنا جانمم مرسی از خلاصه، منم هستم توی چالش خرداد ماه

سارا جانم شهدای گمنام به شدت ادمای خفنی هستن، سراغ خوب واسطه هایی رفتی  حاجت روا باشی گل ☘
 
مشکات مهربونمم مراقب خودت باش ، تا اینجا اومدی،
لیاقتت خیلی خیلی بیشتر از ایناس، مراقب خودت بااش
هر وقت حالت جور نبوددد بیااا بارااان❤
هر وقت دلت هوس گناه کرد منو به خاطرت بیار ک چه قدر وسواس فکریم ، اضطرابم و عذاب وجدانم سر خ.ا بیشتر میشه
ک دیگه نمیری سراغش...
بدترین حس دنیا زمانیه ک از عدد ۳ رقمی 
از کاخ ارزوهات پرت میشی پایین و هر کاری میکنی دیگه نمیتونی ک بری بالا...
الان همه چیزو داری :‌)
مواظب خودت باش‌‌‌...
بخشیدن خودت بعد گناه، کار سختیه...


ساناز جذااب، ورزشو چی انتخاب بنمودی؟ 
منتظرتیمااا خانم ورزشکار ❤


مراقب خوبیاتووون باشییین



پ.ن: دختراااااا دعامم کنین لطفنی
این روزا خودم یه جور شدم ک سناریو میچینم برا گناه...

تصاویری ک میبینم مستهجن نیستن، اما به شدت مغزمو درگیر خیالپردازی یا فکر کردن زیادی توی موضوعات نامربوط میکنن...
ک کار خراب کن میشه...

لطفااا
چند تا از انگیزه هاتونو برای ترک خ.ا بهم بگین
دلیلی برا انجام ندادنش متاسفانه ندارم...

پ.ن: البته الان ک برا مشکات نوشتم یکم دلیل پیدا شد...
ولی هنوز کافی نیست برام...


.
.
.


#59

سلام 

هرچی فکر کردم مورد خاصی برای صحبت کردن به ذهنم نرسید به جز اینکه چرا توی یه روز یه وعده نمازمو با آداب کامل (درحد خودم کامل) میخونم و یه وعده کاملا قضا میشه؟
تناقض عجیبیه که اگه اول وقت نخونم تا قضا شدن باید پیش بره؟!

________________

نقل قول: لطفااا
چند تا از انگیزه هاتونو برای ترک خ.ا بهم بگین
دلیلی برا انجام ندادنش متاسفانه ندارم...

قطعا کلی دلیل داری 
که الان شیطون  نمیخواد بذاره مرورشون کنی و یادت بیان
ولی برای من هیچ دلیل مهم تر از آزادی نیست
آزادی زمانای طویلی که صرف محتوای مستهجن و خ.ا و بی‌حالی و افسردگی قبلش و عذاب وجدان و کلی حس بد و منفی و مزخرف دیگه میشه
بعضی وقتا از زیبای‌های معنوی میخونم یا می‌شنوم،  یا همین طبیعت زیبایی که تو هر شهر و دیاری کم نداریم ازشون دلم میسوزه 
بخش بزرگ و عمده فکر و زمان و زندگیمون رو خ.ا و حواشیش پر کردن درحالی‌که اینهمه قشنگی تو دنیا وجود داره که تا آخر عمرمون هم اگر بگردیم و پیدا کنیم و ببینیم بازم تموم نمیشن اما ما با خ.ا از همون سهم اندک هم بی‌بهره‌ایم
من حتی تو اوج تفریحاتم خ.ا یه گوشه ذهنمو پر کرده
تو اوج لحظات ناب و احساسی و معنوی عذاب وجدان و انزجار از خودم ولم نمیکنه و کلی چیزای دیگه که هممون یه گوشه‌اش رو لمس کردیم و چشیدیم
میدونی ایرانا جانم ، یه‌بار راجب سیلی که ما نمیتونیم جلوشو بگیریم حرف زدیم و من فکر می‌کنم بزرگترین سیل زندگی ما وایسادن جلو نفس اماره‌امون و در صدرش خ‌.ا ست
مرسییییی بابت حرفا و سوالت ایرانای قشنگم راستش خودمم دلایلم رو فراموش کرده بودم


پ‌ن : وی پس از پیدا نکردن موضوع برای حرف زدن این طومار را نوشت

رزا/ 2 خرداد/ 2 روز خوب

ایرانا جان منم کلی دلیل قبلا برای خودم نوشتم و چه جالب که یکی از مهم تریناش آزادی بوده که ضحی گفت. ولی خب الان وضعم اونقد 
خوب نیست که بتونم حرف قابل قبولی بزنم

سلام سلام

ایرانا/ 3 خرداد / 1 روز و تقریبا 19 ساعت پاک


ضحی و رزا جانم...
مرسی ازتون.‌‌..
دقیقا ازادی رو فراموش کردم...

دخترا 
داشتم تجربه سارا رو میخوندم ک چه جوری تا این لحظه مقاومت کرده
یکی از چیزایی ک گفته بود ترک اهنگ بود...
من یکی از چالشای جِدیم آهنگه..
در حدی ک تا انقدرررر راه نرم ک خسته بشم ، دست از گوش کردن بر نمیدارم...
بعد به کارای دیگم نمیرسم یا وارد بعد احساسات و خیالات میشم...

قبلا یه جایی خونده بودم
فک کنم از جملات ایت الله بهجت بود
ک ازشون پرسیده بودن چی کار کنیم حضور قلب توی نمازامون زیاد بشه
ایشون هم گفته بودن از لذت های دیگه چشم پوشی کنین، تا لذت حقیقی رو حس کنین...

یا اینکه
 اهنگ گوش کردن اراده ادم رو میگیره
هر چه قدر ذکر "یا علی" به ادم ، اراده و عملگرایی میده.. اهنگ میگیره..

این چند وقته خیلیییی خودمو دچار لغو کردم
چه با اهنگ
چه اکسپلور
چه الکی وقت تلف کردن...
چه با کوتاهی کردن در حق والدین...

و خب یه سری توفیقاتمم بخاطر همینا برام کمرنگ شده
قبلا بیشتر دوست داشتم ک قران بخونم و مناجات کنم :‌)
یا دعاهای اول صبحمو میخوندم...
اما الان دچار یه کرختی شدم
کاش میشد میرفتم مشهد :‌)


تنها چیزی ک به ذهنم میرسه اینکه، اول راه خیلی به خودم سخت نگیرم
فقط سعی کنم ک اول برم سراغ اصل کاریا...
از کارای کوچیکم شروع کنم به حذف یا اضافه کردن عادتام :‌) 

همچنان محتاج دعاهاتونم

دخترا 
امروز مراسم ترحیم یه خانوم جوونی رفتیم ک تقریبا از 8 9 سال پیش سرطان داشت...
الان یه دختر 14 15 ساله داره...‌


این خانوم به قدری ، شوخ طبع، خوش خنده و مهربون بود :‌) دوست داشتنی بود ...
حتی با وجود حال بدش...

فکر میکردم ک خیلیا براش غمگین باشن ، یا دست کم برا اخرتش قرانی ، صلواتی بفرستن...


اما جالبه ک خیلیا به راحتی با هم حرف میزدن...
بعضا میخندین... در حالی ک دیروز این خانومو دفن کردن :‌)

حالا فامیل نزدیک هم نبود...
اما داشتم به این فکر میکردم
تو این دنیا به فکر خودت نباشی ، حتی 5 دقیقه بعد مرگت کسی تو رو یادش هم نمیاد...
حاضر نیست به جات یه العفو بگه‌‌‌
شااااید یه صلوات بفرسته، شاااید الکی پیس پیس کنه

خلاصه 
ته این فکر کردنا...

به این رسیدم ک باید مسئولیت زندگی خودمو قبول کنم :‌)
اگه قراره انفاق کنم ، بکنم 
بعد مرگ دیگه پولام مال خودم نیست... مال وارثانمه...

اگه قراره استغفار کنم ، خودم باید انجامش بدم
اگه نماز قضا دارم :‌)
اگه حق کسی رو پای مال کردم...
اگه کار ناتمومی دارم.. خودم باید تمومش کنم

فردا هیچ کدوم از ادما ، جز نزدیکانم
جز پدر و مادرم
جز خواهر و برادرا یا بچه هام 
برام عزا نمیگیره :‌)

پس چرا انقد به همه چیز توجه میکنم، جز این ادما ک واقعا از حال بدم ، حالشون بد میشه؟؟...

امیدوارم بتونم این شروع خوبو حفظ کنم :‌)✌

لطفا یه فاتحه برای همه رفتگان، بفرستین

1- نام کاربری: Kristen
2- جنسیت:خانم 
3- سن:19
4- بیشترین رکورد ترک: یک هفته 
5- نام گروه: باران

 
سلام دوستان خوشحال میشم در جمعتون حضور داشته باشم 

پ.ن: 
شاید شهدا بهتر دست ما رو بگیرن :‌) ...
عهد این دو روز آینده رو با شهید سیاهکلی ببندیم چه طوره؟


پ.ن۲: 
خوش به حال اونایی ک مدعی نبودن...
خوده عمل بودن..
خدایا ما رو برسون، بزار تو لیست ادمایی ک از کلمات...
به مفهوم و عمق و عمل رسیدن...

(1401 خرداد 3، 23:19)ایرانا نوشته است: [ -> ]سلام دخترا

ایرانا/ 3 خرداد / اولین روز خوب

زهرا جان موفق باشی عزیزم
امیدوارم کنکورو عالی بدی

سنا جانمم مرسی از خلاصه، منم هستم توی چالش خرداد ماه

سارا جانم شهدای گمنام به شدت ادمای خفنی هستن، سراغ خوب واسطه هایی رفتی  حاجت روا باشی گل ☘
 
مشکات مهربونمم مراقب خودت باش ، تا اینجا اومدی،
لیاقتت خیلی خیلی بیشتر از ایناس، مراقب خودت بااش
هر وقت حالت جور نبوددد بیااا بارااان❤
هر وقت دلت هوس گناه کرد منو به خاطرت بیار ک چه قدر وسواس فکریم ، اضطرابم و عذاب وجدانم سر خ.ا بیشتر میشه
ک دیگه نمیری سراغش...
بدترین حس دنیا زمانیه ک از عدد ۳ رقمی 
از کاخ ارزوهات پرت میشی پایین و هر کاری میکنی دیگه نمیتونی ک بری بالا...
الان همه چیزو داری :‌)
مواظب خودت باش‌‌‌...
بخشیدن خودت بعد گناه، کار سختیه...


ساناز جذااب، ورزشو چی انتخاب بنمودی؟ 
منتظرتیمااا خانم ورزشکار ❤


مراقب خوبیاتووون باشییین



پ.ن: دختراااااا دعامم کنین لطفنی
این روزا خودم یه جور شدم ک سناریو میچینم برا گناه...

تصاویری ک میبینم مستهجن نیستن، اما به شدت مغزمو درگیر خیالپردازی یا فکر کردن زیادی توی موضوعات نامربوط میکنن...
ک کار خراب کن میشه...

لطفااا
چند تا از انگیزه هاتونو برای ترک خ.ا بهم بگین
دلیلی برا انجام ندادنش متاسفانه ندارم...

پ.ن: البته الان ک برا مشکات نوشتم یکم دلیل پیدا شد...
ولی هنوز کافی نیست برام...


.
.
.


#59

سلام  
 میدونی من برعکس تو دلیل زیاد برای ترک این فاجعه خ.ا دارم ولییییییی
میخوام بهت بگم دلیل تنها برای ترک کافی نیست وقتی که ذهن به این قضیه عادت میکنه دلیل اوردن براش تنها چیزی که به ارمغان میاره اینه که ترک عادت موجب مرض است و واقعا کنار گذاشتن این عادت مزخرف سختههههه 
من خیلی وقته که قصد ترک دارم امااا با هزاران شکست رو به رو شدم نمیگم خسته شدم یا ناامید اما نمیتونم ذهنم رو کنترل کنم و این بزرگترین مشکلهههه
که چطور میتونیم با وجود استرس های زیادی کهه گریبان گیرمون هست این مشکل رو کنار بزاریم در حالی که یکی از دلایل انجام دادنش رهایی از استرسه . 
من مثل خیلی از بچه های اینجا خودم رو برای ازمون اماده میکنم اما این قضیه به شدت برام حواس پرتی و بعدش افسردگی کسالت و در نهایت دوری از درس رو به همراه داره 
خوشحال مییشم دوستان دراین خصوص کمکم کنن و از تجربیات خودشون برام بگن چون این قضیه برام دیگه یه عادت ساده نیست بیشتر عذابی هست که منو از زندگی و اهدافم دور میکنه  

(1401 خرداد 4، 22:30)Kristen نوشته است: [ -> ]1- نام کاربری: Kristen
2- جنسیت:خانم 
3- سن:19
4- بیشترین رکورد ترک: یک هفته 
5- نام گروه: باران

 
سلام دوستان خوشحال میشم در جمعتون حضور داشته باشم 

سلام کریستین جان
همین پستو اینجا بزاری عالی میشه

نقل قول: زیاد برای ترک این فاجعه خ.ا دارم ولییییییی

میخوام بهت بگم دلیل تنها برای ترک کافی نیست وقتی که ذهن به این قضیه عادت میکنه دلیل اوردن براش تنها چیزی که به ارمغان میاره اینه که ترک عادت موجب مرض است و واقعا کنار گذاشتن این عادت مزخرف سختههههه 
من خیلی وقته که قصد ترک دارم امااا با هزاران شکست رو به رو شدم نمیگم خسته شدم یا ناامید اما نمیتونم ذهنم رو کنترل کنم و این بزرگترین مشکلهههه
که چطور میتونیم با وجود استرس های زیادی کهه گریبان گیرمون هست این مشکل رو کنار بزاریم در حالی که یکی از دلایل انجام دادنش رهایی از استرسه . 
من مثل خیلی از بچه های اینجا خودم رو برای ازمون اماده میکنم اما این قضیه به شدت برام حواس پرتی و بعدش افسردگی کسالت و در نهایت دوری از درس رو به همراه داره 
خوشحال مییشم دوستان دراین خصوص کمکم کنن و از تجربیات خودشون برام بگن چون این قضیه برام دیگه یه عادت ساده نیست بیشتر عذابی هست که منو از زندگی و اهدافم دور میکنه  

متوجه شدم
صد در صد همینطوره...
خ.ا یا پ باعث میشن ک هورمونهای شادی بخش بیشتر توی بدن ترشح بشن و اعتیاد بهش زیاد بشه...

اما مشکلم الان اینکه چرا نباید انجامش بدیم...
من تو چرایی گیر افتادم.. و از شعار دادن خستم...


حق داری گل
هر چه قدری ک به کنکور نزدیک میشیم ، اضطرابه بیشتر میشه...

به نظرم محدودیت میتونه کمکت کنه...
مثلا جایی ک درس میخونی ، جوری باشه ک تمرکزت جز روی درس به چیز دیگه ای معطوف نشه...
یا مثلا یه محیط عمومی مثل کتابخونه بری ک بیشتر تمرکزتو حفظ کنی

و تایمای استراحتت بدونی دقیقا قراره چه جوری استراحت کنی
ترجیحا توی جمع باشی و تنها نمونییی


مدام هم یاد اوری کنی چرا داری خ.ا رو انجام میدی...
و از خودت سوال بپرسی
مثلا با خ.ا حالم بهتر میشه؟
مشکلم برطرف میشه؟
و چرایی ها و انگیزه هاتو رو برای خودت موقع وسوسه مرور کنی...
ک نرییی سمتش..

تایم کنکور، تو جمع بودن به من کمک کرد...
البته اون زمان کرونا نبود و بیشتر اوقات پیش دوستام بودم
ببین تو چه محیطها یا زمانهایی بیشتر به خ.ا تمایل پیدا میکنی
همون زمانا رو برنامه بریز ک وسوسه رو دور بزنی  :‌)

نقل قول: هرچی فکر کردم مورد خاصی برای صحبت کردن به ذهنم نرسید به جز اینکه چرا توی یه روز یه وعده نمازمو با آداب کامل (درحد خودم کامل) میخونم و یه وعده کاملا قضا میشه؟ 

تناقض عجیبیه که اگه اول وقت نخونم تا قضا شدن باید پیش بره؟!

خب چرا؟ 
با خودت این شرطو بزار ک اگه تا نیم ساعت اول نخوندم
اگه تا ۲ ساعت اول بعد نمازم نخوندم...
اشکال نداره
۲ ساعت دیر خوندن نماز بهتر از ۴ ساعت دیر خوندنه
و 
پااااشو وضو بگیر...
نزار ک دیر بشه ، خیلییی دیر

همون موقعی ک میخوای بگی دیگه بیخیال،  یا حالا وقت دارم میخونم
به خودت زحمتشو بده...
برا ماااا هم دعا کن

نقل قول: ایرانا ، 30روز اول برزخ بود یعنی به معنای واقعی کلمه برزخ ، اضطراب ، بی قراری ، دلتنگی مفرط، وسواس فکری ... اصلا حال  الانم قابل مقایسه نیست با اون موقع..چقد سخت بود.قرآن و حسن ظن به خدا نبود نمیتونستم از اون مرحله عبور کنم...خدا نیاره واقعا اون سختیارو دوباره ..خیلی سخته، عذابه.. برای هیچ کس نیاره..

 آرامش دارم الان تمرکز دارم میتونم به خیلی از چیزایی که میخوام فکر کنم و به خیلی از چیزایی که نمیخوام فکر نکنم ، دلم آرومه ، ترسام خیلی کم شده ، میتونم تا صبح بشمارم که چه موهبت هایی داده شد بهم..
اون موقع اگه اضطراب و بی قراریم از ۱۰ ، ۱۰ بود الان رسیده به نیم۰/۵
 نه من خرابش نمیکنم ، ارزش نداره اون موضوع ، که من سرش پاکیمو از دست بدم..

خیلی اوقات چون نمیدونیم چه موهبت هایی در انتظارمونه جا میزنیم..

 فراموش کرده بودم اون روزای برزخی رو..
عشق جان❤ مرسی که یادم آوردی و منو وادار به فکر کردن کردی..

برای منم همچناننن هست...
امیییدوارم طلسم یک ماه منم بشکنه :‌) و برررره تا اسمون...

خداروشکررر
پاکیت استوار تر از قبل
مراقب خودت باش ❤

(1401 خرداد 4، 23:21)ایرانا نوشته است: [ -> ]

(1401 خرداد 4، 22:30)Kristen نوشته است: [ -> ]1- نام کاربری: Kristen
2- جنسیت:خانم 
3- سن:19
4- بیشترین رکورد ترک: یک هفته 
5- نام گروه: باران

 
سلام دوستان خوشحال میشم در جمعتون حضور داشته باشم 

سلام کریستین جان

خوش اومدی عزیزمم 

همین پستو اینجا بزاری عالی میشه

نقل قول: زیاد برای ترک این فاجعه خ.ا دارم ولییییییی

میخوام بهت بگم دلیل تنها برای ترک کافی نیست وقتی که ذهن به این قضیه عادت میکنه دلیل اوردن براش تنها چیزی که به ارمغان میاره اینه که ترک عادت موجب مرض است و واقعا کنار گذاشتن این عادت مزخرف سختههههه 
من خیلی وقته که قصد ترک دارم امااا با هزاران شکست رو به رو شدم نمیگم خسته شدم یا ناامید اما نمیتونم ذهنم رو کنترل کنم و این بزرگترین مشکلهههه
که چطور میتونیم با وجود استرس های زیادی کهه گریبان گیرمون هست این مشکل رو کنار بزاریم در حالی که یکی از دلایل انجام دادنش رهایی از استرسه . 
من مثل خیلی از بچه های اینجا خودم رو برای ازمون اماده میکنم اما این قضیه به شدت برام حواس پرتی و بعدش افسردگی کسالت و در نهایت دوری از درس رو به همراه داره 
خوشحال مییشم دوستان دراین خصوص کمکم کنن و از تجربیات خودشون برام بگن چون این قضیه برام دیگه یه عادت ساده نیست بیشتر عذابی هست که منو از زندگی و اهدافم دور میکنه  

متوجه شدم
صد در صد همینطوره...
خ.ا یا پ باعث میشن ک هورمونهای شادی بخش بیشتر توی بدن ترشح بشن و اعتیاد بهش زیاد بشه...

اما مشکلم الان اینکه چرا نباید انجامش بدیم...
من تو چرایی گیر افتادم.. و از شعار دادن خستم...


حق داری گل
هر چه قدری ک به کنکور نزدیک میشیم ، اضطرابه بیشتر میشه...

به نظرم محدودیت میتونه کمکت کنه...
مثلا جایی ک درس میخونی ، جوری باشه ک تمرکزت جز روی درس به چیز دیگه ای معطوف نشه...
یا مثلا یه محیط عمومی مثل کتابخونه بری ک بیشتر تمرکزتو حفظ کنی

و تایمای استراحتت بدونی دقیقا قراره چه جوری استراحت کنی
ترجیحا توی جمع باشی و تنها نمونییی


مدام هم یاد اوری کنی چرا داری خ.ا رو انجام میدی...
و از خودت سوال بپرسی
مثلا با خ.ا حالم بهتر میشه؟
مشکلم برطرف میشه؟
و چرایی ها و انگیزه هاتو رو برای خودت موقع وسوسه مرور کنی...
ک نرییی سمتش..

تایم کنکور، تو جمع بودن به من کمک کرد...
البته اون زمان کرونا نبود و بیشتر اوقات پیش دوستام بودم
ببین تو چه محیطها یا زمانهایی بیشتر به خ.ا تمایل پیدا میکنی
همون زمانا رو برنامه بریز ک وسوسه رو دور بزنی  :‌)

 ممنون بارانا جان از خوش امد گوییت و راهنماییت

میدونی یکی از دلایل من این هست که تمرکزم نصف شده روی کارام و درسم و خلاصه اینده م 
و وقتی میبینم داره من رو به سمت افسردگی سوق میده یه حال بدی بهم دست میده که گاها از خودم بدم میاد که چرا وقتی میبینم دلیل اصلی مشکلم چیه یکبار برای همیشع کنارش نمیزارم 

اماا من متاسفانه زمان زیادی هست که اینکار رو میکنم طوری که اولا حتی معنای کاری که انجام میدادم رو نمیدونستم و وقتی فهمیدم تو چه فاجعه ای گیر کردمو دارم دست و پا میزنم که دیر شده بود چون من عادت کرده بودم البته الانا بیشتر خودمو کنترل میکنم ولی دائمی نیست 
دلیلش هم اینه که ذهنمون شرطی شده یعنی مثلا اینطوری بهش القا شده که راه رهایی از استرس اینه و تو با اینکه میدونی درست نیست مجبوری انجامش بدی چون همونطوری که گفتم ذهن شرطی شده و وابسته به این قضیه برای اروم گرفتنش


من دلایلم رو دارم و دنیال راهی هستم که ذهنم رو از این قضیه فاصله بدم اما گاها خواه ناخواه افکارم منفی میشع و برمیگردم سر خونه ی اول 

نقل قول: میدونی یکی از دلایل من این هست که تمرکزم نصف شده روی کارام و درسم و خلاصه اینده م 

و وقتی میبینم داره من رو به سمت افسردگی سوق میده یه حال بدی بهم دست میده که گاها از خودم بدم میاد که چرا وقتی میبینم دلیل اصلی مشکلم چیه یکبار برای همیشع کنارش نمیزارم     

اماا من متاسفانه زمان زیادی هست که اینکار رو میکنم طوری که اولا حتی معنای کاری که انجام میدادم رو نمیدونستم و وقتی فهمیدم تو چه فاجعه ای گیر کردمو دارم دست و پا میزنم که دیر شده بود چون من عادت کرده بودم البته الانا بیشتر خودمو کنترل میکنم ولی دائمی نیست 
دلیلش هم اینه که ذهنمون شرطی شده یعنی مثلا اینطوری بهش القا شده که راه رهایی از استرس اینه و تو با اینکه میدونی درست نیست مجبوری انجامش بدی چون همونطوری که گفتم ذهن شرطی شده و وابسته به این قضیه برای اروم گرفتنش  

خب یعنی ورودی دیگه نیست ک عامل وتحریک و وسوسه باشه؟
مثل رمانهای خاص
یا فیلم و متون بد

میتونی دقیقتر بگی، به زمانها یا مکانی شرطی شده؟

مثلا وقتی ک فردا امتحان داری و درس نخوندی و استرسو داری...
یا مثلا باید تا سر فلان مبحث خونده باشی ولی خودتو نرسوندی ..
یا مثلا ساعات خاصی از شبانه روز؟
(خواب و بیداریت تنظیم هست؟)

(1401 خرداد 4، 23:48)ایرانا نوشته است: [ -> ]

نقل قول: میدونی یکی از دلایل من این هست که تمرکزم نصف شده روی کارام و درسم و خلاصه اینده م 

و وقتی میبینم داره من رو به سمت افسردگی سوق میده یه حال بدی بهم دست میده که گاها از خودم بدم میاد که چرا وقتی میبینم دلیل اصلی مشکلم چیه یکبار برای همیشع کنارش نمیزارم     

اماا من متاسفانه زمان زیادی هست که اینکار رو میکنم طوری که اولا حتی معنای کاری که انجام میدادم رو نمیدونستم و وقتی فهمیدم تو چه فاجعه ای گیر کردمو دارم دست و پا میزنم که دیر شده بود چون من عادت کرده بودم البته الانا بیشتر خودمو کنترل میکنم ولی دائمی نیست 
دلیلش هم اینه که ذهنمون شرطی شده یعنی مثلا اینطوری بهش القا شده که راه رهایی از استرس اینه و تو با اینکه میدونی درست نیست مجبوری انجامش بدی چون همونطوری که گفتم ذهن شرطی شده و وابسته به این قضیه برای اروم گرفتنش  

خب یعنی ورودی دیگه نیست ک عامل وتحریک و وسوسه باشه؟
مثل رمانهای خاص
یا فیلم و متون بد

میتونی دقیقتر بگی، به زمانها یا مکانی شرطی شده؟

مثلا وقتی ک فردا امتحان داری و درس نخوندی و استرسو داری...
یا مثلا باید تا سر فلان مبحث خونده باشی ولی خودتو نرسوندی ..
یا مثلا ساعات خاصی از شبانه روز؟
(خواب و بیداریت تنظیم هست؟)

 ببین وقتی میگم ذهن شرطی میشه یعنی اگر عامل تحریک کننده ای هم نباشه به خودت میای و میبنی تحریک شدی چرا چون تنها کاری که الان ذهنت مجبورت میکنه انجامش بدی همینه و حتی اگر تو تحریک نشده باشی ببخشید البته که اینقدر واضح و باز حرف میزنم ولی دلیلی هست که بخاطرش اینجا جمع شدیم 
اینجوری هم نیس که اگر عوامل تحریک فقط باشن وسوسه به انجانش بشی تو مجبوری که انحامش بدی میفهمی چی میگم انگار جزو روتین زندگیت شده که وقتی صبح از خواب ببیدار میشی بدون هیچ دلیلی به ذهنت میاد اینکار وقتی میخوای بخوابی یاااا زمان های دیگه از روز فقط به خاطر اینکه ذهن بهش عادت کرده نه صرفا بر از عوامل تحریک کننده باشه هر چند که اینا هم کم تاثیر ندارن اما من فکر میکنم کسایی که فقط با دیدن یا خوندن چیزی یا هر چیز دیگه تحریک بشن و بعد وسوسه اینکار به دلشون میفته تو مرحله ی پایین تری از قضیه هستن خوشبختانه ولی کسایی که عادت میکنن به اینکار مجبورن حتی اگر تحریک نشدن اینکارو بکنن که این خود عذاب و افسردگی و کلی عوارض و مشکل دیگه که من الان دست به گریبان هستم باهاشون نمیدونم میتونی افرادی مثل من رو درک کنی یا نه و اینکه حتی خودت تو چه مرحله ای از این قضیه هستی چون هر چی مشکلت سطحی تر باشه البته امبدوارم اینطور باشه کمتر حرف من رو درک میکنی 
امیدوارم که منظورم رو خوب رسونده باشم بهت 
 

همینظور از دوستان عزیز خشوحال میشم اگر کسی مثل من هست و نوشته های من رو به خوبی درک میکنه برام از تجربیاتش بنویسه