کانون

دوستان عزیزم سلام   انشاءلله حالتون خوب باشه .

من چند روز پیش دچار لغزش شدم ، یادمه سه شنبه بود ولی یادم نمیاد تاریخ چندم بود . نمیدونم چند روز هست پاکم   باید یک نگاهی به تقویم بندازم .
آبان ماه 8 روز ( 3 روزمتوالی و 5 روز با فاصله ) درگیر خودارضایی بودم  . 
علت یابی : نداشتن کنترل ذهن قوی و همچنین صرف ساعت بیشتر برای تماشای فیلم و منظم نبودن خواب و بیداری در نیمه شب دلایل اصلی لغزش من هست . 

برای عملکرد بهتر از ساعات فیلم کم کردم ، تلاش میکنم خوابم منظم باشه ولی پی بردم این روزها صبح بیدار شدن برای من سخت تر از روزهای گذشته شده

---

 

نقل قول: یکی از اکتشافاتم در این مدت این بود که چه‌قدر فکر روی همه چی تاثیر می ذاره ، حتی چیزی که دوست ندارم رو می تونم تبدیل کنم به چیز دوست داشتنی !
در شرایط نامطلوب ، حس خوبی داشته باشم و بتونم مشکلات رو حل کنم  
خلاصه که این طوری ..

میتونم بپرسم چطوری میتونی اینکار و بکنی ؟ من مقاومت فکری قوی ای دارم و اگر بگم نمیتونم به سختی میتونم اونکار و انجام بدم . تجربه های زیادی در این زمینه دارم 

---

 

نقل قول: انصافا اگه به اون روزایی که می خوام به پاکی برسم ،

رسیدم ، قول می دم با اینا از خودم پذیرایی کنم    

فکر کردم مینویسی قول میدم از شما پذیرایی کنم
امیدوارم به زودی به روزهایی که میخوای برسی

---

سلام دخترا خوبین    دلم برای همتون تنگ شده بود یکم هم کارام زیاده هم انجامشون نمیدم هم وقت کم میارم تازه خسته میشم 
امروز تا 14:30 کلاس بودم بعدش اومدم خونه جزوه نیمه تمومم رو نوشتم    بعد بابام یکم گفت و گو کردیم الانم به کانون گردی مشغولمو به درسا و کارام نگاه میکنم آه میکشم 
ایرانا دختر کجایی اخه   دل نگرونت شدم امیدوارم حالت کلی خوب باشه و با خبرای خوب برگردی پیشمون 
دخترا فرصت داشتین تو تاپیک روزانه های قرآنی مشارکت کنین مدال و اعتبار که میدن   ختم قرآن هم میزاریم   جایزه معنوی و ثوابتونم که با خدا   چی بهتر از این 

حنیفا / 13 شهریور/ 80 روز خوب به لطف امام حسن مجتبی علیه السلام 

سلام دخترا 
۱۷ روز خوب 
کمی بی جونم 

نقل قول: قحطی باران رو ورداشته و هیچکس هیچکاری نمی کنه   بابا به کی باید بگیم ، مبارز های راه پاکی به تغذیه نیاز دارن   




یه طوری شده هر موقع تعداد روزای پاکیم رو می زنم ، می شکنم ، یه جوری شرطی شدم  
ولی بدونین که پاکم   

خب خودت دست به کار شو‌دختر خوب، ما شیرینی میخوایم، هر چند حنیفا و رژانم ماشالا عالی دارن پیش میرن ولی شیرینی نمیدن

نقل قول: علت یابی : نداشتن کنترل ذهن قوی و همچنین صرف ساعت بیشتر برای تماشای فیلم و منظم نبودن خواب و بیداری در نیمه شب دلایل اصلی لغزش من هست . 

برای عملکرد بهتر از ساعات فیلم کم کردم ، تلاش میکنم خوابم منظم باشه ولی پی بردم این روزها صبح بیدار شدن برای من سخت تر از روزهای گذشته شده 

خیییلی عالیه که سعی میکنی با برنامه جلوی تکرار مجددشو بگیری

---

رزا/ ۱۱ آبان/ ۲۱ روز خوب فقط به لطف خدای مهربون

دیروز وسوسه داشتم و امروز خیلی بیشتررر، علت خاصی واسش پیدا نمیکنم، نسبتا ذهنمو کنترل کردم این مدت، شاید هم چنان اضطراب پنهان من که مزمن شده ...شایدم عادت به این لعنتی...امروز ظهر تو محل کارم وقتی کارام تموم شدن وسوسم زیاد بود، سعیمو کردم، بلند شدم تو اتاق یکم راه رفتم، سعی کردم گوشیمو یکم دورتر از خودم بذارم و بالاخره تصمیم گرفتم کرم و اندک ارایشمو پاک کنم و همونجا نماز بخونم! تو این یک سال فقط قبلا یه بار تو محل کارم نماز خونده بودم و بعدش خدا کمکم کرد یکی از همکارام اومد تو اتاقم و تا اخر ساعت اداری موند و باهام صحبت کرد. دیروزم شبیه این واسم پیش اومد. خدا با اندک تلاش ما هم کلی کمکمون میکنه و چقدر حیف که من اینهمه کمک هاشو نادیده میگیرم

سلام
روژان /۱۹ مهر/ ۴۳ روز خوب
۱۰ صلوات فرستاده شد.
خدایا شکرت

سلام

خوبین؟

رزا چقدر قشنگ ..خوشحالم برات

روژان 40 روز پاکیت مبارک

کسی نبود برای سرپرستی باران؟ کارش فقط اعلام برنده ها به کارگاه همین
بچه ها یکم جدی بگیرید اگه بقای کانون براتون مهمه

نه مدیر داریم نه سرپرست برای باران .من نمیتونم به چندجا برسم واقعا!!! دست تنهام
به چندتا آدم مسئولیت پذیر نیازمندیم
نگید وقت ندارم که من باورم نمیشه ..

سلام بر شما
عضو جدید هستم 
هربار که این گناه ترک کردم خدا یه فضیلتی بهم داده و چشم بصیرتمو باز کرده امیداورم اینبار تا آخر زندگیم تو ترک بمونم و خودمو از رحمت و لطف خدا دور نکنم ??
یاعلی

ممنوون سنا جان

نقل قول: کسی نبود برای سرپرستی باران؟ کارش فقط اعلام برنده ها به کارگاه همین
بچه ها یکم جدی بگیرید اگه بقای کانون براتون مهمه

نه مدیر داریم نه سرپرست برای باران .من نمیتونم به چندجا برسم واقعا!!! دست تنهام
به چندتا آدم مسئولیت پذیر نیازمندیم
نگید وقت ندارم که من باورم نمیشه ..

ایرانا گفته نمیاد؟ مگه سرپرست ایرانا نیست   

---

دنیرا جان خوش اومدی، یکم از خودت بگو باهات آشنا بشیم. چند سالته؟ چیکارا میکنی؟ چند ساله درگیری؟ رکورد ترکت چقدره

سلام
ممنون سنا جان بابت تبریکت.
دنیرا جان خوش اومدی.
من روژان هستم.۱۷ سالمه و امسال کنکور دارم‌.بیشتر از خودت بگو باهم آشنا بشیم.

سلام دوستان عزیزم   
انشاءلله حالتون خوب باشه   ( آخرین باری که بادکنک دیدم یادم نمیاد ،عجیب هست ) 

---

 روز شلوغی داشتم ، وسوسه ها میاد و میره . میدونم که به دلیل لغزش های اخیر هست و بیشتر سعی میکنم خودم رو سرگرم کنم و از یاد ببرم که اصلا این کار زشت رو بلد هستم . 
یک مدتی هست که دغدغه ی درس هایی رو دارم که از اول سال هیچی نخوندم و خوشم نمیاد . برنامه ریزی کردم از هفته آینده برم کتابخانه و اونجا مطالعه کنم . امیدوارم که موثر باشه . 
روزهای سختی رو سپری میکنیم ، به طور واضحی خستگی و ناامیدی آدم هارو میبینم ولی تلاش میکنم از ناامیدی دور باشم  و روی خودم کار کنم تا بتونم کمکی برای خودم و بقیه باشم . 

---

 
رزا جان میتونم درکت کنم ،درگیر شدن با این وسوسه هایی که از استرس نشات میگیرن خیلی سخت هست . 
من خجالت میکشم در جایی جز اتاق خودم و جایی که ممکنه کسی رفت آمد کنه نماز بخونم . حس میکنم مسخره میکنند و این من رو اذیت میکنه . 
چند وقت پیش چند نفر از دوستانم در مورد نماز بحث میکردند و با حالتی تمسخرآمیز حرف میزدند و من سکوت کردم و اظهار نظری نکردم . کاش برخی از آدم ها درک کنند که به اعتقادات و نگرش های مختلف احترام بذارند . به هرحال خدارو شکر که تونستی این وسوسه هارو رد کنی . خیلی خوشحال شدم برات . مطمئن هستم بهتر از گذشته پیش میری . 

---

نقل قول: کسی نبود برای سرپرستی باران؟ کارش فقط اعلام برنده ها به کارگاه همین
بچه ها یکم جدی بگیرید اگه بقای کانون براتون مهمه

نه مدیر داریم نه سرپرست برای باران .من نمیتونم به چندجا برسم واقعا!!! دست تنهام
به چندتا آدم مسئولیت پذیر نیازمندیم
نگید وقت ندارم که من باورم نمیشه ..

 
سنا جان خسته نباشید . کمکی از دست من برمیاد ؟ 
گرچه تازه وارد هستم و آشنا به مسائلی که در این فروم و بخش در جریانه ناآشنا هستم ولی فکر کردم شاید از دستم بربیاد و بتونم کمی از زحماتتون رو جبران کنم .

نقل قول: رزا جان میتونم درکت کنم ،درگیر شدن با این وسوسه هایی که از استرس نشات میگیرن خیلی سخت هست . 
من خجالت میکشم در جایی جز اتاق خودم و جایی که ممکنه کسی رفت آمد کنه نماز بخونم . حس میکنم مسخره میکنند و این من رو اذیت میکنه . 
چند وقت پیش چند نفر از دوستانم در مورد نماز بحث میکردند و با حالتی تمسخرآمیز حرف میزدند و من سکوت کردم و اظهار نظری نکردم . کاش برخی از آدم ها درک کنند که به اعتقادات و نگرش های مختلف احترام بذارند . به هرحال خدارو شکر که تونستی این وسوسه هارو رد کنی . خیلی خوشحال شدم برات . مطمئن هستم بهتر از گذشته پیش میری . 

آره فک میکنم استرس با وجودم متاسفانه عجین شده ولی سعی میکنم کمش کنم...
پارادوکس عزیز طبق تجربه من حتی آدم هایی که از نماز خوندن بدشون میاد و نظر منفی نسبت بهش دارن درصورتی که تو کار خودتو بکنی و چیزی بهشون نگی کاری به کارت ندارن، ولی خب میفهمم اصلا حس خوبی نیست که بدونی بقیه حس تمسخر دارن بهت، منم تجربش کردم قبلا ولی الان خوشبختانه اکثر همکارام نماز خونن، البته اکثرا تو خونه هاشون یا داخل اتاق خودشون میخونن. 

نقل قول: روزهای سختی رو سپری میکنیم ، به طور واضحی خستگی و ناامیدی آدم هارو میبینم ولی تلاش میکنم از ناامیدی دور باشم  و روی خودم کار کنم تا بتونم کمکی برای خودم و بقیه باشم . 

هعی...امیدوارم روزهای بهتر برای همه مردم تو راه باشه 

نقل قول: هربار که این گناه ترک کردم خدا یه فضیلتی بهم داده و چشم بصیرتمو باز کرده امیداورم اینبار تا آخر زندگیم تو ترک بمونم و خودمو از رحمت و لطف خدا دور نکنم ??

یاعلی

سلام خوش اومدی دنیرا جان

ان شاء الله موفق باشی عزیزم
از خودت بگو برامون

نقل قول: ایرانا گفته نمیاد؟ مگه سرپرست ایرانا نیست  

خداروشکر ایرانا اومد
ولی خب باید یکی باشه کمکش و وقتایی که نیست بتونه پوشش بده کارهارو

نقل قول: سنا جان خسته نباشید . کمکی از دست من برمیاد ؟ 

گرچه تازه وارد هستم و آشنا به مسائلی که در این فروم و بخش در جریانه ناآشنا هستم ولی فکر کردم شاید از دستم بربیاد و بتونم کمی از زحماتتون رو جبران کنم .

ممنون پارادوکس جان از لطفت
من یه مسئولیت  نسبتا کوچولو بهت میدم .. تو پروفایل میفرستم برات


...

ایرانا سلام  

کجا بودی تو؟ نگران شدیم
خداروشکر برگشتی
خوبی؟ چه خبرها؟

سلام دخترا
چه طوریایین؟   

این چند وقتی ک نبودم، مثلااا در خدمت مادر گرامی بودم
کل فرشامونو داده بودیم قالیشویی

خودتون ک میدونین ، تو فاصله چند روزه ی بین بردن و اوردن ، بشور بسابی به پا میشه ک هیچ جوره نمیشه از زیر کاراش در رفت  

امتحانت هم داره شروع میشه ، یکم حجم کارام زیاد شده

ایرانا/ ۳۰ آبان / ۴ روز خوب

فعلاااا تمرکزم بر تنظیمه خوابه
و دوم ، اولویت بندی بین اهم و مهم
چارچوب اصلی هم عمل به واجبات ترک، محرمات  

بریم برا ادامه روزای پاااک  



چندتا از دخترا تازگیا بهمون سر زدن، افتخار دادن بهمووون  

دنیرا جان خوش اومدی  
ناحله جان و برکینگ عزیز خوش برگشتین  

سلام سنا جانم
ممنونم عزیزم ، خداروشکر خوبم
ممنون از همه زحماتت، یدونه ای بانو، ببخشید ک اینجور شد ، اگه قرار باشه غیبت برم حتما قبلش اطلاع میدم
این سری غیر مترقبه بود

خودت خوبی ؟
من کماکان دارم مسابقه کنترل نگاه و ذهن با برنامه ریزی رو پیش میبرم
منتظرم فردا هم بگذره، بیام اعلام وضعیت




 رزا جان و آسمان جان

چیزی ک از مابین صحبت های استادمون متوجه شدم این بود ک 

قبل از مهاجرت 

باید شناخت پیدا کنی نسبت به وضعیتت در اون طرف مرز  ، نوع نگاهی ک مردم اون کشور نسبت به ملیتت دارن، میزان پذیرشت در برابر فرهنگ و سبک زندگی اونها و اینکه شما ظرفیت پذیرش اینو داری ک به خاطر فرهنگ اونا اعتقادات و سبک زندگی خودت رو تغییر بدی؟  

چرایی رفتنت باید برات واضح باشه...

ببین ، بعضیا ، برای فرار از یه سری سنت ها، یا بخاطر معیشت،یا اختلاف نظر با نزدیکانشون ، یا حتی بخاطر اینکه توی تبلیغات شنیدن ، یه کشوری عدالت اجتماعی رعایت میشه دوست دارن، کلا برن نباشن اینجا

ولی خب چیزی ک باهاش روبه رو میشن، غربت ، یه فرهنگ متفاوت ، احساس شدید تنهایی و احساس بی هویتی هست...
ک خیلی خیلی ، آثار روانی بدی رو افراد میزاره، جای اینکه حالشون بهتر بشه و به اون پیشرفتی ک مد نظرشونه نزدیک بشن،  دورتر میشن  



معمولا توصیه میشه ، اگه قبل از مهاجرت مشورت گرفتین ، بعدش هم ، با مشاوری ک آشنا به فرهنگ ایران و سنتهاش باشه در ارتباط باشین...

و قبل تصمیم گیری، به شناختتون از هدفی ک گذاشتین و خودشناسی برسین، بعد نظرتون رو قطعی کنین


بسنجی ک چی میدی و چی به دست میاری و کفه کدوم یکی سنگین تره