بچه ها
امروز حال عجیبی داشتم.
یه چیزی یادم اومد گفتم بهتون بگم.
اون روزا که خیلی خیلی «زیرصفر بودن» برام تکرار می شد و ناتوانی مسلم بودم در برابر سرنوشتم، هر طرف رو نگاه می کردم بن بست بود،
یک چیزی دلم رو گرم می کرد اونم اینکه،
آدم مضطر وقتی تلفن مناجات رو بر می داره میگه الو،
فوری وصل می شه به خدا.
صداش بلافاصله به خدا می رسه، در دم دعاش مستجابه. در دم خدا بهش نظر می کنه.
شاید این یکی از عدالت های خدا باشه که آدمی که هیچی دیگه براش نمونده، از همه همه به خدا نزدیک تره.
خب البته طبیعیه،
خلوصی که اون آدم داره،
هیچ کس نداره،
اون آدم مضطر وقتی بگه
خدایا، دیگه راهی ندارم، جز تو کسیو ندارم،
راسته راسته. خالص خالص.
اون آدم
ناله زدنش فرق داره با آدمی که یه راهی یه امیدی به درست شدن کارش داره،
یه پولی، یه پارتی ای، یه پناهی، کسی رو داره.
و به همین نسبت آدم های
داراتر از داشتن این ارتباط مستقیم با خدا و این آغوش خدا
محروم ترن.
دارا فقط پول نیست ها،
کسی که مادرش درکش می کنه، دیگه احتمالا اون حالات خاص رو اون تلفن مستقیم رو با خدا تجربه نکنه،
کسی که رفیق خوب داره،
کسی که همدم داره همسر خوب داره،
کسی که...
خلاصه. خدا خوب کسیه. کسی که همه پزشکا ردش می کنن، میگه بیا پیش خودم، دعوت نامه میده میگه بیا پیش شاه شفا دهنده ها. پیش اصل کاری.
خواهری های عزیزم،
در بدترین بدترین حالت ها،
شماها خدا رو دارید،
خدا خیلی خوبه.
اگه ذره ای شک دارید، بیاید پروفایل من بگید عارفه چرت نگو
من از خدا ناراحتم به خاطر این به خاطر این.
تا بدونم از کدوم خوبیش بگم.
از بس که خوبه از بس که وقتی بهش فکر می کنم فقط گریه می می گیره.
دیگه با این وجود دنیا ترس نداره،
وقتی بهش اعتماد کنی،
پ.ن: می دونید که دعا سه تا سرنوشت براش پیش میاد،
یا مستجاب میشه
یا به صلاحمون نیست که در اینصورت خدا بهترشو بهمون میده،
یه حالت دیگه هم داشت که از گناهانمون کم می کرد اگه اشتباه نکنم یا اگه گناهی نداشتیم برامون ثواب می شد.
که در سه حالت ما در حال صعود خودمون قرار می گیریم.
آیا این فرصت نیست؟ نعمت نیست؟
امشب حالم عجیب بود خواهریا،
ته دلم به خدا گفتم خدایا اون روزا که بد گیر می کردم بیشتر حالم با تو خوب می شد، اون روزا همون قدر که بی چاره بودم همون قدر یهو تو پشت و پناهم می شدی. حالا که انگار یکم حالم بهتره، از یه فاصله ای بیشتر نمیتونم نزدیکت بشم...
دلم خیلی تنگ خدا شد،
انگار خدا اون نزدیک بودن هاشو،
گذاشته برا قلب های شکسته،
گذاشته برا اون آدم هایی که هیچی دیگه ندارن،
گذاشته برا اونایی که ته ته دنیا گیر کردن.
خلاصه که،
عدالت خدا تو لحظه ورود ما به دنیا قرار نیست تعریف بشه،
عدالت خدا تازه قراره از بعد ورودمون شروع بشه.
و چقدر معرفت ها هست که ما به مرور می فهمیم و قراره بفهمیم،
کاش تو لحظات سختمون جلوجلو قضاوت نکنیم که بعداً شرمنده خدای مهربونمون نشیم...❤️