کانون

(1400 مهر 24، 18:25)بنت الهدا نوشته است: [ -> ]

(1400 مهر 24، 13:41)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]

نقل قول: سلام  سلام  

بنت  الهدا   ۱  روز   خوب  


دمتون گرم  همینجوری پر قدرت ادامه بدید  

حانیه جان جان یه شروع پر قدرت  
آماشالله  


 بچه ها یه چی بگم به من تو پاکی خیلی کمک کرده 
اورژانس
دست کم نگیریدش 
اصلا آدم را از اون حس و حال در میاره  
قول بدیم هر وقت هر وقت خواستیم بشکنیم قبلش بیایم اورژانس  
اینو از شادن و یاقوت یاد گرفتم  
خیلی تاثیر داره بخدا 

سلام  متاسفانه  من  بازم شکستم  0روز  خوب  متاسفانه  
نمیدونم  دیگ چیکار کنم  خسته شدم  حسابی  البته تاثیر استرسم  بود استرس ازمون

من خیلی فکر کردم برای استرس که گفتین   

(1400 مهر 24، 22:21)هانا1400 نوشته است: [ -> ][quote pid='578331' dateline='1634334539']

  بچه بودم همیشه رو شب بخیر حساس بودم همه را مجبور میکردم بهم شب بخیر بگن.
الان دیگه نوبت شماست  باید شروع کنم این شب بخیر گفتنا را  حس خوب میده  

شب همگی بخیر  

(1400 مهر 25، 0:06)Roshana نوشته است: [ -> ]یه سوال مهم چند وقت بعد ترک شبیه ادمای عادی شدین ؟ استراتژی تون برای ترک چی بود ؟ و رکورد ترکتون  تشکر زیباها از جواباتون پیشاپیش

نقل قول: سلاممم
چطوری
مرسی گلم تو چطوری
مبروووکه هفت روووز  
تشکررررر

نقل قول: یعنی میشه این ۱۵ برسه به سال (: ...

ایرانا جونم چرا نشه؟ 

من از یه روز رسیدم به دو ماه 

تو هم بالاخره به یه سال میرسی

(1400 مهر 25، 0:06)Roshana نوشته است: [ -> ]یه سوال مهم چند وقت بعد ترک شبیه ادمای عادی شدین ؟ استراتژی تون برای ترک چی بود ؟ و رکورد ترکتون  تشکر زیباها از جواباتون پیشاپیش

(1400 مهر 25، 8:14)Roza_r نوشته است: [ -> ]سلااام به دخترااای سحرخیز کانون
اومدم بگم امروز 8 بیدار شدم هرچند آلارمم واسه دیرتر بود ولی حالا که بیدار شدم دیگه نمیخوابم

نقل قول: یه سوال مهم چند وقت بعد ترک شبیه ادمای عادی شدین ؟ استراتژی تون برای ترک چی بود ؟ و رکورد ترکتون  تشکر زیباها از جواباتون پیشاپیش

(1400 مهر 25، 4:25)هانا1400 نوشته است: [ -> ]سلام به همگی
روشناجان خوش اومدی
الهی جشن پاکی یک سالگیت رو اینجا بگیری

(1400 مهر 25، 6:38)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]

(1400 مهر 24، 18:25)بنت الهدا نوشته است: [ -> ]

(1400 مهر 24، 13:41)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]

نقل قول: سلام  سلام  

بنت  الهدا   ۱  روز   خوب  


دمتون گرم  همینجوری پر قدرت ادامه بدید  

حانیه جان جان یه شروع پر قدرت  
آماشالله  


 بچه ها یه چی بگم به من تو پاکی خیلی کمک کرده 
اورژانس
دست کم نگیریدش 
اصلا آدم را از اون حس و حال در میاره  
قول بدیم هر وقت هر وقت خواستیم بشکنیم قبلش بیایم اورژانس  
اینو از شادن و یاقوت یاد گرفتم :dokhta
خیلی تاثیر داره بخدا 

سلام  متاسفانه  من  بازم شکستم  0روز  خوب  متاسفانه  
نمیدونم  دیگ چیکار کنم  خسته شدم  حسابی  البته تاثیر استرسم  بود استرس ازمون

سلام
من خیلی فکر کردم برای استرس که گفتین   
این بنظرم اومد
استرس حالت بدیه. فشار زیادی را به آدم وارد میکنه . هر لحظه دوست داری از این فشار دربیای. معمولا فکر میکنی با خ.ا این فشار از بین میره. پس اول باید قبول کنی خ.ا نمیتونه فشار استرس را کم کنه.
اگر قبول نداری بیا به نتیجه رفتارهای گذشتمون فکر کنیم. تا حالا چند بار استرس داشتیم و خ.ا کردیم. چی شد بعدش ؟ برای من که بعدش شد استرس +پشیمونی +عذاب وجدان +حس اینکه دیگه حتی خدا هم دوست نداره. پس وقتی اوضاع را بدتر میکنه. دوای درد نیست. 

نکته دوم اینکه از حرفا به ذهنم رسید شما قشنگای من اومدین آزمون و درس و امتحان را بهانه کردین برای خ.ا
راستش را بگم من خیلی بچه درس خوانی نبودم. ولی فقط چند ماه قبل هر کنکورم درس خواندم. همون چند ماه تو عمرم پاکی طولانی مدت برای من بود.  شاید بعضیا براشون مهم نباشه بگن درس میخوانیم ، خ.ا هم میکنیم ولی من میدونستم این برای خودم دروغه. الانم همینه خ.ا برای من یعنی درگیر شدن با مسائل ج ن س ی اونم تا حداقل ۳ روز. خب این انرژی زیادی ازم میگیره باعث میشه نذاره به درسم برسم. پس باید قبول کنم خ.ا نه تنها دوای درد نیست بلکه یه مانع هم هست. تو اهرم رنج و لذت که دارین قسمت رنجش به این موضوع هم بپردازین. باید باور کنین واسه یه مسئله مهم زندگیتون که احتمالا درس، این خ.ا یه مانع بزرگه

نکته سوم هم اورژانس. چرا واقعا نمیاید ؟ فکر میکنین وقتتون گرفته میشه؟
بیاین اورژانس بگین بچه ها من وقت ندارم مثلا زود یه چیزی بگین تا من آروم بشم. یا بیاین ببینین به نفر قبلی چی گفتن ، همون را انجام بدین. 

نکته چهارم اینکه
یه حساب کتاب با خودمون بکنیم. این از نظر من خیلی مهمه. با خودمون رو راست باشیم. ما واقعا از این زندگی چی میخواهیم؟؟؟؟
اینو میتونیم در موردش حرفم بزنیم.


مثلا من رضایت خدا و امام زمانم را میخوام واقعا. روزایی که خ.ا میکردم قبلش کلی با خدا جنگ و دعوا داشتم که این همه فشار تقصیر توئه . اینا را میگفتم تا مثلا خدا را راضی کنم که من خیلی تحت فشارم و بگذاره خ.ا کنم. بعدش که دیگه تصمیم به خ.ا میگرفتم گریه میکردم به خدا میگفتم از اتاق برو بیرون. یا نگاهم نکن. به فرشته ها بگو نگاه نکنن دیگه نمیتونم. 
ولی سعی کردم حدیثی هست که میگه خدا روز قیامت اونایی که خ.ا میکردن را نگاهشون نمیکنه را با خودم مرور کنم. من واقعا چی میخوام. من بعد هر خ.ا بلافاصله یا خدا حرف زدم. من نمیتونم با خدا حرف نزنم. من واقعا نمیخوام نگاه خدا را از دست بدم. این نکته را برای خودم بلدش کردم. خود این میتونه بشه یه هدف. برای همین همش میگم خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار. من واقعا این خشنودی خدا را میخوام. باید اینو با خودم تکرارش کنم تا تو زندگیم پررنگ تر بشه
حالا شما بگین. هدفتون چیه؟

(1400 مهر 24، 22:21)هانا1400 نوشته است: [ -> ][quote pid='578331' dateline='1634334539']

  بچه بودم همیشه رو شب بخیر حساس بودم همه را مجبور میکردم بهم شب بخیر بگن.
الان دیگه نوبت شماست  باید شروع کنم این شب بخیر گفتنا را  حس خوب میده  

شب همگی بخیر  

شب بخیر رعنای عزیز

(1400 مهر 25، 0:06)Roshana نوشته است: [ -> ]یه سوال مهم چند وقت بعد ترک شبیه ادمای عادی شدین ؟ استراتژی تون برای ترک چی بود ؟ و رکورد ترکتون  تشکر زیباها از جواباتون پیشاپیش

(1400 مهر 25، 8:25)SILENT scream نوشته است: [ -> ]

(1400 مهر 25، 0:06)Roshana نوشته است: [ -> ]یه سوال مهم چند وقت بعد ترک شبیه ادمای عادی شدین ؟ استراتژی تون برای ترک چی بود ؟ و رکورد ترکتون  تشکر زیباها از جواباتون پیشاپیش

از جه لحاظ شبیه ادمای عادی شدیم؟  
توسل و ترک یهویی
الان در حال زدن رکوردم  ۲۰۲ روز پاک

خواهش

(1400 مهر 25، 10:36)Roshana نوشته است: [ -> ]

(1400 مهر 25، 10:11)Bright Star نوشته است: [ -> ]

نقل قول: یه سوال مهم چند وقت بعد ترک شبیه ادمای عادی شدین ؟ استراتژی تون برای ترک چی بود ؟ و رکورد ترکتون  تشکر زیباها از جواباتون پیشاپیش

روشنا جان 
به نظر من اول باید سعی کنیم مثل آدمای عادی بشیم تا بتونیم ترک کنیم 
یعنی کلااا بی خیالش بشیم انگار که هیچوقت وجود نداشته 
رکوردمم همین الان دارم میزنم گمونم ۱۱۷ باشم 

آفرین چقدر همتون با اراده این 
ایشالله منم به صد و دویست و اینا برسم
همین جوری پیش برو 

برای یه سالگیتم باید به هممون شیرینی بدیا بگم 

(1400 مهر 25، 10:33)Roshana نوشته است: [ -> ]

(1400 مهر 25، 6:38)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]

(1400 مهر 24، 18:25)بنت الهدا نوشته است: [ -> ]

(1400 مهر 24، 13:41)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]

نقل قول: سلام  سلام  

بنت  الهدا   ۱  روز   خوب  


دمتون گرم  همینجوری پر قدرت ادامه بدید  

حانیه جان جان یه شروع پر قدرت  
آماشالله  


 بچه ها یه چی بگم به من تو پاکی خیلی کمک کرده 
اورژانس
دست کم نگیریدش 
اصلا آدم را از اون حس و حال در میاره  
قول بدیم هر وقت هر وقت خواستیم بشکنیم قبلش بیایم اورژانس  
اینو از شادن و یاقوت یاد گرفتم :dokhta
خیلی تاثیر داره بخدا 

سلام  متاسفانه  من  بازم شکستم  0روز  خوب  متاسفانه  
نمیدونم  دیگ چیکار کنم  خسته شدم  حسابی  البته تاثیر استرسم  بود استرس ازمون

سلام
من خیلی فکر کردم برای استرس که گفتین   
این بنظرم اومد
استرس حالت بدیه. فشار زیادی را به آدم وارد میکنه . هر لحظه دوست داری از این فشار دربیای. معمولا فکر میکنی با خ.ا این فشار از بین میره. پس اول باید قبول کنی خ.ا نمیتونه فشار استرس را کم کنه.
اگر قبول نداری بیا به نتیجه رفتارهای گذشتمون فکر کنیم. تا حالا چند بار استرس داشتیم و خ.ا کردیم. چی شد بعدش ؟ برای من که بعدش شد استرس +پشیمونی +عذاب وجدان +حس اینکه دیگه حتی خدا هم دوست نداره. پس وقتی اوضاع را بدتر میکنه. دوای درد نیست. 

نکته دوم اینکه از حرفا به ذهنم رسید شما قشنگای من اومدین آزمون و درس و امتحان را بهانه کردین برای خ.ا
راستش را بگم من خیلی بچه درس خوانی نبودم. ولی فقط چند ماه قبل هر کنکورم درس خواندم. همون چند ماه تو عمرم پاکی طولانی مدت برای من بود.  شاید بعضیا براشون مهم نباشه بگن درس میخوانیم ، خ.ا هم میکنیم ولی من میدونستم این برای خودم دروغه. الانم همینه خ.ا برای من یعنی درگیر شدن با مسائل ج ن س ی اونم تا حداقل ۳ روز. خب این انرژی زیادی ازم میگیره باعث میشه نذاره به درسم برسم. پس باید قبول کنم خ.ا نه تنها دوای درد نیست بلکه یه مانع هم هست. تو اهرم رنج و لذت که دارین قسمت رنجش به این موضوع هم بپردازین. باید باور کنین واسه یه مسئله مهم زندگیتون که احتمالا درس، این خ.ا یه مانع بزرگه

نکته سوم هم اورژانس. چرا واقعا نمیاید ؟ فکر میکنین وقتتون گرفته میشه؟
بیاین اورژانس بگین بچه ها من وقت ندارم مثلا زود یه چیزی بگین تا من آروم بشم. یا بیاین ببینین به نفر قبلی چی گفتن ، همون را انجام بدین. 

نکته چهارم اینکه
یه حساب کتاب با خودمون بکنیم. این از نظر من خیلی مهمه. با خودمون رو راست باشیم. ما واقعا از این زندگی چی میخواهیم؟؟؟؟
اینو میتونیم در موردش حرفم بزنیم.


مثلا من رضایت خدا و امام زمانم را میخوام واقعا. روزایی که خ.ا میکردم قبلش کلی با خدا جنگ و دعوا داشتم که این همه فشار تقصیر توئه . اینا را میگفتم تا مثلا خدا را راضی کنم که من خیلی تحت فشارم و بگذاره خ.ا کنم. بعدش که دیگه تصمیم به خ.ا میگرفتم گریه میکردم به خدا میگفتم از اتاق برو بیرون. یا نگاهم نکن. به فرشته ها بگو نگاه نکنن دیگه نمیتونم. 
ولی سعی کردم حدیثی هست که میگه خدا روز قیامت اونایی که خ.ا میکردن را نگاهشون نمیکنه را با خودم مرور کنم. من واقعا چی میخوام. من بعد هر خ.ا بلافاصله یا خدا حرف زدم. من نمیتونم با خدا حرف نزنم. من واقعا نمیخوام نگاه خدا را از دست بدم. این نکته را برای خودم بلدش کردم. خود این میتونه بشه یه هدف. برای همین همش میگم خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار. من واقعا این خشنودی خدا را میخوام. باید اینو با خودم تکرارش کنم تا تو زندگیم پررنگ تر بشه
حالا شما بگین. هدفتون چیه؟

(1400 مهر 24، 22:21)هانا1400 نوشته است: [ -> ][quote pid='578331' dateline='1634334539']

  بچه بودم همیشه رو شب بخیر حساس بودم همه را مجبور میکردم بهم شب بخیر بگن.
الان دیگه نوبت شماست  باید شروع کنم این شب بخیر گفتنا را  حس خوب میده  

شب همگی بخیر  

شب بخیر رعنای عزیز

  مرسی. نمیدونی شب بخیر چقدررررررر دوست دارم.   

(1400 مهر 25، 0:06)Roshana نوشته است: [ -> ]یه سوال مهم چند وقت بعد ترک شبیه ادمای عادی شدین ؟ استراتژی تون برای ترک چی بود ؟ و رکورد ترکتون  تشکر زیباها از جواباتون پیشاپیش

  روشنا من منظورت را نفهمیدم از اینکه چند وقت بعد ترک شبیه آدمای عادی میشیم یعنی چی؟

 
اگر منظورت اینه کی دیگه میشه وسوسه نداشته باشیم. باید بگم هیچ وقت   اینو بزرگان پاکی گفتن. همیشه هست. همیشه باید مراقب باشیم

استراتژی برای ترکم . من اول سعی میکنم هدف از ترک را مشخص کنم این خیلی کمکم میکنه. مثل نکته ۴ امی که بالا گفتم .هر چند وقت یک بار هم هدفم را عوض میکنم تا جون بگیرم. یه تاپیک هدف از ترک داریم اون جا مینویسم. دائمم با خودم تکرار میکنم. 
بعد از هدف. هر راهی که بتونه کمکم کنه برای ترک، انتخاب میکنم. 
بیشترین رکوردمم. قبل کانون نزدیک به یک سال. فکر کنم یک سال نشد. ولی بهش نزدیک شد. ولی اصلا روش هام قشنگ نبود.   خیلی روم فشار بود. نتیجه نمیده اون مدلی  
هر بار بعد پاکی بلند مدت با این ایده که شاید واقعا بهش نیاز دارم شکستم   مثل حس دروغ این روزا  

اینجا هم آخرین تجربم را نوشتم. یه لینک گذاشتم توش. همش میرم اون لینک را دوباره میخوانم  
لینکه خوبه. دوست داشتی نگاهش کن 

---

ایرانا. من تا حالا کربلا نرفتم. ولی جدیدا دیوونه رفتنش شدم. من همیشه آرزوی مرگ داشتم تا اینکه یکی تو کانون بهم گفت حدیث داریم آرزوی مرگ حرامه. به خدا گفتم یه کاری کن من آرزوی مرگ نداشته باشم. آرزوی کربلا و پیاده روی اربعین اومد. واقعا واقعا دلم میخواد قبل مرگم یه بار اربعین کربلا باشم کاش بشه    

---

 چقدر حرف زدم ببخشید   تازه حرفای اصلی بازم موند 

(1400 مهر 25، 10:35)Roshana نوشته است: [ -> ]

(1400 مهر 25، 8:25)SILENT scream نوشته است: [ -> ]

(1400 مهر 25، 0:06)Roshana نوشته است: [ -> ]یه سوال مهم چند وقت بعد ترک شبیه ادمای عادی شدین ؟ استراتژی تون برای ترک چی بود ؟ و رکورد ترکتون  تشکر زیباها از جواباتون پیشاپیش

از جه لحاظ شبیه ادمای عادی شدیم؟  
توسل و ترک یهویی
الان در حال زدن رکوردم  ۲۰۲ روز پاک

خواهش

وای آفرین 
همین جوری بلو جلو بترکون  
منظورم از نظر عوارض بود و مثل قبل شدن