کانون

خوشحالم به جمعتون پیوستم 
چه جوری باید اعلام کنیم ، روزای پاکیمون رو؟

(1400 خرداد 12، 8:30)Ghodrat نوشته است: [ -> ]سلام
 چه جوری میتونیم عضو گروه بشیم؟

ممکنه منم تو جمع شما دوستان باشم؟

سلام عزیزم خوش اومدی 

دفترچه راهنمای کانون  رو مطالعه کن همه چیزو گفته اول باید توی گروه ثبت نام کنی 
اعلام وضعیت هم به این صورت هست : 
نام کاربری / تاریخ آخرین روز بد / تعداد روزای خوب 

سلام به همگی وقتتون بخیر
بنده دارای ۲۶ روز خووووب هستم 
خدایا شکرت
ایندفعه دیگه تموم میشه!

نقل قول: سلام
 چه جوری میتونیم عضو گروه بشیم؟

ممکنه منم تو جمع شما دوستان باشم

سلااام
بله چرا که نه؟! خوش اومدی
فقط طبق اون چیزی ک bright star گفت عمل کن
بعد از اینکه مدیر ها عضوت کردن بیا و خودتو معرفی کن باهات آشنا شیم

(1400 خرداد 12، 11:49)مهدوی نوشته است: [ -> ]

سلام

عضوی جدید، خانم Ghodrat به گروه باران پیوستند.

خوش اومدی 

(1400 خرداد 12، 8:30)Ghodrat نوشته است: [ -> ]سلام
 چه جوری میتونیم عضو گروه بشیم؟

ممکنه منم تو جمع شما دوستان باشم؟

سلااام عزیزم خوش اومدی. چی صدات کنیم؟ اگه دوس داری یکم از خودت بگو. چن سالته؟ چبکارا میکنی؟ چند وقته درگیر خ.ا هستی؟

(1400 خرداد 12، 9:15)rahayii نوشته است: [ -> ]سلاااام عزیزای دل
خوبین

نقل قول: منم فردا امتحان عربی دارم     ۵ تا درس دیگه دارم    
امتحان فردا مونده و پنجشنبه ک انشاست...
منم تمومهههههههههه  
سلامتیت ... پایه چندم بودی ؟  

آهاا
خدااااروشکر
دوازدهم تجربی

نقل قول: چه خبرا دخترا؟ رها جان مث اینکه فردا همه امتحان عربی دارن از جمله خواهر کوچیکه من  ارزوی موفقیت میکنم واسه همه کنکوریا و محصلین گروه.

سلامتی گلم..تو چه خبر
خداروشکر امتحان آسونی بود
ممنونم عزیز دلم
منکه کنکور امسال مجاز به انتخاب رشته هم نمیشم

خدا رو شکررر که امتحانا رو خوب داری میگذرونی عزیزم

ممنونم از همتون

قدرت صدام کنین ، حس استقامت بهم میده ?


 تا ۲ سال نمیدونستم ک چی هست، ولی بعدش خودم هم عذاب وجدان میگرفتم
از وقتی فهمیدم ،سعی کردم ترکش کنم
خیلی زمین خوردم ولی امیدوارم بتونم بزارمش کنار

Ghodrat/    
۱۰ خرداد/ دومین روز خوب

سلااااااااااااام

خوش اومدید 

گل دخترااااان باراااان
ماموریت دارم برای یک نفر
حالا دست کی بالا؟

(1400 خرداد 12، 14:55)گلبرگ نوشته است: [ -> ]سلااااااااااااام

خوش اومدید 

گل دخترااااان باراااان
ماموریت دارم برای یک نفر
حالا دست کی بالا؟

دست من بالا 

الان میگم چی 
آدرس تالار تجربیات رو بلدی 
یه جا هست 
اینجا

 شما ماموریت دارید  یک مصاحبه رو انتخاب
سپس
چکیده را در اینجا طبق فونتهای قبلی بنویسید.
حالا هنوز دستت بالاس؟
به نام خودت ثبت و بماند یادگاری

(1400 خرداد 12، 20:52)گلبرگ نوشته است: [ -> ]الان میگم چی 
آدرس تالار تجربیات رو بلدی 
یه جا هست 
اینجا

 شما ماموریت دارید  یک مصاحبه رو انتخاب
سپس
چکیده را در اینجا طبق فونتهای قبلی بنویسید.
حالا هنوز دستت بالاس؟
به نام خودت ثبت و بماند یادگاری

متوجه نشدم   
چحوری اون سوالارو بنویسم ؟ خودم از متن سوال در بیارم ؟ و جوابشو از همون متنه بنویسم ؟..
اخه خودشون سوال ندارن ... 

گیراییم شدیدا ضعیفه 

دخترا دخترا 

من اومدم با گزارش امروز خودمراقبتیم، کی بهم اعتبار میده حالا  


شوخی می کنم
امروز خودمراقبتیم خیلی خوب و جانانه بود



اول اینکه با خدا یه دل سیر حرف زدم. مشکلاتمو گفتم، سختی هامو گفتم...

---

دوم هم اینکه یه وقت دیگه سر یه بهانه ای خدا رو شکر کردم از ته دل

---

خوابم میومد صبحیه انیمیشن پرینسس مونونوکه رو دیدم و نذاشتم خوابم ببره که برنامه خوابم درست بشه.

---

نهارم قیمه ره آورد بود، از توی ماکروویو که درآوردم بوش کردم و چشمامو بستم، چه حال خوبی داشت. 

دیروز هم بوی برنج و خیار رو از ته دل حس کردم. با خودم گفتم برندهای معروف دنیا وقتی ادکلن های گرونشون رو توصیف می کنن میگن با رایحه توت فرنگی، خیار، هلو و گل مریم. همینقدر ساده همه این بوهای عالی همیشه پیش ماست ولی چون ساده و دم دستیه، هیچ وقت به حسابش نمیاریم...


تازگیا برنج که دم می کنم وسطش که داره قل می کنه و کف خوشمزه برنج روش جمع شده سرمو می کنم تو قابلمه با چشمای بسته نفس می کشم بوی مست کننده ش رو... عاشقشم.



زندگی قشنگیش به همین شیرینی های لحظه ای کوچیکشه...

---

رفتم بیرون برای گشت و گذار روحیه م عوض شد



توی راه یه آمبولانس از جلوم رد شد از ته دل گفتم خدایا آدم تو این آمبولانس حالش خوب بشه. یه خانمی رو توی آمبولانس از شیشه جلو دیدم به نظرم اومد همراه مریضه گفتم خدایا دلش رو قرص و امن کن الان نگرانه و نمی دونید حالم چقدر خوب شد، انکار دلم بزرگ شد از نظر جسمی و انگار یک موج آرامش رو توی ماهیچه های شکمم تجربه کردم، همینقدر ساده حالم عوض شد...

---

رفتم یه مغازه کتابفروشی قسمت کودکانش
واسه خودم گشتم. فکر کردم برا مناسبت بعدی برا دخترخاله نه ساله م که تازه مامان و باباش طلاق گرفتن و پیش مادربزرگم با خاله م زندگی می کنه و حالت های بی ارزشی بچگی های خودمو داره یه کتاب حال خوب کن بخرم.
یک ساعتی گشتم اونجا.



بچه ها حالم خیلی عوض شد. 

دنیا با همه سختیاش جای خیلی خوبیه،

جای تحوله به بهتر شدنمون


حال های بد، سختیا،‌‌ برا اینه که حال های خوب بمون مزه بده،
برا اینکه هلمون بده که راه بیفتیم به سمت بهتر شدنمون،
خود بهترمون رو کشف کنیم،
استعداد هامونو
و خلاصه دنیای درونمون رو کشف کنیم و با وسیع شدن و آگاه شدن از رازهای دنیا ضعف ها و غم ها رو کنار بزنیم.




اگه هنر شاد بودن باچیزای ساده رو بلد باشیم زندگی خیلی زیباست...


بدون پول خرج کردن بدون تکلف
میشه کلی از زندگی لذت برد و شاد بود


براتون آرزو می کنم از ته دل شاد بشید...

(1400 خرداد 12، 13:05)Ghodrat نوشته است: [ -> ]ممنونم از همتون

قدرت صدام کنین ، حس استقامت بهم میده ?

۱۹ سالمه، دانشجو هستم

از ۱۴ سالگی درگیرش شدم تا ۲ سال نمیدونستم ک چی هست، ولی بعدش خودم هم عذاب وجدان میگرفتم
از وقتی فهمیدم ،سعی کردم ترکش کنم
خیلی زمین خوردم ولی امیدوارم بتونم بزارمش کنار

Ghodrat/    
۱۰ خرداد/ دومین روز خوب

قدرت عزیزم مطمئن باش که به لطف خدا میتونی ترکش کنی. شک نکن

---

عارفه جان چقد حال خوب کن بود حرفات. فقط عزیزم بوی گل مریم دم دستی و ساده نیست  دیگه تکرار نشه

باریکلا معلومه خوب خوندی حرفامو


والا آدم خوبه نقدپذیر باشه،
راس میگی  
ما هم گردنمون از مو باریک تر  
 

خواستم بگم یعنی یه‌ عطر گل مریمش عطر حساب میشه که همه جا تکراریه ولی ادکلن ها هزار تان. یه روغن گل مریم رو میتونی از عطاری هم بخری ولی با اضافه کردن بو های ساده ای مثل خیار یا هلو یا سیب به اون عطر گل مریم یچیز خفن می سازن


راستی

امروز روز هجدهم چله خودمراقبتی بود