سلام دخترا امیدوارم همتون عالی باشین ممنونم از لطفتون
ناحله/25 آبان/8 روز خوب
نماز قبل از هر چیزچشم گفتن به خدا و اطاعت فرمان اوست و این خیلی زیباست.سعی کن با این دید به نماز بنگری
چگونه یک نماز خوب بخوانیم |علیرضا پناهیان
احساس میکنم با پیام دادن اینجا مشکل دارم، یه جورایی سخته، شما هم اینطوری هستید؟
(1401 آذر 3، 7:25)سنــا نوشته است: [ -> ]نقل قول: هربار که این گناه ترک کردم خدا یه فضیلتی بهم داده و چشم بصیرتمو باز کرده امیداورم اینبار تا آخر زندگیم تو ترک بمونم و خودمو از رحمت و لطف خدا دور نکنم ??
یاعلی
سلام خوش اومدی دنیرا جان
ان شاء الله موفق باشی عزیزم
از خودت بگو برامون
نقل قول: ایرانا گفته نمیاد؟ مگه سرپرست ایرانا نیست
خداروشکر ایرانا اومد
ولی خب باید یکی باشه کمکش و وقتایی که نیست بتونه پوشش بده کارهارو
نقل قول: سنا جان خسته نباشید . کمکی از دست من برمیاد ؟
گرچه تازه وارد هستم و آشنا به مسائلی که در این فروم و بخش در جریانه ناآشنا هستم ولی فکر کردم شاید از دستم بربیاد و بتونم کمی از زحماتتون رو جبران کنم .
ممنون پارادوکس جان از لطفت
من یه مسئولیت نسبتا کوچولو بهت میدم .. تو پروفایل میفرستم برات
...
ایرانا سلام
کجا بودی تو؟ نگران شدیم
خداروشکر برگشتی
خوبی؟ چه خبرها؟
سلام سنابانو
درست پیام دادم دیگه؟
بنده گناهکاری هستم که میخوام ترک کنم،یه ذره استرسم برا آزمون ارشد دارم ، چون افتاده جلو ، نمیخوام پشت کنکور بمونم
ایرانای عزیزم خوش برگشتی و ممنووون که به یادت بود وسط اینمه کار و اینهمه نوشتی
راسش فعلا قانونجدیدی دادن که درصورت اجرا شدنش به مهاجرتم نمیتونم فک کنم! ولی خب احتمال لغوش با اعتراض بچه ها هست، امااا دقیقا مشکل همین جاست که من به شدت عاشق وطنم و حتی شهرم هستم و کلا فرهنگ و ادبیات این نقطه از عالم واسم جالبه و دلیلم برای مهاجرت آینده بهتر کاری و صد البته دور شدن از تبعیض هاییه که به چشمم دیدم. اینکه حس کنی لیاقتت بیشتر از ایناست بعد از اینهمه زحمت و احتمالا چارسال دیگه ممکنه پشیمون باشی از موندن آزاردهندست.در کل میخوام بگم تصمیم مهاجرت برای آدمی شبیه من خیلی خیلی سخته. چون همیشه ترجیحا به موندن بوده ولی این یک سال اخیر اتفاقات زیادی باعث شده فک کنم ممکنه بعدا پشیمون بشم...
دنیرا جان طبیعیه، منم اوایل که اومدم واسم سخت بود، عادت میکنی، کل پیامو لازم نیس کپی کنی واسه جواب دادن، فقط همون جمله ای که میخوای جواب بدی کپی پیست کن داخل کادر
سلام
روژان / ۱۹ مهر / ۴۴ روز خوب
۱۰ صلوات فرستاده شد.
نقل قول: احساس میکنم با پیام دادن اینجا مشکل دارم، یه جورایی سخته، شما هم اینطوری هستید؟
سلام دنیرا جان .
محیط سایت کمی ناآشنا هست و من تا بتونم هماهنگ بشم طول کشید ولی نوار ابزار و طریقه ی ارسال پست دقیقا مشابه وبلاگ هست و حتی ساده تر از اون . به نظرم پست های اول هربخش و بخونی زودتر بتونی یادبگیری .
رزا جان میتونم بپرسم برای مهاجرت اقدامی کردی یا نه ؟
نقل قول: رزا جان میتونم بپرسم برای مهاجرت اقدامی کردی یا نه ؟
تقریبا نه
چون اول باید تصمیم بگیرم که مهاجرت برای شخص من آره یا نه، نصفه نیمه باشه تصمیمم نمیتونم واسش اقدام کنم، چون صرف کلی انرژی و هزینه و زمانو میطلبه امشب با یه نفر صحبت میکردم که داره امریکا درس میخونه، توی خونه ای که بهش دادن با یه دختر دیگه هم خونست، البته اتاقشون جداست ولی سالن و اشپزخونه و سرویس مشترکه. بهش حمله اضطرابی دست داده بود، نمیتونست اونجا راحت مثل ایران بره دکتر، چون اونجا برای این موارد ساده هم بستریش میکنن و کلییی هزینه داره واسش، از طرفی به مسئول اونجا از هم خونش گفته و طرف به قدری عادی برخورد کرده که انگار ایشون که گل نمیکشه و دوس پسرشو نمیاره خونه مشترک مشکلی داره
سلام
رعنا / ۵ دی ۱۴۰۰ / ۳۳۳ روز خوب با لطف و کمک خدای مهربون
حقیقتا با کمک پیامبر و اهل بیتشون مخصوصا حضرت فاطمه مهربون . منو چه به این روزا
خدایا تشکر ویژه
امروز خیلی وسوسه شدم. داشتم اورژانس پست میذاشتم پشیمون شدم رفتم نماز ظهر را خواندم
هم چنان بازم وسوسه داشتم. بعد نماز مغرب با خدا رو راست حرف زدم اندکی آروم شدم
فکر کنم باید اهرم رنج و لذت را عوض کنم
فردا دعا میکنم بازی خوب پیش بره
یه چیزایی از چند شب پیش که خیلی بد بود نوشتم پاک کردم. میگذره بالاخره. این نیز بگذرد
امروز آزمایش دادم تا جوابش بیاد ببینیم جه خبره
کلی خون گرفت خانمه
همه خون هامو برداشتن
داداشم فقط به وعده خرید آش صبحانه بعدش، حاضر شد صبح اول صبح منو ببره آزمایش
صبح زنگ زدم به بابام میگم داداشم میگه صبحونه نخور میخوایم آش بگیریم. میگه.اکی
نونش با من
اصلا کسی به آزمایش من فکر.نمیکرد. همه فکر آش بودن
شکموها
بسی ممنون برای دعاها
دردم خیلی کم شد
یه مدت خیلی درد داشتم احساس کردم دیگه دارم میمیرم
بسی مرسی
دیگه اینکه.
امروز یه چند لحظه از فیلم ایستاده در غبار را دیدم.
یه فیلم هم دیدم در مورد بچه های نوزاد بهزیستی. خارجی بود. خیلی قشنگ بود
امروز برای کار تلاش نکردم
. آخر هفته ها برادرم خونه است سخته.
ولی اینا بهانه است. علت اصلیش همون ناامیدی
ناامیدی حس بی حالی و سکون میده.
دوسش ندارم.
میدونم خدا هم دوس نداره
فقط باید باهاش مبارزه کنم
شما تا حالا با ناامیدی هاتون مبارزه کردین؟
چجوری؟
اینو دوست دارم
ببخشید خیلی شد
دوستون دارم
شب بخیر
سلام
روژان / ۱۹ مهر / ۴۵ روز خوب
۱۰ صلوات فرستاده شد.
ایرانا جان خوش برگشتی
سلااام دخترااا
رزا/ ۱۱ آبان/ ۲۳ روز خوب فقط به لطف خدای مهربون
رعنااا چه عدد خوشگل رندی، چیزی نمونده تا یک سال، بهت افتخار میکنم
زوودی خوب شو پلییز
رژان عزیز حواست هست چقدر ر عالی داره روزات زیاد میشه؟ خدا حفظت کنه
امیدوارم ایران امروز ببره خوبم ببره
خدا سر بعضی ها را این قدر شلوغ می کند که
وقت نکنند با خدا مناجات کنند اما بعضی ها هستند که خدا خیلی دوست دارد صدایشان را در خانه خودش بشنود به حدی که اگر خواب هم باشند بیدارشان می کند...
این قسمت و قسمت های بعدش که از شیخ مرتضی زاهد تهرانی می گن واقعا قشنگه، پیشنهاد می کنم بخونید...
(1401 آذر 3، 23:26)Roza_r نوشته است: [ -> ]نقل قول: رزا جان میتونم بپرسم برای مهاجرت اقدامی کردی یا نه ؟
تقریبا نه چون اول باید تصمیم بگیرم که مهاجرت برای شخص من آره یا نه، نصفه نیمه باشه تصمیمم نمیتونم واسش اقدام کنم، چون صرف کلی انرژی و هزینه و زمانو میطلبه امشب با یه نفر صحبت میکردم که داره امریکا درس میخونه، توی خونه ای که بهش دادن با یه دختر دیگه هم خونست، البته اتاقشون جداست ولی سالن و اشپزخونه و سرویس مشترکه. بهش حمله اضطرابی دست داده بود، نمیتونست اونجا راحت مثل ایران بره دکتر، چون اونجا برای این موارد ساده هم بستریش میکنن و کلییی هزینه داره واسش، از طرفی به مسئول اونجا از هم خونش گفته و طرف به قدری عادی برخورد کرده که انگار ایشون که گل نمیکشه و دوس پسرشو نمیاره خونه مشترک مشکلی داره
رزا جان انشاءلله هرجایی که میری موفق باشی عزیزم .
چندتا از دوستان من برای فرصت مطالعاتی مهاجرت کردند و مدتی که در کشورهای دیگه اقامت داشتند راضی بودند گرچه کسانی رو هم دیدم که به خاطر دلتنگی برای خانوادشون بعد از مدتی برگشتند .
ساناز جان بسیار ناراحت شدم به خاطر ناخوش احوالی شما ، امیدوارم به زودی حالت خوب بشه . الان بهتری ؟
نقل قول: شما تا حالا با ناامیدی هاتون مبارزه کردین؟
چجوری؟
در مواقع ناامیدی میخوابم ، گریه میکنم و چند روزی راه انکار و فراموشی رو پیش میگیرم .
ولی بعد از چند روز بهش فکر نمیکنم . دوباره و از نو شروع میکنم .
ناامیدی موقتی هست . به نظر من آدم پس از یک مدت ناامیدی از نو و آروم آروم امیدش رو به دست میاره و از نو شروع میکنه چون به طور ذاتی تمایل به موفقیت و امیدواریش بیشتر از ناامیدی و حال بد هست . گ
نقل قول: بچه ها کانون باشگاه باشگاه باشه خیلی جذاب تر میشه به نظرم
نمیدونم سایت توبه ۹۴ دیدین یا نه آدم هر چی روزای پاکیش میاد بالا باشگاهش هم عوض میشه
زمینه های فنی هردوسایت متفاوت هست و فکر نکنم اینجا بتونه به طور سیستمی و اتوماتیک روزشماری کنه . تفاوت های زیادی بین هردو فروم هست .
و به نظر من اینجا بهتر از اون سایت عمل میکنه چون تبادل نظرات از طریق کامنت نیست و آدم بیشتر میتونه در جریان نظر افراد حاضر قرار بگیره و افراد آنلاین رو مشاهده کنه .
نقل قول: چندتا از دوستان من برای فرصت مطالعاتی مهاجرت کردند و مدتی که در کشورهای دیگه اقامت داشتند راضی بودند
قطعا همینطوره، خیلی ها ممکنه راضی باشن. البته فرصت مطالعاتی زمانش هم خیلی کوتاه تره. یکی از هم اتاقی های سابقم الان حدود یک ساله استرالیاست، به نظر که راضی میاد ولی خب من متوجه شدم عموما آدما وقتی مهاجرت میکنن بیشتر خوبی هاشو میگن، بضیاشون فک میکنن اگه از سختی ها و بدی هاش بگن دیگران چه فکری میکنن و خلاصه گاهی بضی آدما ترجیح میدن دیگران اونا رو خوشحال و خوشبخت تصور کنند. درمورد دوستای شما نمیگما، کلی میگم، مثلا همین دوستی که دیشب تعریف کردم ماجراشو قبلا حدود چند ماه یه کشور دیگه برای فرصت مطالعاتی بود و چیزی که میشنیدم ازش دورادور شرایط فوق العاده خوب محل اسکانش و سطح علمی و...بود ولی اخیرا از خواهرش شنیدم که همون چند ماه هم چندین بار تماس گرفته و ناراحت گفته میخوام برگردم (نه اینکه اونجا بد بوده ها نههه، فشار درسی و دوری و غربت و استرس امونشو بریده بوده) ولی خب تمام اون مدت اخباری که ازش به من میرسید خبر خوشی زیاد بود! البته که خب برای رسیدن به هرچیز خوبی، باید تاوان داد، مهاجرت هم قطعا اوایلش خیلی سختتره. ولی خب در کل به نظرم بسته به روحیات و شرایط افراد خیلی میزان سختیش میتونه متفاوت باشه و به خاطر همین نمیشه برای همه تجویزش کرد. من کلا بیییش از حد درمورد مسائل فکر میکنم، این نقطه ضعف منه شاید، از چندین زاویه مختلف و مداوم ذهنم موضوعو بررسی میکنه و واقعا جرات اقدامو گاهی ازم میگیره...به هرحال واسم دعا کنید واسه هممون البته که خدا ما رو تو مسیر درست خودمون قرار بده، من شدیدا بهش معتقدم که ته همه بررسی ها خدا باید کمکمون کنه که از سردرگمی نجات پیدا کنیم
ساناز جان منم تو ناامیدی ها واکنشم خیلی شبیه پارادوکسه. چندین روز ممکنه زندگیم فلج بشه و گاهی بیشتر از چند روز حتی...ولی بعد دوباره یه جونی میگیرم و چند وقتی باامید ادامه میدم...ولی راسش منم دوره های ناامیدی و افسردگیم زیادن...
مشششکاااات با رنگ قشنگ خودت نوشتم که ببینی حتما، بیشتر بیا از این طرفا گلم. کلییی واسه پاکیات خوشحالم
مشکات؛ سایت توبه ۹۴ برای من بالا نیومد
اما برداشتی که از باشگاهی ک گفتی داشتم، یه چیزی تو مایههای مسابقات ۱۰ روزه و ۲۰ روزه و.. کانون خودمون بود که فرد با رد هرمرحله میرفت جلو با شکست برمیگشت سرخونه اول و دوباره شروع میکرد...
ک فک کنم به این نتیجه رسیدن اگر در قالب گروه های ترک، ترک کنیم بهتره..
ما اگر بخواهیم در نمازمان یه قدم به جلو برداریم
قدم اول نماز مودبانه است.
نماز مودبانه خواندن یعنی چه :
یعنی موقع نماز بگویی :
" خدایا اگر من حال دارم یا ندارم، اگر عشق به تو دارم یا ندارم، اگر از تو می ترسم یا نمی ترسم، اگر زورم می آید نماز بخوانم یا زورم نمی آید
به هر حال من باید ادب را رعایت کنم...
چگونه یک نماز خوب بخوانیم | علیرضا پناهیان